بازی The Last of Us 2 داستانی از چرخه‌ی خشونت را تعریف می‌کند

Hally Gross یکی از نویسندگان بازی The Last of Us 2 است. Hally شخصیت فوق العاده جذابی دارد؛ به طوری که بعد از یک ملاقات کوتاه، به قدری جذب برخوردهای راحت و صمیمی او می‌شوید، که آرزو می‌کنید کاش Hally بهترین دوستتان بود. هالی، قبل از این که به عنوان نویسنده‌ی این داستان خشن و کینه جویانه به ناتی‌داگ بپیوندد، در سریال‌های مشهور و با پرستیژی مثل Westworld فعالیت می‌کرده و از این رو، شخصیت جدید و جذابی را به دنیای بازی‌های ویدیویی آورده است. برای او، داستان The Last of Us 2 فقط درمورد یک سری هیولا نیست؛ بلکه این داستان درباره‌ی واکنش و بازخورد Ellie نسبت به زخم عمیقی‌ست که قلب او را نشانه رفته است.

Hally Gross :

اگر بخواهیم خیلی کلی به این بازی نگاه کنیم، باید گفت که The Last of Us 2 داستانی از چرخه‌ی خشونت را بازگو می‌کند. اما این داستان فراتر از این‌هاست. The Last of Us 2 درباره‌ی تأثیری است که یک ضربه‌ی روحی، می‌تواند بر روح و روان یک شخص بگذارد. از آن‌جایی که Ellie ضربه‌ی روحی عمیقی را تجربه می‌کند، رفتار او با دنیای اطراف خود، دیگر مثل قبل نخواهد بود. شخصیت Ellie بعد از این اتفاق تغییر خواهد کرد. همه‌ی ما خوب می‌دانیم که Ellie به عشق زنده است. این عشق است که او را به دنبال ماجراهای پر فراز و نشیبی از اجرای عدالت می‌کشاند. احساس او نسب به Joel، نسبت به Dina و نسبت به زندگی، سراسر از عشق نشأت می‌گیرد.

Hally Gross در ادامه توضیح می‌دهد که داستان The Last of Us 2 فقط درباره‌ی یک انتقام نیست. داستان این بازی درباره‌ی انگیزه‌ای است که چنین کاراکتری را به این رفتار خشونت آمیز ترغیب می‌کند:

بیشتر فشاری که در فرایند طراحی داستان The Last of Us Part 2 تجربه می‌کنیم، به تلاش برای توجیه کردن این رفتار مربوط می‌شود. این داستان مثل این می‌ماند که بگوییم: بله، او می‌خواهد انتقام بگیرد، اما چرا؟ چه اثری بر روح و روان او وارد شده و چرا هرچه پیش می‌رود، از هدف خود دلسرد نمی‌شود؟ فکر می‌کنم این، همان توازن و کورسوی امیدی است که سعی داریم در این جهان تاریک به همه نشان دهیم.

انتخاب‌های دشوار

The Last of Us 2 یک درخواست بزرگ از بازیکنان خود دارد. این که همراه با Ellie این شوک روحی عمیق را درک کنند و بعد از آن هنوز هم انگیزه‌ی برداشتن دوال شاک و ادامه‌ی بازی را داشته باشند. Gross عقیده دارد که این داستان بازی است که وظیفه‌ی القای این حس را بر عهده دارد. در واقع داستان بازی، بازیکن را متقاعد می‌کند که با دلایل Ellie همراه شده و به راه خود ادامه دهد.

ما سعی می‌کنیم که به وسیله‌ی داستان، احساسات عیق Ellie در زمان مواجهه با این انتخاب‌های دشوار را به شما منتقل کنیم. شما باید درک کنید که چقدر سخت است که هرروز چنین شرایطی را احساس کنید. باید درک کنید که ادامه دادن در این شرایط به چه انگیزه‌ی قدرتمندی نیاز دارد. در بسیاری از مراحل و اتفاقات بازی، شما تصمیم می‌گیرید که به صورت مخفیانه این کار را انجام دهید، یا این که درگیر مبارزه شوید. اما این انتخاب‌ها، فداکاری‌ها و قربانی‌ها عوارض این تصمیمات هستند که پیام این داستان را می‌رسانند.

قبل از این که من به این موضوع برسم، Gross به سگ‌های The Last of Us 2 اشاره کرد. در The Last of Us Part 2 سگ‌ها حیوانات خانگی نیستند و برخورد شما با آن‌ها، خطوط قرمز اخلاقی را جا به جا می‌کند. دمویی که در اختیار ما قرار گرفت، در حومه‌ی شهر Seattle اتفاق می‌افتد. جایی که در آن برای اولین بار با این سگ‌های انسان یاب مواجه می‌شویم. شامه‌ی قوی این حیوانات می‌تواند شخص را از فواصل بسیار دور پیدا کند. در این مرحله، Ellie به دنبال Tommy می‌گردد. با توجه به ماهیت دموها، هنوز نمی‌دانیم که او چرا گم شده و اصلاً چرا گم شدن او برای Ellie مهم است. ما درباره‌ی اتفاقاتی که در این فاصله‌ی  پنج ساله (بین اتفاقات The Last of Us 2 و شماره‌ی قبلی آن) رخ داده است، تقریباً چیزی نمی‌دانیم اما آن چه که مهم است، اعتماد ما نسبت به تصمیمات Ellie است.

