مبارزه
هر دو بازی Bloodborne و Sekiro Shadows Die Twice حول محور مبارزات Souls گونه میچرخند، منتها Sekiro فاصله بیشتری از مبارزات Souls مانند گرفته تا Bloodborne. مبارزات هر دو بازی ریتم بسیار سریعی دارند، اما انتخابهای دفاعی بیشتری نسبت به Bloodborne در اختیارتان قرار میدهد.
در Sekiro، گل سرسبد حرکتهای شما deflection technique است، که شما را قادر به دفع حملات دشمن و وارد کردن آسیب جدی بر Posture آنها میکند.
مکانیک Posture بازی Sekiro همه جوانب بازی را تحت تاثیر خود قرار میدهد، و هرچند که شما میتوانید از حملات دشمن جاخالی دهید، Parry و سپس حمله کردن خیلی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. در عین حال، در Sekiro شما فقط یک اسلحه در اختیار دارید، اما در طرفی دیگر تعداد زیادی ابزار Shinobi Prosthetics قرار دارد که استفادههای مختلفی دارند، مانند پرتاب کردن یک Shuriken یا به آتش کشیدن دشمن.
بازی Bloodborne در طرفی دیگر، به مکانیکهای مبارزه Souls گونه وفادار بوده است، اما تقریبا فقط بر روی حمله کردن تمرکز کرده است. بدون موجود بودن گزینه دفاع کردن، انتخابهای شما به جاخالی دادن از حملههای دشمن و حمله کردن به آنها ختم میشود، اما برگ برنده بازی Bloodborne مکانیک Rally system آن است.
هر زمان که شما توسط دشمن صدمه ببینید، در نوار سلامتی شما میزان آسیبی که دیدهاید توسط یک رنگ خاکستری نمایش داده میشود، و شما میتوانید همان مقدار از سلامتی خود را با بلافاصله حمله کردن به دشمن پس بگیرید. به طور سادهتر، شما میتوانید میزان آسیبی که دریافت میکنید را تا میزان زیادی کنترل کنید، اما با این کار خود را در ریسک آسیب دیدن بیشتر قرار دهید.
این سیستم یک مکانیک فوق العاده است که مبارزات Bloodborne را حتی سریعتر و حساستر میکند. حال شما این را با سلاحها و تفنگهای مختلف، سیستم چندنفره و المانهای RPG دیگر تلفیق کنید تا یکی از بهترین Action-RPGهای خلق شده تاکنون را تجربه کنید.
برنده: Bloodborne
مبارزه با Bossها
بازیهای استودیوی FromSoftware به باس فایتهای حماسی، سخت و چالش برانگیز خود معروف هستند. هر دو بازیهای Sekiro و Bloodborne چند عدد از بهترین مبارزه با غولهای دنیای بازیهای ویدئویی را خلق کردند، مانند Genichiro Ashina و Great Shinobi Owl از سکیرو و Vicar Amelia و Gehrman از دنیای سیاه و تاریک Bloodborne.
هر دو بازی باس فایتهای فوق العادهای در دست دارند که آدرنالین خون شما را به سقف میچسباند که با داستان و lore بازی کاملا همخوانی دارند. هرچند نیاز به Parry کردن در Sekiro باس فایتهای این بازی را به یک مبارزه تن به تن تبدیل میکند، به طوری که انگار خودِ شما کاتانا به دست به دل دشمن میزنید.
در طرف دیگر بلادبورن هیولاهای لاورکرفتگونه را در اختیار دارد که به کمک موسیقی شاهکارش یک حس حماسی به شما منتقل میکند، اما Sekiro شما را درگیر دوئلهای تک به تک میکند، مبارزههای حماسی بین یک شینوبی و یک سامورایی، انگار که همه صحنههایش را از یک فیلم سامورایی شاهکار برداشتهاند که زمان بندی دفاع کردن و deflections ها اهیمت بیشتری پیدا میکنند.
جنبهی مهم دیگر باس فایتهای سکیرو این است که بسیاری از آنها مستقیما با داستان در ارتباط هستند که نوع روایتش مستقیم است تا مدل رمزآلود و Loreگونه Bloodborne. حتی در مورد نوع روایت Bloodborne و بازیهای Souls هم بحث است که اصلا روایت دارند یا خیر.
همچنین Bossهای بیشتری نیز در بازی وجود دارند، نه لزوما Boss Battlesهای اصلی بازی، ولی Sekiro در قرار دادن درست مینی باسهای بازی به طوری که کاملا با محیط و داستان تطابق داشته باشد کار عالیی انجام داده است، به طوری که این مینی باسها جزوی از خوده محیط بازی هستند.
