در بازیهای بزرگ و Open World، به سادگی میتوان قسمتهای زیادی از دنیای بازی را از دست داده و بدون این که تمامی مأموریتهای جانبی بازی تکمیل کنید، از کنار آنها عبور کرد. به خصوص زمانی که هدف شما، دستیابی به ۱۰۰ درصد جهان یک بازی است. بازی Death Stranding جزء مواردی است که شیوهی خاص خود را دارد. شما در این بازی باید در سریعترین زمان ممکن خود را به Episode 3 برسانید.
مطلب مرتبط: آموزش بازی DEATH STRANDING برای مبتدیان

Ben Janca دربارهی این که چرا نباید زمان زیادی را صرف فصل دوم بازی بکنید، توضیح میدهد. وقی که به Episode 3 میرسید، بازی با معرفی مناطق وسیعتر، مکانیزم سفرهای سریع و قابلیت ساخت وسایل نقلیه و پرداختن به جزئیات داستان، شروع به باز شدن میکند. از آن جایی که قابلیت Fast Travel در اپیزود سوم بازی باز میشود، شما میتوانید با استفاده از آن به عقب برگشته و مأموریتهایی که در اپیزود دوم پشت سر گذاشتهاید را تکمیل کنید.
مقایسهی این بازی با قسمت سوم The Witcher یا Assassin’s Creed Odyssey، میتواند درک بهتری از نحوهی کارکرد قسمتهای دوم و سوم این بازی بدست دهد. در بازی The Witcher 3: Wild Hunt، وقتی که ابتدا White Orchard را ترک کرده و به Velen سفر میکنید، دقیقاً همان کاری را انجام میدهید که با عبور از اتفاقات اپیزود دوم و رسیدن به اپیزود سوم انجام میدهید. یا هنگامی که در Assassin’s Creed Odyssey، ابتدا با کشتی از Kephallonia به Megaris سفر میکنید، عیناً مشابه کاری است که در Death Stranding انجام میدهید. حتی در The Legend of Zelda: Breath of the Wild نیز میتوان مشابه این سیستم را مشاهده کرد. در این بازی، Great Plateau را به مقصد Hyrule ترک کرده و بعد از انجام مأموریتهای آن، مجدداً برمیگردید.
مطلب مرتبط: آموزش بازی ِDeath Stranding | به پایان رساندن بازی چقدر زمان می برد؟
اپیزود سوم بازی Death Stranding، جایی است که بازی ارزشهای خود را نشان میدهد. در این قسمت، با بسیاری از ابزارها و ویژگیهایی که در ادامهی بازی به کار خواهید برد، آشنا میشوید.
در نقد وبسایت Gamespot از بازی Death Stranding میخوانیم:
بازی Death Stranding از آن دسته بازیهاست که درک کردنش کار دشواری است. پیچیدگیهای بسیار زیادی در تار و پود داستان این بازی به چشم میخورد. نامهای عجیب، لحظات غیر قابل درک و سبک پیچیده و سنگین شرح وقایع این بازی، در عین سختی، به ارائهی مفاهیمی ساده میپردازد. این سبک و سیاق، در بخش دنیوی این بازی بیش از سایر قسمتها دیده میشود. وقتی که به نردبانی که توسط بازیکن قبلی به جای گذاشته شده و یا نامهای که از سوی یک کاراکتر NPC ارسال شده و از شما به خاطر تلاشهایتان تشکر میکند، برمیخورید، بیش از پیش عجایب این بازی را درک میکنید. درد و رنج، در تار و پود این بازی تنیده شده است. در واقع داستان و گیم پلی بازی همراه باهم به بازیکن القا میکنند که این مصیبتها و فلاکتهای زندگی است که به زندگی کردن ارزش میدهد. بازی Death Stranding نیازمند صبر و حوصله است. عشق، غمخواری، تحمل و بردباری، مفاهیمی هستند که در این بازی به وضوح دیده شده و البته موضوعاتی هستند که امروزه به شدت به آن نیاز داریم.
برای مشاهدهی نمرات و نقدهای این بازی از دیدگاه نشریات بزرگ جهان، از لینک زیر استفاده کنید.