خورشید وستروس حالا دیگر غروب کرده است. فصل هشتم از سریال Game Of Thrones بالاخره به پایان رسیده و به نظر میرسد که به دنبال آن اسپین آف ها ، کتاب ها و انتقادات تا ابد ادامه پیدا خواهد داشت. اما آنچه که مسلم است این است که محصول ماندگار HBO که کار خود را به عنوان یک سریال اقتباسی آغاز، و به عنوان یک منبع به کار خود خاتمه داد ، پس از نزدیک به هشت سال به نقطهی پایان خود رسیده است.
توجه : متن حاوی Spoiler است و مطالب بسیاری از قسمت آخر فصل پایانی Game Of Thrones را لو میدهد.
همانطور که سرسی در فصل اول و در دیالوگ مشهور خود میگوید، “شما در بازی تاج و تخت یا برنده میشوید یا میمیرید” ، حالا که سرسی کشته شده پس قطعا برنده شخص دیگری است ! اما آیا واقعاً اینگونه است؟ و چه کسی برندهی واقعی است؟ با پاسخ به این سوال همراه ما باشید.
-
دروگون ، تخت آهنی را تصاحب میکند
پادشاه شب ، ویسریون اولین اژدهای دنی را میکشد تا آنرا به لشکر خود ملحق کند. یورون ، ریگال را به وسیلهی منجنیق Scorpion از پای در میآورد که هنوز هم که هنوز است بیشتر مثل یک معجزه میماند تا امری محتمل.
اما دروگون نهایتاً دوام میآورد تا آنچه را که دنی قصد انجام آن را داشته را به اتمام برساند. یعنی نابودی تخت آهنین به عنوان نماد جنگ های خونین تاریخ هفت اقلیم.
با این که شاید نظر من در اینباره با بسیاری از مخاطبان متفاوت باشد اما به نظر من در صحنه ای که دروگون در مقابل درب کاخ نگهبانی میکند و سپس به جان اجازهی عبور میدهد و در ادامه هنگامی که جان دنریس را ترور میکند ، تصمیم میگیرد تا به جای نابود کردن او تخت آهنین را به تلی از مذاب تبدیل کند ، دربارهی شرایط کنونی آینده نگری و گذشت بیشتری را نسبت به دنی در فصل آخر از خود نشان میدهد.
-
برن ، برندهی ایدهی تخت آهنین
مشاهدهی خنده های تحقیر آمیز قدرتمند ترین اعضای شورای مستقل وستروس به ایدهی دموکراسی ، قبل از نامزدی “Bran the Broken” برای منصب پادشاهی ، بسیار فراواقع گرایانه و سورئال به نظر میرسید. اما نهایتاً او با قصدی خیرخواهانه این مسئولیت را میپذیرد تا مشخص شود کلاغ سه چشم ، در تمامی این مدت در حال بازی کردن با پیچیده ترین معمای شطرنج گونه ای بوده که تا کنون سریال درگیر آن شده است. این صحنه به نظر من از اعتبار بخشیدن به ویکیپدیا نیز ناامید کننده تر است.
Jason O.Gilbert اظهار نظر جالبی را در حساب توییتر خود بیان کرده است. به گفتهی او تیریون در سکانس انتخاب برن به عنوان پادشاه میگوید ، مردم عاشق داستان ها هستند و هیچ کس داستانی بهتر از داستان برن ندارد. در ادامه او با حروف بزرگ فریاد میزند ” آریا طی سالها مشقت ، معجزهی تغییر شکل را آموخته و نهایتاً با به قتل رساندن پادشاه شکست ناپذیر یخ ، نسل انسان را از نابودی نجات میدهد. حالا برن در مقایسه با این ، چه چیزی برای ارائه دارد؟ ”
اما آیا این قضیه که برن حامل دانش تاریخ بشریت باشد و آن را هدایت کند ، اصلاً از ابتدا جزء تئوری های هواداران به شمار میرفته؟ من که به شخصه نه چنین چیزی را به یاد میآورم و نه باور میکنم که کسی آن را در ذهن داشته باشد. اما فکر میکنم این پایان ، آن چیزی بوده که کلاغ سه چشم و احتمالاً خدای نور از ابتدا بر روی آن کار میکرده اند. حال به نظرم اوباید به فکر یک تخت آهنین جدید هم باشد ، اینطور نیست؟
-
امیلیا کلارک (دنی) و پیتر دینکلیج ( تیریون) برندگان واقعی بازی تاج و تخت
شاید اینطور به نظر برسد که در فصل کوتاه و مختصر هشتم ، ناپخته ترین و سطحی ترین پایان بندی برای دنریس در نظر گرفته شده باشد اما امیلیا کلارک در بخش های متعددی از آن نمونه ای قابل تقدیر از مفهوم نقش آفرینی را به منصهی ظهور میگذارد. نویسندگان کاراکتر کلارک را به شخص قابل اتکایی تبدیل کرده اند که رفتاری غیر قابل باور از خود بروز داده است اما او همواره به عنوان یکی از دیدنی ترین جنبه های سریال باقی میماند.
