پی اس ارنا
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
پی اس ارنا
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

آشنایی با جی آر آر تالکین؛ همانا همه‌چیز همواره بدتر خواهد شد!

در این نوشته می‌خواهیم با جی آر آر تالکین، نویسنده‌ی ارباب حلقه‌ها و هابیت، بیشتر آشنا شویم. با ما همراه باشید.

محمد زراعت‌کار توسط محمد زراعت‌کار
۹ بهمن ۱۳۹۹
در ادبیات, ترند, خواندنی ‌های کتاب, مقاله
0 0
3

خانه » آشنایی با جی آر آر تالکین؛ همانا همه‌چیز همواره بدتر خواهد شد!

اگر تنها کمی پیگیر جهان ادبیات و سینما باشید، بی‌گمان نام جی آر آر تالکین (J. R. R. Tolkien) به گوش‌تان خورده است. تالکین یکی از پرآوازه‌ترین فانتزی‌نویس‌های سراسر جهان است و ‌کم‌وبیش همه درباره‌ی رمان‌های او، مانند «هابیت» (The Hobbit) و «ارباب حلقه‌ها» (The Lord of the Rings)، شنیده‌اند.

ما پیش از این، رمان‌های پرآوازه‌ی جی آر آر تالکین و همچنین ژانر پرطرف‌دار فانتزی را بررسی کرده‌ایم. پس اگر نوبتی هم باشد، هنگام آن فرا رسیده تا به سراغ این نویسنده‌ی تحسین‌برانگیز، که گیتی ادبیات و سینمای فانتزی را دگرگون کرد، برویم. در ادامه با پی‌اس آرنا و آشنایی با جی آر آر تالکین همراه باشید.

جی آر آر تالکین

کودکی تا بزرگسالی

   «جان رونالد روئل تالکین» 3 ژانویه 1892 در شهر «بلومفونتن – آفریقای جنوبی» زاده شد. پدرش «آرتور روئل تالکین» رییس بانک انگلیسی بود و مادرش هم «مابل سافیلد» نام داشت. این زوج هنگامی که آرتور به ریاست بانک بریتانیا در بلومفونتن ارتقا یافت، از انگلستان مهاجرت کردند. تالکین یک برادر کوچک‌تر به نام «هیلاری آرتور روئل تالکین» داشت که در 17 فوریه 1894 زاده شد.

   در دوران کودکی، تالکین به‌دست گونه‌ای عنکبوت گزیده شد. به گفته‌ی بسیاری از مردم این رویداد در نوشته‌های تالکین دیده شده و وجود عنکبوت‌های غول‌پیکر و ترسناک در داستان‌های او، یادآور خاطره‌ی بدی ست که تالکین در کودکی داشته. اگرچه، او در بزرگسالی گفته بود نه چیزی از آن رویداد به یاد دارد و نه نفرتی از عنکبوت‌ها در ذهنش ثبت شده است.

   هنگامی که سه سال داشت، برای یک دیدار خانوادگی به همراه مادر و برادرش به انگلیس رفت. ولی پدرش پیش از آن‌که بتواند به آن‌ها بپیوندد، در آفریقای جنوبی به‌دست تب روماتیسمی چشم از جهان فرو بست. این رویداد دست خانواده‌ی تالکین را بست و مادرش، که دیگر درآمدی نداشت، او را به «بیرمنگام» برد تا همگی پیش پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کنند. پس از مدتی چند، در سال 1896، به «سارهول» در «هال گرین» رفتند. تالکین زندگی در سارهول و کاوش در دیدنی‌های آن، ساختمان‌ها و موزه‌ها را بسیار دوست داشت و همین دیدنی‌ها منجر به پیدایش صحنه‌های زیبایی در نوشته‌هایش شد. برای نمونه، مزرعه‌ی «بَگ اِند» (Bag End) که برای خاله‌اش «جین» بود، نامی ست که طرفداران رمان‌های او با آن به‌خوبی آشنا هستند.

   مابل در خانه به دو فرزند خود آموزش داد. تالکین، همان‌گونه که خانواده‌اش هم می‌گفت، دانش‌آموز مشتاقی بود. مادرش درس‌های بسیاری درباره‌ی گیاه‌شناسی به او داد و این کار توانست لذتِ دیدن و حس کردنِ گیاهان در او را بیدار کند. تالکین نوجوان دوست داشت نگاره‌هایی از چشم‌اندازها و درختان بکشد، ولی درس‌های مورد علاقه‌ی او بیشتر درباره‌ی زبان‌ها بود، و مادرش هم از همان سال‌های نخست مقدمات زبان لاتین را به او می‌آموخت.

جی آر آر تالکین

  جی آر آر تالکین در چهارسالگی می‌توانست بخواند و پس از مدتی می‌توانست به‌خوبی و روان بنویسد. مادرش به او اجازه می‌داد کتاب‌های فراوانی بخواند. او کتاب‌های بسیاری می‌خواند؛ از «جزیره گنج» و «نی‌نواز هاملین» بیزار بود و «ماجراجویی‌های آلیس در سرزمین عجایب» نوشته‌ی «لوئیس کارول» از دیدگاهش «سرگرم‌کننده ولی تشویش‌برانگیز» به شمار می‌رفت. او داستان‌هایی که درباره‌ی سرخ‌پوستان بود و کارهای فانتزی «جورج مک‌دونالد» را دوست داشت. افزون‌بر این، داستان‌های جادویی و فانتزی «اندرو لنگ» هم اهمیت بالایی برای او داشتند و تاثیر آن‌ها را می‌توان در برخی از نوشته‌هایِ پسین تالکین دید.

   مابل در سال 1900 با وجود مخالفت خانواده‌اش گرایش دینی خود را دگرگون کرد و این منجر شد دیگر پشتیبانی مالی از سوی خانواده‌اش نداشته باشد. در سال 1904، هنگامی که تالکین 12 ساله بود، مادرش به سبب دیابت حاد در خانه‌ای اجاره‌ای در شهر «ردنال» چشم از جهان فرو بست. 9 سال پس از مرگ او، تالکین در این‌باره نوشت، «مادر عزیز من به‌راستی شهید بود، و خدا به این آسانی برای هر کسی هدایای شگرف خود را، همان‌گونه که به من و هیلاری عطا کرد، نازل نمی‌کند؛ همانا او به ما مادری داد که خود را با سختی و دشواری‌ها کُشت تا خیالش آسوده باشد ما همچنان به عقایدمان پایدار خواهیم ماند.»

   مابل پیش از مرگش سرپرستی فرزندانش را به دوست صمیمی خود، پدر روحانی «فرانسیس خاویر مورگان»، از کاتولیک‌های بیرمنگام سپرد تا آن‌ها را کاتولیک بار آورد. تالکین در نامه‌ای به پسرش در 1965 یادآورِ این رویداد شد و از نفوذ این مرد، که همیشه وی را «پدر فرانسیس» صدا می‌زد، گفت، «او یک محافظه‌کارِ والز-اسپانیولیِ کلاس بالا بود؛ اگرچه، به باور برخی این تنها یک شایعه به شمار می‌رفت. هم بود… و هم نبود. من صدقه و بخشش را نخستین بار از او آموختم.»

  جی آر آر تالکین پس از مرگ مادرش در منطقه‌ی «ادگباستون» بیرمنگام بزرگ شد و نخست به مدرسه «کینگ ادوارد»، سپس به «سنت فیلیپ» رفت. در 1903، او بورسیه دریافت کرد و به مدرسه کینگ ادوارد بازگشت. هنگامی که در این مدرسه دانش‌آموز بود، به سپاه آموزش افسران پیوست که رژه تاج‌گذاری جورج پنجم را شکل داد.

