فیلم Extraction یکی از ترندهای این روزهای دنیای سینماست که حتی در ایران نیز طرفداران خود را پیدا کرده است. محبوبیت کریس همسورث در بین سینما دوستان ایرانی هیچگاه پنهان نبوده و به لطف دنیای سینماتیک مارول و نقش Thor که کریس همسورث بازی کرده است، تقریبا کسی نیست که با مکتب پاپ کالچر آشنایی داشته باشد و این بازیگر را نشناسد. البته دلیل دیگری که فیلم Extraction محبوبیت زیادی در ایران پیدا کرده، نقشآفرینی گلشیفته فراهانی، بازیگر خوب ایرانی طبار است که طی چند سال اخیر با ایفای نقش در فیلمهایی همچون The Upside، Exodus: Gods And Kings، Pirates of the Caribbean 5 و حالا Extraction پلههای رسیدن به شهرت در پاپ کالچر را یکی پس از دیگری طی میکند. حال در ادامه به بررسی و نقد فیلم Extraction میپردازیم. البته قبل از خواندن این نقد بد نیست که نگاهی به تریلر فیلم Extraction بیاندازید.
مشخص کردن این که فیلم Extraction اثر بد یا قابل قبولی است کار راحتی نیست اما پیدا کردن نکات مثبت و منفی آن نیز همینطور! فستیوالی از ایرادهای بزرگ و البته نکات فنی خوب در این فیلم کنار هم گرد آمدهاند تا فیلم Extraction پربازدیدترین فیلم ماه در نت فلیکس شود.
این فیلم را جو روسو نویسندگی کرده است که او را قبلتر در نویسندگی فیلم 21 Bridges و البته کارگردانی پرفروشترین فیلم تاریخ سینما یعنی Avengers: End Game (به کمک برادرش) میشناسیم. جو روسو هرچند تمام سعی خود را کرده است که داستان فیلم را به واقعگرایانهترین شکل ممکن بنویسد اما در پیادهسازی آن بعضی اوقات به مشکل خورده. به عنوان مثال سکانس ابتدایی که پروتاگونیست فیلم خود را به درون برکهای پرتاب میکند و چهار زانو در آب مینشیند، جلوههای ویژه بسیار نامنظم و غیرواقعی انجام شده؛ در صورتی که این کار را بدون استفاده از جلوههای ویژه و تنها با حرکت مناسب دوربین هم میتوانستند انجام دهد.
به طور کلی این موضوع که فیلمهای اکشن نیازی به داستان قدرتمندی ندارند، به یکی از المانهای اصلی در ساخت فیلمهای اکشن تبدیل شده است و فیلم Extraction نیز از این موضوع مستثنا نیست. سازندگان حتی سعی نکردهاند که کمی پیچش (هرچند ضعیف) به فیلم اضافه کنند که بتوانیم داستان را تحمل کنیم. با نوشتن یک پلات ساده و روایتی بیدیالوگ و بیپیچش، به سادگی فیلم را ساختهاند و حتی یک بیننده ساده نیز نمیتواند با داستان فیلم ارتباط برقرار کند. شخصیت پردازیهای از آب درنیامده و ضعیفِ فیلم هم مانند گیلاسی بر اوج کیک بدمزه نشسته است تا بخش داستانی و روایت فیلم از مهمترین نکات منفی آن باشند.
از آنجا که شخصیت پردازی این فیلم و حتی شخصیت اصلی آن به هیچ وجه خوب و قابل قبول نیست، بازیگر بسیار خوبی برای ایفای نقش شخصیت اصلی فیلم Extraction در نظر گرفته شده است. کریس همسورث در این فیلم فقط حضور دارد که بتواند به فروش بالای فیلم کمک کند و به لطف محبوبیتی که طی چند سال اخیر کسب کرده است، این اتفاق نیز به خوبی افتاد و استریم این فیلم در نتفلیکس عدد بسیار بالایی کسب کرد. کریس همسورث سعی دارد که شخصیتش را یک مبارز حرفهای و فردی افسرده نشان بدهد؛ هرچند که در نقش مبارز حرفهای خوب عمل کرده است که این نکته را مدیون گروه بدلکارانش است که صحنههای اکشنِ خوبی را برایش رقم میزنند، اما لحظهای که سعی میکند احساسات را در قالب شخصیتش به نمایش بکشد، ضعف در ایفای نقشش و البته ضعف در کارگردانی را احساس خواهیم کرد. بعضی اوقات او حتی سعی هم نمیکند، تنها یک سری دیالوگهایی را پشت هم میگوید تا فقط روایت را روی ریتم ثابت و حوصلهسربرش نگه دارد.
گلشیفته فراهانی یکی دیگر از شخصیتهای مهم فیلم است که حضورش در فیلم هنوز برایم جای سوال دارد. این شخصیت که شاید به طور کلی ۷ دقیقه در این فیلم حضور داشته باشد، تنها در یک سکانس تاثیر مستقیم دارد که در سکانسهای بعدی، همان تاثیر مستقیم هم منطقشان را از دست میدهند. به طور کلی و اگر بخواهم دقیقتر بگویم، بودن یا نبودن گلشیفته فراهانی در این فیلم هیچ تاثیری در روند و روایت نمیگذاشت و فراهانی بار دیگر استعداد خود را فدای حضور در فیلمهای پاپ کرنی کرد.
این فیلم در کشور هند اتفاق میافتد که به لطف معماری قدیمی و البته متصل خانههای هند، صحنههای جذابی در طول فیلم رقم میخورد. صحنههای تعقیب و گریز داخل شهر که کاراکترهای اصلی مجبورند که از خانهای به خانه دیگر بروند، به لطف همین موضوع بسیار زیبا پیادهسازی شدهاند.
به جز لوکیشن مناسب این فیلم، فیلمبرداری کمنقص فیلم Extraction هم تاثیر بسزایی در جذابیت سکانسها داشته است. اهل سینما به خوبی میدانند که فیلمبرداری در فضاهای بسته چقدر کار سخت و دشوار و حرکت دوربین در این فضاها امری به غایت دشوارتر است. اما به لطف هنر Newton Thomas Sigel، فیلمبردار مورد علاقه برایان سینگر که در کارنامهاش فیلمهایی همچون Bohemian Rhapsody، The Usual Suspect و البته X-Men را داشته است، فیلمبرداری این اثر بسیار کمنقص پیادهسازی شده و شاید ارزش صحنههای اکشن این فیلم بیشتر به خاطر استایل جذاب فیلمبرداری آن است.
صحنههای اکشن، اصلیترین نکته مثبت فیلم Extraction است. بعد از تماشای این فیلم، حس عجیبی به من گفت که این سکانسهای مبارزه خیلی شبیه به سکانسهای مبارزه فیلمهای مارول، به خصوص فیلمهای کاپیتان آمریکا است؛ حدس من اشتباه نبود، بلکه سم هرگریو که پیشتر در دنیای سینماتیک مارول در نقش کاپیتان آمریکا بدلکاری میکرد، به عنوان رییس بدلکاری این فیلم استخدام شده و برخلاف استایل کاری خیلی از بدلکاران دیگر، این بدلکار علاقه زیادی به صحنههای اکشن سریع و رو به جلو دارد.
شاید پارادوکس اصلی صحنههای اکشن این فیلم به همین شکل باشد. شخصیتهای اصلی با این که در حال فرار هستند، اما با حضور دشمنان در اطراف، از دست آنها فرار نمیکنند و بیشتر راغب هستند که به سمت آنها یورش ببرند. حرفم این نیست که این پارادوکس اذیتکننده است، بلکه بعضی اوقات باعث اتفاق افتادن رویدادهای بسیار جذابی میشود؛ اما به نظرم این موضوع کمی از منطق به دور است و بهتر بود که با بهانه دیگری این موضوع صورت میپذیرفت.
