قسمت دوم ارباب حلقهها، که هم زمان با قسمت اول منتشر شده، همچنان به زمینه چینی و گسترش دنیای خود از طریق سکانسهای معرفی ادامه میدهد و خودش را برای روایت داستان اصلی آماده میکند. با نقد قسمت دوم سریال ارباب حلقه ها همراه پی اس آرنا بمانید.

دنیای سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت پر از شخصیتهای مختلف از نژادهای مختلف است که هر کدام در مکان مخصوص خودشان زندگی و گاهی با هم دیگر تعامل میکنند. همچنین این دنیا پر از موجودات شیطانی و شخصیتهای منفی است که برای داشتن تاثیر در روایت باید به نوبت معرفی شوند.
دلیل اینکه در حال حاضر روند سریال ارباب حلقه ها دارد کند پیش میرود شاید همین موضوع باشد که این دنیا انقدر بزرگ است که حداقل 2 تا 4 قسمت نیاز به معرفی دنیای خود دارد؛ تا به مرور قوانین این دنیا را به مخاطب خود بشناساند و داستان خود را در قالب این قوانین روایت کند.
این اپیزود شخصیت جدید و احتمالا مهمی را معرفی کرد. شخصیت هالبرند. این شخصیت در واقع عضو گروهی از انسانها بود که از دست یک کرم قولپیکر به روی آب فرار میکرد؛ اما همه آنها به جز هالبرند مردند. گالادریل و هالبرند خیلی زود تبدیل به یک زوج شدند.
این دو شخصیت و باز توجه به تابو رابطه انسان و یک الف، میتواند برای خود تبدیل به یک پیرنگ مهم در داستان شود. شخصیت گالادریل همچنان در حالت تک بعدی خود قرار دارد. وقتی یک شخصیت، شخصیت اصلی داستان معرفی میشود، نویسندگان باید تمام دقت خودشان را روی آن شخصیت معطوف و شروع به خلق بُعدهای مختلف در درون او کنند.
شخصیتهای تک بعدی به طور کلی جایی در داستانهای ارباب حلقهها نداشته است. شخصیتهای سه گانه ارباب حلقهها یکی از چند بعدیترین و معنادارترین شخصیتهای دنیای فیلم و سریال بودند. آن شخصیتها در عین اینکه آرمانها و اهداف خودشان را داشتند، پر از ویژگیهای متناقض بودند که باعث جذابتر شدنشان شده بود.
گالادریل اما تا کنون صرفا یک کهن الگو تکراری است. شخصیت اسطورهای که کاملا تک بعدی است. البته شاید سریال به فرصت بیشتری نیاز داشته باشد تا رفته رفته گالادریل را تبدیل به یک شخصیت چند بعدی بکند.

این قسمت نخستین رونمایی از ظاهر اورکها بود و باز مانند قسمت قبلی ثابت کرد که این سریال از نظر جلوههای ویژه و طراحی حرف اول را میزند. ظهور اورکها در سریال از تیرهاد، شهر انسانها که برونین هم جزو آن حساب میشود آغاز میشود. اینکه چرا اورکها تصمیم گرفتند این اطراف باشند آنچنان مشخص نیست. اما با توجه به اینکه تئو پسر برونین شمشیری با نماد سائورون پیدا میکند، احتمالا اورکها تحت فرمان سائورون به دنبال آن آمدند.
برونین با بازی نازنین بنیادی رسما ثابت کرد که ارزش عنوان شخصیت محبوب را دارد. بازیگری مناسب، ویژگیها شخصیتی خاص و عناصر متناقض نما همگی دست به دست هم دادند تا برونین تبدیل به یکی از شخصیتهای مهم برای مخاطبان شود.
روایت این سریال تا قسمت دوم هنوز به طور کامل شکل نگرفته است اما در پایان قسمت دوم بالاخره اولین قلاب خود را میاندازد. تقابل یک اورک با برونین و کنجکاوی مخاطب برای سرنوشت تئو با شمشیری که ظاهرا متعلق به سائورون، از عواملی است که میتواند طرفداران در انتظار قسمتهای بعدی نگه دارد.

