انیمه های سایبرپانکی ممکن است برای برخی از مخاطبان کسلکننده و غیرقابلفهم بهنظر برسند، به همین دلیل این نوع انیمهها معمولا به آن اندازه که شایستهی آن هستند، مورد توجه قرار نمیگیرند. اما همان تعدادِ اندکِ انیمه های سایبرپانکی که تابهحال ساخته شدهاند، توانستند نظر مثبت بسیاری از منتقدان و فیلمسازان سراسر جهان را به خود جلب کنند و دنیای عمیق و قدرتمندی از صنعت انیمیشن ژاپن را به نمایش بگذارند. سایبرپانک یک ژانر فرعی از داستانهای علمی-تخیلی است که در آن عناصری مانند هوش مصنوعی، شهرهای مدرن و تکنولوژیهای پیشرفته نقشی اساسی دارند. سایبرپانک را میتوان یک هنر گمشده در انیمه دانست که نظریات مهم فلسفی را مورد بحث قرار میدهد. بنابراین تصمیم گرفتیم براساس میزان اهمیت این ژانر، به معرفی بهترین انیمه های سایبرپانکی بپردازیم.
انیمه Gunslinger Girl | معرفی بهترین انیمه های سایبرپانکی
در قلب کشور ایتالیا، سازمانی به نام آژانس رفاه اجتماعی، دختران جوانی را از تختهای بیمارستان بیرون میآورد و به آنها شانس تازهای برای ادامهی زندگی میبخشد. این سازمان به دختران جوان فرصتی میدهد تا با استفاده از پیشرفتهترین تکنولوژی و پیوند آن به بدنشان، به دولت ایتالیا خدمت کنند. این دخترها که حالا بدنهایشان با تکنولوژی جدید قویتر شده است، توسط این سازمان شستوشوی مغزی میشوند تا به عنوان قاتلان حرفهای كارهای كثيف دولت را انجام دهند. باوجود این تغییرات، دختران در درون قلبشان کودک باقی ماندهاند و تلاش میکنند تا مورد محبت کسانی که دوستشان دارند، واقع شوند. آنها حتی میدانند که احساسی كه دارند، ممکن است ساختگی باشد. این داستان غمانگیز نشان میدهد که این دختران چگونه با احساساتشان دستوپنجه نرم میکنند، آن هم در سازمانی که با آنها تنها به عنوان قاتلانی بیرحم برخورد میکند.
انیمه Gunslinger Girl در دو فصل 13 قسمتی انتشار یافته است و فصل اول و دوم آن به ترتیب در سالهای 2003 و 2008 توسط استودیوهای Madhouse و Artland تولید شدهاند. علاوه برآن، در همان سال از این انیمه یک OVA دو قسمتی منتشر میشود که ادامهای براي فصل دوم آن است. این انیمه سایبرپانکی که حالوهوای نظامی نیز دارد، از روی مانگایی به نویسندگی و تصویرسازی یو آیدا (Yu Aida) اقتباس شده. در این انیمه ما با گروهی از دختران جوان و آرامی مواجه هستیم که میتوانند در یک چشمبههمزدن به قاتلانی سنگدل و بیرحم تبدیل شوند. این دخترها در عوض یک زندگی ساده، معصومیت و انسانیتشان را از دست میدهند، بهطوریکه حتی از برقراری یک ارتباط ساده با دیگران هم ناتواناند. این دختران جوان که در دنیای تاریکِ ناامیدی غرق شدهاند، در عطش کوچکترین محبت از جانب دیگران دستوپا میزنند؛ بااینحال حتی اگر محبتی هم دریافت کنند، پاسخی به جز خشونت نمیتوانند به آن بدهند. ترکیب ظاهر نجیب و پاک این دخترها در کنار مضامین مافیایی و تاریک این انیمه، تاثیر صحنههای خشن آن را دو چندان میکند و داستان تراژیک و غمانگیزی را به جای میگذارد که ذهن مخاطبان را با این پرسش درگیر میکند: «زندگی دوباره به چه قیمتی؟!».
