بازی The Invincible در هنگام معرفی با عنوان این که توسط تعدادی از کارکنان قبلی CD Projekt RED ساخته شده توجه همه را به خود جلب کرد. علاوه بر آن، بازی بر طبق یک رمان علمی تخیلی دهه 60 ساخته شده که دلیل دیگری برای جذاب شدن آن بود. برخلاف پوستر بازی و حال و هوای تریلر آن، The Invincible سبک ترسناک-بقا نیست و Walking Simulator خالص است. برای تجربه بازی خواندن کتاب لازم نیست، ولی تفاوت داستان آن با منبع بهاندازهای است که با خواندن کتاب تجربه بازی چندان خراب نمیشود.
در مرکز داستان بازی The Invincible گروهی محقق وجود دارند که به سیارهای ناشناس آمده تا در مورد وجود یا عدم وجود حیات در آن تحقیق کنند. دلیل انتخاب این سیاره برای آنها این است که اتمسفر سیاره شامل اکسیژن است ولی درعینحال مقدار قابل توجهی متان هم در آن وجود دارد. به دلیل وجود این گاز در هوا است که انسانها نمیتوانند مدت طولانی در آن تنفس کنند و همگی نیازمند منبع اکسیژن خارجی هستند. باوجود نشانههایی از حیات، سیاره تقریباً بهطور کامل از موجودات زنده خالی است و فقط فسیلهایی در آن یافت میشود.
تم اصلی بازی The Invincible از دست دادن حافظه است که باید اعتراف کرد از کلیشههای بسیار نخنما شده داستانها شده. در همان ابتدای بازی شخصیت اصلی، Yasna بدون به یاد داشتن چیزی به هوش میآید و تنها همراه، فرمانده مأموریت است که در سفینه و در مدار سیاره حضور دارد. معمولاً این از دست دادن حافظه کلید اصلی داستانی برای رو کردن اتفاقات مهمی در بسیاری داستانها است ولی بازی The Invincible از این مسأله دوری میکند و میتوانید مطمئن باشید داستان اصلی چیز دیگری است.
نکته دیگر که ما را مشکوک به خود کرد عدم دیده شدن فرمانده و فقط حضور صدای او در طول بازی بود که البته پیچش داستانی خاصی مانند بازی Nier Automata نیز در پی این مسأله نبود. حداقل در این قسمت، داستان بازی موفق شده قابل حدس زدن نباشد. همانطور که انتظار میرود، داستان اصلی در پی دلیل از بین رفتن حافظه Yasna و این که چه بالایی بر سر همکاران او و موجودات زنده سیاره آمده است.
البته بازی The Invincible کاملاً مبتنی بر داستانسرایی است، ولی از طرفی سعی کرده انواع و اقسام گیمپلی را در بر داشته باشد. از راندن وسیله نقلیه گرفته تا استفاده از دوربین و دستگاههای مختلف. ولی در کنار اینها، برای انجام هر کاری نیاز به چند مرحله فشردن دکمه مختلف است. این مسأله در کنار سرعت بسیار کند شخصیت اصلی، انیمیشن های طولانی (برای مثال بالا رفتن از موانع و باز کردن در) سبب کندی روال بازی میشود. البته قابلیت دویدن وجود دارد، ولی Yasna خیلی سریع به نفس زدن میافتد و کمک چندانی بهسرعت بخشیدن به روال بازی نمیکند.
طبیعی است که جذابیت اصلی بازی در پیبردن به دلیل اتفاقات عجیب روی سیاره خواهد بود. با توجه به فضاسازی و سابقه اینگونه داستانها، شاید انتظار شما از داستان اصلی تفاوت بسیاری داشته باشد. حداقل برای نگارنده، پیچش داستان چندان هیجانانگیز و جذاب نبود و حتی تا حدی غیرمعقول به نظر آمد. البته در این قسمت نمیتوان به بازی خرده گرفت چون این مسأله در کتاب وجود دارد. ولی بههرحال انتظار من از داستان بسیار بیشتر از چیزی بود که در پایان تجربه کردم.
مشکل اصلی بازی The Invincible این است که داستانی حدود 2-3 ساعته در حد 7-8 ساعت کش دادهشده است. بین اتفاقات اصلی بازی زمان زیادی صرف حرکت در محیطهای باز و بزرگ بازی میشود در حین این که دیالوگهای بیشماری وجود دارد که تنها در مواردی اندک، اطلاعات مناسب در اختیار قرار میدهد. بهطور خلاصه باید گفت تناسب کافی بین گشت و گذار در محیط و پیشرفت داستانی وجود ندارد.
حداقل گشت و گذار در The Invincible به معنی گشت و گذار در دنیایی بسیار زیبا و چشمگیر است. از نظر گرافیکی سازندگان سنگ تمام گذاشتهاند و کیفیت بصری بازی بسیار عالی است. طراحان بازی بهخوبی حالت فیلمهای علمی تخیلی دهه 60-70 را حفظ کردهاند، زمانی که پیشرفت علمی در پی اطلاعات حال حاضر فرض میشد و به این دلیل پر از مانیتورهای کوچک و سیاهسفید و مملو از انواع و اقسام دکمههای مکانیکی! البته باید گفت که اکثر محیطها شامل بیابانهای شنی هستند و بهجز موارد اندک در بلندمدت تکراری میشوند.
به نظر میآید که سازندگان The Invincible تلاش خود را کردهاند ولی شاید انتخاب کتاب با داستان فلسفی و روال کند برای یک بازی چندان مناسب نبوده. پیچش اصلی داستان در کتاب بسیار بهتر کار شده و در بازی چندان پیاده کردن آن موفق آمیز نبوده است. در جایجای بازی انتخاب چه در دیالوگها و چه مسیر وجود دارد که تا حدی در داستان تأثیر میگذارند. البته در مواردی هم انتخاب حالت ظاهری دارد و به تغییر چندانی نمیانجامد. برای مثال در قسمت پایانی انتخابی کوتاه برای بردن محموله یا جا گذاشتن آن داده میشود و چند ثانیه بعد بازی تمام خواهد شد، بدون این که تأثیر این انتخاب دیده شود!
متاسفانه بازی The Invincible برخلاف تریلر و ظاهر جذاب خود، چندان خوب در نیامده است؛ یا باید گیمپلی آن عمیقتر میشد یا زمان کوتاهتر و گیمپلی سادهتر تا بتوان از داستان لذت برد. در این حالتی که عرضه شده بینابین مانده و درکل اثری تا حدی خستهکننده و کنار داستانی درکل جذاب است که نتوانسته پتانسیل خود را کاملاً درک کند.
The Invincible tries to convert a deep and philosophical story based on a book into a walking simulator-like game. While it starts intriguing enough, soon the repetitiveness kicks in with long stretches of slowly walking, long animations, and overall a length that could very well be cut in half. Unfortunately, the payoff for the story is not worth the price of admission either, leaving us with a pretty average experience.
شما میتوانید نقد بازی های جدید را از طریق لینک مشخص شده مطالعه کنید.
The Review
The Invincible
ازی The invincible با قرار دادن داستان کتابی به همین نام سعی در بازگویی آن را در پی سبک Walking Simulator داشته است. باوجود بازخورد مثبت اولیه، بهخصوص گرافیک و طراحی بسیار خوب، متأسفانه روال کند گیم پلی و طولانی بودن بیشازحد آن در کنار داستانی فلسفی که چندان برای یک بازی مناسب نبوده منجر به اثری متوسط شده است.
PROS
- گرافیک هنری و تکنیکی زیبا با طراحی وفادار به فیلمهای علمی تخیلی دهه 60
- داستان کلی بازی جذاب است و حالتی فلسفی تفکربرانگیز دارد
CONS
- زمان بازی بیشازحد طولانی است
- مکانیکهای گیم پلی بیشتر نقش کندکننده روال بازی را دارند تا جذابیت برای آن
- برخی انتخابات در مسیر داستان و روال بازی تأثیر ندارند و انتخاب ظاهری هستند
- گشت و گذار در سطح سیاره داستان بازی بهزودی خستهکننده میشود