انیمه شبدر سیاه (Black Clover) یک اثر شونن طولانی از استودیوی محبوب Pierrot است. این انیمه که طرفداران و منتقدان خود را دارد، مثل دیگر آثار این استودیو، اثری شونن با تم فانتزی است که داستان به شدت جالبی هم دارد. شاید در نگاه اول این انیمه مثل دیگر آثار شونن یا حتی ضعیفتر از آنها به نظر برسد، اما انیمه Black Clover داستانی نسبتا خوب همراه با دنیایی غنی دارد. برای معرفی انیمه شبدر سیاه با ما همراه باشید.
خلاصه داستان انیمه شبدر سیاه
داستان این اثر درباره دو شخصیت به نام آستا و یونو است که در بدو تولد در کلیسایی رها و به شکل جدانشدنی با هم بزرگ شدند. آنها در کودکی با همدیگر عهد بستند تا بر سر بهدست آوردن مقام امپراتوری جادوگران با یکدیگر رقابت کنند. اما وقتی آنها بزرگ شدند، تفاوتی بینشان آشکار شد. یونو جادوگری نابغه، قدرتمند و مسلط بود، درحالی که آستا به طور کلی نمیتوانست از جادو استفاده کند. ولی آستا تلاش میکرد کمبود خود را با تمرین فیزیکی جبران کند. وقتی آنها در سن پانزده سالگی کتاب جادوگریشان را دریافت کردند، یونو کتابی شگفتانگیز با شبدر چهار برگ دریافت کرد، درحالی که به اکثر مردم شبدر سه برگ میرسد، این درحالی بود که به آستا هیچچیز نرسید و…
این انیمه براساس مانگایی به همین نام و به نویسندگی یوکی تاباتا اقتباس شده که از شونن جامپ کارش را شروع کرد و از سال 2015 تاکنون درحال انتشار است. مانگای این اثر طبق آخرین آمار تا 17 میلیون جلد فروش داشته، که آمار حیرتانگیزی است.
چرا باید انیمه شبدر سیاه را تماشا کنیم؟
این انیمه در 170 قسمت و از سال 2017 تا 2021 پخش شده است. استودیوی سازنده انیمه، یعنی استودیوی Pierrot، آثار خوب زیادی را از جمله انیمههای ناروتو، بلیچ، توکیو غول و غیره در کارنامه خود دارد. هرچند این آثار گاهی مشکلاتی دارند، اما آنها همواره انیمههای سرگرمکننده و پرطرفداری هستند. این مساله در مورد انیمه شبدر سیاه هم صدق میکند. این اثر به کارگردانی تاتسویا یوشیهارا است که آثار نسبتا خوبی را در کارنامه خود دارد. شاید انیمه شبدر سیاه در اوایلش چیز زیادی برای گفتن نداشته باشد، اما هر چه داستان به سمت جلو حرکت میکند، شما بیشتر غافلگیر میشوید. گرچه انیمه شروع خوبی ندارد، اما رفتهرفته از نظر داستانی بهتر میشود.
انیمه شبدر سیاه نقاط قوت و ضعف زیادی دارد. احتمالا از بسیاری شنیدهاید که بگویند انیمه شبدر سیاه مثل دیگر آثار شونن (شونن اصطلاحا به آثاری میگویند که برای پسران نوجوان ساخته شده باشد) تکراری و بدون خلاقیت است. با اینکه انیمه شبدر سیاه مثل بیشتر آثار طولانی شونن روایت به شدت کندی دارد، اما رفتهرفته با دنیاسازی، شخصیتپردازی شرورها و آرکهای (قوس داستانی) غافلگیرکننده خود، از دیگر انیمههای همسبک متمایز میشود. البته این بدین معنا نیست که این اثر مانند دیگر آثار شونن نیست، اما این ویژگی به تجربه شما آسیبی نخواهد زد.
