احتمالا تا به حال لحظاتی را سپری کردهاید که از خودتان پرسیده باشید چرا من در چنین خانوادهای به دنیا آمدهام؟ چرا پدر یا مادرم من را درک نمیکنند؟ چرا برخی از خصوصیات رفتاری خانوادهام، آنقدر عجیب است که از معرفیشان پیش دوستانم احساس خجالت میکنم؟ انیمیشن میچل ها علیه ماشین ها (The Mitchells vs The Machines)، یکی از عجیبترین و عقبافتادهترین خانوادههایی را معرفی میکند که متاسفانه تنها امید نجات بشریت هستند! پدری که عاشق زندگی طبیعی و سنتی پیش از پیشرفت تکنولوژی است، مادری که آرزوی داشتن تنها یک عکس خانوادگی گرم و صمیمی را دارد و کودکانی با روحیات عجیب که به سختی با دنیای بیرون ارتباط برقرار میکنند. حتی سگ خانوادگی آنها نیز از کندذهنی و ناکارآمدی فاجعهباری برخوردار است.
این خانواده کمیاب که میتواند کاملا مشابه خانواده هر یک از ما باشد، با یکی از بزرگترین چالشهایش روبهرو میشود و آن هم زمانی است که دختر خانواده به نام کَتی، تصمیم میگیرد به کالج برود و شکاف عاطفی میان او و پدرش که از عدم درک متقابل حاصل شده، ممکن است به فروپاشی کل خانواده بیانجامد. انیمیشن میچل ها علیه ماشین ها، از انیمیشنهای جدید سال 2021 است که با ایده نوآورانهای، ماجرای طنزآمیز و بسیار پرانرژی از عملیات قهرمانانه خانوادهای دستوپاچلفتی علیه رباتهای شورشی را روایت میکند که در اینجا قصد داریم به نقد و بررسی دقیقتر آن بپردازیم. پس با ما همراه باشید.

انیمیشن میچل ها علیه ماشین ها که به انگلیسی The Mitchells vs. The Machines نامیده میشود، انیمیشنی کمدی و علمی-تخیلی، ساخته شرکت Sony Pictures Animation به نویسندگی و کارگردانی مایک ریاندا (Mike Rianda) و جف رو (Jeff Rowe) است. این انیمیشن که در ابتدا قرار بود تحت نام «متصل» (Connected) در سال 2020 منتشر شود، حق پخشش به دلیل شیوع کرونا به استریم Netflix فروخته شد و نام آن به نام فعلی تغییر پیدا کرد.
انیمیشن میچل ها علیه ماشین ها، داستان زندگی کتی میچل (Katie Mitchell) را بیان میکند که عاشق ساختن ویدیوهای عجیب و غریب یوتیوبی و سینما است. او روحیه پرانرژی، بیشفعال و ذهن منحصربهفردی دارد که از سطح درک انسانهای معمولی، خانوادهاش و گاهی حتی خودش نیز خارج است. پدر او، ریک میچل (Rick Mitchell)، از جمله افرادی است که به هیچ عنوان روحیات دخترش را درک نکرده؛ زیرا او دقیقا در نقطه مقابل دخترش قرار دارد و عاشق زندگی در طبیعت، طبیعتگردی و ساخت وسایل چوبی و از منتقدان سرسخت تکنولوژی، گوشیهای موبایل، یوتیوب و فضاهای مجازی است. زمانی که میچل در کالج سینمایی کالیفرنیا قبول میشود، تصمیم میگیرد از خانه دور شود و به دوستان هم سلیقهاش بپیوندد، خانواده او با ایده محشر پدرش، بلیط هواپیمای او را کنسل میکند تا برای آخرین گردش گرم خانوادگی خودشان با ماشین، کتی را به کالج برسانند.

این درحالی است که شرکت نرم افزاری Pal، مشابه شرکت Apple در دنیای واقعی، سری جدید تکنولوژی را معرفی میکند که شامل رباتهایی است که از پس هرکاری برمیآیند. اما این رباتها در همان روزی که کتی به همراه خانوادهاش به سمت کالج سینماییاش حرکت میکنند، شورش میکنند و دنیای آخرالزمانی شکل میگیرد. مدتی نمیگذرد که خانواده میچل متوجه میشوند که همه انسانهای کره زمین، حتی خانواده همیشه تندرست و نیرومند همسایهشان، توسط رباتها دستگیر شدهاند و آنها تنها بازماندگانی هستند که باید دنیا را نجات دهند، آن هم با تنها چند پیچگوشتی عتیقه!
تا به اینجا، همه چیز برای یک انیمیشن سرگرمکننده فراهم است. ایدهای تازه در قالب یک جمله، «چه میشد اگر در دنیای آخرالزمانی، تنها امید برای نجات بشریت خانوادهای ناکارآمد و به شدت معمولی باشند؟»، به همراه یک پیام فوقالعاده مهم، «ارزش و اهمیت بالای خانواده حتی اگر پر از مشکلات عجیب و غریب باشد.»، یک ساختار روایی محکم با فرود و اوج متعدد دراماتیک با پایانبندی رضایتبخش و بسیار سرگرمکننده و در نهایت، لحظههای بسیار خندهدار و شیرینکاریهای بامزهای که به مخاطب فرصتی برای نفس کشیدن نخواهند داد.