جی آر آر تالکین

   او روزگارش در ادگباستون را زیر سایه‌ی «پروتز فالی» و «برج ویکتوریایی» گذراند، که ممکن است همین ساختمان‌ها الهام‌بخش نگاره‌ی برج‌های تاریک در رمان‌های او بوده باشند. از دیگر بزرگ‌ترین الهام‌بخش‌های داستان‌های او، نقاشی‌های عاشقانه‌ی قرون وسطایی «ادوارد بورن-جونز» و «انجمن برادری پیشارافائلی» بود که در موزه و گالری هنر بیرمنگام به نمایش گذاشته می‌شدند.

   به‌هنگام نوجوانی، تالکین نخستین برخوردش با یک زبان ساختگی را تجربه کرد. زبان «آنیمالیک» به‌دست خاله‌زاده‌هایش «مری و مارجوری اینکلدون» آفریده شده بود. در آن زمان، تالکین درگیر یادگیری لاتین و آنگلوساکسون بود. علاقه‌ی آن‌ها به آنیمالیک به‌تندی از میان رفت، ولی مری به همراه تالکین به زبان تازه‌ای روی آورد و «نِوبوش» (Nevbosh) را، که بسیار پیچیده‌تر بود، آفرید. پس از آن، تالکین روی زبان خود‌ساخته‌ی دیگری به نام «نافارین» (Naffarin) هم کار کرد.

   کمی پیش از سال 1909، تالکین زبان اسپرانتو را فرا گرفت. در ژوئن 1909 او «کتاب فاکس‌روک» (The Book of the Foxrook) را نوشت؛ یک یادداشت شانزده برگی که نخستین نمونه‌های الفبای ساختگی‌اش در آن دیده می‌شد. نوشته‌های کوتاه این یادداشت به زبان اسپرانتو نوشته شده بود.

  چرا باید هابیت، رمان فانتزی جی. آر. آر. تالکین را بخوانیم؟

   در 1911، تالکین و سه دوستش «راب گیلسون»، «جفری بیچ اسمیت» و «کریستوفر وایزمن» هنگامی که همچنان در کینگ ادوارد آموزش می‌دیدند، یک جامعه‌ی نیمه‌پنهانی را با نام «T.C.B.S» شکل دادند. این حروف مخفف «باشگاه چای‌‌خوری» (Tea Club) و «جامعه بارویان» (Barrovian Society) بود، که اشاره به علاقه‌ی آن‌ها به نوشیدن چای به‌گونه‌ی پنهانی در مغازه‌های بارو در کتاب‌خانه‌ی مدرسه‌شان داشت. پس از پایان مدرسه آن‌ها همچنان با یکدیگر در تماس بودند و در دسامبر 1914 یک «مجلس شورا» در لندن و خانه‌ی وایزمن برگزار کردند. فرجام این ملاقات‌ها برای تالکین، علاقه و پشتکار بالا برای سُراییدن بود.

   در همان سال 1911، تالکین برای تعطیلات تابستانی به سوئیس رفت؛ سفری که او در 1968 و در نامه‌ای یادآور می‌شود و خاطرنشان می‌کند سفر بیلبو در سراسر «کوه‌های مه‌آلود» (Misty Mountains) به‌طور مستقیم بر پایه‌ی ماجراجویی‌های خودش و 12 نفر از دوستانش هنگام کوه‌نوردی از «اینترلاکن» به «لاوتربرونن» و کمپ زدن در یخ‌رُفت‌های آن‌سوی دهکده‌ی «مورن» بوده است. ماجراجویی وی در این شهر و کوهستان‌ها ادامه داشت و او با گذشت 57 سال همچنان آن‌ها را به یاد می‌آورد و از این‌که آن زیست‌گاه و چشم‌اندازهای شگرف را رها کرده بود، حسرت می‌خورد.

   در اکتبر همان سال، تالکین آموزش دیدن در «کالج اکستر» از دانشگاه «آکسفورد» را آغاز کرد. او نخست در کلاس‌های ادبیات و فلسفه لاتین و یونان آموزش دید، ولی در سال 1913 رشته‌اش را به زبان و ادبیات انگلیسی دگرگون کرد و در سال 1915 با بالاترین درجه فارغ‌التحصیل شد. در این دوران، «جوزف رایت» (Joseph Wright) از آموزگاران تالکین بود و تاثیر بسیاری روی او گذاشت.

جی آر آر تالکین

  جی آر آر تالکین در 16 سالگی با «ادیث ماری برت» آشنا شد. به‌گفته‌‌ی «هامفری کارپنتر»، «ادیث و رونالد (تالکین) همیشه به قهوه‌خانه‌های بیرمنگام می‌رفتند، به‌ویژه یکی از آن‌ها که دارای یک بالکنی با چشم‌انداز پیاده‌رو و سنگ‌فرش‌ها بود. آن‌ها آن‌جا می‌نشستند و روی کلاه رهگذران حبه قند می‌انداختند، و هر زمان قندشان به پایان می‌رسید به میز کناری رفته، دوباره کارشان را از سر می‌گرفتند. با همسانی میان شخصیت و موقعیت آن‌ها، عشق در وجودشان شکوفه کرد. هر دو یتیم و نیازمند مهربانی و توجه بودند، و پی بردند که خودشان می‌توانند این‌ها را به یکدیگر هدیه دهند. در تابستان 1909 عاشقانه‌ی این دو آغاز شد.»

   سرپرست او، پدر روحانی مورگان، ادیث را سبب بنیادین بازیگوشی‌های تالکین و سردواندن آزمون‌هایش می‌دانست، و حسش به ادیث هم‌سنگ آن‌چه که تالکین در سینه داشت، نبود. مورگان از او خواست تا سن 21 سالگی با ادیث هیچ گفت‌وگو و نامه‌نگاری نداشته باشد. تالکین به سخنان سرپرستش گوش سپرد، و به‌جز یک‌بار که با ادیث سخن گفته بود و فرجامش تهدید مورگان برای پایان دادن روزگار او در دانشگاه بود، دیگر هیچ ارتباطی با ادیث برقرار نکرد.

  چرا باید رمان های ارباب حلقه ها را بخوانیم؟

   شب 21 سالگی‌اش، برای ادیث که در «چلتنهام» زندگی می‌کرد نامه‌ای نوشت. تالکین پس از ابراز علاقه‌ی فراوانش درخواست ازدواج کرد. ادیث در پاسخ خبر از پذیرفتن خواستگاری «جُرج فیلد» داد که برادر دوست صمیمی‌اش بود. اگرچه، به این هم اشاره داشت که سبب بنیادین پذیرفتن این خواستگاری نداشتن امید به بازگشت تالکین و ابراز علاقه‌ی او بوده است. اکنون با گذر زمان، هنگامی که تالکین از دست زنجیرِ مورگان رهایی یافته بود، ادیث می‌توانست جرج فیلد را از یاد ببرد و حلقه‌ی ازدواج تالکین، همان حلقه‌ی باارزش برای حکومت بر همه، را به نشانه‌ی ازدواج دست کند.

   این رویداد رخ داد و ادیث با تالکین، که آه در بساط نداشت ولی فردی تحصیل‌کرده، خردمند و بافرهنگ بود، نامزد کرد. پس از نامزدی، ادیث با پافشاری تالکین تصمیم گرفت به فرقه‌ی کاتولیک بگراید. سرپرستان او که پروتستان و به‌شدت ضد کاتولیک بودند، از این تصمیم خشمگین شدند و از او خواستند هرچه زودتر سرپناه دیگری برای خود پیدا کند.

