بازیهای نقش آفرینی قدمتی بسیار بیشتر از سرگرمیهای دیجیتالی دارند. در سالهای دور، افراد با استفاده با از یک خودکار و یک دفتر، سناریوهایی خلاقانه و متنوع نوشته و همراه با دوستان خود به تجربهی آنها میپرداختند. شاخصهی این بازیها آزادی عمل بالای مخاطب در پیشبرد داستانشان بود. فرض کنید سناریویی برای حل معمای قتل مردی ناشناخته نوشته میشد. هر کدام از بازیکنان برای حل این معما، با توجه به ویژگیهای از پیش تعیینشدهی شخصیتشان، از راههای مختلفی استفاده میکنند. شخصیتی با ویژگیهای فیزیکی قابل توجه میتواند بدون توجه به بوی این جسد، به او نزدیک شده و او را بررسی کند، اما شخصیتی که فاقد تواناییهای فیزیکی بوده و در عوض ذهنی تعلیمدیده دارد، نیاز به آمادهسازی برای نزدیک شدن به این جسد دارد. او میتواند با بررسی کوچکترین جزییات محیطی بسیار راحتتر پاسخ معمای این قتل را بیابد. این آزادی عمل و تفاوت در تجربهی مخاطبان از بازی، بزرگترین هدف اعضای استودیوی Za/um در ساخت بازی Disco Elysium بوده است.

با توجه به اطلاعاتی که از این بازی منتشر شده، به نظر میرسد یک بار تمام کردن آن به طور متوسط ۶۰ ساعت و تجربهی تمامی محتوای آن حدود ۹۰ ساعت به طول خواهد انجامید. Disco Elysium نخستین تجربهی تیمی مستقل و کوچک در ساخت یک بازی و بسیار تحسین برانگیز است. این اثر از عظمت بسیار بالایی برخوردار است و از همه بهتر آن که سازندگان آن برای رسیدن به این حجم از کمیت، کیفیت را فدا نکردهاند.
بازی Disco Elysium اثری در ژانر نقشآفرینی با زاویهی دوربین ایزومتریک است. منبع الهام سازندگان این بازی در خلق آن بازیهای نقشآفرینی قلم و کاغذی بودهاند، با این حال به جای ساختاری فانتزی، مخاطبان در آن نقش کارآگاهی دائمالخمر را در منطقهای خاکستری و غمگین در شهر Revachol، در دههی ۵۰ میلادی، ایفا میکنند. آغاز بازی مشابه با بسیاری از فیلمهای نوآر بوده و با بیدار شدن مردی مست رقم میخورد. قهرمان بازی کارآگاهی با حافظهی از دست رفته است که به نظر میرسد بر اثر مصرف بیش از حد الکل، تجربهی نزدیک به مرگ داشته است. در این زمان مجموعهای از صداهای مختلف سعی میکنند تا او را متقاعد به تسلیم شدن کنند و مدتی طول خواهد کشید تا مخاطبان متوجه شوند که منبع تمامی این صداهای مختلف مغز اوست. اینها ابعاد شخصیتی مختلف این کارآگاه هستند که سعی بر کنترل مسیر حرکتی او دارند.
این مسئله میتواند در ابتدا کمی بیش از حد پیچیده به نظر برسد، اما این المان بازی Disco Elysium بسیار خلاقانه است. مخاطبان اساسا کنترل تمامی قسمتهای شخصیتی و ذهنی شخصیت اصلی بازی را بر عهده دارند. برای انجام هر عملی در بازی نیاز به میزان مشخصی از ویژگیهای به خصوص دارید که توسط سیستمی شانسی ایجاد میشوند. برای درک بهتر این مسئله، بهتر است سیستم به کار رفته در این اثر را با دیگر عناوین ژانر نقشآفرینی مقایسه کنیم. اگر بازیهایی چون Skyrim یا Divinity Original Sin را تجربه کرده باشید، میدانید که آن بازیها برای انجام کارهایی مشخص یا ادای دیالوگهایی به خصوص میزان مشخصی از تواناییهایی چون ذکاوت (Perception) و قدرت (Strength) را طلب میکنند. این در حالی است که Disco Elysium پا را چندین قدم فراتر گذاشته و تاثیر ویژگیهایی چون خوشپوشی را همردهی مواردی چون استقامت (Endurance)، منطق (Logic) و همذات پنداری (Empathy) قرار و سیستمی بسیار پیچیده، عمیق و چند لایه را ارائه میدهد. در این بازی مجموعا ۲۴ توانایی مختلف وجود دارند که در چهار دستهی مختلفی که شرایط بدنی و ذهنی شخصیت اصلی بازی را توصیف میکنند، قرار میگیرند. یکی از نمونههای اولیهی استفاده از این سیستم در بازی هنگامی که شخصیت بازی به چهرهی خود در آینه نگاه میکند، برمیگردد. مخاطبان در صورت برخورداری از ویژگیهای مناسب، میتوانند که کارآگاه خود را متقاعد به قبول این چهرهی زشت و درب و داغان کنند و در غیر این صورت، او سرخورده و غمگین خواهد شد.