برنده: Sekiro
مطلب مرتبط: راهنمای بازی Sekiro | بهترین قابلیتهای بازی کدام هستند و کدام یک را زودتر باز کنیم
مراحل و شخصیسازی
نخست، Sekiro کمی از شخصیسازیهای موجود در بازیهای سولز مانند فاصله گرفته است. شما با کاراکتری با نام Sekiro بازی را شروع میکنید، و همانطور که قبلا گفتیم فقط یک اسلحه در اختیار دارید. این به این معنی نیست که کارهای زیادی نمیشود انجام داد، در طول بازی کشتن دشمنها به شما XP میدهد که به شما امکان میدهد Skill Points بدست آورید.
سپس میشود از Skill Points برای باز کردن مهارتها استفاده کرد که به شما کومبوهای جدید میدهد، ظرفیت آیتم شما را افزایش میدهد، counters جدید به شما میدهد و چیزهای بیشتر. مهارتهای متنوع و زیادی در بازی وجود دارد و بعلاوه شکست باسها، آیتمهایی با نام Prayer Bead به شما میدهد که از آن میتوانید برای افزایش health و attack power استفاده کنید.
از طرف دیگر Bloodborne خیلی شبیه Dark Souls عمل میکند، Blood Echoes به جای Souls به عنوان واحد پول در بازی استفاده میشود. از Blood Echoes میشود برای level up و خرید آیتمها استفاده کرد و سیستم ریسک و پاداش که با مردن تمام Blood Echoes خود را از دست میدهید در این بازی همانند Dark Souls موجب سختتر شدن بازی میشود.
Bloodborne به شما اجازه میدهد که در ابتدای بازی یک ریشه یا اصلیت برای کاراکتر Hunter خود انتخاب کنید که کمک میکند نحوهی بازیکردن خود را بهتر مشخص کنید که بعدا با پیوستن به یک Covenant میتوانید دوباره آن را تغییر دهید.
طراحی مراحل و شخصیسازی در Sekiro از همه لحاظ خوب است، اما جلوی پیشرفت کاراکتر شما را تا زمانی که بعضی از باسها را شکست ندادهاید میگیرد. در مقایسه سیستم پیشرفت در Bloodborne با نحوهی بازی کردن شما بیشتر سازگار است.
برنده: Bloodborne
مطلب مرتبط: بازی Sekiro: Shadows Die Twice روی کدام پلتفرم بهتر عمل کرده است؟
داستان
FromSoftware به داستانسرایی خاص خودش معروف است. ساخت جهانهای تراژدیک مملو از رازها و داستانهای جذاب که باید در طول بازی آنها را آشکار کنید. Sekiro هم تا حدی از این قاعده پیروی میکند، با این تفاوت که این بازی نوع روایت مستقیم را در پیش گرفته است.
صامت نبودن کاراکتر بازی یعنی Wolf به انسجام داستان بازی کمک میکند، و بازی حداکثر استفاده را از این موضوع میبرد. همانطور که قبلا به آن اشاره کردیم، Sekiro با مهارت خاصی باسهای بازی را به داستان بازی پیوند میزند، که باعث میشود باسفایتها بیش از پیش از نظر احساسی اثرگذار باشد.
در قلب داستان Sekiro رابطهی بین Wolf و سَروَرش Kuro و انتخابهای زجرآوری که زیردستش به آنها فرمان میدهد وجود دارد.
در مقایسه، Bloodborne احتمالا رازآلودترین ساختهی FromSoftware است که در طول بازی مدام این سوال را در ذهن بازیکن به وجود میآورد که چه اتفاقی دارد میافتد یا اینکه حقیقت چیست. گرچه داستان هنوز هم جذاب است، برای پیبردن به داستان بازی تا آنجا که ممکن است باید عمیقا متن آیتمها را بخوانید، chalice dungeons را بروید و غیره. هر دو بازی Sekiro و Bloodborne دارای المانهای داستانی در جایجای بازی هستند، اما از نقطه نظر داستانی که ارتباط با آن راحتتر است، مجبوریم جایزه را به Sekiro بدهیم.
برنده: Sekiro
مطلب مرتبط: راهنمای بازی Sekiro | در Sekiro Shadows Die Twice با چند Boss روبرو میشویم؟
صحنه و روایت
اگرچه بازیهای زیادی وجود دارد که داستان آنها در ژاپن دوران فئودالیسم یا نظام ارباب–رعیتی اتفاق میافتد اما Sekiro چیز تازه و جدیدی را از خود به نمایش میگذارد. بازی به طور نگرانکنندهای تاریک و خونآلود است و حتی با اینکه کل بازی و مکانهای وقوع رخدادهای بازی خیالی هستند، با این حال Sekiro هیچ چیز را از دوران نامساعد آن زمان پنهان نمیکند.
FromSoftware به طریقی موفق شده است که Sekiro واقعی به نظر برسد و در همان حال از عناصر و موجودات عرفانی و اهریمنی هم در بازی استفاده کرده است. این بازی چیزی در مایههای کارهای آکیرا کوروساوا (کارگردان راشومون و هفت سامورایی) است که با کارهای کوئنتین تارانتینو قاطی شده باشد (کارگردان پالپ فیکشن) و نتیجه برای دنیای وحشی و خونآلود Sekiro صیقل داده شده است.