   ادیث برت و رونالد تالکین در 22 مارس 1916 پیوند زناشویی بستند. تالکین در نامه‌ای که به فرزندش مایکل در سال 1941 نوشت، از تمایل همسرش برای ازدواج با مردی بی‌کار، بی‌پول و با این احتمال که در جنگ جهانی کشته خواهد شد، سخن گفت و او را ستود.

جی آر آر تالکین

جنگ جهانی نخست

   در اوت 1914، انگلیس به جنگ جهانی نخست پا گذاشت. نزدیکان تالکین از این‌که او بی‌درنگ برای ارتش انگلیسی داوطلب نشد، حسابی جا خوردند. در نامه‌ی سال 1941 به فرزندش مایکل، تالکین یادآور شد، «در آن روزها جوانان یا به ارتش ملحق می‌شدند یا در ملاعام مورد تحقیر قرار می‌گرفتند. این دوراهی بسیار بدی برای جوانی بود که پنداشت و تخیل فراوان، ولی شهامت و نیروی جسمی کمی داشت.»

   در عوض، تالکین این تحقیرها را تحمل کرد و وارد برنامه‌ای تحصیلی شد که تا پایان دوره‌اش بتواند از رفتن به جنگ دور بماند. با پایان این دوره در 1915، تالکین یادآور شد که بستگانش به‌صراحت نرفتن او به جنگ را به رویش می‌آوردند. او در ژوئیه 1915 به‌عنوان ستوان دوم موقت وارد ارتش شد. وی دوره‌ی آموزشی ارتش را گذراند و در این هنگام نامه‌ای برای ادیث نوشت و گفت، «آدم‌ حسابی و بافرهنگ در میان مقام‌داران کم‌یاب و حتا آدمی نیز این‌جا بس نادر است.» پس از عروسی، تالکین و همسرش در نزدیکی اردوگاه ارتش اقامت گزیدند.

  جی آر آر تالکین در درازای جنگ به کشورهایی از جمله فرانسه سفر کرد. به‌گفته‌‌ی او، دوری از همسرش به‌سان مرگ بود. هنگام اقامت در فرانسه و به‌دلیل چشم‌به‌راه ماندن برای اعزام به واحد خود، وقت بسیاری در اختیار داشت و همواره حوصله‌اش سر می‌رفت. برای همین نوشتن را از سر گرفت و سروده‌ای به نام «جزیره‌ی تنها» (The Lonely Isle) نوشت؛ سروده‌ای که از احساسات او هنگام گذر از دریا و رفتن به شهر «کاله» الهام گرفته بود. او همچنین برای دور زدن سانسور پستی ارتش انگلیس، یک کد نقطه‌ای ساخت تا ادیث با آن بتواند سفر او را ردیابی کند.

   در ژوئن 1916 او فرماندهی افرادی را در اختیار گرفت که بیشترشان معدن‌چی، کارگر کارخانه و ریسنده بودند. با توجه به گفته‌های «جان گارث»، تالکین احساس وابستگی به این مردم رده کارگر داشت، ولی دستورات نظامی دوستی با «سایر رده‌ها» را ممنوع کرده بود. در عوض، او مجبور بود مسئولیت این مردم را دست بگیرد، آن‌ها را نظم دهد، آموزش دهد، و احتمالا نامه‌هایشان را سانسور کند… و در صورت امکان، عشق و وفاداری آن‌ها را نیرو بخشد! تالکین سپس‌تر ابراز تاسف کرد و در این‌باره گفت، «ناشایسته‌ترین کار هر مرد… این است که بر دیگران ریاست کند. حتا بهترینِ انسان‌ها هم برای این کار مناسب نیست، چه رسد به آن‌ها که عمری را به‌دنبال این فرصت هستند.»

جی آر آر تالکین

   جنگ‌نادوستی برای تالکین دشواری‌هایی را به‌دنبال داشت، و این جنگ همیشه موجب نگرانی‌های ادیث نیز بود. ادیث بسیار نگران همسرش بود و هر بار آوای زنگِ در طنین‌انداز می‌شد، پنداشت‌هایی درباره‌ی مرگ تالکین به سراغش می‌آمد. او می‌توانست جابه‌جایی تالکین در درازای جنگ را ردیابی کند. ولی دانستن مسیر سفر او به‌تنهایی نمی‌توانست نگرانی‌هایش را کاهش دهد.

   جدا از ادیث، خود تالکین هم اوضاع خوبی نداشت. به دلیل وجود شپش‌های فراوان در منطقه، به تب خندق مبتلا شد و در کنار مریضی، شاهد مرگ بسیاری از دوستان هم‌مدرسه‌ای‌اش نیز بود. یکی از آن‌ها «راب گیلسون»، یار باشگاه چای‌خوری بود که در نخستین روز «نبرد سُم» و هنگام فرمان‌دهی سربازانش کشته شد. «جفری اسمیت» هم در همان نبرد به‌هنگام برخورد خمپاره‌ی آلمانی به پایگاه بهداری چشم از جهان فرو بست. گُردانِ تالکین پس از بازگشت به انگلیس کم‌وبیش کامل از بین رفته بود.

  جی آر آر تالکین خسته، ضعیف و لاغر بازگشت و برای مدتی طاقت‌فرسا میان بیمارستان‌ها و پادگان‌ها دست‌به‌دست می‌شد. هنگام دوران بهبودیابی در کلبه‌ای در «استافوردشر»، نوشتن را از سر گرفت و روی اثری که «داستان‌های فراموش‌شده» نام گرفت، کار کرد. داستان‌های فراموش‌شده، نمایان‌گر تلاش تالکین برای آفرینش یک افسانه‌شناسی برای انگلستان بود؛ پروژه‌ای که بدون به سرانجام رساندن آن را کنار گذاشت.

   در درازای سال‌های 1917 و 1918 بیماری او همچنان آزارش می‌داد، ولی به‌اندازه‌ای بهبود یافته بود که بتواند در پادگان‌های گوناگون خدمت کند. در همین دوران بود که نخستین فرزند او و ادیث، یعنی «جان فرانسیس روئل تالکین» زاده شد. در 6 ژانویه 1918 تالکین به درجه ستوان موقت ارتقا پیدا کرد. هنگامی که در «کینگستون» مستقر شد، همیشه به همراه ادیث به جنگل و گام برداشتن در طبیعت می‌رفت، و ادیث در میان گل و گیاهان رقصیدن را جان می‌داد. پس از مرگ همسرش در 1971، تالکین گفت ادیث الهام‌بخش داستانی بود که سپس‌تر بخش بنیادین رمان «سیلماریلیون» را شکل داد.

   در 16 ژوئیه تالکین با یک حقوق بازنشستگیِ ازکارافتادگی به‌طور رسمی از خدمت ارتش بیرون آمد.

جی آر آر تالکین

دوران نویسندگی و آموزگاری

   در 3 نوامبر 1920، تالکین با حفظ درجه ستوانی خود از خدمت خارج شد و ارتش را ترک گفت. نخستین شغل غیرنظامی او پس از جنگ جهانی نخست برای «فرهنگ انگلیسی آکسفورد» بود، و او بیشتر در زمینه‌ی تاریخ و ریشه‌جویی واژه‌های آلمانی‌تبار که با حرف «W» آغاز می‌شدند، کار کرد. در 1920 او به‌عنوان دانش‌یار زبان انگلیسی در دانشگاه لیدز کار خود را آغاز کرد و جوان‌ترین استاد این دانشگاه نام گرفت. هنگام کار کردن در لیدز، او «فرهنگ واژگان انگلیسی میانه» (A Middle English Vocabulary) و کتاب‌های دانشگاهی دیگری را نوشت که همگی برای دهه‌ها همچون آثار دانشگاهی معیار شناخته می‌شدند.