Hally Gross :

من مطمئنم که بالاخره با سگ‌ها برخورد خواهید کرد و باید بگویم که منتظر یک برخورد سخت باشید. چه انگیزه‌ای باعث می‌شود که شما خود را قانع کنید تا به خاطر Tommy با این سگ‌ها مواجه شوید؟ اصلاً آیا راهی هست که از این اتفاق دوری کنیم؟ آیا مجبوریم که چنین تصمیمی را بگیریم؟ تنها چیزی که می‌توان گفت این است که امیدواریم با احساسات و تصمیمات Ellie اظهار همدردی کنیم.

درگیر شدن با این سگ‌ها، اصطلاحی است که نمی‌تواند شدت برخورد را توصیف کند. این سگ‌ها، به شدت خشن و مرگبار هستند و تمام آن چیزی که به آن اهمیت می‌دهند، پیدا کردن شماست. وقتی که این سگ‌ها به شما رسیدند، فرار کردن غیر ممکن است. اماتماشای تکه پاره شدن Ellie زیر دندان‌های آن‌ها هم کار ساده ای برای شما نخواهد بود. اگر فکر می‌کنید در برابر کاراکترهای انسانی The Last of Us 2 کار ساده‌تری را در پیش دارید، سخت در اشتباهید. من می‌توانم ادعا کنم که در طول عمرم با هزاران هزار کاراکتر NPC (شخصیت‌های خود بازی که غیر قابل بازی کردن هستند) مواجه شده‌ام اما این اولین باری بود که واقعاً از کشتن آن‌ها احساس گناه می‌کردم. در The Last of Us 2 کاراکترهای NPC همینطور ساکت و بی سر و صدا نمی‌میرند. آن‌ها نسبت به دوستان کشته شده‌ی خود واکنش نشان می‌دهند. وقتی که یک نفر را می‌کشید، و دوست یا برادر او روی جنازه‌اش نام او را فریاد می‌زند، اصلاً با صحنه‌ی خوشایندی مواجه نخواهید شد. شاید آن‌ها NPC باشند اما اینبار دیگر NPCهای بدون چهره، بدون شخصیت و بدون نامی نیستند.

ما در این داستان حق را به Ellie می‌دهیم؛ پس هرباری که با چنین صحنه‌ای رو به رو شدید، باید با انتخاب او همراه شوید. باید مثل یک NPC عادی با آن‌ها برخورد کنید. اما وقتی که به سمت او شلیک کردید و بهترین دوستش روی جنازه‌ی او سوگواری کرد، باید همان روحیه‌ی خشن را حفظ کنید و به کار خود ادامه دهید.

مطالب مرتبط: هر چیزی که در تریلر The Last of Us 2 می‌بینید را باور نکنید

درحالی که در سایر بازی‌های اکشن – ماجراجویی، کاراکتر بازی به طور ناگهانی به مهارت‌های حرفه‌ای در کشت و کشتار دست پیدا می‌کنند، این اتفاق برای Ellie کاملاً قابل درک است. گذشته‌ی او نشان می‌دهد که برخلاف دختر بچه‌های ثروتمندی مثل Lara Craft و ماجراجویان خوش تیپی مثل Nathan Drake، کشتن، برای او مثل یک سرگرمی نیست.

از آن‌جایی که ما در طول داستان بازی The Last of Us شاهد بزرگ شدن کاراکتر Ellie بوده و به نوعی ارتباط خاصی را با او برقرار کرده‌ایم، من از Gross درباره‌ی این که آیا در این بازی نسبت به Ellie نوعی محبت مادرانه یا پدرانه وجود دارد یا نه، سوال کردم.

آنچه که ما سعی داریم تا با داستان سرایی به تفهیم و تبیین آن بپردازیم، این است که با به چالش کشیدن شخصیت Ellie از پتانسیل و قابلیت‌ها او با رشد کردن در این محیط خشن و خصومت آمیز آگاه شویم. متأسفانه عذاب دادن و شکنجه‌ی کاراکتری که خودتان خلق کرده‌اید، بخشی از نویسندگی است. این که او را در شرایط دشواری قرار داده و ارزش‌ها و قابلیت‌های او را با انتخاب‌های سخت آزمایش کنیم، بخش جدایی ناپذیری از هنر خلق یک کاراکتر است. از اینرو، با اینکه ما عاشق Ellie هستیم و از این که در مقابل چشمان ما قد می‌کشد بسیار هیجان زده‌ایم، باید گفت که قرار نیست او را در The Last of Us 2  مورد محبت و نوازش قرار دهیم.