انیمیشن میچل ها علیه ماشین ها میتواند به طور همزمان، حسوحال چند فیلم همچون ترمیناتور در به پا خواستن رباتهای شورشی و فیلم Mad Max: Fury Road با تعقیب و گریزهای جادهای را به شیوهای کمدی و تمسخرآمیز تداعی کند. شخصیتپردازی در این انیمیشن و تیپسازی برای آنها نیز کاملا بازنمایی درخشانی از خانوادههای آمریکایی و علایقشان است که احتمالا به دید آمریکاییها بسیار خندهدارتر به نظر میرسد، اما روابط و مشکلات خانوادگی که در این انیمیشن بازنمایی شدهاند، چنان درد مشترکی است که میتواند برای هر ملیت یا هر فرهنگی همچنان جذاب، آموزنده و مرتبط باشد.
یکی از مهمترین ویژگیهای انیمیشن میچل ها علیه ماشین ها که آن را از دیگر انیمیشنهای پیشین و زمانه خود متفاوت میکند، نوآوریهایی هستند که در دیزاین و سبک بصری این انیمیشن به کار رفتهاند. به عنوان مثال، در طراحی سهبعدی شخصیتها و فضاها از خطوط محیطی پررنگی استفاده شده است که حسی مشابه نقاشیهای دستی و دوبعدی یا طراحیهای کمیک استریپی را منتقل میکند؛ چیزی که در انیمیشن Spider-Man: Into the Spider-verse نیز شاهد آن بودیم. همچنین، در بخشهایی از این انیمیشن از انیمیشن دوبعدی نیز کمک گرفته شده که ترکیبی پرانرژی و پویا را با بخش سهبعدی انیمیشن به وجود آورده و به وجه کمدی و دراماتیک داستان افزوده است. علاوه بر اینها، فرهنگ اینترنتی و یوتیوبی موجود در این انیمیشن همچون ویدیوها، گیفها و استوریهای اینستاگرامی پرمخاطب که در انیمیشنهای دیگری همچون انیمیشن Emoji و Ralph Breaks the Internet نیز دیده شده، در این انیمیشن هم نقش پررنگی دارد که هم دارای کارکرد روایی و هم کارکرد بصری و زیباییشناسانه عجیب غریب و بامزهای است.

انیمیشن The Mitchells vs The Machines، انیمیشنی است که برای هر قشر و سلیقه و هر سن و سالی خندهدار و سرگرمکننده است. این انیمیشن از نظر داستانی نیز به حد کافی عملکرد تحسینبرانگیزی دارد تا جایی که میتوان آن را برای چندینبار در جمعهای خانوادگی و دوستانه تماشا کرد. جمعهای خانوادگی بهترین مخاطبان این انیمیشن هستند، چراکه میتوانند به شدت با شوخیها و لحظات تاثیرگذار داستان ارتباط بگیرند، با آنها بخندند و دید بهتری نسبت به روابط خود در خانوادهشان پیدا کنند. این انیمیشن به واسطه فضای بسیار مثبت و پرانرژی که دارد، حتی اگر در بدترین شرایط روحی، جسمی و روانی هم میتواند شما را برای حداقل دو ساعت شاد سازد. به همین دلیل این انیمیشن یکی از بهترین انیمیشنهای سال 2021 به حساب میآید که جای دارد تا آنطور که شایستهاش است، مورد توجه بیشتری قرار بگیرد. این انیمیشن در جشنواره Hollywood Critics Association Midseason برنده جایزه بهترین فیلمنامه انیمیشن شده است.
آیا انیمیشن میچل ها علیه ماشین ها را تماشا کردهاید؟ نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.
The Review
نقد و بررسی انیمیشن میچل ها علیه ماشین ها
انیمیشن میچلها علیه ماشینها دارای ایدهای نو، داستانی به شدت طنزآمیز و شخصیتهایی دوستداشتنی با خصوصیات عجیب غریب است. این انیمیشن همچنین دارای سبک بصری و تم خاصی است که آن را مشابه طراحیهای کمیک استریپ ساخته و نظرات مثبت بسیاری از منتقدین را به خود جلب کرده است. این انیمیشن میتواند برای هر سن و سالی لذتبخش و سرگرمکننده باشد، به همین دلیل بسیار مناسب جمعهای خانوادگی است.
خیلی انیمیشن قشنگی بود مخصوصا اونجاش که اون دوتا ربات حس عاطفی نسبت به اون خانواده پیدا کردن و سگشونم خیلی بانمک بود