   در میانه‌ی سال 1919، او آموزش خصوصی به دانشجویان لیسانس، به‌ویژه کسانی را که در دانشکده‌های «لیدی مارگارت هال» و «سنت هیو» درس می‌خوانند آغاز کرد، زیرا دانشکده‌های بانوان در سال‌های نخستین خود نیاز فراوانی به استادان لایق داشتند، و تالکین هم که در آن زمان متاهل بود، بهترین گزینه به شمار می‌رفت، به سبب این‌که مردان مجرد مناسب این جایگاه شغلی تلقی نمی‌شدند.

  جی آر آر تالکین همچنین در دانشکده‌ی «پمبروک» هم فعال بود و در همین دوره رمان «هابیت» و دو جلد نخست «ارباب حلقه‌ها» را نوشت. او همچنین پژوهش‌های بسیاری روی واژه‌شناسی و دیگر زمینه‌های زبان انجام داد و نوشتارهای گوناگونی در این‌باره نوشت.

   یکی از برجسته‌ترین موارد در این دوره، داستان «بیوولف» بود. در دهه 20 میلادی، تالکین ترجمه‌ای از بیوولف را آغاز کرد. او آن را در 1926 به پایان رساند ولی چاپش نکرد. این برگردان سرانجام به‌دست پسرش ویرایش شد و در سال 2014، یعنی پس از گذر کم‌وبیش 40 سال از مرگ تالکین و 90 سال از به پایان رسیدن آن، چاپ شد.

   ده سال پس از پایان ترجمه، تالکین سخنرانی بسیار ستودنی درباره‌ی اثر «Beowulf: The Monsters and the Critics» و نقد ادبی اثر بیوولف ارایه داد که تاثیری همیشگی روی پژوهش‌های این نوشته‌ی حماسی گذاشت. این سخنرانی و نوشته‌ی تالکین نقطه‌ی عطفی در نقد ادبی بیوولف بود. تالکین بسیار از این نوشته دفاع می‌کرد و آن را «یکی از باارزش‌ترین منابع خود می‌دانست.» درباره‌ی این موضوع هیچ جای شکی وجود ندارد و تاثیر بیوولف را به‌وضوح می‌توان در رشته‌افسانه‌های تالکین دید.

جی آر آر تالکین

جنگ جهانی دوم

   در آستانه‌ی جنگ جهانی دوم، تالکین به‌عنوان یک کدشکن برگزیده شد. در ژانویه 1939، از او پرسیده شد آیا در موارد اضطراری ملی آماده‌ی خدمت در بخش رمزنگاری وزارت امور خارجه است یا خیر. او پاسخ مثبت داد و از 27 مارس یک دوره آموزشی را در مرکز فرماندهی ستاد ارتباطات دولت در لندن آغاز کرد. سابقه‌ای از دوره‌ی آموزشی او یافت شده که نشان‌دهنده‌ی واژه‌ی «مشتاق» (Keen) در کنار نام او است. اگرچه ممکن است این را به علاقه‌ی او نسبت به این کار پیوند دهند، ولی پژوهش‌گری به نام «اندرس استنسروم» گفته این پیوندی با علاقه‌‌ی تالکین ندارد و در واقع یادداشتی برای شیوه‌ی تلفظ نام او (کین) بوده است. فرجام این دوره آن بود که در اکتبر به او اعلام شد نیرورسانی‌اش مورد نیاز نخواهد بود.

   در سال 1945، تالکین به دانشکده‌ی «مرتون» از دانشگاه آکسفورد رفت و به‌عنوان استاد زبان و ادبیات انگلیسی، تا زمان بازنشستگی‌اش در 1959، کار کرد. در سال 1954، تالکین از دانشگاه ملی ایرلند یک مدرک افتخاری دریافت کرد. او در سال 1948 ارباب حلقه‌ها را پس از کم‌وبیش یک دهه از آغاز نخستین طرح و نوشته‌ها به پایان رساند.

خانواده‌ی جی آر آر تالکین

  جی آر آر تالکین و همسرش دارای چهار فرزند بودند: «جان فرانسیس روئل تالکین» (1917 – 2003)، «مایکل هیلاری روئل تالکین» (1920 – 1984)، «کریستوفر جان روئل تالکین» (1924 – 2020) و «پریسیلا ماری آن الکین» (زاده 1929). تالکین فرزندانش را بسیار دوست داشت و هنگامی که جوان بودند، برای‌شان نامه‌های مصور پدر کریسمس را می‌فرستاد. هر سال شخصیت‌های بیشتری مانند «خرس شمال قطبی» (یاورِ پدر کریسمس)، «آدم برفی» (باغبان او)، «ایلبرت اِلفه» (دست‌یار او) و بسیاری شخصیت‌های دیگر به آن‌ها افزوده می‌شد. شخصیت‌های بنیادین، داستان نبردهای پدر کریسمس در برابر جن و هیولاهایی را که سوار بر خفاش هستند، به همراه شوخی‌های خرس شمال قطبی بازگو می‌کنند.

جی آر آر تالکین

بازنشستگی و پسین سال‌ها

  جی آر آر تالکین در دوره‌ی بازنشستگی، از 1959 تا مرگش در 1973، آوازه‌ی ادبی فراوانی پیدا کرد و مورد توجه عمومی قرار گرفت. حتا در سال 1961، دوستش «سی. اس. لوئیس»، او را برای جایزه ادبی نوبل نامزد کرد. فروش رمان‌هایش به‌اندازه‌ای سودآور بود که از این‌که زودتر بازنشسته نشده بود، افسوس بسیار می‌خورد. در یک نامه‌ی سال 1972، او از این‌که به یک چهره‌ی پرآوازه‌ی عمومی دگرگون شده بود، احساس تاسف می‌کرد و می‌گفت، «حتا بینی فروتن‌ترین چهره‌های نمادین هم نمی‌تواند بوی خوش توجه و آوازه را نادیده بگیرد.»

   توجه طرف‌داران به‌اندازه‌ای شدت یافت که تالکین مجبور شد شماره تماس خانه‌اش را از فهرست تماس‌های عمومی بردارد، و سرانجام او و ادیث به بورنموث رفتند، که در آن زمان یک استراحت‌گاه ساحلی زیر نظر مردم طبقه‌ی متوسط به بالای انگلیس بود. تالکین، به‌عنوان یک نویسنده پرفروش، توانست به‌آسانی میان این مردم و جامعه‌ی نو پذیرفته شود و زندگی کند، ولی همچنان دلش برای خانه و گروه‌های ادبی دانشگاه آکسفورد تنگ می‌شد. اگرچه، ادیث از زندگی در میان مردم و پیوند با آن‌ها بسیار لذت می‌برد.

  جی آر آر تالکین در این دوران به‌عنوان مشاور و مترجم نسخه‌ی انگلیسی کتاب آسمانی «The Jerusalem Bible»، که در سال 1966 چاپ شد، کار کرد. نخست قرار بود بخش بیشتری از کتاب را ترجمه کند، ولی به دلیل درگیری‌ها و کارهای دیگری که داشت، تنها توانست نقدها و ویرایشی بر کار سایر مترجمان ارایه دهد و بخش «کتاب یونس» (Book of Jonah) را ترجمه کند.

