فیلم Stillwater درباره «بیل بیکر» یک کارگر دکل نفتی اهل اوکلاهما است که به مارسی میرود تا با دختر بیست ساله خود آلیسون (Abigail Breslin) ملاقات کند. مت دیمون (Matt Damon) در آخرین ساخته تام مک کارتی (Tom McCarthy) کارگردان فیلم Spotlight نقش پدری را بازی میکند که سعی دارد تا دخترش را از زندان آزاد کند. در ادامه نقد و بررسی فیلم Stillwater را خواهید خواند.
آلیسون پنج سال قبل به اتهام قتل دوست دخترش به تحمل 9 سال حبس محکوم شده است. قاضی او پرونده را مختومه اعلام میکند اما بیل به دلیل غریضه خود به بیگناهی دختر خود اطمینان دارد بنابراین کنترل امور را به دست میگیرد. این شاید سادهترین تعریفی باشد که میتوان از فیلم Stillwater داشت.
این فیلم روایت آشنایی از مشکلات جامعه مدرن را نمایش میدهد؛ خانوادهای که بعد از مرگ نا به هنگام مادر تقریبا تا مرز فروپاشی میرود، پدری که در حال ترک الکل است و توجهی به اطرافیانش ندارد، و دختری که برای فرار از این شرایط برای تحصیل به یک قاره دیگر سفر میکند.
بیل نمونه واقعی یک آمریکایی مذهبی است. مردی که حتی برای نوشیدن جرعهای آب و تکهای نان هم ابتدا در درگاه عیسی برای آلیسون دعا کرده، و در خانه تاریک و کوچک خود همیشه دو اسلحه نگه میدارد، یک نماد واقعی از چشم آبیهای سفید پوست.
آلیسون دختر این مرد آمریکایی که در زندانی در شهر مارسی به سر میبرد، به اتهام قتل دوست دختر خود دوران محکومیتش را میگذارند. مک کارتی کارگردان، این داستان را با الهام از پرونده آماندا ناکس نوشته است، دختر آمریکایی که در سال 2007 به اتهام قتل دوست خود در یک دادگاه در ایتالیا محاکمه شد. بعدتر این پرونده به یک رسوایی بین المللی بدل شد زیرا که مشخص شد ناکس هیچ دخالتی در این موضوع نداشته است.
بلافاصله پس از رسیدن بیل به فرانسه، ما متوجه دلیل سفر او میشویم، ملاقات با دختر زندانی خود. در سکانسهای ابتدایی ورود بیل به مارسی، نشانههای واضحی نظر ما را به خود جلب میکند؛ اقامت در یک مکان همیشگی، وعدههای غذایی که در تنهایی خورده میشود، نداشتن هیچ دوست و هم صحبتی. انگار که همه اجزای صحنه در تلاشند تا تنهایی بیل را بیش از پیش به ما نشان دهند. این سفر مسیری بوده که بارها و بارها بیل طی پنج سال گذشته تکرار کرده است اما ملاقات پدر و دختر این بار متفاوتتر از دفعات قبلی است. آلیسون از پدرش میخواهد که لطفی در حق او انجام دهد و یک نامه را به دست وکیل او برساند.
بیل که بعد از مدتها میتواند کار مثبتی برای دخترش انجام دهد، بدون فوت وقت نامه را به دست وکیل میرساند. از همین اتفاق میتوان به فاصله عمیق بین این پدر و دختر پی برد. وکیل بعد از خواندن نامه از انجام درخواست آلیسون سر باز میزند و به بیل میگوید که آلیسون باید به شرایط خود عادت کند تا چهارسال باقی مانده از محکومیت خود را راحتتر سپری کند. از آنجایی که نامه به زبان فرانسوی است، بیل از مسافر اتاق بغلی در هتل برای ترجمه این نامه کمک میگیرد. در اینجا شخصیت ویرژینی که یک مادر مجرد است به همراه دختر خردسال خود، مایا وارد داستان میشود. تقریبا در تمامی مسیر داستان بیل به کمک این زن نیاز پیدا کرده و در ازای آن، کارهای تعمیراتی خانه او را انجام میدهد. بعد از اطلاع بیل از محتوای نامه آلیسون، وی تصمیم میگیرد به تنهایی به دنبال یک سرنخ رفته و سعی در یافتن قاتل واقعی دارد.
پدر دلسوز در فیلم Stillwater در این مسیر تلاشهای زیادی انجام داده و در برخی از آنها هم به بن بست رسیده و حتی به شدت مجروح شده است. در این پروسه بیل رابطهاش با دخترش نیز از بین میرود.
