اگرچه سرآغاز داستان کوتاه در ایران با جمالزاده شروع شد اما صادق هدایت را میتوان اولین داستان کوتاه نویس و نویسندهی مدرن و پیشرو ایران به شمار آورد. «بوف کور» مشهورترین کتاب برای معرفی سرآغاز ادبیات مدرن است. به عبارتی از صادق هدایت به عنوان «پدر داستان نویسی مدرن ایران» یاد میشود.
داستانهای کوتاه صادق هدایت
برخلاف رمان «بوف کور» که به عنوان نماینده سورئالیسم در ایران شناخته شده است، در داستانهای کوتاه هدایت توصیفات بسیار رئالیستی، خلاصه و ساده هستند. او به طرز دقیق و واقع بینانهای مسائل درونی و اتفاقات بیرونی را روایت میکند. برخی از داستانهای صادق هدایت مانند «زنده به گور» به دنیای شخصی او نزدیک هستند. در داستانهایی از این دست که او قصد دارد شخصیتی مرگ اندیش و بریده از دنیا را به نمایش بگذارد که اوج آن شخصیت بوف کور است، در واقع دست به بیرونی کردن دنیای درونی خود میزند. طنز قوی و انتقادی در داستانهای کوتاهی مانند «آبجی خانم»، تبدیل به لحنی آشنا شده است. طوری که انگار تجربیاتی که هدایت از دریچهای آنها را به روی ما میگشاید، ما خودمان لمس کرده و یا در زندگی شنیده و دیدهایم. رفتارهای اجتماعی در این گونه داستانها به چالش کشیده میشود. لایههای معنایی در آثار صادق هدایت با طنز و نقد و ساده انگاری همراه شدهاند.
داستانهای کوتاه صادق هدایت به داستانهای کوچه و بازاری معروف شدهاند. داستانهایی که شخصیتهایشان مردم عامه هستند و دغدغههای عامه دارند. با این که صادق هدایت در خانوادهای مرفه به دنیا آمده بود و از فرهنگ عامه تقریبا دور بود، اما به خوبی توانست با این ادبیات و با این شخصیتها ارتباط برقرار کند. کتاب بوف کور، مهمترین رمان صادق هدایت است. از مشهورترین داستانهای کوتاه او میتوان به «داش آکل»، «سه قطره خون»، «تاریکخانه»، «آبجی خانم»، «زنده به گور»، «مادلن»، «سگ ولگرد» و… اشاره کرد.
تاثیرات صادق هدایت بر قشر روشنفکر
یکی دیگر از نکات مهمی که در مورد هدایت وجود دارد تاثیری است که ترجمههای او، سبک نوشتن و داستانهایش، مقالههایش و حتی گفتههایش در مورد زندگی، بر جمعیت روشنفکری ایران گذاشته است. آن طور که پس از هدایت نویسندهای نتوانسته به این مقدار از تاثیرگذاری برسد که او را نماینده قشر روشنفکر بدانند. حالا چه در آن زمان و چه در حال حاضر. هرچند که خود هدایت با ترجمههایی از آثار «سارتر»، «کافکا» و «چخوف» تحت تاثیر ادبیات این نویسندگان و شیوههای داستاننویسی آنها قرار گرفت. چند مهاجرت و زندگی در کشورهای ایران،بلژیک، هندوستان و فرانسه تاثیرات جالبی بر نوشتهها و نوع نگاه او گذاشت. در آن روزهایی که داستان کوتاه داشت قدمهای کوچکش را برمیداشت، هدایت بسیار جلوتر از داستاننویسی ایران پیش رفته بود. صادق هدایت علاوه بر نویسندگی نقاشی هم میکرد، بسیاری از کارهای دستی و نقاشیهای او در آرشیوهای خانوادگی باقی مانده است. حتی در کارنامه او نمایشنامهای با عنوان «پروین، دختر ساسان» هم دیده میشود. حجم مقالهها و اشعار فولکلور او نیز نکتهای قابل تامل در دست نوشتههایش است.
بوف کور چطور وارد ایران شد؟
«بوف کور»، رمانی است که در سبک سورئال شناخته شده است. نثر این کتاب روان و سرشار از بازگوییهای شخصی است که در نهایت به دو بخش رئال و سورئال یا خواب و واقعیت تقسیم میشود.
هدایت در سال ۱۳۱۳ به خاطر فعالیتهای سیاسیاش ممنوع القلم شده بود. و در واقع هیچ امیدی برای ادامه فعالیتهای ادبی و نوشتناش در ایران نداشت. که دو سال بعد صادق هدایت به دعوت یکی از دوستانش راهی هندوستان میشود. دورهای که زیستن وی در هند را دربرمیگیرد، روزهایی همراه با فقر مالی شدید برای اوست. بوف کور در همین دوره فقر صادق هدایت در هند، شهر بمبئی منتشر شد. که به دلیل محدودیت برای آوردن به ایران برای همان چهل پنجاه نسخهای که چاپ کرده بود، مجبور شد حدود سی نسخه از کتاب بوف کور را برای جمالزاده به سوئیس بفرستد. پس از این که هدایت از هندوستان به تهران بازمیگردد، یکی از دوستان جمالزاده کمتر از سی نسخه را برای او میآورد. و به این ترتیب اولین نسخههای بوف کور، شناخته شدهترین رمان مدرن فارسی، در آن سالها وارد ایران شد. و پس از گذشت سالها در سال ۱۳۲۰ پس از برکناری رضاشاه شرایط برای چاپ مجدد بوف کور فراهم شد. هم چنین بوف کور اولین رمان مدرن ایران بود که به انگلیسی ترجمه شد.