انیمه Accel World | معرفی بهترین انیمه های سایبرپانکی
اين انيمه داستان پسر چاقي به نام هارويوكی آريتا (Haruyuki Arita) را بيان میكند؛ پسری كه معمولا در مدرسه مورد ضربوشتم قرار میگیرد و با انجام بازیهای آنلاين آرامش خاطر پيدا میكند. اما يك روز هارويوكی با دختری به نام كورويوكی هيمه (Kuroyukihime) برمیخورد كه نايب رئيس شورای دانشآموزی است و به هارويوكی برنامهای به نام «انفجار مغز» را معرفی میكند. اين برنامه باعث میشود تا بازيكنان بتوانند امواج مغز خود را تا مرحلهای سرعت ببخشند كه گویی زمان متوقف شده باشد. «انفجار مغز» قابليتی است كه با برنده شدن در يك مبارزه دو نفره، مرحله به مرحله افزايش پيدا میكند و اگر بازيكنی در مبارزه تمام امتيازاتش را از دست بدهد و ببازد، ديگر نمیتواند به انفجار مغز دسترسی پيدا كند. كورويوكی هيمه درعوض معرفی اين قابليت به هارويوكی از او درخواست كمك میكند. او میخواهد با خالق بازی ملاقات کند و علت ساخت اين بازی را از او بپرسد. اما اين كار چندان آسانی نيست؛ زيرا كه او برای رسيدن به خواستهاش بايد «6 پادشاه از رنگهای خالص»، كه رهبران جناح قدرتمندی در بازی هستند، را شكست دهد و به مرحله 10 كه بالاترين مرحله بازی است، ارتقا يابد. بعد از اينكه كورويوكی هيمه به هارويوكي كمك كرد تا بر قلدرهايی كه او را آزار میدادند، غلبه كند؛ هارويوكي نيز عهد میكند كه در تحقق اهداف او كمكش كند. ازاينرو، آندو با همكاری يكديگر مبارزات بازی را شروع میکنند تا به مرحله نهايی برسند.
انيمه Accel World از روی مانگايی به نويسندگی ركي كاواهارا (Reki Kawahara) و تصويرسازی هيرويوكی آيگامو (Hiroyuki Aigamo)، اقتباس شده است. اين انيمه علاوه بر سريال 24 قسمتي، يك OVA و دو بازی نیز دارد كه استوديوهای Warner Home Video و Namco Bandai Games در توليد و پخش آنها نقش داشتهاند. انيمه Accel World كه در سال 2012 منتشر شده است، حالوهوای زندگی مدرسهای و رومنس دارد. داستان این انیمه ابتدا با زندگی معمولی پسر چاق بیعرضهای به نام هارویوکی شروع میشود که معمولا در مدرسه مورد تمسخر قرار میگیرد و بیشتر اوقاتش را با آواتار یک خوک خپل بامزه در بازی آنلاین میگذراند. به مرور با ورود دختر جذاب مدرسه به زندگی او، روال عادی زندگیاش رنگ هیجانانگیزتری پیدا میکند و اینجاست که داستان کمکم روی خشن خود را به ما نشان میدهد. مراحل بازی به مرور خطرناکتر و پراکشنتر میشود و فضای مجازی بازی رنگوروی واقعیت به خود میگیرد. مراحل متنوع و جذاب بازی با تمام چالشهایش، همچنین فرایند رشد شخصیت اصلی از یک موجود بیعرضه به شخصیتی قوی و دلاور، سبک بصری پررنگولعاب و در نهایت رابطهی عاشقانهی بازیگوشانهای که بین هارویوکی و کورویوکی هیمه شکل میگیرد، تماشای این انیمه را برای آنهایی که حتی طرفدار ژانر سایبرپانک نیستند نیز لذتبخش میکند.
انيمه Texhnolyze | معرفی برترین انیمه های سایبرپانکی
داستان انيمه Texhnolyze در يك شهر زيرزمينی به نام لوكس میگذرد. اين شهر که به دست انسانها ساخته شده، بعد از سالها جنگ داخلی ویران شده است. سه جناح اصلی و قدرتمند درگير جنگ عبارتند از: «اورگانو» (Organo) سازمانی که از جنایتکاران برای کنترل Texhnolyze استفاده میکند، «اتحاديه رستگاری» كه هميشه با اورگانو به مخالفت و تعارض میپردازد و «راكان» (Racan)، گروهی از جوانان كه از توانايیهاي Texhnolyze خود براي منافع شخصي استفاده میكنند. در اين ميان، ايچيسه (Ichise) پسر يتيمی است كه درگذشته در شهر لوكس به عنوان يك مبارز جايزهبگير فعاليت میكرده. روزی حامی مبارزات ايچيسه به شدت از دست او عصبانی میشود و دعوايی بين ايندو شكل ميگيرد كه باعث میشود او يك دست و يك پايش را ازدستبدهد. در همان موقع، دانشمند جوانی به نام اريكو كاماتا (Eriko Kamata) بدن نيمهجان او را گوشهی خيابان پيدا میكند و تصميم میگيرد تا از او به عنوان نمونهی آزمايشی براي بررسيی عملكرد Texhnolyze جديدش استفاده كند. خوشبختانه اين آزمايشات موفقيتآميز واقع میشوند و ايچيسه را به زندگی بازمیگردانند. حالا با اين اندامهای قدرتمند جديدی كه در اختيار ايچيسه قرار گرفته، او تصميم میگيرد كه در گروه اورگانو مشغول به فعاليت شود. اما چيزی نمیگذرد كه او تصادفا با دختر مرموزی به نام ران (Ran) كه توانايی ديدن آينده را دارد، آشنا میشود و میفهمد كه شهر در شرف نابودي قرار دارد و این دو شاید آخرين افرادی باشند كه میتوانند شهر را از نابودي نجات دهند. اما آيا اين دو موفق میشوند؟
