شوکی بزرگ همراه با صدای سوت نافذی، شما را با خود برای چند لحظه به خلاء میکشاند. رویدادها یکی پس از دیگری جلوی چشمانتان اتفاق میافتند، اما زمان برای شما متوقف شده است. برخورد بمب اتم و نابودی یکباره هرآنچه روزی سرزمین مادریتان بوده است، صدای جیغ دلخراش میلیونها انسان بیگناه و پرپر شدن تدریجی کودکانی که تا دیروز لبخند بر لب داشتند، از خودتان میپرسید: «چه شد که به اینجا رسیدیم؟ آیا ارزش جنگیدن را داشت؟» انیمه سینمایی مدفن کرم های شب تاب (Grave of the Fireflies) از آثار درخشان استودیو جیبلی (Studio Ghibli)، محصول سال 1988 و به کارگردانی ایسائو تاکاهاتا (Isao Takahata) است که در مقابل تمام آثار رنگین و کودکانه این استودیو قرار میگیرد تا پیام بزرگی را به گوش جهان برساند؛ آن هم به شیوهای بسیار متفاوتتر و تاثیرگذارتر از دیگر فیلمهایی که به ژانر جنگی اختصاص یافتهاند. اینبار ما تصمیم گرفتیم تا به معرفی و بررسی دقیقتر انیمه مدفن کرمهای شب تاب بپردازیم و به احترام آن کمی سکوت کنیم و بیاندیشیم. پس اگر درباره دلایل اهمیت این انیمه کنجکاو هستید، با ما همراه شوید.
داستان انیمه بر پایه داستان کوتاه نیمه-حقیقی

جنگ جهانی دوم، 21 سپتامبر 1945 و اندکی پس از پایان جنگ، پسر نوجوانی به نام سیتا در ایستگاه قطار کوبه درگذشت. دربان ایستگاه همانند دیگر افرادی که در آنجا مردهاند، وسایل سیتا را بررسی و یک قوطی آبنبات به ظاهر خالی پیدا میکند. او آن را به بیرون پرت کرده و بقایای سوخته چندین استخوان کوچک از آن قوطی به بیرون میریزد. روح خواهر کوچکتر سیتا به نام ستسوکو از قوطی بیرون میآید و روح سیتا نیز به او میپیوندد. آنها توسط نورهای زیبای کرم های شب تاب احاطه میشوند و سیتا رو به دوربین، داستان خود را شرح میدهد. داستان این انیمه، ماجرای سیتا و خواهر 5 سالهاش ستسوکو را نشان میدهد که پس از بمباران شهر کوبه در جنگ جهانی، خانه و خانوادهشان را از دست دادهاند و پس از آن تلاش میکنند تا به هر طریقی زنده بمانند.
انیمه مدفن کرم های شب تاب، درواقع اقتباسی از داستان کوتاه نیمه-بیوگرافی به همین نام است که در سال 1967 توسط آکیوکی نوساکا (Akiyuki Nosaka)، درباره تجربه شخصی خودش از جنگ نوشته شده. آکیوکی نوساکا در بمباران شهر کوبه در سال 1945 یکی از خواهرانش را به دلیل بیماری، ناپدریاش را همزمان با بمباران و خواهرناتنی کوچکتر خود به نام کیکو را به دلیل سوءتغذیه در شهر فوکویی از دست داد. او درنهایت این داستان کوتاه را از روی احساس گناه و به عنوان یک عذرخواهی شخصی از خواهرش کیکو، درباره مرگ او نوشته است.

