شاید بتوان سمول تارلی را یکی از باهوشترین و مفیدترین شخصیتهای سریال Game of Thrones دانست. کافی است تنها یه یکی از دیالوگهای معروف او در سریال بازی تاج و تخت توجه کنیم: “گاهی اوقات یک نفر باید انتخابهای سختی را انجام بده. انتخابهایی که به نظر دیگران اشتباهن ولی خودش میدونه که درستن.”
این عضو وفادار نگهبانان شب به لطف نبوغ خود توانسته جان خود و دیگر ساکنان وستروس را بارها نجات دهد. بیایید یک بار دیگر به اتفاقات گذشته بر او در طول سریال Game of Thrones بپردازیم. سم از معدود کسانی است که موفق به کشتن یکی از اعضای ارشد White Walkerها شده است، او محیطی مناسب برای رهبری نگهبانان شب توسط جان اسنو فراهم کرد، درمانی برای بیماری مرگبار Greyscale پیدا کرد و توانست معدنی غنی از Dragonglass برای مقابله با ارتش مردگان در قلعهی Dragonstone بیابد. هر کدام از این کارها میتواند او را در زمرهی کلیدیترین شخصیتهای سریال بازی تاج و تخت قرار دهد.
شاید نتوان سم را چشمگیرترین یا خوشتیپترین شخصیت سریال Game of Thrones دانست، اما بدون شک او یکی از پختهترین و بهترین شخصیتهای سریال بازی تاج و تخت از منظر پرداخت و روایت میباشد. اما به نظر میرسد که دیگر کاری برای او باقی نمانده است و این ممکن است منجر به سرنوشتی تلخ و دردناک در فصل پیش روی سریال Game of Thrones باشد.
John Bradley، بازیگر نقش سم، در مصاحبهای پس از پایان هفتمین فصل سریال بازی تاج و تخت چنین میگوید: “به نظر من الان بدترین زمان ممکن برای مردن سم هست، چون که همهی پتانسیل اون از بین میره. تا قبل از این سم پتانسیل چندانی نداشت اما اون الان فهمیده که چه نقش مهمی میتونه داشته باشه و مرگ اون در این زمان میتونه یکی از تراژیکترین و غمانگیزترین مرگهای سریال Game of Thrones باشه.”
نامها و عناوین: سمول از خاندان تارلی، خدمتکار نگهبانان شب و دانشجوی سابق سیتادل، در نزد نزدیکترین دوستانش او را به نام سم کشنده (Sam the Slayer) میشناسند.
نخستین حضور: اولین بار سم را در چهارمین قسمت فصل اول ملاقات کردیم. او مدت اندکی پس از جان اسنو به نگهبانان شب میپیوندد و خیلی زود نقش کیسه بوکس انسانی را ایفا میکند.
آخرین حضور: آخرین بار سم را در قسمت پایانی فصل هفتم سریال بازی تاج و تخت دیدیم. او اکنون به مبارزی نسبتا قابل بدل شده و علاوه بر این در قلب برخی از مهمترین اسرار وستروس، از جمله هویت والدین حقیقی جان اسنو، قرار دارد.
بهترین دوستان و یاران: بدون شک بهترین دوست سم را میتوان جان اسنو دانست. وفاداری این دو به یکدیگر انتهایی ندارد. سم عاشق گیلی و فرزند خواندهی خود، سم کوچک، نیز میباشد. علاوه بر این جوراه مورمونت را میتوان یکی از دوستان او دانست که زنده ماندن خود را مدیون سم است.
بدترین دشمنان: تعداد زیادی از افرادی که به طرق مختلف به آزار سم میپرداختند، از الیستر تورن و رست گرفته تا خانوادهاش، اکنون مردهاند. تنها دشمن مهم و خطرناک باقیماندهی سم را می توان شاه شب و ارتش مردگان دانست که سم تمام توان خود برای مقابله با آنها را به کار گرفته و تا جای ممکن به جان اسنو و دیگران برای مقابله با آنها کمک کرده است.
بهترین قتل: سم را میتوان یکی از بیآزارترین شخصیتهای سریال Game of Thrones دانست. با این حال او در سومین فصل سریال بازی تاج و تخت موفق به کشتن یکی از وایت واکرها شده است. در واقع او نخستین فرد در طول سریال است که به این مهم دست مییابد. سلاح او در این مبارزه خنجری از جنس dragonglass بود و از آنجا بود که سم نقطه ضعف این دشمنان قدرتمند و ترسناک را آموخت و لقب خود، سم کشنده، را کسب کرد.
بدترین زخم: سم در طول مدت زمان اقامت خود در قلعهی سیاه و خصوصا از زمانی که به گیلی نزدیک شد مورد ضرب و شتمهای فراوانی قرار گرفت. علاوه بر آن سفر خطرناک به شمال دیوار که چندین بار او را تا مرز مردن برد را نباید فراموش کرد. با این حال بدترین زخمهای او مربوط به دوران کودکی و پدر بیرحمش میشوند.