مطلبی که باید بخوانید: بهترین انیمه های روانشناختی تاریخ
این انیمهی روانشناختی در سال 2003 توسط استودیوی Madhouse، در يك فصل 22 قسمتی منتشر شده است. داستان اين انيمه به طور كلی، افرادی را نشان میدهد كه تمام بدنشان اصطلاحا texhnolyze شده است؛ texhnolyze درواقع تجهيزات مكانيكی پيشرفتهای هستند كه جايگزين اندامهای انسانی ميشوند. تنها عضو بدنی كه دستنخورده باقي میماند، سر است كه آنهم به غلافی وصل میشود كه حيات بدن مكانيكی فرد را تضمين میكند. در نهايت تمام افراد Texhnolyz شده، ارتشی را تشكيل میدهند تا حكومت شهر لوكس را به دست بگيرند و اين موضوع ممكن است نسل بشر را مورد تهديد قرار دهد. این انیمه داستان سرد و بیروحی را بیان میکند، که احتمالا دلیل آن عمدی بوده؛ اما با این حال، میزان سردی داستان بیش از حدانتظار است. همچنین، این انیمه شروعی نامفهوم دارد، تداوم نماهای آن حسی شبیه به غوطهور بودن در خواب و رویا را به شما میدهد و دیالوگ چندانی ندارد. از نظر بصری نیز مانند دیگر انیمهها، طراحیِ تروتمیزی ندارد و زمخت بهنظر میرسد. خلاصهی کلام این است که برای دیدن آن واقعا باید اوتاکو باشید. اما این انیمه از نظر تکنیکی و بصری بسیار به مفاهیم فلسفی و سایبرپانکی خود پایبند است و کاری ندارد که مخاطب دربارهی آن چه فکر میکند! نماهای صامت و بدون دیالوگ آن به همراه درخشش بیش از حد صحنهها، فضایی سورئال و ماورایی را به نمایش میگذارند. طراحی شخصیتها و تنظیم و انتخاب پالت رنگی خاموش و تاریک آن، همگی در خدمت موضوع هستند و برای هر بخش و هر شخصیت پالت رنگی مخصوص به خودش درنظر گرفته شده، که نمادی از شخصیت و درونیات آنها است. همچنین هیچکدام از شخصیت ها کاملا مثبت یا منفی نیستند و همگی تنالیتهای از خاکستری هستند، بهطوری که کشف واقعیت درون آنها و درک احساسات و تصمیماتشان کار آسانی نیست. به طور کلی، این انیمه نقاط ضعف و قوتی دارد که دیدن آن به مخاطبان معمولی پیشنهاد نمیشود؛ تنها برای آن دسته از افرادی که به دنبال چیزی متفاوت میگردند، این انیمه میتواند چالش خوبی باشد.
انیمه سینمایی Metropolis | معرفی بهترین انیمه های سایبرپانکی
يكي از مهمترين انيمههای پيشنهادی اين ليست، متروپوليس نام دارد. انيمهای كه داستان آن در يك كلانشهر مدرن اتفاق میافتد، شهری با ساختار اجتماعی خشك و بهشدت متعصب كه روی همزيستی انسانها و رباتها اثر گذاشتهاست. در این شهر جمعیت زیادی بیکار و محروم هستند و بسیاری از مردم، رباتهایی که جای آنها را در محیطهای کاری پر کردهاند، مقصر میدانند. بههمیندلیل، روزبهروز ناآرامی و خشونت در شهر افزایش پیدا میکند. در چنين شرايطی، كارآگاهی ژاپنی به نام شونساكو بن (Shunsaku Ban) به همراه برادرزادهاش كنيچی (Kenichi) در جستجوی دانشمند دیوانهای به نام دكتر لاوتون (Dr. Laughton)، كه بهدلیل قاچاق اعضای بدن مظنون به نقض حقوق بشر شده است، به اين شهر سفر میكنند. كنيچی در آزمايشگاه اين دانشمند، دختری را پيدا میكند كه دچار فراموشی شده و چيزی از گذشتهی خود به ياد نمیآورد. او تصميم میگيرد تا به این دختر كمك کند و او را از آزمايشگاه فراری دهد. ازطرفدیگر، عموی او نیز با دنبال کردن ردِ دکتر لاوتون، بهمرور به اسرار تاریک شهر نفوذ میکند و سرنخهایش او را به دوک رِد (Duke Red) حاکم غیررسمی متروپولیس میرساند. کنیچی تمام تلاشش را میکند تا از آن دختر مرموز در برابر دوک رد محافظت کند. اگرچه دوک رد و فرزندخواندهاش، دلایل محکمی برای تعقیب آن دخترک دارند که این دلایل به هویت واقعی دخترک و تلاش دوک رد برای حاکمیت شهر متروپولیس برمیگردد.