آکیوکی نوساکا خود اظهار داشته بود که پس از نوشتن این داستان کوتاه پیشنهادهای زیادی به او شده بود تا از روی داستانش، نسخهای لایواکشن تولید کنند. اما نوساکا ساختن فیلمی را که بتواند فضای جنگزده و زمینهای سوخته و خشکشده شهر را نشان دهد، غیرممکن میدانست. به نظر او بعید بود که بازیگران کودک هم بتوانند آنگونه که باید نقش شخصیتهای داستان را ایفا کنند. زمانی که ایسائو تاکاهاتای کارگردان، ساخت نسخه انیمیشنی از این داستان را به نوساکا پیشنهاد داد، او بسیار شگفتزده شد. نوساکا پس از مشاهده استوریبوردها به این باور رسیده بود که هیچ مدیومی به غیر از انیمیشن نمیتواند به خوبی فضای داستان را نشان دهد. او بسیار از نحوه بهتصویر کشیدن شالیزارهای برنج و منظره شهر تعجب کرده بود.
دلایل اهمیت انیمه مدفن کرم های شب تاب

انیمه Grave of the Fireflies مورد تحسین منتقدان زیادی قرار گرفته و به عنوان یکی از بزرگترین فیلمهای جنگی تاریخ رتبهبندی شده است و اثری بزرگ از انیمیشن ژاپن به حساب میآید. این انیمه برخلاف سایر فیلمهای جنگی، تمرکز خود را بر روی بمبگذاریها و صحنههای خشونتبار نمیگذارد. آن در عوض توجه شما را تنها به لایههای عمیقتر رابطه شیرین و دوستداشتنی بین سیتا و ستسوکو جلب میکند؛ به اینکه چهطور این دو زیر فشار جنگ و بیرحم شدن انسانها، مراقب هم هستند و سعی میکنند با وجود تمام سختیها یکدیگر را خوشحال کنند. فیلم همچنین با صبر و حوصله و در سکوت، در نمایی باز به تماشای لحظات خصوصی و استراحت سیتا و ستسوکو مینشیند و به آنها زمان میدهد تا کمی به آرامش برسند. در این میان ما نیز میتوانیم شاهد عمق و صمیمیت رابطه بین این دو خواهر و برادر باشیم. بنابراین این انیمه نه به خود جنگ، بلکه به تاثیرات جانبی و عمیقی که آن بر زندگی معمولی انسانها میگذارد، پرداخته و با انتخاب شخصیتهای کودک به عنوان شخصیتهای اصلی، تاثیرگذاری بار عاطفی حاصل از این تراژدی را دوچندان کرده است.

درونمایه انیمه مدفن کرم های شب تاب حول مفهوم مرگ و نکوهش جنگ شکل گرفته است. بنابراین با وجود شخصیتهای کودکانه آن، این اثر یکی از دارکترین و دلخراشترین انیمهها و چهبسا تاریکترین سینمایی حتی در میان دنیای فیلمها محسوب میشود. این انیمه مفهوم مرگ را به صورت استعاری در مرگ زود هنگام کرم های شب تاب منعکس کرده است، شاعرانه، زیبا و دلخراش! مرگی که به تدریج چنگالهای بیرحمش را به دور گردن سیتا و ستسوکو میفشارد و در جامه گرسنگی و سوءتغذیه، قلبهای کوچکشان را از حرکت باز میدارد. همانطور که میبینید پایان این انیمه از آغاز مشخص است، اما مسیر داستان با تمام سختیها و زیباییهایش، تکاندهنده است و شما را با اشکهای جاری شدهتان، ساعتها به فکر فرو میبرد.
درونمایه انیمه مدفن کرم های شب تاب حول مفهوم مرگ و نکوهش جنگ شکل گرفته است.
اما با پررنگ شدن مفهوم مرگ، طبیعتا در نقطه مقابل بر ارزش مفهوم زندگی تاکید بیشتری میشود. زیرا که این انیمه لحظات بسیاری را به نمایش زیباییهای طبیعت و درخشش خیرهکننده کرم های شب تاب در دل شب اختصاص داده است و از زاویه دید معصومانه و مشتاق شخصیتهای داستان به آنها نگاه میکند. این امر به ما نشان میدهد که در کنار تمام جنایاتی که در این جنگ به وقوع پیوستهاند، طبیعت و چرخه زندگی بیتوجه به همه آنها، روال عادی خود را به آرامی ادامه میدهد و همچنان به زیبایی در جریان است؛ حقیقتی که هم میتواند حماقت ما را برای کشتار بیهوده یکدیگر نشان دهد و هم میتواند امیدوارکننده باشد. بنابراین تمام این ویژگیها باعث شدهاند تا با وجود مضمون جنگی حاکم بر کل اثر، این انیمه به اثری متفاوت و منحصربهفردی تبدیل شود که امروزه هم با توجه به افزایش تنشهای سیاسی و اقتصادی موجود در زندگی ما، بر ارزش و اهمیت آن افزوده شده است.

