بدون شک تاثیرگذارترین گرگ برفی در سریال Game of Thrones پس از Ghost، گرگ جان اسنو، Summer است. این گرگ متعلق به برن استارک، شاهزادهی فراری وینترفل و یکی از مهمترین شخصیتهای دنیای بازی تاج و تخت است. برن طی داستان سریال Game of Thrones به شمال دیوار میرود و در آنجا است که سامر نقش چشم و گوش او را به معنای واقعی کلمه بازی میکند.
حال زمان زیادی از مرگ دردناک سامر به دست شاه شب میگذرد و نبرد عظیم و زمستانی بین قهرمانان بازی تاج و تخت و ارتش مردگان در شرف رخ دادن است. برن یا دست کم بخشی از برن همچنان زنده است. او که خود را کلاغ سه چشم جدید میخواند. ارتباط برن با انسانیت در حال حاضر در کمترین حد خود قرار دارد و این در حالی است که این شخصیت سریال Game of Thrones میتواند نقشی اساسی در نجات سرزمین وستروس داشته باشد.
برن استارک با وجود گذراندن اکثر زمان خود در سریال بازی تاج و تخت بر روی تخت یا صندلیای چوبی یکی از کلیدیترین شخصیتهای فصل پایانی آن است. برن استارک را به دلیل رازها و دانش فراوانش میتوان یکی از قدرتمندترین شخصیتهای سریال بازی تاج و تخت دانست. از مهمترین این رازها میتوان به ارتباط جان اسنو و خاندان تارگرین و در نتیجه سرنوشت نهایی تخت آهنین اشاره کرد. در ادامه به تاثیر دانش و قدرتهای برن استارک بر فصل پایانی سریال Game of Thrones خواهیم پرداخت.
عناوین و القاب: برندن از خاندان استارک، حاکم پیشین وینترفل و کلاغ سه چشم کنونی.
نخستین حضور: مخاطبان اولین بار در قسمت اول سریال بازی تاج و تخت با این شخصیت ملاقات کردند. در آن قسمت برن در حیاط وینترفل همراه با برادرانش، راب و جان در حال تمرین تیراندازی است و درست هنگامی که سعی بر تمرکز دارد خواهرش، آریا، زودتر از او به هدف تیراندازی میکند.
آخرین حضور: آخرین بار برن را در قسمت پایانی فصل هفتم و با اخلاقیاتی کاملا متفاوت دیدیم. او که اکنون کلاغ سه چشم قدرتمند است به وضعیت خونی حقیقی جان اسنو به عنوان فرزند ریگار تارگرین و لینا استارک و حق وراثت او به عنوان پادشاه وستروس آگاه شده و درگیر مسائلی بسیار مهم میباشد.
بهترین دوستان: برن پیش از تبدیل به کلاغ سه چشم دوستان زیادی داشت که از آنها میتوان به میرا و جوجن رید، اوشا، هودور و گرگش، سامر، اشاره کرد که اکنون همگی یا مردهاند یا توسط برن پس زده شدهاند.
بدترین دشمنان: همچون اکثر شخصیتهای سریال Game of Thrones دشمن شماره یک برن را نیز باید شاه شب بدانیم. پادشاه مردگان تهدیدی محکم برای بشریت است و با توجه به آخرین رویارویی او و برن، به نظر میرسد که کینهی خاصی از کلاغ سه چشم در دل دارد.
برترین قتل: برن شخصیت مرگباری نیست و با وجود قدرتهای فراوانش تنها چندین بار در طول سریال بازی تاج و تخت از آنها به منزلهی کشتن افراد استفاده کرده است. شاید بتوان بهترین آنها را رخنهی او در وجود یار وفادارش، هودور، و کشتن یکی از افراد وفادار بولتونها، لاک، دانست.
بدترین زخم: به احتمال زیاد دردناکترین تجربهی برن ارتباطی جداییناپذیر با نخستین حضور او در سریال Game of Thrones دارد. او در پایان نخستین قسمت سریال به رابطهی مخفیانهی سرسی و جیمی پی میبرد و سپس جیمی لنیستر با کمال خونسردی او را از برج وینترفل به پایین انداخته و موجب فلجشدن نیمی از بدن او میشود. با این حال اگر این اتفاق رخ نمیداد، به احتمال زیاد دیگر شاهد تبدیل شدن او به کلاغ سه چشم قدرتمند نمیبودیم.