همین قضیه میتواند عیناً برای پیتر دینکلیج نیز صادق باشد. کاراکتر وی طی دوفصل گذشته چیزی جز اشتباه برای ارائه نداشته است اما به یکباره در پایان بهترین تصمیم رامیگیرد. او در صحنهی پایانی تیریون وجیمی ، صحنهای ماندگار را به نمایش میگذارد و در پایان وظیفهی باورنکردنی جمع بندی کل داستان را با مونولوگ پایانی اعلام برن به عنوان نامزد مقام پادشاهی ، برعهده دارد که در هردوی آنها به بهترین شکل ممکن نقش آفرینی میکند.
باوجود این که هنگام به میان آمدن صحبت از جنبه ی مثبت اپیزود ، بدون تعلل نام این دو هنرمند به یاد میآید ، به جرات میتوانیم این مطلب را به سایر افراد تیم خلاق و مستعد Game Of Thrones نسبت دهیم. هنرمندانی که بهترین عملکرد خود را در طول این سریال به نمایش گذاشتند. از کارگردانی آن گرفته تا طراحی لباس ، همه و همه عملکرد شگفت انگیزی از خود به جای گذاشته اند. به ازای هرجزء کوچک از داستان که ممکن است ضعیف بوده باشد و یا نظر همه را به خودجلب نکرده باشد ، صد ها جزء ظریف و دقیق در آن گنجانده شده است که ثابت میکند تک تک افراد تیم با استعداد و توانمند Game Of Thrones با عملکرد خارق العاده ی خود تاثیر بسیاری از این تصمیمات نا خوشایند را خنثی کرده اند.
-
بران (Bronn) برندهی بی چون و چرای یک زندگی ایدهآل
بران همیشه به عنوان یکی از شخصیت های محبوب سریال به حساب آمده است که در انتها سرنوشت او با پول گره میخورد. او همواره شخصیتی داشته که به هیچ عنوان از این که هدفی جز قدرت، پول و البته زنان را ندارد، شرمسار نبوده است و حالا که داستان به گونه ای پیش رفته که او تبدیل به ارباب “های گاردن” ، وزیر خزانه و عضو شورای کوچک مشاوران پادشاه شده است ، بایدپذیرفت که احتمالاً او تنها کاراکتری است که به تمامی اهدافی که برای خود پیشبینی کرده بود رسیده است. بران در تمامی موقعیت ها تنها به کسی وفادار بود که بیشتر به او سود برساند و این استراتژی اورا پله پله از این “نردبان هرج و مرج” بالا برده و به جایگاه کنونی رسانده است. اگر فرض براین باشد که کلاغ سه چشم بازی تاج و تخت را همچون شطرنجی چهار بعدی پیش میبرده است ، بران ، شخصی بوده که با شیر یا خط روی این بازی قمار کرده و بازی را با پیروزی به پایان رسانده است.
-
سانسا استارک ، برندهی شمال
شاید سانسا بر روی روی تخت آهنین ننشسته باشد اما حالا او ملکهی شمال نام دارد و بر منطقهی آزاد و مستقل وینترفل حکمرانی میکند. همچنین دیگر آموخته که چگونه حاکمی لایق و مقتدر باشد و جایگاه واقعی خود را به عنوان رهبر خاندان استارک تصاحب کرده است.
-
و به لطف سازندگان- جان اسنو برنده نخواهد بود
جان در طول اپیزود پایانی سعی داشت تا با میانه روی سیاسی ، خودرا قانع کند که این حجم از خشونت و ظلم در برابر مردم بی گناه ، تنها بهای ناچیزی است که برای پیروزی در جنگ باید پرداخت. اما در نهایت ابتکار عمل را خود در دست گرفت و قبل از این که به بعد از تیریون بدست کرم خاکستری کشته شود ، ملکه را به قتل رساند. این حادثه گرچه اتفاق غیر منتظره ای محصوب نمیشد اما موثر و در عین حال شوکه کننده بود.
جان با وجود اشتباهات و عدم اتخاذ تصمیم درست در گذشته این بار نشانه ها را به وضوح میبیند وتصمیم میگیرد تا کاری در قبال آن انجام دهد. در انتها نیز نیز مزد این عمل خود را با نجات جانش و البته تبعید مجدد به Night’s Watch و انتصاب به عنوان Lord Commander دریافت میکند.
در صحنهی پایانی ،سریال به همان شکلی که آغاز شده بود به پایان میرسد یعنی پاسداری نگهبانان در آن سوی دیوار.
جان تصمیم درست را گرفته اما مدت زیادی برای اتخاذ آن به طول انجامیده تا این برزخ دشوار برای او محقق شود. با این که پایان داستان جان ، بدترین حالت ممکن برای آن نیست ، بهترین آن نیز نمیباشد. اما او میداند که تمام صلحی که از امروز قلمروی هفت پادشاهی از آن لذت میبرد بدست او اتفاق افتاده است.
در ادامه و با معرفی اسپین آف های تایید شده ی Game Of Thrones با ایستگاه بازی همراه باشید.
منبع: Polygon