در سالهای اخیر، بازی های ویدیویی به یکی از برجستهترین، مهمترین و پرمخاطبترین شاخههای سرگرمی تبدیل شدهاند. شاید بتوان بزرگترین ستون پشت این محبوبیت و اهمیت را بازیسازان و عناوین تاریخی و جریانساز دانست که هر کدام با زلزلهای که در دنیای بازی ایجاد کردند، توانستند مسیر آن را تغییر داده و تجربیاتی بینظیر را برای مخاطبان به ارمغان آورند. در ادامه به نظرات برخی از مشهورترین و بزرگترین اهالی صنعت بازی در مورد تاثیرگذارترین بازیهای تاریخ خواهیم پرداخت. این مصاحبهها توسط وبسایت Eurogamer و در راستای جشن ۲۰ سالگی این رسانه انجام گرفتهاند.
Phil Spencer، مدیر Xbox
Ultima Online
بازی Ultima Online دید من به دنیای بازی را به کل تغییر داد و برای اولین بار، توانستم حس ناشی از حضور خود در یک بازی ویدئویی را بچشم. من یکی از بزرگترین طرفداران بازی Ultima 3 بودم، اما این Ultima Online بود که دنیای Britannia را، دست کم برای من، زنده کرد. هنگامی که شخصیت من وارد شهرهای فانتزی میشد یا به سیاهچالهای عظیم آن فرور میرفت، من این کار را به عنوان فردی حاضر در کنار دیگر شخصیتهای بازی در دنیایی مشترک انجام میدادم. آنها میتوانستند من را بررسی و به من کمک کنند. آنها میتوانستند دوست یا دشمن من باشند. من مطمئنم که بسیاری از مخاطبان آن بازی داستانهایی سرگرمکننده از تجربیات خود در آن دارند. برای من، بسیاری از استانداردها و انتظارات بازیهای امروزه برای نخستین بار در دنیای مشترک بازیهایی چون Ultima Online به وجود آمد. این اولین باری بود که من نه تنها عاشق یک بازی بودم، بلکه در آن غرق شده بودم.
Yu Suzuki، کارگردان و خالق بازیهای Shenmue
Shenmue
امسال بیستمین سال تولد بازی Shenmue است. در روزها، ماهها و سالهای گذشته از عرضهی آن بازی، اتفاقهای زیادی افتادهاند و ما از همهی کسانی که به ساخت و شکلگیری بازی Shenmue 3 کمک کردهاند، سپاسگذاریم.
Shannon Studstill، مدیر استودیوی Santa Monica
Journey
برای من بازی Journey ساختهی Joneva Chen و تیم او در استودیوی thatgamecompany، هنر، داستانگویی بازیها، انقلاب و تحولات آنها در طول بیست سال گذشته را به خوبی نشان میدهد. این بازی همیشه اثری تکاندهنده خواهد ماند و بدون شک زندگی مخاطبان زیادی را تحت تاثیر قرار میدهد. تجربهی این بازی بسیار عمیقتر و فراتر از یک سرگرمی ساده بوده و روحیهی همکاری و انسانیت را به طرزی فوقالعاده به تصویر میکشد.
Cory Barlog، کارگردان هنری استودیوی Santa Monica
Requiem: Avenging Angel
این اولین بازیای بود که من پس از ترک صنعت جلوههای ویژه (Visual Effects) بر روی آن کار کردم. تجربیات من در صنعت فیلمسازی تصورات من را به هم ریخته بود و من صادقانه گمان نمیبردم که بتوانم در دنیای بازی دوام آورم. من میدانم که این بازی بهترین اثر تمام دوران نیست، اما بدون شک افراد با استعداد زیادی بر روی آن کار کردهاند. متاسفانه این بازی درست پیش از بازی Half Life عرضه شد و همهی ما میدانیم که هیچ عنوانی در مقابل Half Life حرفی برای گفتن نداشت. من میخواستم بازی Half Life را به دلیل تاثیر فراوان آن بر دنیای بازی انتخاب کنم، اما Requiem با وجود تمامی مشکلاتش اثری شخصیتر برای من است. این بازی نشاندهندهی نخستین قدمها در مسیری ناشناخته و جدید برای من است.
Tetsuya Mizuguchi، اسطورهی کمپانی Sega و خالق بازی Tetris Effect
Pokemon Go
بازی Pokemon Go توانست در قرار دادن یک تجربهی فیزیکی در یک بازی موفق شود. این اثر توانست تجربهی بازی را در دنیای واقعی برای تمامی مخاطبان مختلف دنیا فراهم آورد. من به حدی در این بازی غرق شده بودم که نزدیک بود تصادف کنم!
Jade Raymondd، مدیر عامل و رییس Stadia Games and Entertainment
Everquest
این بازی مکاشفهای واقعی برای من بود. من از آن دسته از مخاطبان هستم که به غرق شدن در بازیها و دنیاهای تخیلی علاقه دارم و این بازی نخستین باری بود که چنین حسی را با دوستانم تجربه میکردم. تا به امروز، این اثر نماد ترکیب روابط اجتماعی و بازیها، برای من، بوده است.
Peter Moluneux، خالق Fable
Grand Theft Auto III
انتخاب من مشخص است. بازی GTA 3 که در بیست و دوم اکتبر سال ۲۰۰۱ عرضه شد، دیدگاه من به بازیها را به کلی متحول کرد. درست است که کنترلها و مبارزات آن بازی کمی مشکل داشتند، اما دنیا، شخصیتها و آزادی عمل بینظیر آن برای من شگفتانگیز بودند. حال و با گذشت ۱۸ سال، GTA هنوز هم در صدر دنیای بازی قرار دارد. این بازی بدون شک برای من و بسیاری از همکارانم، اثری الهامبخش بوده است.
Hideo Kojima خالق Metal Gear
من سال ۱۹۹۹ نخستین بازی خودم در اروپا را در قالب بازی Metal Gear Solid منتشر کردم. بهترین بازیهای تاریخ برای من Super Mario Bros، The Portopia Serial Murder Case، XEVIOUS و Outer World هستند. بازی مورد علاقهی من در طول پنج سال گذشته نیز Inside بوده است.