لحظات کلیدی: نخستین بار در فصل ششم با قدرت سفر در زمان برن آشنا شدیم. او نخست در برج افسانهای شادی جاسوسی پدر جوانش را کرد و او را به صورتی موفقیتآمیز فراخواند. او سپس موجب از دست رفتن هوش هودور در فضا و زمان و گیر کردن ذهن او در چرخهای تکراری و تبدیل او به “هودور” شد. برن در ادامه شاهد تولد جان اسنو بود. تمامی این مسائل از اهمیت فراوانی برخوردار هستند اما شاید بتوان مهمترین قدرت برن را توانایی او در ارتباط با گذشته دانست که در جنگ پایانی سریال بازی تاج و تخت نقش مهمی خواهد داشت.
معمای حل نشده: آیا برن همان برندن سازنده است؟ بگذارید به شرح این نظریه بپردازیم. این تئوری بنا میدارد که مداخلههای برن با زمان موجب سفر او گذشتهی دور و در نتیجه مسئول ساخت دیوار میکند. تصور نمایش این اتفاقات در فصل پایانی و کوتاهتر سریال Game of Thrones کمی دور از تصور است و به نظر میرسد باید منتظر آن در سریالهای پیشدرآمد سریال بازی تاج و تخت باشیم. نظریهی دیوانهوار دیگری نیز وجود دارد که برن و شاه شب را یکی میداند.
پیشبینی نهایی: اگر از دیدگاهی خاص بنگریم، مسئول آغاز تمامی اتفاقات سریال Game of Thrones را میتوانیم برن استارک بدانیم. او در نخستین صحنهی خلق شدهی کتابها توسط جورج مارتین نقشی کلیدی داشت. طی این صحنه ند استارک سر یکی از اعضای فراری نگهبانان شب را قطع میکند و مشاهدهی این صحنه به برن میآموزد که “وظیفهی اعدام باید بر عهدهی قاضی باشد.” برن در قلب نخستین صحنهی شوکآور سریال حضور داشت و شخصیتی بود که مخاطبان را با دنیای بیرحم سریال بازی تاج و تخت آشنا کرد.
در هر صورت برن را میتوان یکی از مهمترین شخصیتهای سریال دانست. شاید او چشمگیرترین یا محبوبترین شخصیت سریال Game of Thrones نباشد اما نقش مهم او در شش قسمت پایانی سریال بازی تاج و تخت تضمینشده است.
یکی از دیوانهوارترین پیشبینیهای مربوط به برن و فصل پایانی سریال مربوط به نفوذ او به یکی از اژدهایان میشود. اگر یادتان باشد کلاغ سه چشم پیشین طی جملاتی عجیب به برن گفت: “تو هرگز قدرت راه رفتن را به دست نمیآوری، اما پرواز خواهی کرد.” شاید بتوان منظور او از این جمله را پرواز برن در ابعاد فضا و زمان و یا تسخیر کلاغها توسط او دانست. در نتیجه احتمال تسخیر یکی از اژدهایان توسط برن را میتوان بالا دانست.
با مرگ ویسریون، یکی از اژدهایان دنریس، در پایان فصل قبل و زنده شدن مجدد وی توسط شاه شب میتوان شرایط را برای چنین اتفاقی آماده دانست. حتی نخستین صحنهی حضور برن در سریال را میتوان در این معادله جای داد. طی این صحنه جان خم شده و در گوش او نکاتی را گوشزد میکند. آیا در صحنهی پایانی نیز شاهد چنین اتفاقی خواهیم بود؟
خارج از این موضوع پیشبینی داستان برن در فصل پایانی سریال Game of Thrones دشوار است. همانطور که اشاره شد یکی از احتمالات تبدیل او برندن سازنده است. حتی میتوان پایانی خوش برای او در وینترفل تصور کرد که با وجود حالت کنونی او احتمال رخ دادن کمی دارد. پایان محتملتر و در عین حال غمگینتر سرنوشتی چون کلاغ سه چشم پیشین را برای او پیشبینی میکند. برن درختی مخصوص به خود پیدا میکند و تا پایان عمر در آن خواهد ماند. او در آن درخت بر انسانها نظارت خواهد کرد. این پایان را میتوان تلخ و شیرین دانست که با توجه به گفتههای سازندگان احتمال رخ دادن بالایی دارد.
آخرین امید: ملاقات مجدد برن و جیمی لنیستر و بخشش جیمی توسط برن. فصل پایانی سریال بازی تاج و تخت اتفاقات زیادی را باید پوشش دهد اما مشاهدهی سکانسی بین برن قدرتمند و مردی که موجب فلج شدن او شده بسیار جالب خواهد بود. این صحنه میتواند روحیات انسانی را به برن برگرداند و با وجود مشاهدهی مرگ شاه دیوانه به دست جیمی توسط برن در فصل ششم، احتمال نمایش آن وجود دارد.