لحظات کلیدی: روایت شخصیتی سم در طول سریال Game of Thrones را میتوان یکی از بهترینها و کاملترینها در نوع خود دانست. او نخست به عنوان فردی بزدل که از پدر و نگهبانان شب میترسید وارد داستان شد اما از آن موقع بلوغ زیادی یافته است. سم به فراتر از دیوار سفر کرد و با سر یکی از وایت واکرها به قلعهی سیاه بازگشت و در نهایت به قدری اعتماد به نفس پیدا کرد که موجب انتخاب جان اسنو به عنوان فرماندهی نگهبانان شب شد، عشق واقعی را پیدا کرد و صاحب فرزند شد، بر علیه پدرش ایستاد و از خود دفاع کرد، اطلاعات و دانش فراوانی را در سیتادل به عنوان یک دانشجو آموخت و اکنون در حال سفر به شمال برای کمک در جنگ بزرگ پیش رو است. سم را میتوان یکی از کاملترین شخصیتهای سریال بازی تاج و تخت دانست که اوج هنر نویسندگان سریال را در شخصیتپردازی نشان میدهد.
معمای حل نشده: واکنش سم به مرگ پدرش چگونه خواهد بود؟ او در این فصل به احتمال فراوان ملاقاتی با دنریس خواهد داشت و بعید است که از این خبر مطلع نشود. البته تنفر مشترک بین این دو نفر بر هیچ کس پوشیده است اما آیا سم از مرگ فجیع پدرش خوشحال خواهد شد؟ و البته دیگر قربانی این جنگ، برادرش دیکان، چطور؟ آیا سم با قتل برادرش توسط ارتش دنریس کنار خواهد آمد؟
پیشبینی نهایی: نخست باید انتظار رویارویی سم و دنریس و مشاجرهی آنها بر سر مرگ برادر و پدر سم را داشته باشیم. با توجه به رابطهی لکه دار سم و پدرش و از طرف دیگر رابطهی برادری او و دیکان پیشبینی مکالمهی بین این دو را کمی مشکل میکند. اما بزرگترین سوال در مورد این شخصیت مربوط به وضعیت مرگ و زندگیش در پایان سریال Game of Thrones میشود.
سم از هویت واقعی جان اسنو به عنوان ایگان تارگرین و وارث حقیقی تخت آهنین خبر دارد و در گذشته تمایل سم مبنی بر رسیدن بهترین دوستش به قدرت را شاهد بودهایم. حال و با توجه به اطلاعات در اختیار او به نظر میرسد که باید منتظر تلاش او در رسیدن جان به قدرت باشیم. اما از طرفی برخورد جان با این مسئله احتمالا چندان خوب نخواهد بود. آیا این خبر بر رابطهی بین این دو تاثیر خواهد گذاشت؟
یکی از محبوبترین نظریههای پیرامون سرنوشت سم بر زنده ماندن او تاکید دارد. این نظریه او را نویسندهی اصلی کتاب نغمهای از آتش و یخ میداند. این نظریه جذابیت فراوانی دارد و با توجه به مکالمهی بین سم و یکی از استادان سیتادل در مورد نوشتن کتاب من باب مرگ رابرت براتیون منطقی نیز به نظر میرسد. علاوه بر این رگههایی از کتابهای ارباب حلقهها، یکی از منابع الهام جورج مارتین، در این نظریه دیده میشود. آیا حضور قهرمانی غیر معمول در هر دوی این داستانها به نام سم تصادفی میباشد؟
اگر سم تا پایان سریال و برای آوردن حقایق آن بر روی کاغذ زنده بماند، باید چندین نبرد را تجربه کند. او در حال حاضر در وینترفل است و میدانیم که نبردی بزرگ در آنجا رخ خواهد داد. طی اطلاعات منتشر شده سم در این نبرد حضور دارد و از شمشیر والیریان متعلق به خاندان تارلی، Heartsbane، استفاده خواهد کرد. آیا او در این نبرد وایت واکرهای بیشتری را میکشد یا خود کشته میشود؟نظر ما این است که او زنده خواهد ماند، اما بعید است که در این نبرد آسیبی نبیند.
یکی از بزرگترین نگرانیهای مخاطبان سریال مربوط به شخصیت گیلی، محبوب سم، میشود. او را میتوان یکی از محتملترین نامزدان برای مرگ در وینترفل دانست. همانطور که مشخص شده است در نبرد وینترفل بخش اعظمی از شخصیتهای سریال بازی تاج و تخت حضور خواهند داشت و در تریلرهای مربوطه نیز او را در کنار لرد وریس میبینیم. بعید است که سریال بازی تاج و تخت پایان کاملا خوشی داشته باشد، اما برخی از شخصیتهای آن چون سم و گیلی به واقع مستحق خوشبختی هستند.
در مورد وضعیت پایانی سم پیشبینیهای متفاوتی میتوان کرد. او میتواند به عنوان آخرین بازماندهی خاندان تارلی به حاکم ریچ بدل شود، میتواند به عنوان تاثیرگذارترین عضو سیتادل در مقام ریاست آن قرار بگیرد، یا به جای ایمون تارگرین فقید به خدمت به نگهبانان شب ادامه دهد. نخستین این احتمالات میتواند پایانی راضیکننده بر رابطهی او و پدرش باشد؛ اما دو حالت دیگر محتملتری هستند و او در هر دوی آنها میتواند به نگارش کتاب ذکر شده بپردازد.
آخرین امید: شاید بتوان یکی از بزرگترین نگرانیهای مخاطبان سریال Game of Thrones را سرنوشت سم و گیلی و رابطهی دوستداشتنی آنها دانست. تماشای مرگ هر کدام از آنها بسیار دردناک و غمانگیز خواهد بود و امیدواریم که هفت خدای وستروس مراقب این دو شخصیت دوستداشتنی باشند.