همانطور که از یکی از طرفداران این انیمه میشنویم:
بدانید که این فیلم استعارهای از جنگ جهانی دوم است و چیزی بیشتر از مرگ این دو شخصیت برای گفتن دارد. مدفن کرمهای شب تاب درباره امیال ملیگرایانه کنترل نشده و کورکورانه و پایان تلخ کسانی است که آن را دنبال میکنند. این فیلم به دلیل میزان زیاد غمناک بودنش به شاهکار تبدیل نشده، این انیمه شاهکار است به خاطر درسی که میآموزد!
اگرچه خود کارگردان، ایسائو تاکاهاتا بارها وجه ضدجنگ بودن این انیمیشن را انکار کرده و بیان داشته که قصد او از ساخت این فیلم، نمایش تصویری از خواهر و برادری بوده است که به دلیل انزوا از جامعه، زندگی سخت و ناموفقی را سپری میکنند. اما از آنجایی که این انیمیشن در زمینهای جنگی روایت میشود، برداشت مفاهیم ضدجنگی از سوی منتقدان و چه بسا مخاطبان عام، امری گریزناپذیر است.
شخصیت پردازی انیمه مدفن کرم های شب تاب

همانطور که داستان اقتضا میکند، شخصیتپردازیها در انیمه مدفن کرم های شب تاب بسیار رئالیستی و دارای جزئیات دقیقی هستند. شخصیت اصلی داستان، سیتا پسری است که زندگی معمولیاش ویران میشود و مجبور است همانند یک سرباز کوچک از خواهرش محافظت کند. او با اینکه خود کودکی است که هنوز به بلوغ نرسیده، اما وارد دنیای بزرگسالان میشود و برای نجات یافتن از فقر و گرسنگی به اجبار با مسائل بزرگسالانه بسیاری روبهرو میشود. با این حال، او همانند یکی از اعضای خانوادههای اصیل ژاپنی در مقابل سواستفادههای دیگران غرورش را حفظ میکند و سعی میکند به هیچکس متکی نباشد. او با وجود سن کمش، تا آخرین نفس برای زندگیاش میجنگد و از هرکاری برای خوشحال کردن خواهرش دریغ نمیکند.

ستسوکو خواهر کوچکتر سیتا، کودک معصوم و شیرینی است که بهنظر میرسد حدود 4 یا 5 سال سن داشته باشد. او مظلومانه با تلخیهای روزگار روبهرو و ناجوانمردانه با مفهوم مرگ آشنا میشود. حضور او در داستان، هم به زیبایی و دلانگیزی فیلم میافزاید و هم پذیرش تراژدی پایان اثر را برای مخاطب دردناک مینماید.

یکی از شخصیتهای مهم دیگر داستان، خالهی سیتا و ستسوکو است که ویژگی خودخواهانه و سودجویی خاصی دارد. شخصیتی که قشری از مردم را نشان میدهد که کمتر انیمهای به آن اشاره کرده است. خاله سیتا شخصیتی خاکستری دارد و با وجود اینکه دلش به حال سیتا و ستسوکو میسوزد اما از طرفی با فشار اقتصادی و کمبود غذا، از پذیرایی آندو به ستوه آمده است، از داشتههای آنها در جهت هزینه زندگی خودش استفاده میکند و درنهایت باعث میشود که سیتا غرورش را بر منتهای خالهاش ترجیح دهد و خانه او را ترک کند.
سبک بصری انیمه مدفن کرم های شب تاب