با آنچه گفته شد، Bloodborne اگر بیشتر نباشد به همان اندازه در صحنهسازی و روایت با شکوه است. بازیهای کمی هستند که در سبک داستانی Lovecraftian horror درخشیدهاند و بیشک Bloodborne در بالای همهی آنها جای میگیرد. شهر مخروبه و قدیمی Yarnham به همان اندازه که ترسناک است برای دیدن شگفتانگیز است و Bloodborne مدام در طول بازی با معرفی مکانهای جدید و زیبا حال و هوای بازی را تازه میکند، از Hunter’s Dream گرفته تا Nightmare Frontier.
اگرچه Sekiro خونآلود و وحشیانه است، در مقابل در بعضی لحظهها Bloodborne بسیار مخوف و هولناک است، با خونهایی که از دشمنان با سبک خاصی به اطراف میپاشد. گشتن در دنیای هر دو بازی لذتبخش است اما Yarnham و Bloodborne هنوز بهترین طراحی و روایت داستان محیطی را در بین بازیهای FromSoftware دارد.
برنده: Bloodborne
در کلام آخر، بعد یک مبارزهی سخت بین دو بازی، Bloodborne به سختی میتواند برندهی این رقابت باشد. درواقع Bloodborne و Sekiro با وجود برخی شباهتهایی که دارند دو بازی کاملا متفاوت هستند و هر کدام در سبک خود بسیار عالی عمل میکنند. با وجود اینکه Sekiro وارث شایستهی میراث FromSoftware است اما به نظر میرسد Bloodborne هنوز شاهکار این استودیو است. از همهی اینها گذشته، مقایسهی بین این دو عنوان به ما نشان میدهد که توسعهدهندگان FromSoftware چقدر باهوش هستند و چطور آنها به غافلگیری بازیکنان با ساخت جهانهای جدید و هیجانانگیز ادامه میدهند.
مشتاقانه منتظریم بازی بعدی FromSoftware هستیم و امیدواریم که کاملا متفاوت با Bloodborne و Sekiro باشد.
مگه فوتباله برنده شد بلدبورن 😐
همیشه خدا میاید یه سایت میزنید یه بازی رو با بلاد بورن مقایسه میکنید نویسنده هم بلاد بورنو پلات کرده اما راجب سکیرو فقط تو گوگل چند تا سایت خونده
مبارزات سکیرو بهترین نقطه قوتشه اجرای حرکات مختلف پریدن و لگد زدن رو دشمن دفاع مکیری حمله دفاع جاخالی پرش…
هر کدوم تو زمان معینی باید استفاده بشه یه لحظه از دستت در بره مجازات میشی
در مورد باس ها موافقم موسیقی بلاد هنگام باس فایتر بهتر بود اما راجب سختی بلاد تهش دو ساعت وقت میزاشتی باس آخرو میزدی تو سکیرو شیش ساعت رو باس آخر باید وقت میزاشتی و اینکه اگه بخوای تو سکیرو لول آپ کنی حتما باید باس یا مینی باس بزنی یا یه پارگی بکشی اما تو بلاد همون دشمنانی عادی بازی رو کشتن کفایت میکنه
در مورد مراحل و شخصی سازی نمیتونید بلاد بورنو فقط بخاطر شخصی سازی کاراکتر برنده اعلام کنید این که شخصیت معین داشته باشی مزیتش اینه که همگی تو دیالوگها شخصیت اصلی بازی رو با اسم صدا میکنن و داستان بیشتر قابل درکه
نمیدونم چرا به دیالوگ ها اشاره نکردید دیالوگ های شاهکار سکیرو چیزیه که باعث میشه کات سینا رو حتی بعد چهار بار تموم کردن بازی رد نکنی و تو انتخاب دیالوگها دقت زیادی به خرج دادند (مثلاً وقتی سکیرو استاد خودشو کشت گفت مرگ یک سایه، خوب بهم آموختی)
اینجا که گفتی
مجبوریم جایزه را به Sekiro بدهیم.
همینجا مدرک آوردم که فن بوی هستی 😂
اما داستان سکیرو هرچند مستقیمه اما داستان آن پی سی ها مثل روش قدیمی سولز روایت میشه مثلاً میگه برو فلان آیتم رو برام بیار و اگه کاملا مستقیم میبود اولین جایی که بازی شروع میشد باید دره سایکون ولی میبود و با اورانگوتان شروع میشد
راجب طراحی محیطی این یه چیز کاملا سلیقه ایی نمیشه گفت کدوم برندست برید بزنید قصر سرچشمه سکیرو تا زیبایی خاص رو ببینید
و چرا راجب دنیا سازی حرفی نزنید ؟
چون میترسیدید بلاد بورن ببازه یا واقعا تابه حال تو دنیای شگفت انگیز سکیرو غرق نشدید یک بازی ۲۵ گیگی و اینهمه شگفتی غیر ممکنه