جی آر آر تالکین

واپسین سال‌های جی آر آر تالکین

   ادیث در نوامبر 1971 و در سن 82 سالگی درگذشت. تالکین به آکسفورد بازگشت و در اتاق‌های راحت و مناسبی در «های استریت»، که «کالج مرتون» آن را به او داده بود، زندگی کرد. اگرچه دلش برای ادیث تنگ می‌شد، ولی بازگشت به شهر او را خرسند ساخته بود. تالکین در آغاز سال 1972 به‌عنوان فرمانده‌ی والامقام امپراتوری بریتانیا برگزیده شد و نشان خود را در مارس 1972 دریافت کرد. در همان سال، دانشگاه آکسفورد نیز به او دکترای عالی ادبیات را اهدا کرد.

   او نام «لوثین» را روی آرام‌گاه ادیث حک کرد. هنگامی که 21 ماه سپس‌تر در 2 سپتامبر 1973 و در سن 81 سالگی بر اثر خون‌ریزی زخم معده و عفونت قفسه سینه درگذشت، او را در همان آرام‌گاه به خاک سپردند و نام «بِرِن» را هم در کنار نامش نوشتند. روی سنگ گور او نوشته:

ادیث مری تالکین
لوثین
1971 – 1889

جان رونالد روئل تالکین
برن
1973 – 1892

   وصیت‌نامه و ارثیه‌ی تالکین در تاریخ 20 دسامبر 1973 با ارزش 190.577 پوند (برابر با 2.321.707 پوند در سال 2020) مشخص شد.

جی آر آر تالکین

دیدگاه‌های جی آر آر تالکین

دین

   کاتولیک رمی بودن تالکین نقش مهمی در دگرگونی سی. اس. لوئیس از «آتئیسم» به «مسیحیت» داشت. اگرچه، تالکین از تصمیم لوئیس برای پیوستن به کلیسای انگلیس، به‌جای کلیسای کاتولیک رم، نگران بود.

   او باور داشت هدف زندگی این است که با توجه به توانایی‌مان، دانش خود را با همه‌ی وجود درباره‌ی ایزد افزایش دهیم، و از آن تاثیر گرفته، شکر خداوند را جای آوریم. او ارادت ویژه‌ای به شام خداوند داشت و به پسرش مایکل گفته بود، «در این آیین سپاس‌گزاری می‌توان عشق، شکوه، افتخار، وفاداری، و راه راستینِ عشق ورزیدن به زمین و فراتر از آن را دید.» او برگزاری این آیین را بسیار تشویق می‌کرد و باری دیگر به پسرش گفت، «تنها راه درمان برای ایمانِ ازدست‌رفته، آیین شام خداوند است.» او بر این باور بود که کلیسای کاتولیک، به دلیل مکانش و افتخار برگزاری آیین شام خداوند، راستین‌ترین کلیسا ست. او اگرچه شورای دوم واتیکان را خوار نشمرد و حتا گفت به آن نیاز است، ولی احساس می‌کرد به‌سازی‌های پیوس دهم برتر از هر آن‌چه بود که شورا می‌توانست بدان دست پیدا کند. تالکین در واپسین سال‌های عمرش در برابر دگرگونی‌های مذهبی که به‌دنبال شورای دوم واتیکان صورت گرفت، به‌ویژه به‌کارگیری زبان انگلیسی برای انجام آیین‌های دینی به‌جای زبان لاتین، ایستاد و به‌وارونِ سایر مردم همچنان با زبان لاتین آداب و رسوم دینی را به‌جا آورد.

جی آر آر تالکین

سیاست و نژاد

ناسازگاری با کمونیسم

  جی آر آر تالکین با شنیدن این که جمهوری‌خواهان کمونیست در حال ویران کردن کلیساها و کشتن کشیش‌ها و راهبه‌ها بودند، حمایت خود از ملی‌گرایان را ابراز کرد.

   او ژوزف استالین را خوار می‌شمرد. در درازای جنگ جهانی دوم، تالکین استالین را یک «قاتل پیر و خون‌خوار» خواند. اگرچه، در سال 1961، در پی سخنان یک مفسر سوئدی که ادعا داشت ارباب حلقه‌ها یک نوشته‌ی ضدکمونیستی بوده و سائورون نیز نگاره‌ای از استالین است، تالکین به‌تندی مخالفتش را نشان داد و گفت داستان این رمان‌ها پیش از انقلاب روسیه در ذهن او پرورش یافته بوده و پیوندی به این ماجرا نداشته است.

  زیر و بم ژانر فانتزی | راه فرار از واقعیت یا درک بهتری از آن؟

ناسازگاری با جهانی‌شدن و فن‌سالاری

  جی آر آر تالکین با فن‌سالاری و تلاش برای مهار جهان طبیعی با به‌کارگیری انسان و دانش از طریق دولت، مخالف بود. او گفته، «یونانیان ستیزه‌جو و متکبر توانستند هر طور شده در برابر خشایارشا مقاومت کنند، ولی شیمی‌دانان و مهندسان منفور چنان قدرتی را به‌دست خشایارشا دادند که گمان نمی‌کنم مردم راستین و شایسته شانس مقاومت در برابر او را داشته باشند.» او از این که دولت به یک موجودیت انتزاعی دگرگون شده بود و حکومت هم به‌جای آن‌که یک روند پیشرفت شخصی باشد، یک نام یا «چیز» بی‌معنی به نظر می‌رسید، ابراز تاسف می‌کرد.

   او از جهانی‌شدن، که دستاورد جنگ جهانی دوم بود، افسوس می‌خورد و می‌گفت «خوفناکیِ ویژه‌ی جهان کنونی این است که این لامصب یک بسته‌ی کامل است و نمی‌توان از آن خارج شده، جای دیگری رفت. به‌گمانم حتا مردم بیچاره‌ی ننتسی هم خوراک‌های کنسروشده و بلندگوهایی در دهکده‌هاشان دارند که داستان‌های پیش از خوابِ استالین درباره‌ی دموکراسی و فاشیست‌های شروری که کودکان را خورده، سگ‌های سورتمه‌ای را می‌دزدند، پخش می‌‌کند.» ذهنیت او درباره‌ی جهانی‌شدن، با گسترش روش‌های آمریکاییِ تولید انبوه، استانداردسازی، مصرف‌گرایی انبوه، و چیرگی انگلیسی‌ها گره خورده بود.

جی آر آر تالکین

ناسازگاری با نازیسم

  جی آر آر تالکین پیش از جنگ جهانی دوم به‌روشنی مخالفتش را با آدولف هیتلر و حزب نازی، و بینش نژادپرستانه و ضدیهودی نازی‌ها بیان کرد. در سال 1938، یک انتشاراتی آلمانی به نام «Rütten & Loening» که انگیزه‌ی چاپ هابیت را در آلمانِ نازی داشت، از تالکین پرسید آیا از نژاد آریایی است یا خیر، و این خشم تالکین را برافروخت. او در یک نامه به ناشرش در انگلیس، «مکتب نژادی» نازی را محکوم کرد و آن را «کاملا ویران‌گر و غیرعلمی» خواند. او افزود دوستان یهودی بسیاری داشته و به همین سبب در نظر داشته اجازه ندهد برگردان آلمانی رمانش چاپ شود. در ادامه، او دو نامه برای انتشارات آلمانی نوشت و از ناشرش خواست هر کدام را که ترجیح می‌دهد بفرستد. نامه‌ای که ملاحظه‌ی بیشتری داشت فرستاده شد ولی اکنون هیچ اثری از آن نیست. در نامه‌ی دیگر، که فرستاده نشد، تالکین به این نکته اشاره کرد که «آریایی، یک اصطلاح زبانی بوده و نشان‌دهنده‌ی زبان‌های هندو-ایرانی ست» و همچنین گفت، «اگر می‌خواهید بدانید آیا من از نسل یهودیان هستم یا خیر، باید بگویم شوربختانه هیچ پیوندی با این مردمان خوش‌ذوق ندارم.» اگرچه، نباید گول بازی رسانه را خورد؛ چیزی که اهمیت دارد، شیوه‌ی سخن گفتن تالکین در همان نامه‌ای ست که فرستاده شده و دیگر اثری از آن نیست!