یکی از اصلیترین عناصر داستانی که در این قسمت تا حدودی به آن پرداخته شد، هارفوتها و دو شخصیت آن یعنی نوری و پاپی بودند. این دو شخصیت در آخر قسمت اول مردی غریبه را پیدا میکنند که از آسمان میافتد. در این قسمت متوجه نمیشویم که این مرد غریبه دقیقا کیست.
دو شخصیت نوری و پاپی شدیدا ما را یاد شخصیتهای هابیت یعنی فرودو بگینز و سموایز میاندازد. این دو شخصیت بار کمیک زیبایی دارند که البته هنوز جای زیادی برای پیشرفت دارند. اما به هر حال نویسنده این دو شخصیت را تبدیل به یک پیرنگ جداگانه کرده و باید دید که آیا میتواند این دو شخصیت را مانند شخصیتهای هابیت در دل مخاطب جا کند؟
به غیر از نوری و پاپی، زوج کمیک دیگری که در این قسمت به آنها پرداخته میشود دورین و الروند است. الروند یک الف است که از سالیان دور با دورین دوست بوده و اکنون بعد از 20 سال برای درخواست کمک پیش او برگشته است. اما دورین از این غیبت 20 ساله الروند به شدت ناراحت و عصبانی است. این کشمکش و تضاد بین این دو نفر، جلوه کمدی خاصی به سریال بخشیده.

به طور خلاصه این دو قسمت به صورت جداگانه مشغول معرفی شخصیتها و تاکید روی رابطه بین آنها بود. از طرفی گالادریل و هالبرند را داریم، در کناری دیگر زوج برونین و آروندیر را داریم؛ در پیرنگ مربوط به هارفوتها، زوج نوری و پاپی را داریم. و در آخر یک رفاقت زیبا بین یک الف و یک دورف را داریم که حاصل آن زوج کمیک الروند و دورین است.
بیشتر بخوانید: چرا باید رمان های ارباب حلقه ها را بخوانیم؟
از همه زیباییها و عناصر مثبت سریال که بگذریم، اساسیترین مشکل سریال که ظاهرا قصد بهبود بافتن به این زودیا ندارد، روند کند داستان و روایت است. ساختار سریال به گونهای است که مجبور برای دادن تسلط بیشتر به بیننده، سراغ سکانسهای معرفی بی دلیل از گوشه و کنار دنیای ارباب حلقهها برود. اینکه هم زمان این سریال چند خط داستانی مختلف را روایت کند، کار جاه طلبانه و سختی است که پیش از این سریال بازی تاج و تخت این راه را رفته بود. روایت خوش ساخت و باور پذیر سریال بازی تاج و تخت دلیل اصلی تحمل سکانسهای معرفی بود.
اما سریال The Lord of the Rings: The Rings of Power به چند دلیل نتوانسته آن گونه که باید مخاطب را پای سکانسهای معرفی خود بنشاند تا هم زمان چند خط داستانی را ببیند. یکی از دلایل آن شخصیت تک بعدی گالادریل است که در بالا به آن اشاره کردیم. انتظار داریم این شخصیت هر چه زودتر دچار کشمکشهای درونی بزرگی شود. گالادریل در سه گانه ارباب حلقهها بر خلاف شخصیت فعلی، یک الف بسیار قدرتمند است که شخصیت تکامل یافتهای دارد. سریال برای اینکه بتواند روند تکامل این شخصیت را نشان دهد، باید به شخصیت او کشمکش روانی و درونی اضافه کند.
دلیل دیگری که سریال در قسمتهای اولیه برای معرفی المانهای دنیایش ضعیف عمل کرده، عدم وجود کشمکش و تضاد باور پذیر بین شخصیتها و تعامل آنها با محیط است. البته این موضوع در قسمت دوم به مراتب بهبود پیدا کرده و در عین دیدن سکانسهای معرفی، شاهد کشمکش شخصیتها با یکدیگر و محیط هستیم. که البته آنچنان تنش با ارزشی در شخصیتها ایجاد نمیکند.

سخن پایانی
قسمت دوم سریال ارباب حلقهها، مسیر قسمت قبلی را ادامه میدهد و همچنان به زمینه چینی و ردیف کردن سکانسهای معرفی پشت سر هم میپردازد. فرق بزرگی که این قسمت با قسمت قبلی داشت، کلید خوردن یکسری کشمکشها و بحرانهایی بود که انتظار داریم در ادامه سریال بتواند مخاطب را پای خود نگه دارد. این بحرانها از حمله اورکها گرفته تا وجود یک غریبه که در بین هارفوتهای جوان، به نوبه خود بحرانهای جذابی هستند که باید ببینیم نویسنده با آنها قرار است چیکار کند.
مطالب مرتبط:
نقد سریال ارباب حلقه ها | قسمت اول
The Review
نقد سریال ارباب حلقه ها | قسمت دوم
سریال ارباب حلقه ها در قسمت دوم، به مرور بحرانها و کشمکشهایی را وارد روایت میکند که البته جا برای تبدیل شدن به یک مسئله قابل اهمیت را دارند. این قسمت نیز مانند قسمت قبلی در حال زمینه چینی برای اتفاقات آینده بود و به همین دلیل روند کندی داشت؛ اما به طور کلی نسبت به قسمت قبلی پیشرفت خوبی داشت و انتظار میرود این مسئله کند بودن داستان تا قسمتهای بعدی بهبود پیدا کند.