در نگاه اول انیمه شبدر سیاه مخصوصا در قسمتها و آرکهای اولیه چیز زیادی برای گفتن ندارد، اما هرچه جلوتر میرود، بیشتر شما را مجذوب خود میکند. انیمه به همان اندازه که فیلرهای بد دارد (فیلر به قسمتهایی میگویند که عموما به داستان اصلی ربطی ندارند و برای ثابت نگه داشتن پخش هفتگی و رسیدن مانگا به انیمه ساخته میشوند)، آرکهای فوقالعاده عالی هم دارد. به علاوه اینها، انیمه با موزیک مطلوب، نبردهای هیجانانگیز و دنیایی به شدت غنی، تبدیل به اثری سرگرمکننده میشود.
شخصیت پردازی انیمه Black Clover
در اوایل انیمه، شاید شخصیتپردازیها به آن صورتی که باید خوب نباشد، اما هرچه انیمه جلوتر میرود، مخصوصا در بعضی آرکها، شخصیتها رشد میکنند و بهتر میشوند. برای مثال، شخصیت آستا و یونو شاید خیلی در اوایل انیمه تغییری نکنند، اما با گذشت زمان این شخصیتها رفتهرفته پختهتر میشوند. اما شخصیتهای اصلی میتوانستند پرداخت بهتری داشته باشند. باید اشاره کرد که صدای برخی شخصیتها در اوایل انیمه، مخصوصا شخصیت اصلی یعنی آستا، به شدت بد است. آستا صدای بسیار بلند و گوشخراشی دارد که با گذشت زمان بهتر میشود.
شخصیتهای فرعی انیمه هم بعضی مواقع به شدت خوب شخصیتپردازی شدهاند، اما به برخی از آنها به شکلی که باید توجه نشده و این مورد ممکن است باعث شود زیاد با آن شخصیتها ارتباط برقرار نکنید. از آن طرف هم انیمه گاهی اوقات برخی از شخصیتهایش را به کل فراموش میکند یا صرفا نقش دکوری و پوچ پیدا میکنند. رشد بعضی شخصیتها در طول انیمه خوب نشان داده شده است، درحالیکه بعضی از آنها هیچ تغییری نمیکنند.
اما آنتاگونیستهای انیمه شخصیتپردازی درستی دارند. متاسفانه انیمه شما را خیلی معطل میکند تا با شرورهایش آشنایتان کند، اما وقتی با آنها آشنا میشوید، ارتباط خوبی را با آنها برقرار میکنید. برای مثال، شخصیت لیچت در اوایل انیمه یک شرور کلیشهای است، ولی کمکم این شخصیت به درستی به مخاطب نشان داده شده و باعث میشود تا بتوانید با او همذاتپنداری کنید. شخصیتپردازی شرورها مخصوصا در آرک Elf Reincarnation به اوج خودش میرسد.
داستان انیمه شبدر سیاه
تم داستانی انیمه شونن شبدر سیاه، فانتزی است؛ ایدهای که تقریبا در آثار شونن تکراری است، اما چیزی که داستان شبدر سیاه را خاص میکند، جهان غنی و زیبا، سیستم جادو، شرورها و ناشناختههای دنیای این انیمه است. با اینکه در نگاه اول، این انیمه برتری خاصی در مقایسه با بقیه شوننها ندارد، اما این اثر هرچه جلوتر میرود، جذابتر میشود.
یکی از مشکلات انیمه مخصوصا در اوایل آن، روایتش است. روایت انیمه به شدت کند است. متاسفانه این روند با فیلرهای به شدت سطح پایین و تکراری همراه میشود تا روایت انیمه را ضعیف کند. گاها یک نبرد ساده در مانگا، ممکن است دو یا سه قسمت در انیمه طول بکشد که به شدت شما را اذیت میکند. البته با پیشروی انیمه این مساله بهبود مییابد؛ مخصوصا در اواخر انیمه روایت به اوج خودش میرسد و بسیار سرگرمکننده میشود.