   در نامه‌ی سال 1941 به پسرش مایکل، تالکین خشمش را نسبت به تحریف پیشینه‌ی ژرمن‌ها در «نوردیسیسم» نشان داد و گفت: «آن ابلهِ ناآگاه، آدولف هیتلر، در حال ویران کردن، تحریف، به‌کارگیری نادرست و منفور کردنِ روحیه‌ی بزرگوار شمالی (نوردیک) است که من آن را از جان و دل دوست دارم و تلاش کردم چهره‌ی راستینش را نمایان کنم.» به همین دلایل، در سال 1968 مخالفتش را نسبت به همسان خواندنِ سرزمین میانه و نژاد نوردیک نشان داد و پیوند آن با نوردیسیسم را رد کرد.

جنگ تمام‌عیار

  جی آر آر تالکین استفاده‌ی متفقین از تاکتیک‌های جنگ تمام‌عیار در برابر غیرنظامیان آلمان نازی و شاهنشاهی ژاپن را مورد انتقاد قرار داد. در یک نامه به پسرش در سال 1945، سخنانی درباره‌ی مجازات آلمان و ویرانی‌های آن، چه به‌حق چه ناحق، داشت و آن را یک فاجعه‌ی جهانی هولناک خواند. او همچنین از بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی بسیار وحشت‌زده شد و دانشمندان پروژه‌ی منهتن را «فیزیکدانان دیوانه» و «سازندگان برج بابل» نامید.

جی آر آر تالکین

دموکراسی

  جی آر آر تالکین خودش را از هیچ نظر یک دموکرات قلمداد نمی‌کرد. او تنها خاستگاه برابری انسان‌ها را برابری در برابر ایزد می‌دانست. به دیدگاه او، دموکراسی نه به افزایش فروتنی و قدرت هر شخص، بلکه به عوام‌فریبی و قدرت منجر می‌شد. او گفته، «فرجام دموکراسی خرد و فروتنی جهانی نیست و همانا بزرگی و غروری جهانی در پی دارد… تا برخی اُرک‌ها گردن‌درازی کرده، حلقه‌ی یگانه را به‌دست گرفته و ما را برده کرده و گرفتار… همان‌گونه که اکنون نیز در حال رخ دادن است!»

نژاد

  جی آر آر تالکین خشم فراوانی نسبت به افراط در تبلیغات ضد آلمان در درازای جنگ جهانی دوم داشت. در نامه‌ای که سال 1944 برای پسرش کریستوفر نوشت، مطبوعات محلی را با افراط کلامی «یوزف گوبلس» هم‌سنجی کرد و نشان داد اگر آن‌ها خواهان نابودی آلمانی‌ها هستند، هیچ دست کمی از خود نازی‌ها ندارند.

   او همچنین مخالف شیوه‌ی رفتار سفیدپوستان با آفریقایی‌های اصیل در کشور خودش، آفریقای جنوبی، بود و نسبت به آن ابراز تاسف کرد.

طبیعت و زیست‌گاه

   در دوران زندگی تالکین، نگه‌داری از زیست‌گاه در دستور کار سیاسی جایی نداشت و خود تالکین هم به‌طور مستقیم دیدگاه‌هایش در این‌باره را بیان نمی‌کرد، مگر در برخی از نامه‌های خصوصی‌اش که در آن‌ها از علاقه‌ی خود به جنگل‌ها و غم و اندوه‌اش نسبت به برش درختان سخن می‌گفت. در پسین سال‌ها، شماری از نویسندگان که درباره‌ی زندگی و تفسیر ادبی کارهایش می‌نوشتند، به این فرجام رسیدند که تالکین در دوران نگارش ارباب حلقه‌ها علاقه‌ی فزونی به ارزش زیست‌گاه و طبیعتِ رام‌نشده، و نگه‌داری بهتر از آن‌چه باقی مانده، آن هم در این جهان صنعتی و ماشینی، پیدا کرده بود.

جی آر آر تالکین

رمان‌های جی آر آر تالکین پس از مرگ‌ او

سیلماریلیون

  جی آر آر تالکین نوشته‌ای کوتاه با نام «شرح اسطوره‌شناسی» نوشت که شامل داستان‌های برن و لوثین و تورین بود؛ و این شرح در ادامه گسترش پیدا کرد و به «کوئنتا سیلماریلیون» دگرگون شد؛ یک پیشینه‌ی حماسی که تالکین سه‌بار به سراغش رفت ولی هیچ‌وقت آن را به پایان نرساند. او به‌شدت امید داشت بتواند آن را همراه با ارباب حلقه‌ها چاپ کند، ولی ناشرها اجازه‌ی این کار را به وی ندادند. افزون‌بر این، هزینه‌ی چاپ در آن دوران هم بسیار بالا بود، بنابراین خود ارباب حلقه‌ها نیز در سه جلد چاپ شد. سرگذشت این بازنویسی‌ها و بازنگری‌هایی که تالکین برای این داستان انجام داد، در مجموعه‌ی «پیشینه‌ی سرزمین میانه»، که کریستوفر تالکین آن را ویرایش کرده، آورده شده است. کم‌وبیش از سال 1936 تالکین گسترش دادن چارچوب داستان را آغاز کرد و داستان «سرنگونی نومه‌نور» را هم، که از افسانه آتلانتیس الهام گرفته بود، به آن افزود.

   تالکین، پسرش کریستوفر را به‌عنوان وصی ادبی خود تعیین کرده بود و کریستوفر برخی از همین عناصر و داستان‌ها را در یک جلد گردآوری کرد، به آن نظم داد، و در پایان با نام «سیلماریلیون» و در سال 1977 آن را چاپ کرد. این رمان در 1978 جایزه‌ی لوکاس برای بهترین رمان فانتزی را دریافت کرد.

قصه‌های ناتمام و پیشینه‌ی سرزمین میانه

   در سال 1980، کریستوفر تالکین یک مجموعه از نوشته‌های پراکنده‌ی پدرش را با نام «قصه‌های ناتمام نومه‌نور و سرزمین میانه» چاپ کرد. در سال‌های پسین، بخش بیشتری از این داستان‌های منتشرنشده را به همراه یادداشت‌ها و تفسیرهای گسترده در یک مجموعه‌ی دوازده جلدی به نام «پیشینه‌ی سرزمین میانه» چاپ کرد. این جلدها شامل بازگفت‌های ناتمام، رهاشده و جایگزین می‌شدند که همچنین تناقص‌های فراوانی هم داشتند، زیرا همه‌ی این داستان‌ها همچنان نیاز به بازنگری و ویرایش خود تالکین داشتند و او به‌ندرت نسخه‌ی پایانی هر یک از داستان‌ها را تعیین می‌کرد. حتا سازگاری کاملی بین ارباب حلقه‌ها و هابیت هم وجود ندارد، چون تالکین هیچ‌وقت آن‌ها را کامل برپایه‌ی یکدیگر و با رعایت جزئیات دقیق ننوشته بود. در سال 1965، هنگامی که هابیت را برای چاپ سوم ویرایش می‌کرد، گفت به‌جای ویرایش ترجیح می‌دهد آن را دوباره از نو بنویسد و چاپ کند تا گونه‌ی نثر آن را هم دگرگون سازد.