انیمه سینمایی متروپولیس یک درام علمی-تخیلی است که از مانگای اوسامو تزوکا (Osamu Tezuka)، «پدرخواندهی مانگا» اقتباس شده. این انیمه که در سال 2001 توسط استودیوی Madhouse تولید شده، برخلاف ظاهر کودکانهاش، مضامین فلسفی و چالشبرانگیزی را مطرح میکند که شامل ماهیت عشق و زندگی، حقوق کارگران، حقوق انسان-ماشینها و تعصبات نژادپرستانهای که پشت اسرار این کلانشهر نهفته است، میشود. همچنین، سبک بصری دوستداشتنی اوسامو تزوکا که کودکانی با چشمان درشت و معصوم را به شکل قهرمان درمیآورد و طراحیهای کارتونیستی او که یادآور سبک طراحی انیمه AstroBoy است، همگی باعث شدهاند تا این انیمه از نظر بصری غنی باشد و مخاطب را بارها به تماشای خود تشویق کند.
انیمه Ergo Proxy | معرفی برترین انیمه های سایبرپانکی
این انیمهی عجیب و فلسفی، شهری به نام رومدو (Romdo) را نشان میدهد که هزاران سال پیش بهدلیل یک فاجعهی زیستمحیطی جهانی، به عنوان آخرین تمدن بازمانده روی زمین، درون پوستهای گنبدی شکل محصور شده است و بهنظر میآید که حیات خارج از این پوسته به پایان میرسد. در این شهر برای تسریع روند بهبود زندگی بشر، رباتهایی به نام اوتوریوز (AutoReivs) ساخته شدهاند تا به مردم در زندگی روزمره کمک کنند. بااینحال، اوتوریوزها که رباتهایی شبیه به انسان هستند، درخطر یک ویروس مبهم بهنام «ویروس کوگیتو» قرار میگیرند که به آنها خودآگاهی و اختیار میبخشد و در نتیجهی آن چندین سری قتل رخ میدهد. ری-آی مایر (Re-I Mayer)، نوهی حاکم شهر رومدو، وظیفه دارد به کمک ایگی (Iggy)، اوتوریوز مخصوصش، دربارهی این ویروس تحقیق کند؛ اما ری-آی در روند تحقیقاتیاش، موجودی اسطورهای به نام پروکسی (Proxy) را کشف میکند. او حالا بیشتر از آنچه که باید به رازهای تاریک دولت پیبرده است. از طرف دیگر، ما با شخصیتی به نام وینسنت لاو (Vincent Law) روبهرو میشویم که به تازگی به این شهر مهاجرت کرده و چیزی از گذشتهاش به یاد نمیآورد. وینسنت لاو که برای گذران زندگی در این شهر به تعمیر اوتوریوزهای خراب میپردازد، ناخواسته درگیر ماجراهایی ماوراءالطبیعه میشود که از گذشتهی نامعلوم او نشات میگیرد. حالا ری-آی و ایگی بههمراه وینسنت و اوتوریوز خودمختاری به نام پینو با یکدیگر همراه میشوند، تا اسرار شهر رومدو و هویت واقعی پروکسیها را کشف کنند.
