شاید بتوان یکی از عجیبترین و در عین حال طلاییترین اعصار بازیهای ویدیویی را اوایل نخستین دهه قرن بیست و یکم میلادی دانست. در این زمان بسیاری از آثار تولید شده بر مفهوم سرگرمکنندگی و ارائه تجربهای سطحی و لذتبخش تاکید داشتند. بازی Hi-Fi Rush را میتوان بلیت سفری در زمان به آن سالها دانست؛ بلیتی رنگارنگ و به یادماندنی که در زمره سرگرمکنندهترین بازیهای این روزها قرار میگیرد. در نقد و بررسی این اثر با پی اس ارنا همراه باشید.
داستان قابل پیشبینی بازی Hi-Fi Rush را میتوان صرفا بهانهای برای تجربه گیمپلی و جهان کمنظیر آن دانست. قهرمان قصه جوانی خام و بیکله به نام چای (Chai) بوده که رویای تبدیل شدن به یک ستاره راک (Rockstar) را در سر میپروراند؛ شخصیتی که یادآور قهرمانهای سطحی و کلیشهای سالهای نهچندان دور دنیای سرگرمی است. چای با هدف استفاده از خدمات شرکت فناوری وندلی (Vandelay) به عنوان داوطلب نصب بازوی مصنوعی پا به کارخانه مذکور میگذارد؛ اما همانطور که حدس میزنید، همه چیز مطابق انتظار پیش نرفته و بر اثر سلسلهای از تصادفات آیپاد چای در قفسه سینه او جایگزین قلبش میشود. از این نقطه به بعد چای و به عبارتی مخاطب تمامی اجزای دنیای پیرامون بازی Hi-Fi Rush را به شکلی ریتمیک و هماهنگ با موسیقی متن بازی دیده و تجربه میکند. روئسای وندلی چای را نمونه معیوب (Defect) خطاب کرده و دستور نابودی او را صادر میکنند. چای برای فرار از کارخانه و ارتشی از رباتها که قصد کشتنش را دارند عازم سفری خطرناک در هزارتوی وندرلی شده و در این راه با مجموعهای از شخصیتهای متنوع و جذاب روبرو میشود.
شاید بتوان شخصیتهای همراه و باسهای بازی Hi-Fi Rush را بزرگترین نقطه قوت داستان آن دانست؛ مجموعهای از شخصیتهای رنگارنگ و متنوع که به لطف طنز نسبتا خوب بازی به خوبی در دل مخاطب جای باز میکنند. با این حال نبود هیچگونه سیر شخصیتی مانع ماندگاری عناصر روایی و شخصیتپردازی بازی شده و یکی از بزرگترین ضعفهای بازی به شمار میرود؛ امری که همچون سایر عناصر بازی یادآور آثاری چون Jet Set Radio است. در این میان کنایههای متعدد به فرهنگ سازمانی و مدیریت مدرن و مسائلی همچون کرانچ (Crunch) نیز وجود داشته که به نوبه خود جالب توجه هستند.
بدون شک مهمترین عنصر گیمپلی و شالوده اصلی بازی Hi-Fi Rush ریتم و موسیقی است. تک تک عناصر این اثر بر پایه ریتم طراحی شدهاند؛ از حملات دشمن گرفته تا جلوههای محیطی و حتی راه رفتن شخصیت اصلی که ایدهای خلاقانه و بکر از جانب سازندگان برای کمک به مخاطبان به شمار میروند. گیمپلی این عنوان را به طور کلی میتوان به دو بخش مبارزات و پلتفرمینگ تقسیم کرد. بخش مبارزات مشابه با بسیاری از بازیهای اکشن شخصیتمحور یا Hack’n Slash چون Devil May Cry و Bayonetta بوده و بسیار عمیق و درگیرکننده است. چای همچون دانته و بایونتا در مبارزات از کمبوها و قدرتهای متنوعی استفاده میکند. تفاوت اساسی بین بازی Hi-Fi Rush و سایر عناوین شاخص این سبک را میتوان در ترکیب هوشمندانه و نه چندان سختگیرانه عناصر سبک ریتمیک با مبارزات دانست.
کلیه ضربات چای و دشمنان، فارغ از عملکرد مخاطب، روی ریتم وارد میشوند. این امر باعث شده تا مخاطبانی که تجربه و مهارت چندانی در بازیهای ریتمیک ندارند از پیشروی در روند بازی جای نمانده و قادر به شکست دادن دشمنان باشند. فشردن به موقع کلیدها و روی ریتم بودن منجر به تقویت قدرت ضربات و بهبود امتیاز نهایی هر درگیری خواهد شد. عناصر بصری نیز از دیگر ابزارهای مفید برای ماندن روی ریتم بوده که سازندگان بازی به خوبی از آنها بهره بردهاند. همراه گربهسان چای، اجزای محیط و حتی بشکن و قدم زدن چای همگی در راستای راهنمایی مخاطبان در بازی گنجانده شدهاند. به همه اینها میتوان مترونوم هوشمند و کارآمدی که با فشردن یک کلید و به شکل نواری در پایین صفحه به نمایش درمیآید را نیز اضافه کرد.
برای شکست دادن برخی از باسها و دشمنان قدرتمند، بازی وارد حالتی به نام Stand-off میشود. در این حالت مخاطبان باید با استفاده از مکانیزم ضد حمله (Parry) و با توجه به ریتم حملات دشمنان، کلید مربوطه را به موقع فشار داده تا بتوانند دشمن را شکست دهند. این سیستم با وجود جذابیت و هیجانانگیز بودن، گاها منجر به ایجاد وقفه در ریتم سریع بازی برای مخاطبان ناآشنا با عناوین ریتمیک شده و اجباری بودن آن کمی آزاردهنده است. چای علاوه بر حملات عادی که با کلیدهای مربع و مثلث انجام میشوند، میتواند از حرکات ویژهای نیز بهره ببرد. استفاده از این حملات نیاز به نوار مخصوصی به نام Reverb داشته که با باتریهای پراکنده در محیط شارژ میشود. همچنین نباید از یاران چای نیز غافل شد که هرکدام قدرتهای متنوعی داشته و برای شکست گروههای متفاوتی از دشمنان به کار میروند. ترکیب این عناصر منجر به خلق سیستم مبارزات عمیق و درگیرکنندهای شده که بدون شک بزرگترین نقطه قوت بازی Hi-Fi Rush است. در این میان نبود قابلیت هدف قراردادن یک دشمن (Lock-on) به وضوح حس شده و سیستم هدفگیری اتوماتیک و کنترل دوربین بازی گاها چالشبرانگیز و سرخوردهکننده میشود.
نیمه دیگر گیمپلی این اثر از پلتفرمینگ و پازلهای محیطی تشکیل میشود. این بخشها نیز بر پایه ریتمیک بودن بازی طراحی شده و به عنوان تنفسی میان مبارزات شلوغ و هیجانانگیز بازی قرار گرفتهاند. با این حال تعدد و چالشبرانگیزبودن آنها گاها منجر به ایجاد وقفه در ریتم کمنقص بازی شده و آن را از نفس میاندازد. برای پیشروی در این بخشها علاوه بر زمانبندی مناسب به قدرتهای همراهان چای نیز نیاز خواهید داشت. مراحل خطی بازی مملو از آیتمهای مخفی مختلف بوده که هر کدام به نحوی در تجربه مخاطب اثر میگذارند؛ از تقویت نوار سلامتی گرفته تا کمبوهای جدید که بازیکن را به خوبی ترغیب به گشت و گذار در مراحل میکنند. بازی از منظر محتوا نیز حجم مناسبی داشته و پس از اتمام داستان با بخشهای متنوعی چون یک حالت آرکید، چندین ساعت مخاطبان را سرگرم خواهد کرد.
مراحل خطی بازی Hi-Fi Rush یادآور عناوین AA سالهای نهچنداندور دنیای بازی هستند. توجه به جزئیات و وسواس به کاررفته در طراحی این مراحل بسیار تحسینبرانگیز بوده و تاثیر قابل توجهی در تجربه مخاطب میگذارند. سازندگان به خوبی تعادل بین رنگهای نئونی، محیطهای صنعتی و طبیعی را رعایت کرده و محصول نهایی پکیجی متنوع از محیطهای گوناگون و خوش رنگ و لعاب است. جلوههای دیداری و انیمیشنهای بازی نیز از کیفیت بسیار بالایی برخوردار بوده و تنه به تنه بسیاری از چشمنوازترین انیمیشنهای سینمایی و تلویزیونی میزنند. خوشبختانه خبری از مشکلات فنی همچون افت فریم، باگها و گلیچها نبوده و بازی از منظر کیفی وضعیت بسیار خوبی دارد. تضاد قابل توجه بین محیطها و طراحی بصری این اثر و بازیهای قبلی استودیوی Tango نشان از انعطاف و مهارت بالای هنرمندان این استودیو دارد.
موسیقی جزئی جداییناپذیر از تجربه بازی Hi-Fi Rush بوده و سازندگان در این قسمت سنگ تمام گذاشتهاند. قطعات موسیقی به کار رفته در مراحل این اثر عمدتا ساخته آهنگسازان بازی بوده و حس و حال کلی مراحل را به خوبی به مخاطب انتقال میدهند. در این میان برخی قطعات لایسنسشده از گروههای موسیقی مشهور راک مدرن چون Nine Inch Nails و The Black Keys نیز در شماری از قسمتها چون مبارزه با باسها پخش شده و هیجان بازی را دوچندان میکنند. کلیه این قطعات به خوبی با گیمپلی و مراحل بازی در هم آمیخته و تجربهای شسته رفته و به یادماندنی برای مخاطب رقم میزنند.
The Review
بازی Hi-Fi Rush
در مجموع جدیدترین ساخته استودیوی Tango یک اثر سرگرمکننده، به یاد ماندنی و دوستداشتنی بوده و به لطف طراحی هوشمندانه و عنصر ناب نوستالژی، تجربهای مفرح و خاص را برای علاقهمندان به بازیهای اکشن و ریتمیک رقم خواهد زد.
PROS
- طراحی بصری و انیمیشنهای چشمنواز
- موسیقی و طراحی صدای عالی
- گیمپلی خوشساخت و سرگرمکننده
- طراحی مراحل خوب
- تنوع و طراحی جذاب شخصیتهای فرعی
CONS
- داستان و شخصیت اصلی کلیشهای
- شخصیتپردازی ضعیف
- نبود سیستم Lock-On
- پلتفرمینگ گاها اعصاب خردکن