جی آر آر تالکین

فرزندان هورین

   این رمان در سال 2007 چاپ شد. فرزندان هورین، داستان «تورین تورامبار» و خواهرش «نیه‌نور» را، که فرزندان «هورین» هستند، بازگو می‌کند. محتوای این رمان به‌دست کریستوفر با به‌کارگیری سیلماریلیون، قصه‌های ناتمام، پیشینه‌‌ی سرزمین میانه و دیگر نوشته‌های چاپ‌نشده گردآوری شده است.

افسانه‌ی سیگورد و گودرون

   این رمان در سال 2009 چاپ شد و بازگفتی از داستان افسانه‌ی سیگورد و سرنگونی نیفلانگ‌ها از افسانه‌های ژرمنی است. این نوشته، یک سروده‌ی داستانی و پر از واژآرایی ست، که از «ادای شاعرانه» الگو گرفته است. کریستوفر، یادداشت‌ها و تفسیرهای فراوانی برای این نوشته‌ی پدرش ارایه داده است.

   به‌گفته‌ی کریستوفر، دیگر نمی‌توان به تاریخ دقیق نگارش این رمان پی برد. با توجه به برخی مدارک، به نظر می‌رسد در دهه 30 میلادی نوشته شده است. او در پیش‌گفتار این رمان نوشته، «تا آن‌جا که می‌دانم، پدرم به‌ندرت درباره‌ی این نوشته با من سخن گفته بود. دست‌کم من نمی‌توانم هیچ گفت‌وگویی درباره‌ی این داستان‌ها به یاد آوردم. و تنها مورد هم در واپسین سال‌های عمر او بود که حرفش را به میان کشید و می‌خواست این دست‌نوشته‌ها را پیدا کند.»

سرنگونی آرتور

   سرنگونی آرتور، یک سروده‌ی بلند است که در دهه 30 نوشته و در 2013 چاپ شد. این سروده که کم‌وبیش 1000 بیت دارد و به‌گونه‌ی واژآرایی سراییده شده، از سبک نوشتاری بیوولف تقلید کرده است. اگرچه از داستان‌های قرون‌وسطایی آرتوری الهام گرفته، ولی فضای آن در دوران روم پس از دوره مهاجرت جریان دارد؛ هم سبک آن ژرمنی ست و هم درباره‌ی جنگ‌های آرتور با ساکسون‌ها است، اگرچه، از جنبه‌های قرون‌وسطاییِ دوران آرتوری دوری کرده است. داستان این سروده با ضدحمله‌ی انگلیس به سرزمین‌های ساکسون‌ها آغاز می‌شود؛ آرتور برای جنگ رو به مشرق می‌تازد!‌

جی آر آر تالکین

بیوولف: ترجمه و تفسیر

   این کتاب، ترجمه‌ای نثرگونه از سروه‌ی حماسی بیوولف است که در 2014 چاپ شد. تالکین آن را میان سال‌های 1920 تا 1926 ترجمه کرد و کریستوفر هم نقش ویراستار را برعهده داشت. در ادامه‌ی این ترجمه بیش از 200 برگ شرح و تفسیر از سروده وجود دارد؛ تفسیری که پایه‌ی همان سخنرانی تحسین‌برانگیز تالکین بود که پیشتر به آن اشاره کردیم. این کتاب همچنین «سرگذشت شگفت‌انگیز» و دو نسخه از «سیمای بیوولف» را هم در بر دارد؛ مورد نخست یک نوشته‌ی فانتزی درباره‌ی پیش‌زمینه‌ی زیست‌نامه‌ی بیوولف است و دومی هم یک سروده بر درون‌مایه‌ی بیوولف به شمار می‌رود.

داستان کولروو

   داستان کولروو نخستین بار در 2010، سپس دوباره با محتوای بیشتر در 2015 چاپ شد. این، بازگویی از یک سروده‌ی فنلاندی ست. تالکین در سال 1915، هنگامی که در آکسفورد آموزش می‌دید، آن را نوشت.

برن و لوثین

   داستان برن و لوثین یکی از کهن‌ترین نوشته‌های تالکین است که همچنین بیشترین تجدیدنظرها را هم در پی داشته. این داستان، یکی از سه داستان موجود در سیلماریلیون است. کریستوفر تالکین آن را ویرایش کرده و سپس در یک جلد جداگانه، با نام برن و لوثین، در سال 2017 چاپ کرد.

سرنگونی گوندولین

   سرنگونی گوندولین، بازگفتی از یک شهر زیبا و مرموز است که به‌دست نیروهای تاریکی ویران شده. تالکین آن را «نخستین داستان واقعی» از سرزمین میانه نام نهاده است. این رمان جداگانه در 2018 با ویرایش کریستوفر تالکین و تصویرگری «آلن لی» چاپ شد.

جی آر آر تالکین

همانا همه‌چیز همواره بدتر خواهد شد!

   جی آر آر تالکین یک بدبین خودآگاه بود و باور داشت تاریخ، یک شکست بلندمدت است و پیشرفت را نیز افسانه‌ای ویران‌گر می‌پنداشت. او در نوشته‌هایش پیشینه و تاریخ سرزمین میانه را در چهار دوره بازگو کرده است. این دوره‌ها اگرچه خیالی اند، ولی با خط زمانی ما هم‌خوانی داشته و کم‌وبیش در دوره‌ی پیشاتاریخ و تاریخ جریان دارند. سرزمین میانه، همان زمین خودمان است… ولی مدت‌ها پیش! تالکین عاشق تاریخ بود و از منشاء تاریخی و سخن‌پراکنی ادبیات و نوشته‌ها لذت می‌برد.

   بسیاری از فیلسوف‌های تاریخ، به‌ویژه آنان که با تالکین هم‌زمان بودند، گمان می‌کردند جنبش از گذشته به‌سوی آینده نمایان‌گر پیشرفت است. «مارتین لوتر کینگ» این اندیشه را به‌خوبی بیان کرده، «مسیر جهانِ اخلاقی-معنوی دراز است… ولی به‌سوی عدالت می‌گراید.» این اندیشه اساسا بنا بر این بود که پیشرفت فناوری و مدرنیته‌شدن منجر به بهبود جنبه‌ی اخلاقی در تمدن ما خواهد شد، ولی تالکین کاملا با این دیدگاه ناسازگار بود. او گمان می‌کرد پیشرفت فناوری هرگز چیز خوبی نبود. وی خانه‌ی دوران کودکی‌اش در سارهول را دیده بود که به‌دست انسان‌ها و ماشین‌آلات ویران شده بود؛ همان چیزی که بازتابش را در ارباب حلقه‌ها، هنگامی که فرودو نابودی شایر را در ذهنش مشاهده کرد، دیده بودیم. تالکین هرگز نمی‌توانست این را بپذیرد که صنعتی‌سازی می‌تواند زندگی را بهبود ببخشد. او گفته، «برج‌های ما قوی‌تر شده و بالاتر می‌روند، ولی چه زیبایی بر زمین به یادگار می‌گذارند… انسان دیگر از عشق و اهمیت برای ساخت چیزهای کارآمد و لذت‌بخش دست کشیده است…» این در کنار این واقعیت، که او در جنگ جهانی حضور داشت و پلیدی‌های فراوانی دید، نشان‌دهنده‌ی ناسازگاری او با نیروی فناوری و پیشرفت صنعتی است: «شیوه‌ی زندگی انسان‌ها در قرن بیستم به‌گونه‌ی نگران‌کننده‌ای رو به ددمنشیِ فزون حرکت می‌کند.»

  چرا باید رمان سیلماریلیون را بخوانیم؟

  جی آر آر تالکین بر این باور بود که درگیری اجتناب‌ناپذیر است و اظهار داشت، «این اندیشه، که درگیری همیشگی ست، از یک شک و بدبینی درازمدت نسبت به پیش‌بینی‌های خوش‌بینانه در درازای جنگ جهانی نخست نشأت می‌گیرد… که به دیدگاه من این واکنشی راستین و آگاهانه از جنگ بود…»

   او اعتقادی به مسیر مستقیم تاریخ از گذشته به‌سوی آینده‌ای متمدن نداشت و می‌گفت تاریخ مسیری چرخه‌ای را طی می‌کند. وی جوامعی را در درازای دوره‌های گوناگون تصور می‌کرد که با یک مجموعه شرایط و دشواری‌های همسان درگیر بودند. اگرچه، اندیشه‌ی چرخه‌ای و تکراری بودن تاریخ فقط مربوط به تالکین نیست و «گئورگ هگل» هم حدود یک سده پیش‌تر آن را بیان کرده بود. ولی تفاوت میان هگل و تالکین این بود که هگل باور داشت همیشگی بودنِ درگیری و چرخه‌ای بودن تاریخ، به‌راستی بخشی از جنبش به‌سوی آگاهی، آزادی و استقلال است. در حالی که تالکین باور داشت تاریخ، یک مسیر آهسته به‌سوی ویرانی را می‌پیماید. بنابراین، تالکین می‌پنداشت رویدادهای بد همیشه رخ می‌دهند، ناگزیر ادامه خواهند داشت، و همانا همه‌چیز همواره بدتر خواهد شد!

جی آر آر تالکین

   این همسانی بسیاری با افسانه‌های «هزیود» و «اووید» درباره‌ی «عصور انسان‌ها» دارد؛ که الهام‌بخش چهار دوره‌ی سرزمین میانه بود. احتمالا با چهار عصر انسان‌ها آشنا هستید: عصر طلا، نقره، برنز و آهن. در دوره‌ی طلا، مردم بی‌عیب و راستین در طبیعی بهشت‌وار به خوبی و خوشی زندگی می‌کردند، سپس در دوره‌ی نقره و برنز زندگی برای انسان‌ها بسیار سخت شد و جهان پر از انسان‌های پلید و ناشایسته شد. سپس در دوره‌ی آهن، همین دوره‌ای که ما در آن روزگار می‌گذرانیم، مردم به اهریمنی‌ترین و ناراضی‌ترین شکل ممکن دگرگون شده‌اند. به‌طور چکیده می‌توان گفت «هر چه عقب‌تر برویم، بهتر است!» تالکین این را با شدت بالا در آثارش نشان داده و در داستان‌هایش همه‌چیز همواره در حال بدتر شدن است.

  چرا باید رمان های نغمه آتش و یخ را بخوانیم؟

   این سخنان تالکین را اکنون بهتر می‌توان درک کرد. دوران ما بیش از پیش در حال بدتر شدن است. به اعتقاد تالکین، پلیدی از نیکی نیرومندتر است. بی‌گمان این پیامد تجربه‌ی او در جنگ بوده است. آن‌چه که بحران‌ها به‌خوبی از پس‌شان برآمده‌اند، نشان دادن ساختار جهان ما، شکستگی‌ها و ضعف‌هایش است. این بحران‌ها نقش یک دوراهی را ایفا می‌کنند؛ فرصتی برای دگرگون ساختن همه‌چیز… فرصتی برای بهبود پیدا کردن، بهتر شدن، نابود کردن حلقه‌ی پلیدی در آتش، ساخت دوباره‌ی جهان… رفتن به گذشته!

  جی آر آر تالکین کم‌وبیش یک سده پیش این سخنان را در داستان‌هایش بازتاب کرد تا شاید جایگاه کنونی ما بهتر شود. پس به این نوشته‌ها نباید تنها از دید داستان و رمان‌های فانتزی و سرگرم‌کننده نگاه کرد. تالکین، تجربیات خود، پیشینه‌ی زمین و سایر تمدن‌ها را در آثارش به نمایش گذاشته است تا درسی به ما دهد.

   پس با تامل و تفکر روی این نوشته‌ها می‌توان به‌دنبال راهی برای دگرگون ساختن مسیر تاریخ بود و به‌سوی «بهتر شدن» حرکت کرد تا بالاخره بتوان پیش‌بینی تالکین را تغییر داده و به «همانا همه‌چیز همواره بهتر خواهد شد!» دگرگون کرد.

 

برچسب ها: ادبیات داستانیادبیات فانتزیجی آر. آر. تالکینخواندنی های کتابمعرفی نویسنده
ShareTweetShare
نوشته قبلی

بازی جدید ولو در دست ساخت است؛ گیب نیوئل از Half Life: Alyx می‌گوید

نوشته‌ی بعدی

کوین هارت به جمع بازیگران فیلم Borderlands اضافه شد

محمد زراعت‌کار

محمد زراعت‌کار

مرتبط نوشته ها

نقد بازی The Elder Scrolls: Oblivion
بازی

نقد بازی The Elder Scrolls: Oblivion

بهترین بازی‌‌ های رایگان کامپیوتر و کنسول‌ها |  33 بازی برتر رایگان 2023
بازی

بهترین بازی‌‌ های رایگان کامپیوتر و کنسول‌ها | 33 بازی برتر رایگان 2023

۱۹ فروردین ۱۴۰۴
لیست بهترین بازی های استراتژی : برترین بازی های استراتژیک کدام‌اند؟
لیست بازی

لیست بهترین بازی های استراتژیک

۱۳ آذر ۱۴۰۳
بهترین بازی های گرافیکی اندروید
لیست بازی

معرفی بهترین بازی های گرافیکی اندروید

۲۸ آبان ۱۴۰۳
بازی World of Warcraft و صحنه‌ی Esports
بازی

بازی World of Warcraft و صحنه‌ی Esports

۲۶ آبان ۱۴۰۳
بهترین انیمیشن های تاریخ سینما | 88 انیمیشن برتر جهان
انیمه و انیمیشن

بهترین انیمیشن های تاریخ سینما | 88 انیمیشن برتر جهان

۲۳ مرداد ۱۴۰۳

دیدگاه‌ها 3

  1. قیمت سیم کارت دائمی همراه اول می‌گوید:
    قبل 4 سال

    نابغه ست این آدم به نظرم با اون شاهکار ارباب حلقه‌ها

    پاسخ
  2. خرید خط همراه اول می‌گوید:
    قبل 4 سال

    چه چیزای جالب و جدیدی یاد گرفتم

    پاسخ
  3. خرید خط همراه اول می‌گوید:
    قبل 4 سال

    چه چیزای جالب و جدیدی یاد گرفتممم

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره ما

پی‌اس‌ارنا یکی از رسانه‌های محبوب و تاثیرگذار فارسی زبان سرگرمی‌های قصه‌محور است که در حوزه‌های بازی‌های ویدیویی، انیمه و انیمیشن، سینما، تلویزیون و ادبیات به صورت جدی فعالیت می‌کند.
رسانه پی‌اس‌ارنا به عنوان تنها رسانه کاملا مستقل حوزه سرگرمی کشور، کار خود را از سال 1396 شروع کرد و در تلاش است تا به جمع تاثیرگذارترین رسانه‌های فارسی زبان دنیا بپیوندد.

  • درباره ما
  • تبلیغات
  • تماس با ما

کلیه حقوق برای پی‌اس ارنا محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب

کلیه حقوق برای پی‌اس ارنا محفوظ است.

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

فرم های زیر را برای ثبت نام پر کنید

تمام فیلدها مورد نیاز است. ورود به سیستم

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم