پی اس ارنا
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
پی اس ارنا
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

نقد و بررسی انیمه سایبرپانک: دونده های لبه

دنیای سایبرپانک نایت سیتی به سبک هیرویوکی ایمایشی

مینا آیت اللهی توسط مینا آیت اللهی
۹ مهر ۱۴۰۱
در انیمه و انیمیشن, ترند, نقد انیمه و انیمیشن
1 0
1

خانه » نقد و بررسی انیمه سایبرپانک: دونده های لبه

هیرویوکی ایمایشی سه سال پس از انیمه سینمایی درخشان Promare، با انیمه جدیدی به نام سایبرپانک: دونده های لبه به روی صحنه بازگشته است و غوغا به پا می‌کند! هیرویوکی ایمایشی (Hiroyuki Imaishi) یکی از بزرگترین کارگردانان خلاق و صاحب‌سبک است که با انیمه‌های اکشن-رباتی همچون گورن لاگان (2007)، پرومر (2019) و کیل لا کیل (2013) شناخته می‌شود. او با وجود سابقه زیادی که در ژانرهای اکشن-رباتی و علمی-تخیلی دارد، برای اولین بار به سراغ ژانر سایبرپانک می‌رود و دست به ساخت اسپین‌آفی از بازی مشهور سایبرپانک 2077 می‌زند.

ژانر سایبرپانک و رباتی با وجود شباهت‌هایی که در استفاده از سخت‌افزارهای مکانیکی و تکنولوژی با یکدیگر دارند، تفاوت بنیادینی نیز دارند و آن هم این است که در ژانر سایبرپانک، انسان‌ها از این سخت‌افزارهای مکانیکی در بدن خودشان استفاده می‌کنند که آن‌ها را نیمه‌انسان- نیمه‌ربات می‌سازد؛ اما در ژانر رباتی، انسان‌ها از ماشین‌های جنگنده جدا هستند و هویت طبیعی خود را حفظ می‌کنند. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا انیمه Cyberpunk: Edgerunners را زیر ذره‌بین خود قرار دهیم و به نقد و بررسی ابعاد و جوانب مختلف این اثر بپردازیم، هم به عنوان یک اثر سایبرپانک، هم در مقایسه با بازی آن و هم در مقایسه با آثار پیشین هیرویوکی ایمایشی. پس اگر شما نیز این انیمه را تماشا کرده‌اید، با ما همراه شوید.

نقد و بررسی انیمه سایبرپانک: دونده‌های لبه
Cyberpunk: Edgerunners
تماشای این انیمه به دلیل داشتن صحنه‌های نامناسب، برای افراد زیر 18 سال به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود.

به دنبال آپدیت جدید بازی Cyberpunk 2077 به نام دونده های لبه، اسپین‌آفی از این بازی در قالب انیمه سایبرپانک: دونده های لبه توسط استودیوی Trigger و به تهیه‌کنندگی استودیو CD Projekt Red ساخته شده که در روز 13 سپتامبر 2022 مصادف با 22 شهریور 1401 توسط سرویس استریم نتفلیکس منتشر شده است. یکی از ویژگی‌های خوب انیمه آن است که برای فهم داستان آن، نیازی به شناخت بازی سایبرپانک ندارید، چرا که انیمه از داستان اورجینالی پیروی می‌کند و شخصیت‌های کاملا متفاوتی را به تصویر می‌کشد که در بازی آن، وجود ندارند. اما جهانی که داستان انیمه در آن اتفاق می‌افتد، به نام نایت سیتی (Night City)، با تمام قوانین حاکم بر آن و سازمان آراساکا به عنوان سازمانی شرور، از نکات مشترک انیمه و بازی سایبرپانک هستند که طبیعتا برای درک منطق جهان این انیمه و پذیرش اتفاقات عجیب‌وغریب آن، آشنایی با جهان بازی سایبرپانک 2077 کمک‌کننده است و باعث می‌شود لذت بیشتری از حال‌وهوای انیمه ببرید.

مروری بر لایه‌های سطحی و جهان کلی انیمه در مقایسه با بازی آن

نقد و بررسی انیمه سایبرپانک: دونده‌های لبه
Cyberpunk: Edgerunners

انیمه سایبرپانک: دونده های لبه، داستان خطی ساده‌ای را درباره پسربچه خیابانی به نام دیوید مارتینز (David Martinez) بیان می‌کند که با از دست دادن همه زندگی‌اش در یک تصادف گانگستری دیوانه‌وار، تصمیم می‌گیرد برای ادامه زندگی به یک دونده لبه تبدیل شود؛ یک قانون‌شکن مزدور که بدنش را ذره‌ذره به سلاحی کشنده و تکنولوژیک تبدیل می‌کند و سایبرپانک نامیده می‌شود. اما استفاده بسیار زیاد از بدن تکنولوژیک، تاثیرات جانبی منفی روی فرد می‌گذارد که در نهایت به دیوانگی آن فرد و نابودی او منجر خواهد شد. دیوید بی‌توجه به همه خطرات موجود، عاشق دختری به نام لوسی (Lucy) می‌شود و برای پرداخت بدهی‌هایش به گروه سایبرپانک و مزدور او به رهبری مین (Maine) می‌پیوندد. دیوید که برای زندگی خود هیچ هدفی ندارد، تلاش می‌کند جایگاه بالایی برای خود در نایت سیتی به دست آورد تا لوسی را به آرزویش که رفتن به ماه است، برساند.

  معرفی انیمه های فصل تابستان 2022

داستان با نمای استبلیشینگ شات از شهر نایت سیتی آغاز می‌شود. آن سپس با نبرد اکشن پرزدوخورد و خونینی شما را در 3 دقیقه ابتدایی انیمه غافلگیر می‌کند و با شما اتمام حجت می‌کند که با چه نوع انیمه‌ای سروکار دارید؛ یک اکشن دیوانه‌وار که مرگ انسان‌ها در آن مثل کشتن یک پشه و ترکیدن امعا و احشا و خونابه آن، به تماشاگر احساس قدرت و لذتی وصف‌نشدنی می‌دهد (چیزی که درواقع ترسناک است!). همچنین در این نماهای ابتدایی، انیمه نشان می‌دهد که چقدر در بازآفرینی صحنه‌های نبرد بازی سایبرپانک، عملکرد تحسین‌برانگیزی دارد: از شیوه نمایش سرعت حرکت برق‌آسای سایبرپانک‌ها گرفته تا به‌کارگیری سلاح کشنده جدید و مرگبار از تیغه‌هایی که در دست‌ها و پاهای سایبرپانک‌ها نهفته است تا اسلحه‌های عجیبی که می‌توانند همانند شات‌گان، مغز و بدن فرد مقابل را متلاشی کنند.

انیمه سایبرپانک: دونده های لبه
انیمه سایبرپانک: دونده های لبه

اصولا یکی از نکات موجود در مدیوم انیمه که آن را نسبت به مدیوم‌های لایواکشن، بازی و حتی سایر انیمیشن‌ها برتری می‌دهد، همین آزادی عمل ژاپنی‌ها در نمایش صریحانه خشونت است که امکان خلق آن حتی به لحاظ تکنیکی نیز در مدیوم لایواکشن بسیار کم و سخت است. به خصوص زمانی که به نبرد ماشین‌ها و تعقیب ‌و گریزهای اتومبیل‌رانی می‌رسیم. انیمه سایبرپانک: دونده های لبه در همان قسمت اول به ما می‌فهماند که به لطف شیوه کارگردانی و تبحر هیرویوکی ایمایشی در خلق صحنه‌های اکشن، سرعت و زاویه دوربین‌های تند و غیرمعمول، به شیوه تاثیرگذارتری هیجان نبرد را منتقل می‌کند و در مقایسه با بازی آن، بهتر می‌تواند احساسات شخصیت‌ها را در حین نبرد به نمایش بگذارد که جنبه دراماتیک آن را قوی می‌سازد.