انیمه ارگو پروکسی در سال 2006 و در 23 قسمت، توسط استودیوی Manglobe تولید شده است و به محض انتشار، تصاویر و مضامین آن با تحسین زیادی روبهرو شده. این انیمه، داستانی پیچیده را بیان میکند و مضامین عرفانی و اسطورهای را با دنیای مدرن سایبری ترکیب میکند؛ در نتیجه فهم آن حتی برای مخاطبان این ژانر هم چندان آسان نخواهد بود. این انیمه ابتدا با صحنههایی شوکهکننده و اتفاقات عجیب و نامفهوم شروع میشود، اما بهمرور ماجرای همزیستی چهار شخصیت اصلی یعنی ری-آی که زنی باهوش و منطقی است، وینسنت که بهظاهر دستوپاچلفتی به نظر میآید، ایگی که در شرف خودآگاهی قرار گرفته و پینوی بازیگوش و کاوایی، مخاطب را با خود همراه میکند تا درنهایت گره کور این داستان عمیق و فلسفی را باز کنند. این انیمه همچنین دارای نماهای سورئال زیادی است و داستان آن در نیمهی دوم انیمه از روند خطی خود خارج میشود. بنابراین برای فهم بهتر این انیمه سایبرپانکی پیشنهاد میکنیم که بیش از یکی-دوبار به دیدن آن بنشینید.
انیمه سینمایی !Blame | معرفی بهترین انیمه های سایبرپانکی
داستان انیمه سینمایی !Blame در آیندهای دور اتفاق میافتد، زمانیکه تکنولوژی آنچنان پیشرفت کرده که تمدن انسانها به یک سیستم شبکهای گسترده و ماشینی تغییرشکل یافته است؛ جهانی اوتوماتیک و چندلایه که در گذشته توسط ویروسی ناشناخته از کنترل خارج شده و هوشمندانه خودش را به صورت نامحدود در جهات مختلف بازتولید میکند! اکنون بشریت کنترل شهر را از دست داده است و توسط سیستم دفاعی آن به نام Safeguard مورد حمله قرارمیگیرد. در گوشهای از شهر، انسانهایی زندگی میکنند که به دلیل کمبود مواد غذایی با خطر انقراض روبهرو شدهاند و باید برای پیدا کردن غذا از سیستم دفاعی Safeguard عبور کنند. در این شرایط دختری به نام زورو (Zuru) با گروهی از دوستانش برای تهیهی غذای دهکدهاش راهی سفری پرخطر میشود. اما با یک اشتباه، برج رصدکننده حضور آنها را تشخیص میدهد و گروهی از محافظان دفاعی را برای کشتن آنها احضار میکند. بعد از آنکه تعدادی از دوستان زورو جان خود را از دست دادند و راههای فرار مسدود شدند، «کیلیِ سرگردان» سروکلهاش پیدا میشود و با اسلحهی مرگبارش گروه محافظان را ذوب میکند. او که از لایههای پایینی و ناشناختهی شهر آمده، در تلاش برای یافتن خالصترین ژن انسانهایی است که زمانی خالق این سیستم شبکهای بودهاند و بهنظرمیرسد نسلشان منقرض شده باشد. او با یافتن این ژن درواقع قادرخواهد بود تا نظم و امنیت را به این جهان بازگرداند.
!Blame انیمهای اکشن، علمی-تخیلی و سهبعدی (CG anime) است که در سال 2017، توسط استودیوی Polygon Pictures تولید و از سرویس Netflix پخش شده. داستان این انیمه سینمایی که از مانگایی به همین نام، اثر تسوتومو نیهِی (Tsutomu Nihei) اقتباس شده است، برای اولینبار مفاهیم و مشکلات سایبری را در قالب یک شهر دیوانه و مجنون به تصویر کشیده، که دست به کشتن ساکنین خود میزند. این انیمه برخلاف مانگای آن که داستان شخصیت کیلی را کامل توضیح میدهد، از نقطهی دید افراد دهکده به موضوع نگاه میکند و چندان اطلاعات زیادی درباره شخصیت کیلی به ما نمیدهد. درحالی که، کیلی مهمترین شخصیت داستان است و شخصیتی مرموز، بدون دیالوگ و حضوری سنگین دارد که البته کمحرفی او در داستان با حضور باصلابت و مبارزههای حرفهای او جبران شده. اما استفاده از سبک متحرکسازی سهبعدی CG برای این انیمه، آنقدر تمیز و دقیق انجام شده که در مقایسه با انیمههای دیگر با سبک مشابه، یک سروگردن بالاتر است و برای شرکت سازندهی آن انتخاب هوشمندانهای به حساب میآید؛ بهخصوص برای مخاطبانی که انیمههای دوبعدی را به سهبعدی ترجیح میدهند، پیشنهاد میشود که حداقل تجربهی یکبار دیدن آن را از دست ندهند.