در خلال این اتفاقات مسائل جانبی زیادی اتفاق میافتد از جمله نقل مکان بیل از هتل به خانه ویرژینی و بعد از مدتی شروع یک رابطه عاطفی بین این دو. مایا دختر خردسال این زن فرانسوی هم در دل بیل جای خود را باز میکند. در بیشتر سکانسهای دونفره بیل و مایا، ما شاهد عاطفه پدرانهای هستیم که گویا شخصیت مرد داستان سالها از آن فاصله گرفته است. مت دیمون در نقش بیل، مایا این دختر شیرین زبان فرانسوی را همان آلیسون کوچکی میبینید که فرصت ایفای دوباره نقش پدرانه را به او بخشیده است.
با کندوکاو در شخصیت این مرد متوجه میشویم شادیهای بسیار کمی در زندگی او وجود داشته و ریتم زندگی برایش یک ریتم تکراری و کند است. پیراهنهای چهارخانه آستین کوتاه، شلوار جین آبی رنگ، کلاه بیسبال، حتی طرز نشستن، انتخاب کلمات یکسان در مکالمات روزمره و دعا کردن در هر شرایطی نشان دهنده این بوده که این مرد هیچ علاقهای به تغییر ندارد.
این فیلم در کنار همه ضعفهای خود، یک بُعد رضایت بخش را هم از خود بروز میدهد و آن چیزی نیست جز بازی درخشان مت دیمون، کامیلا کوتین ( بازیگر نقش ویرژینی) و لیلو سیاوود ( بازیگر نقش مایا). دیمون در این فیلم نه مارک واتنی فیلم مشهور مریخی بود و نه جیسون برن در سری فیلمهای هیجانیاش، بلکه یک پدر سنتی آمریکایی بوده که تمام خصوصیات یک مرد ثابت قدم را دارد.
نقطه عطف داستان ارتباط صمیمی بین بیل، ویرژینی و دخترش است. مت دیمون در فیلم Stillwater چنان در نقش خود فرو رفته که هیچ شباهتی به آن دیمون همیشگی ندارد و شما فقط یک فرد ساده بی آلایش را میبینید. کوتین و سیاوود هم چنان نقش یک مادر و دختر محلی را به خوبی ایفا کردهاند که مخاطب به راحتی با آنها ارتباط برقرار کرده و حتی کمک میکند که شخصیت بیل نزد مخاطب پذیرفتنی و باور پذیرتر شود. در سکانسهای این سه نفر به هیچ عنوان فکر نمیکنید که در حال تماشای یک فیلم سینمایی هستید بلکه انگار دارید به یکی از نوارهای خانوادگی قدیمی که برای یادگاری ضبط شده است، نگاه میکنید.
اگر بخواهیم به یک نکته منفی از فیلم Stillwater اشاره کنیم، آن لحظهایست که بیل از خانواده جدیدش به سرعت رانده میشود و دیگر آنها را ملاقات نمیکند. برای بسیاری از مخاطبان این سوال پیش میآید که آیا این رابطه برای بیل و ویرژینی هیچ ارزشی نداشته است که بخواهند قبل از جدایی کامل درباره آن با یکدیگر صحبت کنند؟!
از نگاه بسیاری از مخاطبان این فیلم، شاید بهترین بخشِ این درام برمیگردد به آن یک روز مرخصی آلیسون که وقت خود را با پدر و خانواده جدید او میگذارند و به رابطه رنگ و بوی جدیدی میدهد.
و در نهایت نکتهای که اشاره به آن خالی از لطف نیست. یکی از سکانسهای پایانی فیلم در زمان جشن آزادی آلیسون در خانه مادربزرگش است که بیل تردید خود نسبت به بیگناهی دخترش با او در میان گذاشته و آلیسون به همکاری در قتل دوست دختر سابقش اعتراف میکند.
اگر به خاطر حضور مت دیمون در Stillwater انتظار یک فیلم هیجانی را دارید، این فیلم با تصور شما بسیار متفاوت است و باید انتظار یک فیلم آرام و درام خانوادگی را از آن داشته باشید.
The Review
Stillwater
این فیلم در کنار همه ضعفهای خود، یک بُعد رضایت بخش را هم از خود بروز میدهد و آن چیزی نیست جز بازی درخشان مت دیمون، کامیلا کوتین (بازیگر نقش ویرژینی) و لیلو سیاوود (بازیگر نقش مایا).