در همان قسمت اول مشخص میشود که انیمه شبدر سیاه چه نوع سیستم جادوییای دارد. این انیمه نوعی جادو دارد که به آن گریمور (Grimoire) میگویند. این گریمورها کتابهایی هستند که هرکدام، شبدرهایی دارند. هر تعداد شبدر هم معنایی دارد؛ شما به زودی متوجه میشوید که هرچه تعداد شبدرها بیشتر باشد، قدرت آن شخصیت بیشتر میشود. انیمه به خوبی سیستم جادوی خودش را به شما معرفی میکند و شما را با آن آشنا میسازد. در حدی که این سیستم برای شما باورپذیر میشود.
جهانسازی انیمه هم عالی و باورپذیر است. انیمه دارای چندین کشور مختلف است که هرکدام ویژگیهای جالب خودشان را دارند. خود پادشاه جادوگران هم یکی از ویژگیهای بسیار جالب از جهان این انیمه است.
موسیقی و جلوههای بصری
موسیقی یکی از نکات مثبت انیمه Black Clover است. این انیمه شاید گاهی اوقات در موسیقی متن کملطفی کرده باشد، اما همانطور که از استودیوی Pierrot انتظار میرود، اوپنینگها و اندینگهای فوقالعادهای دارد. همچنین، اندینگها و اوپنینگها به گونهای انتخاب شدهاند که در هر آرک حسوحال آن آرک را کاملا به مخاطب القا کنند.
جلوههای بصری انیمه در بیشتر مواقع داستانی قابل قبول است. این مورد مخصوصا در نبردهای انیمه بسیار خوب ظاهر میشود و درکل یکی از نقاط مثبت انیمه جلوههای بصری آن در نبردها است. اما از آن طرف، در برخی قسمتها مخصوصا در قسمتهای فیلر جلوههای بصری انیمه به شدت افت میکند. با اینکه این انیمه از نظر گرافیک شروع خوبی دارد، ولی در اواسط آن کمی افت میکند. البته در بعضی نبردها هم انیمه در بخش جلوههای بصری کمکاری میکند، اما همچنان انیمه لحظات زیبای خودش را دارد.
ترکیب برنده را چرا باید تغییر داد؟
اگر یک روشی جواب میدهد، چرا باید آن را تغییر داد؟ بسیاری از انتقادهایی که به این انیمه وارد میشود، به دلیل شباهت زیادش به دیگر آثار شونن است. با اینکه روایت داستان در بیشتر مواقع شبیه به آثار دیگر است و برخی اوقات کلیشهای هم میشود، داستان آن ویژگیهای خاص خودش را هم دارد. حتی میتوان گفت که این انیمه میتواند اثر خوبی برای ورود به جهان انیمیشن شرق باشد.
بعضی از این شباهتها نقطه منفی انیمه محسوب میشوند. برای مثال، دو شخصیت اصلی به شدت قوی هستند و از همان اول انیمه هم مشخص میشود که این دو شخصیت بسیار قوی هستند و ویژگیهای خاص خودشان را دارند. این امر باعث میشود که شخصیتهای اصلی داستان به دلیل قوی بودن، با مشکلات و عقبنشینیهای زیادی مواجه نشوند.
در آخر، بزرگترین نقطه قوت این انیمه پیشرفت آن از همهنظر است. انیمه چه از نظر روایت، چه از نظر جلوههای بصری و حتی داستان، رفتهرفته از مشکلات خود درس میگیرد و بهتر میشود. البته انیمه Black Clover با بهترین بودن فاصله زیادی دارد، اما آرکهای آخر آن نوید ادامه داستان خوبی را میدهند.
آیا انیمه شبدر سیاه را تماشا کردهاید؟ درباره آن چه فکر میکنید؟
بسیار عالی یود لطفا درمورد صاحبخانه های قم هم مقاله بزارید👌
واسم مهم نیست اگه شخصیت هاش خیلی قوی نباشن یا نبرد ها خیلی زیاد خفن نباشن، این باعث میشه صحنه های توش طبیعی تر باشه، اگه تو همه نبرد ها زیادی خفن باشن زیادی خیالی میشه و یه جورایی مسخره میشه