انیمه سینمایی Akira | معرفی برترین انیمه های سایبرپانکی
داستان سینمایی آکیرا در سال 2019 ژاپن اتفاق میافتد؛ زمانیکه شهر توکیو بازسازی شده است و حالا به عنوان نئو-توکیو (توکیوی جدید) شناخته میشود. در این زمان، کشور ژاپن با افزایش فساد، اعتراضات ضددولتی، تروریسم و بالا گرفتن خشونت در بین گنگها در آستانه فروپاشی قرار دارد. در چنین شرایطی شوتارو کاندا (Shoutarou Kaneda) رهبری یک گروه موتورسواری به نام «کپسولها» را برعهده دارد. در این گروه تتسو شیما (Tetsuo Shima)، دوست دوران کودکی کاندا، بعد از تصادف با موتورسیکلت خود، قدرتهای ذهنی خارقالعادهای پیدا کرده است که توجه دولت را به خود جلب میکند. دولت به واسطه نیروهای نظامی شخصی خود، طی ماموریتی نامحسوس، تتسو را به یک مکان مخفی که برای نگه داشتن افرادی با قدرتهای ذهنی مشابه، ساخته شده است، منتقل میکند. اما تتسو کنترل قدرتش را از دست میدهد و به تهدیدی برای سازمان و سپس ژاپن تبدیل میشود. آکیرا کودک دیگری است که قدرتهای ذهنی و تواناییهای خارقالعادهی غیرقابل درکی دارد. او با مشاهده شرایط بحرانی موجود، به کمک کاندا که درصدد نجات تتسو است، میشتابد تا جلوی ازهمپاشیدگی تتسو را بگیرند.
- مطلبی که باید بخوانید: بهترین انیمه های سینمایی تاریخ
انیمه آکیرا بعدها الهامبخش فیلمسازانی چون رایان جانسون (Rian Johnson) در فیلم «Looper» یا برادران Duffer در سریال «Stranger Things» شده است.
Akira انیمهای سایبرپانک و پسا-آخرالزمانی، محصول سال 1998 است که توسط کاتسوهیرو اوتومو (Katsuhiro Otomo) کارگردانی شده. اوتومو که این انیمه را از روی مانگای خودش به همیننام میسازد، در سال 1992 برندهی جایزه Silver Scream در جشنواره Imagine Film در آمستردام و در سال 2007 برندهی بهترین انیمه در جشنوارهی انیمه آمریکا میشود. بخشی از داستان این انیمه، تمثیلی از بمباران هستهای ژاپن در جنگجهانیدوم است؛ درواقع، آکیرا نماد بمب و تتسو مصیبت وحشتناک بعد از آن است. همچنین ایدهی این فیلم که کودکی با قدرتهای ذهنی بتواند کسی را بکشد، بعدها الهامبخش فیلمسازانی چون رایان جانسون (Rian Johnson) در فیلم «Looper» یا برادران Duffer در سریال «Stranger Things» شده است. کاتسوهیرو اوتومو در طراحی و سبک بصری انیمهی خود، جزییات زیادی وارد کرده و برای واقعگرایی تصاویرش از نورپردازی و انتخاب دقیق لایههای رنگی در ایجاد حجم استفاده کرده است. اوتومو همچنین به جای استفاده از شخصیتهای معصوم با چشمانی درشت که سبک خاص ژاپنی به حساب میآمد، از طراحی واقعگرایانهتری بهره گرفت، زیرا که او به جای مخاطبان ژاپنی، مخاطبان جهانی را هدف قرار داده بود. مفاهیم سایبرپانکی و پیشرو این انیمه سینمایی در کنار سبک بصری غنی اوتومو، این انیمه را به شهرتی رساند که بعد از حدود 20 سال همچنان مورد تحسین قرار میگیرد.
انیمه Serial Experiments Lain | معرفی بهترین انیمه های سایبرپانکی
این انیمه یک داستان فلسفی و ماوراءالطبیعی از دختری به نام لاین ایواکورا (Lain Iwakura) را بیان میکند. او که دختر 14 سالهی بسیار ساکتی است، در مدرسه از یکی از همکلاسیهایش که به تازگی خودکشی کرده، ایمیلی دریافت میکند. لاین نه علاقهای به تکنولوژی دارد و نه تجربهای در کارکردن با آن؛ حتی با تکنولوژی ساده! بااینحال، زمانی که ایمیلش را باز میکند، آن ایمیل مستقیما او را به دنیای Wired میکشاند. Wired یک دنیای مجازی شبیه به اینترنت است که دنیای لاین را کاملا تغییر میدهد. لاین پس از ورود به دنیای Wired با رازورمزهای پنهان بسیاری مواجه میشود، برای مثال مردان عجیبوغریبِ سیاهپوشی او را دنبال میکنند و از او سوالاتی میپرسند و به نظر میرسد که آنها او را حتی بیشتر از خودش میشناسند. در چنین شرایطی به مرور مرزهای واقعیت و مجازی برای لاین غیرقابلتفکیک میشوند، بهطوریکه وقتی او تصمیمی میگیرد، تاثیر آن روی هر دو جهان واقعی و مجازی Wired اعمال میشود. این موضوع که لاین را تا این اندازه تحت فشار قرار میدهد، چه تاثیری بر هویت او در این دو جهان خواهد داشت؟
انیمه Serial Experiments Lain در سال 1998 توسط استودیو Triangle Staff در 13 قسمت تولید و در شبکهی تلویزیونی TV Tokyo منتشر شده است. این انیمه در همان سال، در جشنوارهی هنرهای رسانهای ژاپن، جایزه عالی را کسب میکند. انیمه Serial Experiments Lain به طور کلی، سلسلهای از حوادث روانشناختی و عجیب را دنبال میکند؛ به طوری که کاراکتر لاین روزبهروز بیشتر در دنیای سورئال و ماورایی دنیای Wired فرو میرود تا جایی که هویت، آگاهی و ادراک، معانی جدیدی پیدا میکنند. یکی از ویژگیهای مهم این انیمه صدایی است که همیشه شخصیت لاین را دنبال میکند، صدایی که حرفها و مفاهیم سنگین و عمیقی را بیان میکند و سکوت زیادی بین هر کلمه آن فاصله انداخته است، که باعث میشود آن صدا به صورت منقطع اما متداوم شنیده شود. این صدا درواقع شخصیت لاین و شاید حتی فراتر از آن، ما را مخاطب قرار میدهد. داستان لاین یک سفر پر از عجایب است و اگر نمیخواهید ذهنتان در روند داستان و چالههای فلسفی آن به دام بیافتد، پیشنهاد میکنیم که سراغ دیدن آن نروید!
انیمه Psycho-Pass | معرفی برترین انیمه های سایبرپانکی
انیمه روان-گذر داستان کلانشهری پیشرفته در قرن 22 ژاپن را دنبال میکند که در آن زمان عدالت و نحوه اجرای آن تغییر پیدا کرده است. دولت ژاپن سیستم جدیدی به نام سیستم شیبل (Sibyl) را به شهروندان تحمیل کرده که به وسیلهی آن، میزان تهدید هر شخص برای جامعه را میسنجد و نمرهی آن را به عنوان روان-گذر او تعیین میکند. گروهی از بازرسان برمبنای قانون وظیفه دارند تا مجرمهایی که روان-گذرشان از سوی سیستم شیبل خطرناک شناخته میشود را دستگیر کنند. سیستم شیبل همچنین از مجرمین قبلی به عنوان سگهای شکاری استفاده میکند تا درصورت لزوم برای ثابت ماندن روان-گذر بازرسان، به جای آنها هدف را بکشند. در همین زمان، بازرس آکانه سونموری (Akane Tsunemori) صادقانه برای برقراری عدالت وارد سیستم میشود. اما آکانه با شروع فعالیت خود در این سیستم به مرور متوجه میشود که دستورات سیستم شیبل آنقدرها هم که دیگران فکر میکنند، کامل نیست. او در نهایت به اسرار نهفته در سیستم شیبل پی میبرد و سعی میکند معنای واقعی عدالت را پیدا کند.
مطلبی که باید بخوانید: چرا باید انیمه «Psycho-Pass» را ببینیم؟
انیمه Psycho-Pass در سال 2012 در استودیوی Production I.G در سه فصل تولید شده است و توسط شبکهی Fuji TV انتشار یافته. این انیمه جنایی-سایبرپانکی، قدرت اراده و قضاوت انسان را در سیستم هوشمند شیبل که تقریبا درهمه جنبههای زندگی مردم دخالت میکند، به چالش میکشد. علاوه بر آن مضامینی همچون عدالت، نژادپرستی، فساد نظام سرمایهداری، تروریسم و… را مورد بررسی قرار میدهد. اما این انیمه بیشتر از اینکه به صحنههای اکشن بپردازد، بر دیالوگها، پیچوخمهای کارآگاهی و روابط بین شخصیتها تمرکز دارد و زمان زیادی را به احساسات و گذشتهی هر شخصیت اختصاص میدهد، که البته بهخوبی از عهده آن برآمده است. همانطور که وقتی با شخصیت کوگامی آشنا میشویم و به گذشته تلخ و تاریک او پیمیبریم، با او احساس همدردی میکنیم. اما در جبههی مقابل با شخصیت منفی بینظیری به نام ماکیشیما شوگو روبهرو میشویم که تمام باورهایمان را از زندگی زیرسوال میبرد و با نظریات بنیادین و تصمیمات راسخ خود، یک تنه در مقابل سیستم شیبل میایستد و در نهایت شخصیت اصلی داستان بازرس سونموری آکانه بیطرفانه، در بین تقابلات تنگانگ کوگامی و ماکشیما به قضاوت میپردازد و سعی میکند عدالت واقعی را از دل قانون بیرون بکشد، حتی اگر مجبور شود که قانون را عوض کند! حالوهوای سایبرپانکی این انیمه، بهوضوح در جهان پیشرفتهی موجود، سیستم هوشمند و به ظاهر بینقص شیبل و دیزاین منحصربهفرد اسلحههای بازرسان که توانایی پردازش اطلاعات و قضاوت مجرمین را دارد، قابل مشاهده است. بنابراین اگر عاشق بحثهای پیچیده فلسفی و فرازونشیبهای کارآگاهی هستید، بدونشک این انیمه را از دست ندهید.