همین امر، نبرد ماشین‌ها در انیمه را نیز چندین برابر درگیرکننده‌تر از بازی آن به تصویر می‌کشد؛ به طوری که شما بیشتر درگیر احساسات شخصیت‌ها می‌شوید تا شیوه نبرد. به همین دلیل، این انیمه به خوبی کاستی‌های بازی سایبرپانک را جبران می‌کند و به عنوان یک میان وعده مکمل، به خوبی توانسته است طرفداران بازی سایبرپانک را برای خرید آپدیت جدید بازی هیجان‌زده سازد.

در سکانس بعد با شخصیت اصلی، یعنی دیوید مارتینز، مواجه می‌شویم که گویا در حال بازی کردن نبرد پیشین در واقعیت مجازی یا همان VR است. سپس با کارت‌های حافظه‌ای که دیوید در ورودی‌های مغزش کار می‌گذارد، آشنا می‌شویم که یکی از آن‌ها صحنه نامتعارفی را به ما می‌نمایاند که بیشتر در ژانر هنتای موردتوجه است و حتی در بازی سایبرپانک نیز با چنین صراحتی به آن پرداخته نشده.

انیمه سایبرپانک: دونده های لبه
انیمه سایبرپانک: دونده های لبه

این‌جا است که متوجه حضور بیشتر هیرویوکی ایمایشی و ساختارشکنی‌های جنجالی‌اش می‌شویم و هرچه جلوتر می‌رویم، این سکانس‌های نامتعارف با نوعی طنز سخیف آمیخته می‌شوند که همان‌طور که در گوشه و کنار ما را احاطه کرده‌اند، همانند یک امر عادی و درنهایت مسخره و پوچ برای تماشاگر جا می‌افتند، تا جایی که شما نه تنها هیچ لذتی از تماشای آن نمی‌برید، بلکه برایتان کاملا مسخره و خنده‌دار جلوه می‌کند؛ شیوه‌ای کاملا تعمدی که به طور اغراق‌آمیزتری در انیمه‌های پیشین هیرویوکی ایمایشی همانند کیل لا کیل یا Dead Leaves (2004) و اوج آن را در S*x & Violence with Machspeed (2015) می‌بینیم.

در این سکانس همچنین، ما بیشتر با دیزاین آینده‌نگرانه انیمه در طراحی داخلی خانه دیوید و شباهت‌های رضایت‌بخش آن با دنیای بازی سایبرپانک روبه‌رو می‌شویم. زمانی که دیوید خانه را ترک می‌کند تا به مدرسه برود، نیز انیمه این فرصت را فراهم می‌آورد تا دیزاین آینده‌نگرانه نایت سیتی را هم با جزییات بیشتری مشاهده کنیم؛ از خطوط دیجیتالی عابر پیاده گرفته تا ماشین‌های پرنده، قطارهای برعکس و متفاوت‌تر از همه، کلاس درس دیوید که دانش‌آموزان روی تخت‌های اریب شکلی دراز کشیده و در فضای VR به تحصیل می‌پردازند. به طور کلی طراحی و دیزاین انیمه سایبرپانک: دونده های لبه، در مقایسه با انیمه‌های سایبرپانک دیگر همچون ارگو پروکسی، آکیرا و شبح در پوسته، عملکرد خوبی دارد، اما هنوز هم انیمه سایکو پس با طراحی‌های شاهکارش در اسلحه‌های هوشمند و سیستم کنترل قضایی و اجرایی بسیار پیچیده‌اش، در مقایسه با این انیمه دست بالاتر را دارد.

خطر اسپویل داستان انیمه

نفوذ به عمق روایی انیمه به عنوان یک اثر سایبرپانک

نقد و بررسی انیمه سایبرپانک: دونده‌های لبه
Cyberpunk: Edgerunners

همان‌طور که پیش‌تر گفتیم، داستان انیمه دونده های لبه، از ساختار خطی پیروی می‌کند و سرشار از کلیشه‌های روایی هالیوودی است. در قسمت اول ما شاهد قهرمان شکل‌نگرفته‌ای هستیم با یک زندگی معمولی، مادری مهربان، مدرسه‌ای با قلدرهای پول‌دار و سیستمی ناکارآمد و بی‌اهمیت به جان مردم. در این میان طبق معمول، قهرمان ما مادرش را از دست می‌دهد، با قلدرهای پول‌دار مدرسه دعوایش می‌شود و سیستم ناکارآمد نمی‌تواند مادرش را نجات دهد. همه زمینه‌های لازم فراهم می‌شود تا قهرمان ما تصمیم بگیرد در راه شر قدم بردارد و البته که همچنان قلب مهربانی دارد. باز هم طبق معمول، دختری بسیار زیبا سر راه قهرمان داستان قرار می‌گیرد، تا چاشنی رومنس موردنیاز داستان را فراهم کند.

  ویدیوی جدیدی از انیمه Cyberpunk: Edgerunners منتشر شد

سپس ادامه داستان با ورود شخصیت‌های عجیب‌وغریبی که ظاهر خفن و پرقدرتی دارند و دست به کارهای دیوانه‌واری می‌زنند، هیجان و تنش بیشتری می‌یابد؛ اما متاسفانه تعداد قسمت‌های کم و سرعت روایی داستان بیش از آن است که بتواند تمرکز زیادی بر پرداخت عمیق‌تر صحنه‌های دراماتیک یا شخصیت کاراکترها داشته باشد. به عنوان مثال، لحظه‌ای که دیوید روبه‌روی بیمارستان نشسته و دکتر به او می‌گوید که مادرش فوت کرده است، به نظر نمی‌رسد دیوید چندان شوکه شده باشد و خیلی راحت این واقعیت را می‌پذیرد. او حتی در ادامه اشکی نمی‌ریزد و بیشتر از این‌که ناراحت باشد، از میزان ظلم و تحقیری که به او روا رفته، خشمگین است. با این‌که در قسمت‌های مختلف انیمه، دیوید گاهی به یاد مادرش می‌افتد اما در مقایسه با اهمیتی که نقش مادر در زندگی یک فرد دارد، باز هم میزان تاکید انیمه روی درد از دست دادن آن کافی نیست.

نقد و بررسی انیمه سایبرپانک: دونده‌های لبه
Cyberpunk: Edgerunners

همچنین در اواسط داستان، در لحظه حساسی که مین (Maine) دیوانه می‌شود و دوریو (Dorio) را به اشتباه می‌کشد، باز هم عکس‌العمل مین و عملکرد داستان به گونه‌ای نیست که ما از این اشتباه و مرگ دوریو چندان ناراحت شویم؛ با این‌که لحظه‌ای شوکه می‌شویم، اما خیلی سریع آن را فراموش می‌کنیم. برای فهم عمق دراماتیک بسیار کم داستان این انیمه، کافی است تا سکانس مرگ دوریو و مین را با سکانس معروف انیمیشن آرکین مقایسه کنید که در آن با اشتباه ساده شخصیت پاودر، کل گروه فایو نابود می‌شود و عصبانیت و ناراحتی فایو از مرگ عزیزانش، تا پوست و استخوان تماشاگر نفوذ می‌کند. اما شما این حجم از تاثیرگذاری احساسات را به هیچ عنوان در لحظات حساس داستان انیمه سایبرپانک نمی‌بینید.

اصولا به نظر می‌رسد که انیمه تلاشی برای غمگین نشان دادن مرگ شخصیت‌ها نمی‌کند و مرگ شخصیت‌ها برایش ذره‌ای اهمیت ندارد. همان‌طور که اوج این بی‌احساسی را می‌توانید در نیمه دوم انیمه ببینید؛ زمانی که دیوید حالا بزرگ شده، رهبری گروهشان را به دست گرفته و عضو جدیدی نیز به گروه اضافه شده است. این عضو جدید که در ابتدا هیجان و تازگی خوشایندی به داستان وارد می‌کند، در اولین ماموریتشان به طرز مسخره و پوچی متلاشی می‌شود و می‌میرد! و بدتر از همه، عکس‌العمل سایر شخصیت‌ها نسبت به آن است، که بسیار عادی نشان داده می‌شود. سوالی که پیش می‌آید، این است که اصلا از همان اول هدف و لزوم ورود چنین شخصیتی به داستان چه بوده؟

انیمه سایبرپانک: دونده های لبه
انیمه سایبرپانک: دونده های لبه

در این انیمه کمبودهای روایی دیگری نیز وجود دارند که یکی از آن‌ها دلیل غیرمنطقی جدایی شخصیت لوسی (Lucy) از گروه است که در انیمه تلاش لوسی برای محافظت از دیوید در مقابل سازمان آراساکا بیان می‌شود؛ این در حالی است که لوسی می‌توانست در داخل گروه نیز به فعالیت‌های مخفی‌اش برای هک کردن اطلاعات و تعقیب افراد آراساکا ادامه دهد، همان‌طور که شخصیت کیوی (Kiwi) در عین عضویت در گروه به آن خیانت می‌کند. اما انیمه هیچ دلیل منطقی‌تری برای جدایی لوسی از گروه نمی‌آورد.

علاوه بر آن، پایان سرسری داستان نیز به طور کامل انتظارات را برآورده نمی‌کند. در سکانس‌های ابتدایی، این زمینه‌سازی به وجود می‌آید که دیوید قرار است لوسی را به آرزویش که رفتن به کره ماه است، برساند. این یعنی سفر به کره ماه باید به حدی سخت باشد که لوسی به تنهایی نتواند از پس آن برآید و تماشاگر آماده می‌شود تا نحوه برآورده شدن این آرزو را به دست دیوید ببیند. اما در انتها دیوید بدون آنکه در جهت برآورده شدن آرزوی لوسی قدم موثری بردارد، او را از نبرد با غول نهایی نجات می‌دهد و خودش همانند یک قهرمان می‌میرد. در سکانس بعد، یک‌باره لوسی را می‌بینیم که به راحتی به کره ماه رفته و آرزویش بدون کمک دیوید برآورده شده است. به این ترتیب باز هم این تناقض پیش می‌آید که لوسی از همان اول نیز می‌توانست به راحتی به کره ماه برود و هیچ یک از حوادث دیگر داستان رخ ندهد.

  تریلر انیمه Cyberpunk: Edgerunners منتشر شد

شخصیت‌پردازی انیمه سایبرپانک: دونده های لبه

انیمه سایبرپانک: دونده های لبه
انیمه سایبرپانک: دونده های لبه

این انیمه در شخصیت‌پردازی نیز به واسطه سرعت روایی سریع داستان از شخصیت‌هایی تخت و سطحی برخوردار است، تا جایی که نمی‌توان در توصیف هر یک از شخصیت‌ها بیش از دو خط توضیح بیشتری داد. شما می‌توانید به شخصیت گلوریا مارتینز، مادر دیوید نگاه کنید و متوجه هیچ تفاوتی با سایر مادرهایی که به طور تیپیکال در انیمه‌ها بازنمایی می‌شوند، نشوید. شخصیت دیوید نیز به عنوان قهرمان، شخصیتی معمولی است. او در حرفه‌اش قوی‌تر می‌شود، به معشوقه‌اش می‌رسد و خوشبختانه تا پایان داستان نمی‌تواند با کشتن انسان‌های بی‌گناه به راحتی کنار بیاید و به یاد مادرش می‌افتد.

اما شخصیت لوسی (Lucy)، با این‌که در ابتدا شخصیت مرموز و قدرتمندی از خود نشان می‌دهد، در نیمه دوم داستان نقش منفعل‌تری پیدا می‌کند؛ این درحالی است که قابلیت‌هایی برای این شخصیت وجود داشت که می‌توانست نقش پررنگ‌تری را به عنوان یک عضو فعال گروه و ایجاد یک رومنس قوی‌تر ایجاد کند. برای مثال، در طول انیمه به نظر می‌رسید که لوسی از شرایطی که در آن زندگی می‌کند، راضی نیست و همواره آرزو دارد از آن محیط فاصله بگیرد، اما انیمه تمرکزی بر احساسات پیچیده او ندارد، به درد دل او گوش نمی‌کند و زمانی هم که دیوید با او صحبت می‌کند، توضیحات لوسی فقط در ترس از دست دادن دیوید خلاصه می‌شود. این در حالی است که ترومای گذشته او می‌توانست مشکلات روانی عمیق‌تری را در او به وجود آورد، که قطعا شنیدن آن می‌توانست جالب‌تر و دردناک‌تر باشد.

