بیش از سه هفته از آغاز سریال Watchmen میگذرد. دیمون لیدلاف (Damon Lindelof) و همکارانش در همین مدت زمان اندک، توانستهاند اثری جذاب و مملو از رمز و راز را ارائه دهند. مرد کهنسالی که ادعا میکند رییس پلیس را با قدرت ذهن خود دار زده است، کیست؟ آیا او حقیقت را میگوید؟ دیگر چه رازهایی در پشت پردهی جاد کراوفورد وجود دارند؟ آن پیرمرد انگلیسی کیست؟
همزمان با فرو رفتن شهر تولسا در هرج و مرج، شخصیت به تصویر کشیده شده توسط جرمی آیرنز (Jeremy Irons) در عمارتی مجلل و باشکوه نشان داده میشود. او در این عمارت با کلونهای خود زندگی کرده و به انجام آزمایشهای خطرناک و غیر معمولی مشغول است. به احتمال زیاد کسانی که کمیک شاهکار الن مور (Alan Moore) و دیو گیبنز (Dave Gibbons) را خواندهاند تاکنون دریافتهاند که این پیرمرد عجیب انگلیسی کیست. در این مطلب به این شخصیت مرموز و اهداف خطرناک او، میپردازیم.
هنوز هویت شخصیت به تصویر کشیده شده توسط جرمی آیرنز به صورت رسمی، مشخص نشده است. اما با توجه به سخنان دیمون لیندلاف مبنی بر حضور او در کتابهای اصلی و با توجه به نشانههای موجود، میتوان گفت که آیرنز نقش ایدرین ویدت (Adrien Veidt) یا Ozymandias، شرور اصلی و مرکزی کمیکهای Watchmen، را ایفا میکند. ویدت یکی از باهوشترین شخصیتهای کمیک است که در ابتدا جوانی پولدار، کلهشق و نقطهی مقابل رورشاک (Rorschach) به نظر میآید. او قهرمانی بازنشسته است که ترجیح میدهد از دور به مشاهدهی اتفاقات دنیا بپردازد. در کمیکها مشخص میشود که ویدت برنامهای پیچیده و بینقص را برای کنترل جهان طراحی کرده است. او حملهای دروغین به دست بیگانگان فضایی را به مهمترین رویداد جهان تبدیل کرده و از طریق آن، میلیونها انسان را به قتل میرساند و سپس با متحد کردن ابرقدرتهایی چون ایالات متحده، روسیه و دیگران دنیا را از خطر جنگ جهانی سوم، نجات میدهد.
مخاطبان، همچون تمامی قهرمانان حاضر در کمیکهای Watchmen، به راحتی به اخلاقیات پشت اقدامات ویدت کنار نمیآیند. آیا نجات میلیاردها انسان از خطر احتمالی جنگ جهانی بعدی، ارزش قربانی کردن میلیونها انسان بیگناه نیویورکی را دارد؟ آیا کمک به لاپوشانی این قضیه قهرمانانه است؟ آیا مقابله با آن و ویدت، تصمیمی خودخواهانه است؟
فارغ از نظر مخاطبان در مورد این اتفاقات، آنها در دنیای سریال Watchmen نیز رخ دادهاند. حال میتوانیم تاثیرات برنامهی ویدت را بر دنیایی مدرن، ۳۳ سال پس از آن فجایع، ببینیم. در سال ۲۰۱۹، حلزونهایی عجیب به صورت مداوم از آسمان میبارند و گروهی خطرناک و رادیکالی آرمانهای رورشاک را به طرزی متفاوت دنبال میکنند. با این حال و با وجود تمامی مشکلات، به نظر میرسد که دنیا از خطر نابودی اتمی رهایی یافته است.