انیمه Ghost In The Shell: Stand Alone Complex | معرفی بهترین انیمه های سایبرپانکی
و در نهایت رتبه اول بهترین انیمه سایبرپانکی تعلق میگیرد به سری Stand Alone Complex از انیمه Ghost In The Shell! این انیمهی فلسفی که در سال 2002 منتشر شده است، شرایطی را نشان میدهد که در آیندهای نه چندان دور، بشر میتواند انسانی تماما مکانیکی تولید کند و این تکنولوژی باعث تولید انسان-ماشینهایی شده که با قدرت جسمی و سرعت پردازش بالای خود میتوانند کمکی بزرگی به پیشرفت بشر بکنند. اما از طرف دیگر، مجرمان نیز میتوانند با استفاده از این تکنولوژی و هک کردن سیستم اطلاعاتی انسان-ماشینها، مرتکب جنایات سایبری و بسیار خطرناکی شوند. در پاسخ به چنین جنایات نوآورانهای، دولت ژاپن یک واحد پلیسی مستقل به نام بخش 9 امنیت ملی را تاسیس کرده تا به مقابله با این مجرمان بپردازد. این بخش به رهبری سرگرد موتوکو کوساناگی (Motoko Kusanagi) که خود انسان-ماشینی قدرتمند است، شروع به فعالیت میکند؛ اما تیم او با به روی کار آمدن هکری جدید به نام «مرد خندان» وارد یک بازی موش و گربه خطرناک میشود.
مطلبی که باید بخوانید: چرا باید انیمه Ghost in the Shell را ببینیم؟
سری Ghost In The Shell دنبالهها و داستانهای جانبی زیادی دارد، اما سری Stand Alone Complex که توسط استودیوی ProductionI.G تولید شده، اقتباسی از مانگایی به همین نام، اثر ماسامونه شیرو (Masamune Shirow) است. این انیمه دارای دو فصل 26 قسمتی و چندین قسمت OVA و انیمه سینمایی بوده که به طور کلی، داستان آن انسان-ماشینهایی را بیان می کند که به دلیل شباهت بیش از حد با انسانها از یکدیگر قابلتفکیک نیستند. همچنین آسیبپذیری این موجودات در برابر هکرها و اختلالات سایبری ناشی از آن، باعث میشود تا مشکلاتی همچون بیهویتی و ضربههای روحی بازگشتناپذیری به آنها وارد شود. نقطهی قوت این انیمه، شخصیت اسرارآمیز خود سرگرد کوساناگی، یکی از انسان-ماشینهای دستساختهی بشر است که دائما سعی به شناخت روح ساکن درونش دارد و با ردیابی هکرهایی که زندگی سایبری و حافظهاش را موردتهدید قرار میدهند، اسرار بیشتری را دربارهی گذشتهی خود و قابلیتهایش کشف میکند. شخصیت جذاب بعدی این سری Ghost In The Shell، تانکهایی هوشمند و سخنگو به نام تاچیکوما (Tachikoma) هستند که روحیهای بسیار شادوشنگول و بامزه دارند و تماشای انیمه را لذتبخشتر میکنند. این انیمه علاوه بر طراحی شخصیت قوی و دیالوگهای فلسفی، صحنههای اکشن هیجانانگیزی نیز دارد که آن را در رقابت با Psycho-Pass برنده میکند. این انیمه که از Psycho-Pass قدیمیتر است، به دلیل مضامین فلسفی و سایبری پیشرویی که در زمان خود مطرح میکند، به شهرتی جهانی میرسد و فیلمسازان نامدار زیادی را تحتتاثیر خود قرار میدهد که همین امر، آن را به بهترین انیمه سایبرپانکی این لیست تبدیل میکند.
اگر انیمههای سایبرپانکی دیگری دیدهاید که جای آنها در این لیست خالی است، حتما نظرتان را با ما درمیان بگذارید.