این نکته‌ی ظریف، به دشمنان بازی هم بسط داده می‌شود. فرقه‌ی جدیدی که اولین بار در تریلر نمایش داده شده در کنفرانس State of Play سونی معرفی شدند، WLF نام دارد. WLF درواقع مخفف نام Western Liberation Front یا جبهه‌ی آزادی بخش غرب بوده و به گروهی بیگانه ستیز اطلاق می‌شود که از افرادی مزدور تشکیل شده و علیه کلیه‌ی افراد خارجی فعالیت می‌کند. ما هنوز نمی‌دانیم که آیا این فرقه نقش دیگری هم در داستان بازی دارد یا نه؛ اما بر اساس صحنه‌هایی که در تریلر دیدیم، آن‌ها تهدید اصلی Ellie و مردم او محسوب می‌شوند.

افراد این گروه، باید در حالی که بسیار خطرناک، منحرف و بدشکل به نظر می‌رسند، همچنان به عنوان گروهی از انسان‌ها شناخته شوند. این همان نکته‌ی کلیدی است که موجب می‌شود این افراد در عین رذالت، هنوز هم قابل درکبه نظر برسند اما هنوز هم می‌دانیم که آن‌ها از تمام دشمنانی که Ellie و Joel قبلاً با آن مواجه شده‌اند، خطرناک‌ترند. آن‌ها هم خانواده و فرزند دارند و دقیقاً مثل Ellie به کاری که می‌کنند، از صمیم قلب ایمان دارند. اما همین موضوع است که جبهه‌ی آزادی بخش غرب را ترسناک‌تر می‌سازد. آن‌ها باهوش‌ترند، قابلیت‌های بیشتری دارند و در کارهای خود، قدرت تصمیم گیری دارند.

این چیزها، موضوعاتی نیستند که در کات سین‌ها یا دیالوگ‌های بازی گفته شوند. ناتی‌داگ همیشه با خاطرات و تجربیات قبلی به تفهیم یک موضوع می‌پردازد. نامه‌ها و دفترچه خاطراتی که در سرتاسر نقاط بازی پیدا می‌شوند، لایه‌های جدیدی از ژانر وحشت را به داستان سرایی بازی اضافه می‌کنند.

همانطور که در اوایل دموی بازی هم مشاهده می‌کنید، یک فرایند پاک سازی روتینِ شهر درحال انجام است. یک سری افراد در شهر وجود دارند که به خاطر ارزش‌ها و اهدافی که دنبال می‌کنند، جان سایرین را تهدید می‌کنند. خب، این اتفاق چیز عجیبی نیست. اما آن چیزی که موجب تمایز داستان The Last of Us Part 2 با قصه‌های مشابه آن می‌شود، ارزش انسانی قضیه است. ما می‌توانستیم مسئله را کاملاً نژادی و قبیله‌ای طراحی کنیم. یعنی یک سری افراد نژاد پرست به جان دیگران افتاده‌اند. اما به جای آن، به وجهه‌ی انسانی داستان نگاه می‌کنیم. بله، Ellie مخالف کارهاییست که WLF انجام می‌دهند. در کنار آن‌ها نمی‌ایستد و از آن‌ها حمایت نمی‌کند؛ اما هنوز هم باور دارد که آن‌ها هم انسان هستند.

صحبت‌های Gross نشان می‌دهد که وقتی The Last of Us 2 در فوریه منتشر شود، همه‌ی افرادی که عاشق نسخه‌ی اول آن شدند، خواهند دید که این بازی ارزش این همه صبر کردن را داشته است. علاوه بر آن، مطمئناً نسل جدیدی از بازیکنان، به جمع طرفداران این سری خواهند پیوست. داستان عمیق و با پرستیژ The Last of Us 2 به سوالات ناخوشایند و دردناکی از طبیعت انسان می‌پردازد؛ در همین حین، به اندازه‌ی کافی به ذات ماجراجویانه و اکشن این بازی نیز توجه داد. تقویم خود را برای فوریه خالی کنید؛ چرا که The Last of Us 2  تنها بازی خواهد بود که در ابتدای سال ۲۰۲۰ زیر ذره بین توجهات قرار دارد.

پیش نمایش بازی THE LAST OF US 2 | مرگ تلخ معصومیت

بازی The Last of Us 2 قرار است در ۲۱ ام فوریه‌ی سال ۲۰۲۰ برای پلتفورم PS4 منتشر شود. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره‌ی این بازی، از لینک‌های زیر استفاده کنید.

بازی The Last Of Us 2 می‌خواهد مشکل جدی هوش مصنوعی نسخه‌ی اول را حل کند

Joel نقش مهمی در بازی The Last of Us 2 ایفا می‌کند

منبع: Gamesradar