بونگ جون هو فیلمساز اهل کره جنوبی، به دادخواهی از تمام مردمی که به قعر شکاف اختلافات طبقاتی سقوط کردهاند و قربانیان اصلی نابرابریهای اجتماعی به حساب میآیند، برآمده است. او امسال فیلم Parasite را با تمرکز برروی همین معضل جهانی ساخت و در این مطلب درباره اینکه چرا همین حالا باید آن را تماشا کنید، حرف میزنیم.
مطلب مرتبط: بررسی سینمای کره: این کره ایها از جان سینما چه میخواهند؟
اغلب فیلمسازان موفق تاریخ سینما، وقتی به درجه کسب موفقیت در فیلمسازی میرسند که با سینمای خود، بازتابی واقعی و مستند را از اجتماع اطراف خود روی پردههای نقرهای سینما به نمایش درآورند. به گونهای که تجربیات شخصی و اتفاقات پیرامون خود را از دوران کودکی تا به امروز، کاملا مورد بررسی قرار میدهند و با اتکا بر این مهم که «شاید برای دیگران هم اتفاق افتاده باشد»، جمعبندیهای کار خود را به یک فیلم سینمایی معترض تبدیل میکنند. برخی از فیلمسازان در طول زندگی خود با مقولههای مهمی نظیر فقر، اعتیاد، نژادپرستی، جنگ، نابرابری اجتماعی و … دست و پنجه نرم میکنند و نقطه نظرهای تجربیشان در رابطه با این موضوعات، به وفور در فیلمهایشان به چشم میخورند. به نظر میرسد بونگ جون هو بیشتر از فیلمساز دیگری، تجربههایی شخصی در رابطه با نابرابریهای اجتماعی داشته است.
بونگ از آن دسته کارگردانان شرقی است که همواره به دنبال دیده شدن فیلمهایش در جوامع غربی نیز بوده است. او مدتی قبل فیلم اسنوپیرسر (Snowpiercer) را با همکاری بازیگران و فیلمسازان آمریکایی ساخت. فیلمی که به شکلی اغراقآمیز و سورئال به مقوله اختلافات طبقاتی پرداخت و توانست نقطه نظرهای بسیار مهم و تاملبرانگیزی را در این باره با استفاده از سینما به اشتراک بگذارد. قطاری که در فیلم اسنوپیرسر نمادی از جامعه بود و تفاوتهای چشمگیر واگنهایش اشارهای مستقیم به نابرابریهای اجتماعی داشت، در فیلم جدید بونگ به یک شهر واقعی تبدیل شده و کارگردان به شیوهای هوشمندانه به مقایسه زندگی کردن در خانههای زیرزمینی پایین شهر در مقابل زندگی کردن در خانههای بزرگ و لوکس بالای شهر پرداخته است. این فیلم که انگل «Parasite» نام دارد، مستقیما دست روی تفاوتهای آشکار میان اقشار اجتماعی مستضعف و ثروتمند گذاشته و به قدری کار خود را خوب به انجام میرساند که صنف منتقدین جشنواره اسکار را مجاب به اهدای جایزه بهترین فیلم سال به یک فیلم خارجیزبان (برای اولین بار در تاریخ جشنواره اسکار) کرد. اسم انگل، در وهله اول به جانداران کوچکی اشاره دارد که برای بقا و ادامه زندگی خود، نیاز به یک میزبان زنده دارند. به طوری که با جثه بسیار کوچک خود، وارد بدن یک جاندار بزرگ میشوند و یا به سطح بیرونی بدن آن میچسبند. اما بعد از این چه بر سر آن انگل خواهد آمد؟ همین یک روایت کوتاه، توصیفی از خلاصه داستان فیلم انگل است.
فیلم انگل پر از نمادهایی است که مدام از جلوی چشم بیننده رد میشوند و به آن سرنخی را میدهند که در امتدادش به یک کلاف بزرگ به نام نابرابریهای اجتماعی ختم میشود. از سختیهای کار و زندگی کردن در خانههای زیرزمینی پایین شهر گرفته، تا طی کردن پلههای صعودی راه برای رسیدن به تفریح در خانههای لوکس بالای شهر. فیلم انگل را میتوان کلاس درسی دانست که رهبران جوامع مختلف باید پای آن بنشینند و به طور کامل با اختلافات طبقاتی چشمگیر و بالا گرفتن نابرابریهای اجتماعی در دنیای مدرن امروزی، آشنا شوند.
مطلب مرتبط: بهترین فیلم های کره ای
فیلم Parasite با بررسی جامعه محلی کره جنوبی ساخته شده است. اما وقتی میبینیم به طور گسترده در سرتاسر جهان مورد توجه قرار میگیرد و در جشنواره های مختلف غربی به عنوان یکی از بهترین فیلمهای سال حضور پیدا میکند، یعنی نابرابری اجتماعی و اختلافات طبقاتی فراتر از مرزهای کره جنوبی، در تمام جهان به شدت احساس میشود و به جرات میتوان گفت در تمامی کشورها وجود دارد. اگر از مشاهده جهان بیرحم پیرامون خود به تنگ آمدهاید و اختلافات طبقاتی و نابرابریهای اجتماعی که به شکلهای گوناگون وضعیت فرهنگی و اقتصادی مردم را تحتتاثیر خود قرار داده، حسابی عصبانیتان میکند؛ حتما فیلم انگل (Parasite) ساخته جدید و پرافتخار بونگ جون هو را تماشا کنید. فیلمی که با بهره گرفتن از طنز سیاه، به تجربهای به یاد ماندنی و صد البته تاثیرگذار، تبدیل خواهد شد.
فیلم فوق العاده بد بدون اندکی کارگردانی، دیدن این فیلم فقط وقت تلف کردن است. چطور ممکن است به کارگردانی که هنوز نمیداند اسلوموشن را نباید بدون pov گرفت جایزه اسکار میدهند؟