بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice جدید ترین دست پخت کمپانی خوش ذوق و خلاق Ninja Theory است. استودیویی که همیشه کار خود را به خوبی انجام داده است اما متاسفانه در فروش بازی های خود خیلی موفق نبوده. اما این بار این نینجا های بریتانیایی دست به کاری متفاوت زده اند که به نوع خود منصحر به فرد است. آن های بازیی Indie اما با کیفیتی همانند بازی های AAA منتشر کرده اند. یعنی دیگر فشار و منافع Publisher ها وجود ندارد و قیمت بازی نیز پایین تر میآید. همینطور این عنوان با عناوین Hack ‘n’ Slash قبلی این استودیو نیز متفاوت است. در ادامه با نقد این بازی با ما همراه باشید.
عشق، نفرت و ترس!
آیا کسی حاضر است با ترس های خود رو به رو شود؟ برای عشق خود تا چه حد جلو میرود؟ آیا تنفر از یک نفر را به قدرت برای ادامه دادن استفاده میکند یا میگذارد این تنفر او را از پای در بیاورد؟ داستان Hellblade: Senua’s Sacrifice در مورد دختری جنگ جو از تبار وایکینگ ها است که برای عشق خود حاظر است تا اعماق تاریکی برود و با دهشتناک ترین ترس های خود رو به رو شود. Hellblade: Senua’s Sacrifice شما را به اعماق افسانه های Norse میبرد، جایی که مردگان در آن جولان میدهند. Hel یا the Underworld نام یکی از جهان های Norse ها است، جایی که الهه مرگ، Hel در آن فرمانروایی میکند، مکانی همانند جهنم.
Senua از یک نوع بیماری روانی رنج میبرد، همیشه صدا هایی اعمال او را نقد میکنند و در واقع به نوعی با خودش درگیر است. Ninja Theory برای درک بیشتری از این بیماری با چند پروفسور روان شناس و همچنین بیمارانی که از این بیماری رنج میبرند مشورت کرده تا بتواند تصویری واقعی از این بیماری را در ذهن بازی باز ترسیم کند. آن ها از این صدا ها برای راهنمایی شما در بازی استفاده کرده اند و با استفاده از تکنولوژی صدای سه بعدی تجربه ای ناب را چه در داستان سرایی و چه در گیم پلی رقم زده اند.
همانطور که قبلا اشاره کردم، Hellblade: Senua’s Sacrifice یک عنوان Hack ‘n’ Slash خالص نیست و کاملا داستان محور است. داستان بازی واقعا غنی است و از روایت خوبی نیز برخوردار است. داستان Hellblade: Senua’s Sacrifice پر است از تعلیق های پیچیده که شما را تا پایان بازی به خود جذب میکند تا بلکه جوابی برای این سوال ها پیدا شود و به واقع هم این داستان کوتاه، اما غنی از پایان با شکوهی برخوردار است. آن ها از شما انتظار ندارند که همه افسانه های Norse ها را بدانید بلکه کاراکتری خلق کردند که این افسانه ها را ذره به ذره برای شما توضیح میدهد، البته اگر خود مایل به این کار باشید.
سفری خطرناک به درون تاریکی
وقتی نام Ninja Theory میآید میتوانید از کیفیت بخش مبارزه گیم پلی اطمینان پیدا کنید. این استودیو با بازی هایی همانند DmC مهارت خود را در خلق مبارزاتی پر تنش و عمیق ثابت کرده است. با این که بازی Hellblade: Senua’s Sacrifice داستان محور است، قسمت های Combat بازی بسیار پر تنش و نفس گیر هستند. وقتی در مقابل دشمنان عظیم الجثه قرار میگیرید و کاملا ضعف خود را در برابر آن ها احساس میکنید، برای نجات یافتن از آن موقعیت تمام تلاش خود را باید انجام بدهید.
Hellblade در مورد درگیری ذهنی Senua با خودش است و در تمام طول بازی این درگیری کاملا مشهود است، حال Ninja Theory این بازی با ذهن را فقط به Senua ختم نکرده و حتی با ذهن ما نیز بازی میکند. در اولین مبارزه بازی Senua محکوم به شکست است. این به دلیل نشان دادن قابلیت Permadeath در بازی است. با هر بار مردن، تاریکی قسمتی از بدن شما را فرا میگیرد و اگر شما بیش از حد بمیرید مجبورید بازی را از اول شروع کنید و این موضوع در اولین مبارزه بازی به شما نشان داده میشود اما این قضیه ثابت نشده است. در بازی با این که این سیستم باعث هیجان انگیزتر شدن بازی میشود، اما ممکن است ضربه بزرگی به فروش آن بزند زیرا همه حاضر نیستند همچنین مجازات سنگینی را بپذیرند. بازی شامل ۴ درجه سختی است، Easy,Normal و Hard که در بیشتر بازی ها مشترک هستند اما چهارمین درجه سختی Auto نام دارد و همانند نامش بر اساس عملکرد شما در مبارزه به صورت Dynamic عوض میشود.
سیستم Combat بازی از دو فرم ضربات سبک و سنگین تشکیل میشود و میتوان ترکیبی از این ضربات را در برابر دشمنان استفاده کرد. بر خلاف بازی های قبلی ,Ninja Theory این بازی در قسمت Combat از ضربات ترکیبی زیاد و متنوع تشکیل نشده و آن ها به چند حرکت مختلف بسنده کرده اند که ممکن است تکراری شود، اما خوشبختانه در نیمه دوم بازی که ریتم تند تری هم دارد با ایجاد یک تغییر و به نوعی یک ارتقا، کمی تنوع در این سیستم ایجاد میشود. همینطور برای شکستن دفاع دشمنان نیز حرکتی تعبیه شده که با توجه به دشمنان بازی بسیار کاربردی است. تنوع دشمنان شما هم با توجه به مدت زمان بازی بسیار خوب است و Hellblade: Senua’s Sacrifice هیچ وقت در سورپرایز کردن، شما را نا امید نمیکند.
شاید بتوان سیستم مبارزه این بازی را به مکانیزم معروف سری بازی های Souls و Bloodborne با سرعت بیشتر تشبیه کرد. صحنه های مبارزه بازی از تعدادی دشمن تشکیل شده که در حمله کردن به شما درنگ نمیکنند و هر لحظه ممکن است از چند طرف به شما حمله شود، حال بیشتر مبارزه از درگیری رو در رو تشکیل شده که متشکل از سیستم جا خالی دادن و حمله است که مثال معروف و کامل این سیستم، ساخته های میازاکی است که جدیدا در بازی های زیادی دیده میشود و تقریبا میتوان گفت تبدیل به یک استاندارد شده است.
از سیستم Parry به خوبی استفاده شده و بکارگیری از آن ساده تر و کاربردی تر است. این سیستم یک نوع ضد حمله است و برای انجام دادن آن باید با یک زمان بندی دقیق، در برابر حمله دشمن دفاع کنید و ضربه های سنگینی به او وارد کنید. سلاح دیگر Senua یک آینه است که در صورت استفاده باعث کندی زمان میشود و حرکت دشمنان تا حد زیادی کند میشود همانند این که کاملا فلج شده اند اما Senua میتواند با سرعتی بیشتر حمله کند.
همینطور دشمنان شما ممکن است به شکل سایه در بیایند که در آن صورت شما قادر به حمله به آن ها نیستید و برای این که بتوانید آن ها را به فرم فیزیکیشان در بیارورید یا باید از آینه استفاده کنید و یا این که حمله آن ها را Parry کنید. اما این بازی فقط شامل دشمنان عادی نمیشود بلکه چالش اصلی مبارزه در برابر Boss Fight های آن است که بسیار زیبا و چالش برانگیز ساخته شده اند.
با این که Combat بازی جزو نقاط قوت آن است اما بیشتر بازی از پازل های گوناگون تشکیل شده و شما بیشتر وقت خود را صرف قدم زدن در محیط مخوف و تاریک Helheim میکنید. مهم ترین بخش مکانیزم های بازی، سیستمی جدید به نام Focus است. این مکانیزم مهم ترین ابزار شما برای حل معما ها است و همچنین برای استفاده از آینه Senua نیز باید از همین سیستم استفاده کنید. پازل های بازی خلاقانه طراحی شده اند و سازندگان در این قسمت دست به نو آوری زده اند. به طور کلی دو نوع پازل در بازی وجود دارد، یکی از آن کلماتی است که روی در ها نوشته شده و برای باز کردن آن در ها باید همانند شکل همین کلمات را در محیط پیدا کنید. در حل پازل ها باید محیط را از زوایای مختلف بررسی کنید تا بتوانید مشابه آن کلمات را پیدا کنید. همینطور در قسمت هایی از بازی پله ها و یا پل هایی خراب شده اند که باز هم باید با تغییر زاویه دید خود آن ها را تعمیر کنید. در کل حل معما های این بازی بیشتر به دید شما در دنیای بازی بستگی دارد، این که بتوانید این دنیا را از دید دیگری نگاه کنید. در کل بیشتر بازی از این گونه پازل ها تشکیل شده تا مبارزه با دشمنان.
شاید در این قسمت Ninja Theory کمی زیاده روی کرده و با قرار دادن پازل های زیاد، ریتم بازی را در قسمتی از بازی بسیار کند میکند و باعث خسته کننده شدن بازی شده است اما اگر از این قسمت بگذرید ماجراجویِی بسیار پر تنش و متنوع در انتظار شما است. در واقع Ninja Theory در پراکنده کردن پازل ها در طول بازی و ایجاد بالانس بین قسمت های مختلفش کمی ضعیف عمل کرد، ابتدای بازی پازل های زیاد و Combat های سبک و ساده و در نیمه دوم بازی ریتم تند و پر تنش و مبارزه های سنگین و بعضا سخت. البته در Hellblade این فقط دشمنان و Boss های آن نیستند که شما را به کشتن میدهند، بلکه تاریکی درون Senua برای شکار او آماده است و حتی خطرناک تر از خیلی از دشمنان او است و در خطرناک نشان دادن تاریکی و ترس درون Senua تیم سازنده به خوبی عمل کرده.
به دنیای مردگان خوش آمدید!
همانطور که گفته شد، بازی در دنیای مردگان جریان دارد. جایی که طبیعتا باید تاریک و خشن باشد و جو سنگینی داشته باشد و این دقیقا همان کاری است که Ninja Theory انجام داده. طراحی محیط به شدت تاریک و خاکستری است، از باران های شدید و هوای ابری گرفته تا ساحل هایی خالی از جریان زندگی در آن. غار هایی که همانند جهنم میمانند. تنوع محیطی در نیمه اول بازی کم است اما در ادامه بازی محیط هایی زیبا و متنوع اما تاریک را شاهد خواهید بود. مکان هایی که کاملا تصویر Hel، دنیای مردگان را برای شما ترسیم میکند.
تیم سازنده برای ساختن بازی از موتور قدرتمند Unreal Engine 4 استفاده کرده و با توجه به محدودیت منابع و افراد توانسته بهره خوبی از این موتور را ببرد. بازی در تنظمیات Ultra برای پلتفرم PC تقریبا بهینه است ولی بازده کاملی نمیدهد. بافت محیط کمی ضعیف و تار است اما طراحی شخصیت های بازی فوق العاده هستند. افکت های آتش و باران و آب بازی بسیار زیبا هستند و همه و همه با هم تصویر زیبایی را ترسیم میکنند. باگ های کمی در بازی موجود است که البته قابل چشم پوشی است و مشکل خاصی برای بازی باز ایجاد نمیکند.
در Hellblade: Senua’s Sacrifice شما شاهد Cut Scene های زیادی خواهید بود که بسیار خوب و بجا جایگذاری شده اند. اما مشکلی که در طراحی محیط بازی وجود دارد، محدود بودن و خطی بودن بیش از حد آن است. با این که Helheim از پتانسیل بسیار بالایی برای محیطی بزرگتر و باز تر برخوردار بود بود، تیم طراح محیط را بسیار بسته طراحی کرد که البته این به دلیل کمبود منابع آن ها در این قسمت بود.
به عنوان یک بازی Action/Adventure، Hellblade بیش از حد خطی است و شما اجازه گردش در بعضی نقاط بازی را ندارید. محیط بازی به هیچ وجه Interactive نیست و بازی از فیزیک خوبی نیز برخوردار نیست. برای مثال فرض کنید که دارید بر روی یک پل مبارزه میکنید اما نمیتوانید دشمنان را از پل به پایین پرتاب کنید و باید حتما آن ها را شکست دهید تا بلکه انیمیشن پرتاب آن ها از پل به اعماق جهنم را مشاهده کنید!
در Hellblade چیزی به نام UI وجود ندارد، شما هیچ ایده ای از میزان HP باقی مانده از دشمنان و Boss ها ندارید و تنها خبری که بازی به شما از طریق UI میدهد میزان شارژ آینه Senua است. شاید این به واقع گرایانه تر بازی کمک کند اما این بی خبر گذاشتن بازی باز از وضعیت موجود کمی آذار دهنده است و به هر حال نمیشود هم خدا را بخواهید و هم خرما را.
صدای پای مرگ!
یکی از نقاط قوت بازی و همچنین عامل مهم در پیش برد بازی صدا گذاری آن است. Hellblade: Senua’s Sacrifice نمونه کامل از اهمیت این المان در بازی ها است. این که تا چه حد استفاده درست از این المان در بازی میتواند در کیفیت کلی آن تاثیر بگذارد. همانطور که قبل تر اشاره شد، صدا های درون سر Senua در طول بازی با شما همراه هستند و بعضا به شما کمک نیز میکنند اما استفاده از تکنولوژی سه بعدی به همینجا ختم نمیشود بلکه اگر دشمنان شما را محاصره کرده باشند این صدای حمله آن ها است که به شما اخطار میدهد تا از خود دفاع کنید و این موضوع در یکی از Boss Fight های بازی نکته ای حیاتی برای بقای شما است و به زیبایی هر چه تمام تر از این المان استفاده شده.
همچنین در یکی از قسمت های بازی، Senua وارد غاری کاملا تاریک میشود، به طوری که حس بینایی شما از کار می افتد. در واقعیت به دلیل برخورداری از حواس دیگر همچون لامسه، میتوان در این موقعیت از آن ها کمک گرفت اما در بازی اگر از تاریکی مطلق استفاده میشد شما از این حس برخوردار نبودید و به مشکل بر میخوردید برای همین میزان کمی روشنایی در این قسمت به کار گرفته شد اما همچنان قصد اصلی دنبال کردن صدا در محیط بود و این مرحله یکی از زیبا ترین و هیجان انگیز ترین قسمت های بازی بود که بعضا ترسناک نیز میشد. موسیقی بازی نیز بسیار زیبا و بجا است و از فرهنگ Norse ها به خوبی استفاده شده و موسیقی ای مناسب این فرهنگ ساخته شده است اما بخاطر استفاده از سیستم صدای سه بعدی در مبارزه ها امکان ساخت موسیقی حماسی برای این موقعیت ها نبود.
در کل Hellblade: Senua’s Sacrifice یک بازی Action/Adventure با پازل های فراوان و داستانی بسیار پیچیده و غنی است و مبارزات آن هر چند کم، بسیار چالش برانگیز و پر تنش است. استفاده صحیح و بهینه از صداگذاری در آن یک بی نظیر است و مثل همیشه Ninja Theory کار خود را به خوبی انجام داده است.