اما به نظر میرسد که ویدت برای این دنیای جدید، نقشههای متفاوتی در سر دارد. بر اساس روزنامهای نشان داده شده در قسمت نخست سریال Watchmen، مقامات مدتی است که وضعیت او را رسما مرده اعلام کردهاند. اما مخاطبان دقیق میدانند که این واقعیت ندارد. ویدت همان کسی است که حملهای گسترده و دروغین توسط موجودات فضایی را برای تغییر سرنوشت زمین، طرحریزی کرد. به همین دلیل، قبول کردن مخفی شدن باهوشترین فرد روی زمین و فریب مجدد دنیا توسط او، چندان سخت نیست. با این که لیندلوف و همکارانش همچنان از نامگذاری این شخصیت سرباز میزنند، اما نشانههایی را مبنی بر هویت حقیقی او در سریال قرار دادهاند. در سکانسهایی از قسمتهای اول و دوم، او را سوار بر اسبی سفیدرنگ میبینیم، نشانهای از مرگ و یکی از چهار سوارکار آخرالزمان؛ علاوه بر این، در قسمت دوم مشخص شد که این شخصیت ارتشی از روباتهای جان بر کف در اختیار دارد، امری که تنها از یک نابغه برمیآید.
اما به راستی این سکانسها در چه مکانی جریان دارند؟ آیا این شخصیت به کل در سیارهای دیگر مخفی شده است؟ تیتراژ انتهایی سریال شخصیت آیرنز را ارباب عمارت روستایی (Lord of the Country Manor) خطاب میکند. اما مشخص نیست که این عمارت در چه مکانی واقع شده است. در هر صورت، اخلاقیات سادیستیک این شخصیت تغییر چندانی نکردهاند. در قسمت دوم، ویدت را در حال بازسازی یکی از مهمترین شخصیتهای Watchmen، دکتر منهتن (Dr. Manhattan) میبینیم. این نمایشها بیش از حد واقعگرایانه و جهتدار هستند. به طوری که در یکی از قسمتهای آن، شاهد به آتش کشیده شدن یکی از خدمتکاران عمارت هستیم. هنگامی که سایر کارکنان عمارت در حال بردن جسد سوختهی این کلون به زیرزمین هستند، اربابشان نگاهی به ساعت جیبی خود انداخته و اظهار میکند:
ماجرا تازه شروع شده است.
رابطهی خاص بین ویدت و ساعتها، کاملا منطقی است. بزرگترین دشمن او در کمیکها، ساعتشمار معکوس آخرالزمان است. در کمیکها شدت تنشهای اتمی بین آمریکا و روسیه، از طریق ساعت آخرالزمان نشان داده میشود؛ ساعتی مخصوص که توسط دانشمندان اتمی برای تخمین مدت زمان باقیمانده تا نابودی زمین طراحی شده است.
ساعتها در کمیکها و سریال Watchmen، صرفا ابزاری برای نشان دادن زمان نیستند، بلکه بیشتر برای شمارش معکوس تا فاجعهای عظیم به کار گرفته میشوند. همانطور که افراطیهایی که ماسک رورشاک را به چهره دارند، در حال جداسازی باطری آنها هستند، ویدت نیز با تنظیم ساعت خود، برنامهای شرورانه را در سر میپروراند. این ساعت، احتمالا زمان باقیمانده تا تحقق برنامهی بزرگ او را حساب میکند. ممکن است این ساعت، رابطهای مستقیم با ساعتشمار آخرالزمان داشته و او هدف «نجات» دنیا را، باری دیگر در سر دارد.
با وجود تصویری که کمیکها از شخصیت افراطی، هوشمند و بیپروای Ozymandias ایجاد کردهاند، باید انتظار نقش مهم او را در اتفاقات سریال داشته باشیم. اما هنوز نمیتوان حدس زد که رویارویی او با شخصیتهایی چون Sister Night و Will چگونه خواهد بود و چه برنامهی خطرناکی برای دنیا در سر دارد.
تصور این شخصیت با ظاهر متفاوتش در خیابانهای تولسا کمی دور از ذهن به نظر میآید. به همین صورت، حضور آنجلا در راهروهای عمارت مجلل او نیز کمی عجیب خواهد بود. اما با توجه به سابقهی لیندلوف در خلق آثار متفاوت، جذاب و مرموز، باید منتظر رویارویی هیجانانگیز این دو خط داستانی باشیم.