این سینمایی به دلیل داستان رئالی که دارد، برخلاف سینماییهای فانتزی و ملودرام استودیو جیبلی در محیطی جنگزده و با طراحی شخصیتهایی واقعگرایانه به تصویر درآمده است. نتیجه آن، شاید کمی به انیمه سینمایی The Wind Rises اثر هایائو میازاکی شباهت داشته باشد اما در نسخهای بسیار دارکتر و با پالت رنگی تیرهتری که تم رنگ قهوهای در آن غالب است، ساخته شده. با وجود همه اینها، ما شاهد مناظر طبیعی بسیار غنی و زیبایی نیز هستیم که شخصیتهای اصلی در آن قرار میگیرند؛ به خصوص در پناهگاه رهاشده بمبی که در انزوا و به دور از جامعه شهری، توسط دریاچهای زیبا، مناظر سرسبز و کرمهای شب تاب احاطه شده است. به طور کلی گرافیک و سبک بصری این انیمه همانطور که از استودیوی جیبلی انتظار میرود، در نوع خود بسیار دلنشین است و از استاندارد بالایی برخوردار است که تماشای این انیمه را لذتبخشتر میکند.
موسیقی انیمه Grave of the Fireflies

موسیقی انیمه Grave of the Fireflies نیز تاثیر بسیاری بر تراژیکتر شدن این اثر دارد و همانند موسیقی اکثر انیمههای استودیو جیبلی، آرامشبخش و تاثیرگذار است. موسیقی انیمه مدفن کرم های شب تاب توسط میچیو مامیا (Michio Mamiya) ساخته شده است، آهنگسازی که در زمینه موسیقی کلاسیک و موسیقی باروک متخصص است. آهنگ پایانی و غمانگیز Home Sweet Home از این انیمه توسط خواننده اپرای ایتالیایی به نام آملیتا گالی کورچی (Amelita Galli-Curci)، یکی از معروفترین خوانندگان اپرای قرن بیستم، اجرا شده است. قطعه Home Sweet Home نیز اقتباسی از آهنگی به همین نام، ساخته آهنگساز انگلیسی به نام هِنری بیشاپ (Henry Bishop) است.
سخن پایانی

به طور کلی انیمه Grave of the Fireflies یا مدفن کرم های شب تاب، دارای مفاهیم غمانگیز و تاریکی است که با وجود آوازهای که برای خود کسب کرده است، کمتر کسی برای تماشای آن حوصله و زمان میگذارد. اما کافی است تا یکبار عزم خود را جزم کنید و به تماشای لحظات ابتدایی آن بنشینید تا ناخودآگاه تا پایان انیمه به صفخه نمایش خود خیره بمانید. این انیمه در خلال داستان دلخراش خود، دارای صحنههای شاعرانه، قابهای درخشان و لحظات شادیبخشی است که میتوانند حتی برای ما ایرانیها نیز حس نوستالژی داشته باشند و باعث شوند با شخصیتهای داستان همذاتپنداری کنیم. این انیمه به خوبی شادیهای کوچکی را که در بحبوحه جنگ کمتر به چشم میآیند را شکار میکند و از کوچکترین فرصتی برای نشاندادن ارزش و زیبایی زندگی غافل نمیماند. همین امر در کنار پیام قدرتمند و تاثیرگذاری فوقالعادهی انیمه، این اثر را به شاهکاری تبدیل کرده است که تماشای آن را در این روزها ضروری مینماید. انیمه مدفن کرم های شب تاب در دو جشنواره Blue Ribbon Awards و جشنواره بینالمللی فیلم کودک شیکاگو برنده جایزه شده است. بدیهی است که این انیمه سینمایی به دلیل درونمایه تاریک خود، برای تماشای کودکان زیر 15 سال توصیه نمیشود.
آیا تابهحال به تماشای انیمه مدفن کرم های شب تاب نشستهاید؟ درباره آن چه فکر میکنید؟ تجربیات خود را با ما درمیان بگذارید.