هنوز نام شخصیت اصلی بازی مشخص نشده است، اما در طول بازی همکاری نه چندان پرشور و علاقهمند به نام ستوان کیم کیتسوراگی (Lieutenant Kim Kitsuragi) او را همراهی خواهد کرد. در بازی شخصیتهای متنوع فراوانی وجود دارند که مخاطب میتواند با هر کدام دیالوگهای گسترده و عمیقی داشته باشد. این دیالوگها معمولا کمکی به حل کردن پروندهی اصلی نخواهند کرد و عمدتا ناشی از دخالت ذهن پرکار و مخدوش کارآگاه هستند. مخاطبان در آغاز یکی از پروندههای اولیهی بازی، باید جسدی را که از شاخهی درختی آویخته شده پایین آورند. در صورت برخورداری کارآگاه از ویژگیهای فیزیکی مناسب، او میتواند بدون مانع این کار را انجام دهد. اما در غیر این صورت، حال او بد شده و باید از راهی دیگر برای این کار استفاده کند. بازی Disco Elysium بسیار گسترده و پر محتواست و تجربه و کشف جزییات بالای آن، تجربهای متفاوت و جالب خواهد بود.
البته این گستردگی و تنوع با وجود تمامی خوبیهایی که دارد، میتواند به نقطهی ضعف بازی نیز تبدیل شده و مخاطب را به کلی از هدف اصلی بازی که حل کردن پروندههای قتل است دور کند. برای انجام هر عملی در بازی Disco Elysium، راههای مختلفی وجود دارد که هر کدام تاثیری عمیق بر سایر بخشهای بازی خواهند داشت. مشکل آنجاست که مخاطب تصمیم به پرداختن به مسایل مختلفی میگیرد. در این زمان او تعداد زیادی عمل در حال انجام داشته و پیشروی برای او سرگیجهآور خواهد بود. صحبت کردن با شخصیتهای مختلف در این بازی به جای حل مشکلات، بر تعداد آنها افزوده و مسائل بیشتری را به ذهن شلوغ کارآگاه اضافه میکند. این مسئله میتواند منجر به سرخوردگی مخاطب و زده شدن او از بازی شود. ساکنین شهر Revachol افرادی سرد و نامهربان بوده و عمدتا برخوردی توهینآمیز و خصمانه با کارآگاه خواهند داشت. در طول نسخهی آزمایشی منتشر شده، آنها این کارآگاه دائمالخمر ا خوکی کثیف، احمقی بیشعور و چیزهایی بسیار بدتر خطاب کردهاند. این مسئله منجر به خلق اتمسفری خشن و تاریک شده که به مخاطبان حس حضور در دنیایی خطرناک و ناامن را القا میکند.

بعید است لیستی از بهترین و یا تاثیرگذارترین بازیهای تاریخ وجود داشته و در آن اثری از بازی Planescape Torment نباشد. این اثر از دید بسیاری از اهالی صنعت بازی، نقطهی اوج ژانر نقشآفرینی بوده و معجونی بینظیر از اتمسفر، دنیای پر جزییات و نویسندگی بیمانند است. با این حال به نظر میرسد بازی Disco Elysium رویای رسیدن به جایگاه این اثر افسانهای را داشته باشد. زیادهروی نیست اگر اعتراف کنیم که این اثر، دست کم بر روی کاغذ، هیجانانگیزترین، درگیرکنندهترین و جذابترین بازی در ژانر نقشآفرینی پس از شاهکار استودیوی Black Isle به نظر میرسد. این بازی سعی بر بازگرداندن فرمول نقشآفرینیهای کاغذ و قلمی به دوران باشکوهشان دارد؛ فرمولی که همچون کیفیت آثار استودیوی Bioware، از یادها رفته است.
موسیقیهای بازی توسط گروه راک بریتانیایی British Sea Power ساخته شده و با اتمسفر غمگین آن همخوانی زیادی دارند. بازی از منظر بصری نیز بسیار زیبا و جذاب طراحی شده و یادآور آثار سایبرپانک است. نویسندگی بازی برای اثری با این موضوع بسیار شاعرانه و بینقص به نظر رسیده و به خوبی جادوی آثار کلاسیک سبک نوآر را به همراه دارد. مسایل زیادی برای دیدن و تجربه در دنیای گستردهی بازی Disco Elysium وجود دارند، اما به نظر میرسد استفادهی بیش از حد از مکانیزمی، هر چقدر هم که آن مکانیزم خوب و جذاب باشد، میتواند منجر به تخریب تجربهای با پتانسیل زیاد شود.
بازی Disco Elysium چهار روز دیگر، پانزدهم اکتبر، منتشر میشود. باید منتظر ماند و دید که آیا این اثر خواهد توانست انقلابی در ژانر نقشآفرینی پدید آورد، یا به آزمایشی ناامیدکننده تبدیل شده و پس از مدتی از یادها خواهد رفت.