یکی از بهترین و مشهورترین کارگردانان دو دههی اخیر کریستوفر نولان (Christopher Nolan) است. در این مطلب بهترین فیلم های نولان را بررسی میکنیم. کریستوفر نولان کار خود را از فیلمهای مستقل آغاز کرد. آثار اولیهی او چون فیلم Following و فیلم Insomnia فیلمهای خوبی بودند، اما نخستین عنوانی که نام او را سر زبانها انداخت فیلم Memento بود. نولان پس از این فیلم با ساخت آثاری چون فیلم The Prestige و سه گانهی شوالیه تاریکی، توانست نام خود را به عنوان یکی از ماهرترین فیلمسازان مدرن تثبیت کند. اکنون او به یکی از ستونهای فرهنگی دنیا تبدیل شده و نامش در کنار کارگردانان بزرگ هالیوود آورده میشود.
در ویدیوی پایین میتوانید از زبان خود او بشنوید که چطور فیلمهایش را میسازد. این ویدیو زیرنویس فارسی دارد.
فیلم Memento
نویسنده: شهریار نادر محمد
یادگاری یکی از متفاوتترین آثار ابتدای قرن بیست و یکم و یکی از بهترین فیلم های نولان است. این فیلم، داستانی غیر خطی را در مورد مردی میانسال (با بازی گای پیرس) روایت میکرد. این مرد حافظهی خود را از دست داده بود و در طول فیلم به دنبال بخشش زنی مرده میگشت. فیلم ممنتو ترکیبی عالی و هوشمندانه از فرم و محتوا است. این اثر نخستین فیلم عالی نولان و سکوی پرتاب او به قلهی شهرت بود.
Memento همان اثری بود که توانست چهارچوب کاری کلی کریستوفر نولان را تعیین کند. یکی از مشهورترین دیالوگهای این عنوان، که از زبان شخصیت اصلی گفته میشود، به صورت زیر است:
من باید به دنیایی خارج از ذهنم باور داشته باشم. من باید ایمان داشته باشم که اعمالم هنوز معنی دارند، حتی اگر آنها را به خاطر نیاورم. باید باور داشته باشم که با بسته شدن چشمانم، دنیای اطرافم ناپدید نمیشود. آیا من هنوز به وجود دنیا ایمان دارم؟ آیا دنیا آن بیرون است؟ آره، همهی ما برای یادآوری خودمان به آینه نیاز داریم.
مهمترین دلیل موفقیت ممنتو عدم تقابل ساختار و روح هوشمندانهی آن است. این اثر کریستوفر نولان به صورتی سرگرمکننده به توضیح دنیای خود پرداخته و به هیچ عنوان گیجکننده نمیشود. شاید بتوان نولان را یکی از محدود کارگردانان مولفی دانست که پیامهای خود را به صورت مستقیم به بیننده منتقل میکند. داستان لئونارد شلبی به صورت همزمان در دو جهت آینده و گذشته حرکت کرده و این امر منجر به انتقال هیجان مضائفی به مخاطب میشود. فیلم Memento اثری نوآر و تحقیق هیجانانگیزی پیرامون مفاهیم زمان، حافظه و قدرت خودشناسی است. برای تماشای تریلر فیلم ممنتو به این لینک مراجعه کنید.
فیلم The Prestige
نویسنده: شهریار نادر محمد
یکی از ویژگیهای فیلم های نولان جزییات غنی آنها است، ویژگیای که در فیلم The Prestige برجستگی فراوانی دارد. ارزش این اثر زمانی مشخص میشود که مخاطب با دقت کامل آن را تماشا کند. پرستیژ را میتوان تلاشی شایسته از جانب نولان در راستای انحراف ذهن مخاطبان خود دانست.
به عبارت دیگر، این فیلم از همان فرمول ممنتو استفاده میکند. فرمولی که بعدا در شاهکار نولان، Inception، نیز استفاده شد. نکتهای که پرستیژ را از سایر آثار او جدا میکند، تمرکز بر حقیقت دروغین است، تمرکزی که منجر به خلق یکی از جذابترین داستانهای سینمای مدرن شده است. دو شخصیت اصلی فیلم از غنا بسیار زیادی برخوردار بوده و دعوا و دشمنی آنها در جریان داستان عمق فراوانی پیدا میکند. این مسئله زمینه مناسب را برای پیاده سازی مستقیم ایدههای نولان فراهم کرده است.
شاید بتوان جذابیت اصلی فیلم را شخصیتهای پخته آن دانست، شخصیتهایی که به بهترین صورت ممکن بررسی شده و مورد روایت قرار میگیرند. بسیاری از فیلم های نولان مشابه به حقههای یک شعبده باز هستند، اما پرستیژ جادویی به یاد ماندنی است. برای تماشای تریلر فیلم پرستیژ به این لینک مراجعه کنید.
فیلم Interstellar
نویسنده: شهریار نادر محمد
فیلم اینتراستلار را میتوان تلاش یکی از فیلمسازان منطقی و سرسخت سینما در راستای روایت داستانی با محوریت عشق دانست. اثر فضایی و تاثیرگذار نولان الهامات زیادی از فیلم افسانهای استنلی کوبریک، فیلم 2001: A Space Odyssey گرفته داست. این عنوان سفری احساسی به اعماق تاریک و مرموز کهکشان است. فیلم Interstellar احساسیترین اثر کریستوفر نولان است. این عنوان حاصل درگیری بین احساس و منطق بوده و سعی میکند عشق را به عنوان نیرویی داروینی و مکانیزمی لازم برای ادامهی حیات انسانها توصیف کند. نولان در اینتراستلار عشق را بزرگترین امید برای آیندهی بشریت میداند.
یکی از ویژگیهای فیلمهای نولان، ارائهی مسائلی پیچیده به شیوهای قابل فهم است. در اینتراستلار، او این مسئلهی ذهنی را به مشکلی احساسی تبدیل میکند. این عنوان بلندپروازانهترین اثر نولان تا آن زمان بود. علاقهی فراوان او به بازی با زمان و نسبی بودن آن نقشی کلیدی در روایت فیلم میانستارهای داشته و برای پرداخت به روایت شخصیتها از آن استفاده میشود. شاید بتوان سکانسی که در آن شخصیت اصلی فیلم با دختر بالغ خود صحبت میکند را احساسیترین صحنه در تمامی آثار کریستوفر نولان دانست. ترکیب تمامی این مسائل با موسیقی جادویی هنس زیمر، منجر به خلق فیلمی ماندگار و مهم میشوند و یکی از بهترین فیلم های نولان را شکل میدهند.
فیلم Batman Begins
نویسنده: سپیده رشنو
همانطور که از نام فیلم پیداست این فیلم از آن دسته فیلمهای ابرقهرمانی کریستوفر نولان است که بر پایه شخصیت بتمن دی سی کامیکس ساخته شده است. کریستین بیل در نقش بتمن همراه با مایکل کین، لیام نیسون، کیتی هلمز، گری الدمن و مورگان فریمن در این فیلم بازی کردهاند. این فیلم که بازراهاندازی مجموعه فیلمهای بتمن به شمار میرود، داستان زندگی بروس وین را از آغاز روایت میکند. ترس او از خفاشها، مرگ پدر و مادرش، داستان تبدیل شدنش به بتمن و مبارزهاش با راس الغول، که قصد نابودی گاتهام سیتی را دارد با ترتیبی درست شرح داده میشود. داستان این فیلم از کمیکهای کلاسیکی مانند مردی که سقوط میکند، بتمن: سال اول و بتمن: هالووین طولانی، اقتباس شده است.
فیلمهای شوالیه تاریکی (۲۰۰۸) و شوالیهی تاریکی برمیخیزد (۲۰۱۲) از فیلم های نولان هستند که در ادامهی این فیلم ساخته شدند و بعدها عنوان سه گانهی شوالیه تاریکی به آنها داده شد.
بروس وین (بتمن) در کودکی داخل چاهی میافتد و مورد هجوم خفاشها قرار میگیرد و وحشتی که از خفاشها دارد به همین نقطه از کودکیاش برمیگردد. پدر و مادرش توسط دزدی کشته میشوند و آلفرد پنی ورث خدمتکار خانوادگی آنها بروس را بزرگ میکند. شخصیتهای متفاوت، هر کدام خود به عنوان یک داستان فرعی یا خرده روایت مطرح میشوند و داستان را غنای بیشتری میدهند. به عبارتی تمامی بازیگرانی که از آنها نامی جهت ایفای نقش در این فیلم برده شد، جز مطرحترین شخصیتهای فیلم هستند.
کمپانی برادران وارنر در ۲۰۰۳ کریستوفر نولان را برای کارگردانی فیلمی بینام از بتمن استخدام کرد. دیوید اس. گویر دو ماه بعد برای نوشتن فیلمنامه استخدام شد. نولان گفت که قصد دارد تا دوباره این مجموعه را از نو بسازد. و این بار «داستان خاستگاه بتمن گفته شود، داستانی که تاکنون مطرح نشده.» نولان اعلام کرد که انسانیت و واقعگرایی پایههای فیلم خواهند بود. گویر در ادامهی این صحبت گفته بود که هدف این بوده که مخاطبان هم به بتمن و هم به بروس وین توجه کنند. نولان هم اعلام کرد که منبع الهامش فیلم سوپرمن (۱۹۷۸) ساختهی ریچارد دانر است و قصد دارد تمرکزش را بر روی شخصیت بتمن بگذارد.
در واقع سه فیلم شوالیه تاریکی، بتمن آغاز میکند و شوالیه تاریکی برمیخیزد همگی در مورد شخصیت ابرقهرمانی بتمن هستند. منتها هرکدام با پرداخت و ساخت متفاوت به خود. در هر کدام از این فیلم های نولان سیاست و هدف فیلمسازی باعث شده است تا شکلی و برههای از زندگی بتمن نشان داده شود. خواه بتمنی که دیگر تبدیل شده و ابرقهرمان است و خواه بروس وینی که هنوز با ترسهایش مواجه است و هنوز به بتمن تبدیل نشده است.
این فیلم توسط منتقدان به شدت تحسین شد و بسیاری آن را بهترین فیلم ابرقهرمانانه خواندند. منتقدان به این نکته اشاره کردند که ترس موضوع اصلی فیلم است و نسبت به فیلمهای قبلی فضای تاریکتری دارد. این فیلم نامزد دریافت جایزهی اسکار بهترین فیلمبرداری و سه جایزهی بفتا شد.
فیلم The Dark Knight
شوالیهی تاریکی دومین قسمت از سه گانهی بتمن نولان و یکی از بهترین فیلم های نولان است. تمایل او مبنی بر ترجیح داستانهای شناور به روایت ساختارمند، فیلمی حماسی و ماندگار در ژانر ابر قهرمانی را پدید آورده است. سکانسهای اکشن در فیلم The Dark Knight به نحوی جذاب و تپنده تصویر برداری شده و از هیجان بسیار خوبی برخودار هستند.
مهمترین عامل پیشبرندهی داستان این عنوان عقیدهی اکید آن به خود و ایدههایش است. تمامی صحنههای فیلم The Dark Knight، از آغاز گیری آن گرفته تا سکانسهای تعلیقزای میانی، روایتی عالی و زنده از دنیای بتمن و شخصیتهایش هستند. فیلنامهی این اثر که توسط کریستوفر نولان و برادرش جاناتان نولان نوشته شده، بررسی دقیق و جالبی از وضعیت اجتماعی و سیاسی بشریت در قرن بیست و یکم است. این فیلم به خوبی توانسته تقابل قدرت آشوب و احساسات را به تصویر بکشد.
فیلم The Dark Knight Rises
فیلم Inception
نویسنده: شهریار نادر محمد
کریستوفر نولان زیبایی حقههای شعبدهبازی را بهتر از هر فیلمساز دیگری (به غیر از اورسون ولز افسانهای) درک میکند. او استاد انحراف ذهن بینندگان خود بوده و با نبوغ خود آنها را در دام داستانهای پیچیدهی آثار خود میاندازد. فیلم های برتر نولان مخاطب را دعوت به بررسی عناصر داستانی خود کرده و سوالات آنها را با شگفتی جایگزین میکنند.
یکی از امضاهای کریستوفر نولان علاقهی او به توضیح روند پیچیدهی آثار خود است. این ویژگی در فیلم تلقین نمودی بسیار برجسته پیدا کرده و منجر به غرق شدن هر چه بیشتر مخاطبان در فیلم میشود. شخصیت آریادنه (با بازی الن پیج) نمایندهی بینندگان در این فیلم بوده و با سوالات مکرری که از کاب (با بازی لئوناردو دیکاپریو) میپرسد، ابزار داستان برای توضیح مکانیزمهای پیچیدهی دنیای آن است.
نولان در بهترین حالت خود داستانگو و مجریای ماهر است. او در بسیاری از مواقع در برقراری تعادل بین این دو به مشکل میخورد، مشکلی که در فیلم Inception وجود ندارد. او پیش از هر چیزی یک فیلمساز است و تمامی حقهها و تکنیکهای روایی را در راستای ارائه تجربه رضایتبخشی از سینما برای بینندگان خود به کار میبرد. اینسپشن درامی غمانگیز با محوریت احساس گناه، رستگاری و قدرت نیروهاست. اما این فیلم بیش از هر چیزی نشان دهندهی برتری سینما بر سایر مدیومهای هنری و ادبی است.
فیلم Tenet
نویسنده: سپیده رشنو
تازهترین و پیچیدهترین اثر کریستوفر نولان شاید همین فیلم باشد. نامگذاری این فیلم نیز سعی داشته همسو با شکل داستانی فیلم پیش برود. Tenet را از هر طرف که بخوانید Tenet خوانده میشود. آمیخته شدن تخیل با علم در شکل اکشن آن شمایل همیشگی کارهای نولان است. داستان فیلم Tenet دربارهی دو جاسوس است که طی ماموریتی آخرزمانی قرار است از نابودی جهان و یا به عبارتی وقوع جنگ جهانی سوم جلوگیری کنند. رابرت پتینسون، جان دیوید واشنگتن و الیزابت دبیکی از جمله مطرحترین بازیگران این فیلم هستند.
همهی تماشاگران فیلم های نولان میدانند که زمان، غالبترین مسئله در آثار اوست. نوآوری علمیای که این بار نولان روی آن دست گذاشته و آن را در یک ساختار پیچیده به فیلم تبدیل کرده، یک فناوری است که امکان وارونگی را به زمان، انسانها و اشیا میدهد. این فیلم نیز ممکن است به لحاظ علمی نادرستیهای توجیهناپذیر خودش را داشته باشد. کما اینکه به سایر کارهای نولان که تقریبا همگی در همین ژانر ساخته شدهاند، این اشکال وارد است. اما نباید فراموش کرد که این گونه فیلم های نولان همیشه راه خود را در دنیای تخیل بیشتر باز میکنند و با این توجیه راحتتر و حتی دلپذیرتر درک میشوند. فارغ از لذت و سخت فهمی و پیچیدگی Tenet و حتی شکل زمان وارونهای که در فیلم به زیباترین شکل ممکن نمایش داده میشود، این اثر در ستایش قهرمانهایی است که در هر شرایطی کار قهرمانانهی خود را پیش میبرند. حتی وقتی که دنیا، آدمها و اشیا، در مقابل آنها باشد. حتی وقتی که جهت همه چیز وارونه باشد و مسیرها عکس مسیر قهرمان باشند.
کریستوفر نولان بعد از گذشت پنج سال بالاخره نوشتن فیلمنامه را کنار گذاشت. با این که این فیلم در ۲۰۲۰ اکران شد اما کار پیش تولید آن از ۲۰۱۸ شروع شده بود. از ۲۰۱۹ فیلم برداری Tenet در هفت کشور از جمله بریتانیا، هند، دانمارک و ایتالیا آغاز شد. و به دلیل شیوع کووید ۱۹ اکران عمومی آن به تاخیر افتاد. گروه بازیگران و خصوصا عوامل فنی فیلم به شدت مورد تحسین منتقدان قرار گرفتند. هزینهی بسیار بالای ساخت فیلم در گیشه جبران نشد و علت اصلی این اتفاق همهگیری کووید ۱۹ بود. با وجود شکست گیشه، این فیلم مطرحترین اثری بود که در دوران کووید ۱۹ اکران شد.
فیلم Dunkirk
نویسنده: سپیده رشنو
Dunkirk یکی از فیلم های اخیر نولان است و فیلمی جنگی محسوب میشود که فارغ از پیچیدگیهای داستانی و علمی-تخیلی همیشگی کریستوفر نولان است. Dunkirk محصول مشترک انگلستان، ایالات متحده آمریکا و فرانسه است که در ۲۰۱۷ منتشر شد. این اثر را به عنوان اولین فیلمی از نولان در نظر گرفتهاند که بر اساس یک روایت واقعی ساخته شده است. همچنین ۱۰۶ دقیقه زمان فیلم لقب کوتاهترین فیلم نولان را به آن داده است.
داستان فیلم در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد و دربارهی تخلیهی نیروهای بریتانیا، فرانسه و بلژیک از شهر دانکرک در فرانسه است. در طی این عملیات تاریخی، بیش از ۸۰۰ قایق غیرنظامی جان دست کم ۳۳۵ هزار سرباز انگلیسی و فرانسوی را که در محاصرهی ارتش آلمانها گرفتار شدهاند، نجات دادند. فیلمبرداری این فیلم در دانکرک فرانسه آغاز و در لسآنجلس تمام شد. دانکرک در نودمین دوره جایزه اسکار در ۸ رشته نامزد دریافت جایزه بود. که در نهایت سه جایزهی بهترین تدوین صدا، بهترین تدوین و بهترین میکس صدا را از آن خود کرد.
داستان فیلم به علت نوع انتخابی که برای نمایش یک رویداد مستند داشته آنقدر درگیر شخصیتپردازی در فیلم نشده است. کما اینکه شخصیتهای فیلم بعد از داستان و واقعه، اولویت پردازش فیلم هستند. اما چیزی که در فیلم اهمیت زیادی دارد این واقعه و نمایش انسانهای زیادی است که در طی این آزاد سازی کشته میشوند. شخصیت محوری فیلم سربازی به نام تامی است که فیون وایتهد نقش آن را بازی کرده است. بخشی از اثرگذاری این فیلم را نیز تامی به عهده دارد. سربازی که جان سالم از این کشتار به در میبرد. بازی فیون وایتهد در این فیلم بسیار مورد تحسین قرار گرفت. تا جایی که این بازیگر را کشف جدید نولان نامیدند.
ساختار کم دیالوگ و حادثه محور این فیلم کریستوفر نولان یکی از نکات فیلم است که تمام توجه را به سمت اتفاق هدایت میکند. خود نولان معتقد است که این فیلم کاملا مبتنی بر تصویر است نه فیلمنامه. جزییات تحقیقی نولان هم بیشتر جهت نمایش تصویر استفاده شده نه بیان دیالوگها و استفادهی آن در فیلمنامه.
نکتهی جالب دیگری که در مورد فیلم وجود دارد این است که تمام سعی کریستوفر نولان بر استفاده نکردن از جلوههای ویژه برای نمایش صحنههای جنگی بود. نولان حتی برای خلق ناوشکنها که بخش مهمی از فیلم هستند از نمونههای واقعی مربوط به جنگ جهانی دوم استفاده کرد و تنها جزییات آنها را با جلوههای ویژه تکمیل کرد.
موسیقی از جملهی عناصر مهم فیلم های نولان است. نولان به هانس زیمر (آهنگساز فیلم) توضیح داده بود که تعلیق مهمترین عنصر در دانکرک است و هانس زیمر هم در بعضی قطعات و به خصوص قطعهي هشت دقیقهای سوپرمرین از صدای تیک تاک ساعت برای ساخت موسیقی فیلم استفاده کرد.
فیلم Insomnia
نویسنده: سپیده رشنو
فیلم بیخوابی یکی از بهترین فیلم های نولان است که روانشناسی و رمزآلودی داستان جای آن همه تخیلات علمی و پیچیدگیهای زمانی را گرفته است. Insomnia در واقع بازسازی فیلمی نروژی به همین نام است که در سال ۱۹۹۷ ساخته شد. آل پاچینو، رابین ویلیامز و هیلاری سوانک در فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
داستان فیلم در مورد دو کارآگاه پلیس است که به دنبال سرنخ برای قتل دختری جوان میگردند. ماجرا در منطقهای در آلاسکا اتفاق میافتد. مکانی که در آنجا ترتیب زمانی به صورت شش ماه شب و شش ماه روز است. آل پاچینو (افسر ادارهی آگاهی) به پیگرد قانونی یک قتل در این محل مشغول میشود. عوامل محیطی باعث میشوند تا این کارآگاه دچار بیخوابی شود.
این فیلم در دو زمینهی روانشناسی و اختلال بیخوابی ماهیت قابل توجه و تفسیری دارد. اختلال بیخوابی یا Insomnia یکی از اختلالات روانی است که میتواند فرآیندهای روانی و نیز رفتار انسان را تحت تاثیر قرار دهد. عدم تمرکزی که کاراگاه فیلم طی بیخوابی دچار آن میشود یکی از مواردی است که در فیلم جای به خصوصی را مورد هدف قرار گرفته است.
کارآگاه دورمر به مدت ۶ روز نمیتواند بخوابد و سطح هوشیاریاش تا میزان قابل توجهی تغییر میکند. او توانایی تشخیص خود را از دست میدهد و به جای قاتل به همکارش شلیک میکند. او بیگناه است اما به خاطر پیگیریهای بازرسی نمیتواند به قتل غیرعمد اعتراف کند چون بر این باور است که کار بازرسی ویژه در نهایت به این نتیجه میرسد که او همکارش را به عمد کشته است. جذابیت ماجرای فیلم تکرار یک اتفاق است. کارآگاهی که سعی در دستگیری یک قاتل را دارد اما در نهایت خودش طی از دست دادن تعادل روانی، مرتکب قتل همکارش میشود. Insomnia در ۲۰۰۲ اکران شد و هم در گیشه و هم از نظر منتقدان به عنوان اثر موفقی شناخته شد. این اثر تنها فیلمی است که کریستوفر نولان در نویسندگی فیلنامهی آن نقشی نداشته است.
فیلم Following
نویسنده: سپیده رشنو
این اثر پس از سه فیلم کوتاه، نخستین فیلم بلند از فیلم های کریستوفر نولان محسوب میشود که در ژانر دلهرهآور ساخته شده است، درست بعد از ساخت فیلم کوتاهی از نولان در همین ژانر. همان فیلم کوتاه معروف مردی که در ساختمان خود قرار است یک حشره را بکشد و طی یک تکرار متوجه میشود که دمپایی را روی خودش بلند کرده است. فیلم Following تماما به صورت سیاه و سفید و در خیابانهای لندن فیلمبرداری شده است. بیشتر فیلم به صورت دستی فیلمبرداری شده و برای آن بیشتر از نور موجود در صحنه استفاده شده است.
داستان فیلم از این قرار است که نویسندهای برای پیدا کردن شخصیتهای داستانش شروع به تعقیب افراد در خیابانها میکند. تعقیب کردن برای او یک عادت شده به طوری که هر روز به طور تصادفی فرد خود را انتخاب میکند و به دنبال او میرود. مهمترین قانون او این است که زمانی که متوجه شد شخص چکاره است و یا کجا زندگی میکند سراغ نفر تازهای برود. تا این که روزی تصمیم میگیرد فرد بهخصوصی را تعقیب کند.
هزینهی کم ساخت این فیلم یکی از نکات قابل توجه آن است. البته نکاتی وجود دارد که بتوان درک کرد چرا هزینهی ساخت اولین فیلم بلند نولان ۶ هزار دلار بوده است. جان نولان، عموی کریستوفر نولان در این فیلم نقش افسر پلیس را بازی میکند. دیوید جولیان (سازندهی موسیقی متن فیلم) و اما توماس (تهیه کننده فیلم و همسر فیلمساز) نقشهایی حاشیهای در فیلم بازی کردهاند. منزل زن بلوند (لوسی راسل) در حقیقت منزل پدر و مادر کریستوفر نولان بوده است. آپارتمانی که شخصیت نویسنده در آن زندگی میکند در واقع محل زندگی جرمی تئوبالد (بازیگر نقش اول) بوده است.
در این مطلب به معرفی بهترین فیلم های نولان پرداختیم. شما از کدام یک از فیلمهای کریستوفر نولان خوشتان میآید؟ نظر خود را در قسمت کامنتها با ما به اشتراک بگذارید.
به خواندن ادامه دهید:
memento بهترین فیلمشه