نقد و بررسی انیمه سایبرپانک: دونده‌های لبه
Cyberpunk: Edgerunners

از میان شخصیت‌های فرعی این انیمه همچون مین، داریو و کیوی و حتی شخصیت‌های منفی داستان که همه آن‌ها به نوعی کلیشه‌ای هستند، شاید بتوان گفت که شخصیت ربکا یکی از دوست‌داشتنی‌ترین آن‌ها است. او هم به دلیل سایز کوچک همراه با رفتار دیوانه‌وارش و هم به دلیل شوخ‌طبعی و مرام مشتی‌اش، نسبت به سایر شخصیت‌ها خاص است.

در نهایت باید این نکته را اضافه کنیم که وجود کمبودهای روایی در داستان، اتفاق تازه‌ای در انیمه‌های هیرویوکی ایمایشی نیست؛ چرا که او بیش از آنکه به ساختار روایی داستان اهمیت دهد، به حس‌وحال آن ژانر، سکانس‌های اکشن و سبک بصری آثارش اهمیت می‌دهد. داستان‌های او، حداقل از ساختاری استاندارد پیروی می‌کنند، اما گاهی از هیچ پیام آموزنده خاصی هم بهره‌مند نیستند و چه بسا همانند انیمه Dead Leaves، تاکید فراوانی بر مفهوم پوچی و بی‌معنایی مطلق دارند. به همین دلیل نمی‌توان از داستان‌های او انتظار زیادی داشت و ذهن را درگیرش کرد. بنابراین، شاید بتوان داستان این انیمه را تنها به دلیل زیرسوال بردن کارایی بدن‌های تکنولوژیک با درنظر گرفتن تاثیرات جانبی منفی آن و در نتیجه نکوهش آن دنیای آرمانی، تحسین کرد، زیرا چنین پیام و مفهومی را نمی‌توان در انیمه‌های دیگر ایمایشی پیدا کرد.

موسیقی و سبک بصری انیمه سایبرپانک: دونده های لبه

نقد و بررسی انیمه سایبرپانک: دونده‌های لبه
Cyberpunk: Edgerunners

به این ترتیب تمام زیبایی انیمه سایبرپانک: دونده های لبه را باید در حس‌وحال و فضای سایبرپانکی که به تصویر می‌کشد، جست‌وجو کرد؛ امری که به واسطه گرافیک و پویانمایی خاص هیرویوکی ایمایشی و موسیقی متن فوق‌العاده‌ای ممکن شده، که توسط آکیرا یامائوکا (Akira Yamaoka) تنظیم شده است. گرافیک و پویانمایی انیمه سایبرپانک: دونده های لبه در مقایسه با آثار دیگر ایمایشی، از میزان آزادی عمل او در اغراق فرم‌ها، خلق ترکیب‌بندی‌های عجیب و زاویه دوربین‌های غیرمعمول کاسته و کمی سبک کارتونی او را به سبک رئالیسم نزدیک ساخته است. این امر شاید از میزان خلاقیت و ساختارشکنی‌هایی که به امضای بصری او تبدیل شده‌اند، کم کند اما از طرفی باعث شده است تا بیشتر با سلیقه مخاطبان عام هماهنگ شود و بتواند تماشاگران بیشتری را برای نتفلیکس جذب کند. جا دارد به خاطر دیزاین و فضای بصری این انیمه از کارگردان هنری آن به نام ماسانوبو نومورا (Masanobu Nomura) و طراح رنگ آن، یوکیکو کاکیتا (Yukiko Kakita) تقدیر کنیم که بخش اعظمی از زیبایی بصری این انیمه به واسطه هنرمندی این دو بوده است.

  تریلر انیمه Cyberpunk: Edgerunners منتشر شد

اما موسیقی‌متن انیمه سایبرپانک: دونده‌های لبه، از عناصر حیاتی دیگری است که حس‌وحال سایبرپانکی این انیمه را با هنرمندی تمام و به زیبایی منتقل می‌کند. آکیرا یامائوکا برای این انیمه از ترکیبی از موسیقی الکترونیک و راک بهره می‌گیرد و از نکات جالب این انیمه، آن است که موسیقی به طور دائم در صحنه‌ها حضور دارد؛ به گونه‌ای که در لحظاتی که نیاز چندانی به موسیقی متن نیست، همچنان موسیقی و استثنائا موسیقی باکلام برای پایه‌گذاری موود یا حس‌وحال سایبرپانکی و پر کردن فضا در زیر متن دیالوگ‌ها جریان دارد. به جرات می‌توان گفت بیش از 90 درصد از زمان فیلم، دارای موسیقی متن، چه دایجتیک و چه غیردایجتیک (دایجتیک صداهایی هستند که توسط شخصیت‌های داستان در فیلم شنیده می‌شوند، مثل موسیقی یک مهمانی و غیردایجتیک صداهایی هستند که فقط توسط تماشاگر شنیده می‌شوند، مثل موسیقی تیتراژ) است.

از باشکوه‌ترین نقاط تلاقی موسیقی و انیمیشن، تیتراژ آغازین و پایانی این انیمه هستند، This Fire با اجرای گروه راک اسکاتلندی Franz Ferdinand و Let You Down با اجرای خواننده و ترانه‌سرای لهستانی به نام Dawid Podsiadło. در این دو تیتراژ، موسیقی به همراه سبک‌بصری چشم‌نواز با رنگ و نورهای درخشان و پویانمایی نرم در اندینگ آن، عملکرد فوق‌العاده قوی و ماهرانه‌ای را از خود نشان می‌دهد.

جمع‌بندی

انیمه سایبرپانک: دونده های لبه
انیمه سایبرپانک: دونده های لبه

انیمه سایبرپانک: دونده های لبه، از نظر داستانی و شخصیت‌پردازی با کمبودهای زیادی روبه‌رو است، هم به دلیل سرعت روایی سریع داستان و تعداد قسمت‌های کم انیمه و هم به دلیل سبک شخصی هیرویوکی ایمایشیِ کارگردان که در همه آثارش اهمیت کمتری به عمق دراماتیک اتفاقات و شخصیت‌پردازی‌های لایه لایه می‌دهد؛ چیزی که به نسبت شخصیت‌پردازی‌های عمیقی که در خود بازی سایبرپانک وجود دارد، کمی ناامیدکننده است.

از طرف دیگر، پرداخت باشکوه به صحنه‌های اکشن و ریتم تند و سرسام‌آور زدوخوردها و انفجارها، در کنار موسیقی‌متن فوق‌العاده آکیرا یامائوکا، به حدی تماشاگر را مسحور ساخته است که مشکلات روایی داستان را کم اهمیت می‌نمایاند. این امر در کنار توانایی این انیمه در القای حس‌وحال خفن گانگستری و سایبرپانکی از دیزاین فضا گرفته تا رنگ‌های درخشان و پرکنتراست، توانسته است آن را به اسپین‌آفی تماشایی برای علاقه‌مندان بازی سایبرپانک 2077 تبدیل سازد.

اما انیمه به طرز نگران‌کننده‌ای مرگ شخصیت‌ها را بی‌اهمیت نشان می‌دهد و از خشونت عریانی که با صحنه‌های بالغانه زیباسازی شده است، در جهت جذب مخاطب بیشتر و اهداف سیستم سرمایه‌داری نتفلیکس بهره می‌گیرد که می‌تواند برای برخی مخاطبان دغدغه‌مند، هولناک و منزجرکننده به نظر برسد. با وجود همه این‌ها، می‌توان گفت که این انیمه در مقایسه با آثار پیشین هیرویوکی ایمایشی از خلاقیت و ساختارشکنی کمتری در فرم بصری برخوردار است. آن در مقایسه با دیگر آثار سایبرپانک نظیر شبح در پوسته، آکیرا و سایکو پس به لحاظ بصری برتری دارد، اما به لحاظ روایی نمی‌تواند با آن‌ها رقابت کند.

انیمه سایبرپانک: دونده های لبه
انیمه سایبرپانک: دونده های لبه

آیا شما نیز انیمه سایبرپانک: دونده های لبه را تماشا کرده‌اید؟ درباره آن چه فکر می‌کنید؟ نظرات و پیشنهادات خود را با ما درمیان بگذارید.

