در این بهبوههی بازی های بزرگ و AAA که بازار را قبضه کرده اند، شرکتی کوچک و نو پا دست به کاری بزرگ و جاه طلبانه میزند. استودیو Warhorse یک کمپانی اهل چک است که در سال ۲۰۱۱ شکل گرفت و برای اولین عنوان خود سنگ بزرگی را نشانه گرفت، یک بازی AAA آن هم با بودجهی کم و تیمی نسبتا کوچک. این عنوان Kingdom Come: Deliverance نام دارد که ما را به سال ۱۴۰۳ میبرد، به اروپای شرقی. زمانی که حکومت فئودال حاکم بود و مردم عادی زندگی سختی داشتند. اکنون ما قصد بر این داریم که بازی Kingdom Come: Deliverance را مورد نقد و بررسی قرار دهیم، با ایستگاه بازی همراه باشید.
از فرش به عرش
اگر Kingdom Come: Deliverance در یک چیز غوغا کرده باشد، داستانش است. داستان این بازی برگ برندهی آن است که ضعف های دیگرش را جبران میکند. آقای Daniel Vávra بار دیگر خوش درخشید و داستان خوب دیگری از خود بر جای گذاشت. احتمالا بازی Mafia: the City of Lost Heaven را به یاد دارید، عنوانی که آقای Daniel Vávra کارگردانی آن را به عهده داشت و این نام همانند الماسی در کارنامهی Daniel Vávra میدرخشد.

Kingdom Come: Deliverance داستان پسری روستایی به نام Henry است که از زندگی در یک روستای کوچک خسته شده و تنش برای یک ماجراجویی پر خطر بدجوری میخارد. Henry پسر یک آهنگر معروف است که از Prague، پایتخت معروف چک به این روستای کوچک نقل مکان کرده بود تا زندگی آرامی را تجربه کند. در آن سوی ماجرا جنگی بر سر قدرت شکل گرفته بود. بعد از مرگ Charles پنجم، پادشاه قدرتمند و محبوب Bohemia نوبت به پسرش Sigismund رسید تا تاج و تخت را بر گزیند، اما انگار Sigismund علاقه ای به تاج و تخت نداشت و بیشتر پی عیش و نوشش بود تا پادشاهی. او بدین صورت صدای اشراف Bohemia را در آورد و پای برادر دیگرش Wenceslaus پنجم به این ماجرا باز شد. او بر خلاف برادرش با هیچ کس شوخی نداشت و در رسیدن به اهدافش از هیچ چیزی واهمه نداشت. او Sigismund را دزدید تا او را وادار به واگذاری تاج و تخت کند.

حال شاید از خود بپرسید که جای Henry در این ماجرا کجا است؟ او یک رعیت ساده است اما اینجا حرف از پادشاهان و لرد های بالا مقام است. همین جا است که داستان Kingdom Come: Deliverance خود نمایی میکند و پای یک رعیت ساده را در ماجرایی به این پیچیدگی باز میکند. Henry در کل طول داستان به دنبال شمشیری است که از پدرش بر جای مانده است و همینطور انتقام گرفتن از باعث و بانی بر هم زدن آرامش روستای کوچکش. داستان در سورپرایز کردن شما به هیچ عنوان خودداری نمیکند و قول داستانی جذاب در عین حال ساده را به شما میدهم. اما این قسمت یک مشکل اساسی دارد که به خود داستان مرتبط نیست اما به آن لطمه میزند و آن پایان آن است؛ در حالی که اصلا پایانی وجود ندارد. داستان بازی در واقع نیمه کاره نا تمام باقی میماند تا Act سوم آن بعدا منتشر شود، حال به عنوان DLC یا آپدیتی برای بازی. اما این که چرا این بازی نصفه کاره به بازار عرضه شد جای سوال دارد که محتمل ترین دلیلش فشار Deep Silver، پابلیشر بازی برای عرضهی آن بود. زیرا سازندگان اعلام کرده بودند که دوست داشتند کمی بیشتر روی بازی کار کنند.
نکتهی مثبت دیگری که به شکوفایی داستان کمک به سزایی میکند شخصیت پردازی Henry و بقیهی کاراکتر های اصلی بازی است. شخصیت Henry به قدری ساده و بی آلایش است که بعد از چند دقیقه کاملا با او هم ذات پنداری میکنید و همین شخصیت پردازی مناسب و قوی باعث درگیر شدن هر چه بهتر شما با داستان میشود به طوری که انگار در واقعا در سال ۱۴۰۳ شما رعیتی جویای نام هستید که در مقابل لرد های کوچک و بزرگ خم و راست میشوید و به آن ها خدمت میکنید و این ترس را به شما انتقال میدهد که اگر در ماموریت خود شکست بخورید باید به شخصی والا مقام پاسخ دهید و همه میدانند اتفاق خوشایندی در انتظارشان نخواهد بود.
رعیت یا شوالیه؟ انتخاب با شما است!
Kingdom Come: Deliverance یک بازی RPG است، اما در اینجا خبری از اژدها های غول پیکر یا جادو های خوف انگیز نیست. هیچ موجود ناشناخته ای به زمین حمله نکرده است و هیچ خبیث قدرتمندی به دنبال نابودی بشر و به دست گرفتن قدرت نیست. بلکه در Kingdom Come: Deliverance شما با Henry در یک ماجراجویی پر خطر، در عین حال ساده و به دور از هر گونه اتفاق غیر طبیعی همراه میشوید.
گیم پلی بازی Kingdom Come: Deliverance ترکیبی از المان های بازی Sims و عنوان Elder Scrolls: Skyrim است. در واقع یک عنوان شبیه ساز زندگی در دوران Medieval با المان های بازی های RPG است. استودیوی Warhorse تمام تلاش خود را کرده است تا عنوانی بسیار واقعی اما در عین حال سرگرم کننده به مخاطب ارائه دهد که میتوان گفت تا حدود زیادی موفق شده است. در این بازی شما گرسنه میشوید و نیاز به خواب دارید. گرسنگی و بی خوابی عواقبی به دنبال دارد، همینطور اگر در خوردن زیاده روی کنید از میزان Stamina شما کم میشود. باید به آیتم های قابل مصرفتان توجه کنید زیرا برای مثال اگر قصد سفری طولانی دارید نباید آیتم هایی مانند گوشت و سیب با خود به همراه ببرید زیرا فاسد میشوند، در صورت مصرف آن ها مسموم میشوید که در صورت مسمومیت شدید به سرعت از میزان سلامتی شما کم میشود و در نهایت میمیرید. از این دست موارد در بازی زیاد دیده میشود و همگی نشان بر دقت سازندگان بر جزئیات ساده اما مهمی که بازی را به هر چه واقعی تر شدن کمک میکنند، میدهند.

اما وقتی میخواهید یک بازی شبیه ساز بسازید که سرگرم کننده نیز باشد، باید توجه کنید که در این راه زیاده روی نکنید تا باعث پیچیدگی بیش از حد یا خسته کننده شدن بازی شوید. کاری که سازندگان بازی توانستند از پس آن بر آیند. هر چند بازی را کمی پیچیده ساخته اند که ممکن است در ابتدای بازی شما را دچار سردرگمی کند. در اوایل Kingdom Come: Deliverance، بازی میزان زیادی اطلاعات به شما منتقل میکند که درک کردن آن ها و عادت به استفادهی درست آن ها کمی زمان میبرد، هر چند به نظر من نیازی به نوشتن آن همه اطلاعات نبود و خود مخاطب میتوانست از چم و خم ماجرا پی ببرد و یا به جای ارائهی Codex هایی برای توضیح UI بازی از روش دیگری برای یاد دادن آن ها استفاده کنند. برای مثال در قسمت تبادلات با یک بازرگان به جای نشان دادن آن Codex از مکالمه ای با آن تاجر استفاده میکرد، هر چه نباشد Henry که یک مرد پختهی دنیا دیده نیست؛ او یک جوان خام و بی تجربه است و یا این مورد کار ها را از پدر خود یاد بگیرد. البته آن ها کاملا هم در آموزش بازی بد عمل نکرده اند بلکه چگونگی انجام کوئست ها و پیش برد مقاصدتان که در اصل پایهی گیم پلی بازی است را در اولین کوئست بازی به شما یاد میدهند. این موضوعی است که بسیاری از بازی ها برای آن ها قسمت کاملا جدایی در نظر میگیرند یا یک کات سین کامل برای آن پخش میکنند در صورتی که باید به قولی با یک تیر دو نشان بزنند و در روند اجرای بازی چگونگی انجام کار ها را به شما نشان بدهند.

Kingdom Come: Deliverance بر خلاف بسیاری از بازی های AAA با بودجه های چند صد میلیونی همهی کار ها را برای شما انجام نمیدهد بلکه شما باید در این بازی از فکر خود استفاده کنید و بازی فقط شما را راهنمایی میکند. برای انجام بسیاری از کوئست ها باید از دور و اطراف اطلاعات جمع آوری کنید و بازی به محض رسیدن به آن نقطه از نقشه به شما نمیگوید که دقیقا باید چه کنید، این کار بازی را رفته رفته تکراری میکند. هرچند سناریویی که پشت هر کوئست فرعی یا اصلی قرار دارد به اندازهی کافی پر جزئیات و متفاوت است که از تکراری شدن بازی جلوگیری کند. همچنین راه های مختلفی برای انجام یک کوئست قرار دارد، پس اگر در روند انجام آن کوئست خراب کاری کردید احتمالا راه دیگری برای شما در نظر گرفته شده است که ممکن است سخت تر باشد یا به تحقیقات بیشتری نیاز داشته باشد. همینطور به زمان کوئست های خود توجه کنید زیرا ممکن است با گذشت زمان یکی از Objective ها در آن کوئست از بین برود و به قول معروف کوئست های Missable در بازی وجود دارند. میتوان گفت که بازی از هوش مصنوعی مناسبی بهره میبرد، NPC ها نسبت به اعمال شما واکنش مناسبی میدهند، برای مثال اگر دزدکی وارد خانهی کسی شوید به شما اخطار داده میشود و اگر صاحب خانه بفهمد ممکن است به مبارزه با شما بپردازد و یا برای کمک از دیگران درخواست کند. همچنین دشمنان هوشمند طراحی شده اند و مبارزه با آنان کار ساده ای نخواهد بود.
نوع پیشرفت در بازی تقریبا شبیه بازی Elder Scrolls: Skyrim است. شما از هر اسلحه یا مهارتی بیشتر استفاده کنید، در همان مهارت پیشرفت میکنید و در نتیجهی پیشرفت Perk هایی در دسترس قرار میگیرند و معمولا در ازای هر مزیت نکتهی منفی نیز وجود دارد و خبری از Skill Tree نیست. همینطور یک Main Level نیز وجود دارد که با انجام کوئست های مختلف XP دریافت میکنید، البته مشکلی که در این قسمت وجود دارد این بود که بازی به شما نمیگوید چقدر XP از کدام کوئست دریافت کردید بلکه فقط لول آپ شدنتان را به شما اطلاع میدهد. سازندگان بازی در قسمت دیالوگ ها از سیستم جالبی استفاده کردند که به شبیه سازی کردن یک زندگی دوران Medieval کمک به سزایی کرده خصوصا قسمتی که به موقعیت اجتماعی مربوط میشود، برای مثال شما در مقابل یک لرد هیچ شانسی در پیروزی یک بحث ندارید تا در مقابل یک کشاورز ساده. لباس های شما در برخورد مردم با شما تاثیر دارد، اگر لباس هایتان کثیف شود کاریزمای شما پایین میآید در نتیجه از جذابیتتان کاسته میشود و یا اگر همانند شوالیه ها لباس بپوشید- که به پول زیادی احتیاج دارد- مردم واقعا فکر میکنند که شما یک شوالیه هستید و به شما احترام بیشتری میگذارند.

سیستم مبارزهی بازی همانند سیستم بازی For Honor است منتها از ۵ جهت و یک نقطه که نشان گر ضربهی مستقیم بهره میبرد و کمی پیچیده تر است اما با پیشرفت در بازی در شمشیر زنی بهتر میشوید، همانند بیشتر بازی های RPG در ابتدای بازی کار سخت تری در پیش دارید. ریتم گیم پلی بازی کمی کند است و زمان زیادی را در جاده ها صرف میکنید ولی در عوض از طبیعت زیبای چِک لذت میبرید که این در راستای واقعی تر شدن آن است. تیر اندازی با تیر کمان جنبهی دیگر مبارزه بازی است که استفاده از آن بسیار سخت طراحی شده و حتی هیچ نشانه ای برای آن در نظر گرفته نشده است و تقریبا آن را بی استفاده میکند. سیستم های Lock picking و جیب بری بازی نیز بسیار پیچیده طراحی شده اند که صدای طرفداران را در آورد و سازندگان نیز به خوبی پاسخ دادند و قرار است به عنوان یک پچ این سیستم ها را ساده سازی کنند. در کل Kingdom Come: Deliverance یک گیم پلی منسجم و سرگرم کننده را به مخاطبش ارائه میدهد که با اضافه کردن پیچیدگی های بی دلیل کمی یادگیریش را سخت تر میکند. شاید در ابتدا وقتی کنترل Henry را به عهده میگیرید حس یک بازی AAA را به شما انتقال ندهد اما بسیار به آن نزدیک میشود و با توجه به بودجه و امکاناتی که در اختیار Warhorse Studio بود رسیدن به این نتیجه کاری خارق العاده بود.

خالقان Kingdom Come: Deliverance از موتور پر قدرت CryEngine 3 استفاده کرده اند و باید گفت که توانسته اند به خوبی از قدرت این موتور بهره ببرند. طراحی بافت چهرهها واقعا در سطح بازی های پر خرج AAA است و بافت محیط نیز به خوبی طراحی شده. از تمام تکنیک های گرافیکی به خوبی استفاده شده، از Anti-Aliasing و Texture Filtering گرفته تا Ambient Occlusion، همگی یک تصویر بسیار خوش ساخت را به شما تحویل میدهند اما برای تجربهی این افکت های گرافیکی باید سیستمی فرای سیستم های مرسوم به High-End داشته باشید و همینطور انتظار این گرافیک را در نسخه های کنسولی نداشته باشید؛ زیرا Kingdom Come: Deliverance به شدت در Performance ضعیف عمل کرده است و بسیار CPU محور است. در کنسول ها که حتی به رزولوشن ۱۰۸۰ نیز دسترسی پیدا نکرده اند و فقط در PS4 Pro و Xbox One X میتوان به رزولوشن Full HD دسترسی پیدا کرد، بماند که نسخهی PC بسیار زیبا تر از نسخهی کنسولی به نظر میرسد و نسخهی کنسولی برابر سطح Medium نسخه PC است. اما در همین پلتفرم نیز بر روی یک سیستم معمول نمیتوان یک فریم ریت ثابت گرفت و بسیار پیش میآید که بافت ها دیر Load میشوند. همینطور میزان Loading بازی نیز بسیار عذاب آور است، هر چند که این مشکل در نسخهی PC بهبود یافته است و در صورت استفاده از SSD به مشکلی بر نخواهید خورد اما در کنسول ها مدت زمان زیادی را فقط در Loading بازی به سر خواهید برد. به نظر میرسد که Kingdom Come: Deliverance نیاز به چند ماه دیگر داشت تا نسخهی بهینه شده تر با Performance بهتری ارائه میداد؛ حال همهی این ها با وجود پچ سنگین ۲۳ گیگابایتی روز اول بازی است.

انیمیشن کاراکتر ها نیز جای بحث دارد، حرکت چشم ها طبیعی نیست ولی کاراکتر ها به خوبی طراحی شده اند و هر کدام پیامی را به مخاطب منتقل میکنند، برای مثال Henry چهرهی یک پسر ساده را دارد و این موضوع قابل حس است. در مقابلش طراحی صورت لرد ها، اشرافی بودن و طبقه اجتماعی آن ها را به خوبی نشان میدهد. اما با این که از تکنولوژی Motion Capture استفاده کرده اند، هنوز حرکت صورت مناسب نیست اما با توجه به بودجهی بازی و تیم کوچک سازندگان نمیشود بر آنان خرده گرفت. جالب است که کاراکتر Henry نمیتواند شنا کند و به همین دلیل باید برخی از راه ها را تا یافتن پلی در عرض آن حرکت کنید؛ یکی از دلایل این کار ایجاد بهانه ای برای کار نکردن روی انیمیشن شنای Henry و حل کردن چالش های آن باشد. همچنین در بازی ساخت کاراکتر وجود ندارد و Henry شخصیت از پیش ساخته شده و ثابت است.

در Kingdom Come: Deliverance از مینی مپ خبری نیست و به جای آن از قطب نما برای نشان دادن Objective ها استفاده شده که البته همین قطب نماجای کار دارد. نمونهی بسیار بهتر همین قطب نما در بازی Assassin’s Creed: Origins استفاده شده است که برای هر Objective متراژی قرار داده شده است و همینطور اگر به آن Objective نزدیک شدید و در سطح متفاوتی از آن قرار داشتید با کمرنگ شدنش بالا یا پایین بودن آن را به شما مخابره میکرد که همهی این ها در Kingdom Come: Deliverance رعایت نشده اند و کمی نقشه یابی را سخت میکنند. نقشه به اندازهی کافی بزرگ است و نیازی به بزرگتر شدن آن نبود، حال که در همین ابعاد کمبود محتوی دیده میشود.
صدا گذاری بازی در حد بازی های AAA کار شده و به باور پذیری کاراکتر ها کمک به سزایی کرده است، همچنین برای موسیقی بازی از ارکستر استفاده شده است که در نوع خود کار پر هزینه ای است اما با توجه به نتیجهی آن نشان داد که ارزشش را داشت. موسیقی های بازی تنوع زیادی ندارند اما گوش نواز هستند. در کل Kingdom Come: Deliverance داستانی غنی اما نا تمام، گیم پلیی واقعی و هیجان انگیز و گرافیکی چشم نواز داشت که پرفورمنس افتضاح آن زحمت سازندگان را به باد داد.



مرسی از سایت خوبتون
ممنون
سلام میگم چجوری پول هارو زیاد کنم