نورپردازی این فیلم به طرز عجیبی مسخره است؛ در یک لوکیشن خیلی عادی، نورپردازی فیلم در طیفهای مختلفی تغییر میکند و از منطقش خارج میشود که واقعا اذیتکننده است. به شکلی که انگار یک سکانس ساده را در ده روز مختلف و در ساعات مختلف شبانه روز فیلمبرداری کردهاند که البته با توجه به جلوه نور داخل این فیلم شاید همین اتفاق هم افتاده باشد!
موزیک این فیلم به تنهایی بسیار زیباست. اما وقتی میگویم به تنهایی یعنی چه؟ یعنی اگر شما آلبوم موسیقی فیلم Extraction را دانلود کنید، بسیار برای شما لذتبخش خواهد بود! اما داخل این فیلم به قدری میکس صداها به شکل بدی صورت گرفته است، که نمیتوانید موسیقیهای فیلم را گوش دهید و تنها آوایی که به خوبی در طول فیلم حس میکنید، صدای شلیک اسلحه است.
شاید یکی از دلایلی که باعث میشود تا حدودی بتوانم به سازندگان و به طور کلی به فیلم Extraction احترام بگذارم، این است که سازندگان تصمیمی به ساخت دنباله ندارند؛ یا حداقل با توجه پایان بندی که از این فیلم دیدیم، به نظر نمیرسد که سازندگان برنامهای برای ساختن دنباله برای این فیلم باشند. این در حالی است که امروزه خیلی از فیلمهای اکشن مانند جان ویک یا اکولایزر یا حتی Hitman’s Bodyguard دنباله دارند که شاید راجع به جان ویک این تصمیم منجر به تولید آثاری خوشساخت بوده است اما مثلا اکولایزر دنبالهای دریافت کرد که لزومی به تولید آن نبود و تمام کردن پایان فیلم در قسمت اول تصمیم بهتری به نظر میرسد.
به طور کلی فیلم Extraction میتواند در دستهبندی فیلمهای سرگرم کنندهای قرار بگیرد که در نهایت سواد سینمایی بینندگانش را ارتقا نمیدهد و با داستان ضعیف و حوصلهسربر، کسانی که دنبال داستانی جذاب هستند را از خود ناراضی کند. اما اگر به دنبال تماشای فیلمی هستید که تنها با سکانسهای اکشن شما را برای دو ساعت سرگرم کند، این فیلم میتواند گزینه خوبی باشد و با توجه به این که این فیلم ترند این روزهای فیلمهای سینمایی در ایران و حتی در جهان است، دیدنش چندان خالی از لطف نیست.
The Review
فیلم Extraction
فیلم Extraction فاقد روایت درست داستان است و درون مایهی ضعیفی دارد، اما اگر بهدنبال فیلمی میگردید که 2 ساعت سرگرمتان کند و وقتتان بگذرد، این گزینه خوبی محسوب میشود.
فیلمی که همسورث توش بازی کنه که دیگه نقد نمی خواد، تهش معلومه فقط برای شو و بزن بزنه :/
و این همه فراهانی فراهانی کردن که فقط ۱۰ دقیقه؟ وقتی دیدم این فیلم جزو پرترفدارای گوگل ایران شده خندم گرفت و تاسفم خوردم.
تشکر بابت نقد در هرصورت.
البته اگر مطلع باشید مسئله فقط گوگل ایران نبوده! گلشیفته فراهانی بابت همون بقول شما ده دقیقه جزء ده ترند اول سایت IMDB بوده از روز انتشار فیلم تاهمین روزها – و خیلی از روزها رتبهی اول رو داشته- پس اگر میخواید تاسف بخورید، بهتره در ابعاد جهانی تاسف بخورید:)