The Review

نقد و بررسی انیمه سایبرپانک: دونده‌های لبه

7 Score

انیمه سایبرپانک: دونده‌های لبه آخرین انیمه هیرویوکی ایمایشی تاکنون است که باری دیگر با صحنه‌های اکشن نفس‌گیر و سبک بصری منحصربه‌فردش، هنر خود را به رخ دنیا کشیده است. اما این انیمه به لحاظ روایی و شخصیت‌پردازی از نقاط ضعف متعددی برخوردار است که باعث شده به نسبت سایر انیمه‌های سایبرپانک، نتواند حرف زیادی برای گفتن داشته باشد. اما به طور کلی این انیمه به اسپین‌آف موفقی برای بازی سایبرپانک 2077 تبدیل شده که طرفداران بازی آن را با اکشن قوی و موسیقی درخشانش سر شوق آورده است.

  معرفی انیمه های فصل تابستان 2022

Review Breakdown

  • خوب
برچسب ها: Cyberpunk: Edgerunners
ShareTweetShare
نوشته قبلی

نقد سریال ارباب حلقه ها | قسمت دوم

نوشته‌ی بعدی

ماندگار ترین دیالوگ های دنیای بازی

مینا آیت اللهی

مینا آیت اللهی

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد انیمیشن از دانشگاه هنر تهران

مرتبط نوشته ها

بهترین بازی ها برای لپ تاپ های ضعیف | 36 بازی برتر برای لپ تاپ ها
معرفی بازی

بهترین بازی ها برای لپ تاپ های ضعیف | 36 بازی برتر برای لپ تاپ ها

۲۴ آبان ۱۴۰۴
نخستین جشنواره انیمیشن کوتاه دانشجویی «پویان»؛ بستری برای درخشش نسل جدید انیمیشن ایران
اخبار انیمه و انیمیشن

نخستین جشنواره انیمیشن کوتاه دانشجویی «پویان»؛ بستری برای درخشش نسل جدید انیمیشن ایران

۱۸ مهر ۱۴۰۴
بهترین بازی های آیفون
مقاله بازی

بهترین بازی های آیفون | معرفی 100 بازی برتر iOS

۸ مهر ۱۴۰۴
بهترین انیمیشن های تاریخ سینما | 95 انیمیشن برتر جهان
انیمه و انیمیشن

بهترین انیمیشن های تاریخ سینما | 95 انیمیشن برتر جهان

۲۲ شهریور ۱۴۰۴
تولید انیمیشن سینمایی «بچه‌های جنگ» آغاز می‌شود
اخبار انیمه و انیمیشن

تولید انیمیشن سینمایی «بچه‌های جنگ» آغاز می‌شود

۱۶ مرداد ۱۴۰۴
نقد بازی The Elder Scrolls: Oblivion
بازی

نقد بازی The Elder Scrolls: Oblivion

دیدگاه‌ها 1

  1. Sina_gh می‌گوید:
    قبل 3 سال

    نقد بسیار خوب و عالی بود
    خصوصا سر شخصیت پردازی کرکترها

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

درباره ما

پی‌اس‌ارنا یکی از رسانه‌های محبوب و تاثیرگذار فارسی زبان سرگرمی‌های قصه‌محور است که در حوزه‌های بازی‌های ویدیویی، انیمه و انیمیشن، سینما، تلویزیون و ادبیات به صورت جدی فعالیت می‌کند.
رسانه پی‌اس‌ارنا به عنوان تنها رسانه کاملا مستقل حوزه سرگرمی کشور، کار خود را از سال 1396 شروع کرد و در تلاش است تا به جمع تاثیرگذارترین رسانه‌های فارسی زبان دنیا بپیوندد.

  • درباره ما
  • تبلیغات
  • تماس با ما

کلیه حقوق برای پی‌اس ارنا محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب

کلیه حقوق برای پی‌اس ارنا محفوظ است.

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

فرم های زیر را برای ثبت نام پر کنید

تمام فیلدها مورد نیاز است. ورود به سیستم

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم