بدون شک یکی از جنجالیترین و پر و صداترین بازیهای سالهای اخیر بازی Overwatch است. این بازی که از خاکسترهای اثر کنسلشدهی Titan برخاسته، عنوانی در سبک اول شخص تیمی از یکی از قابل اعتمادترین کمپانیهای دنیای بازی است و از زمان عرضهی خود (که ۳ سال از آن میگذرد)، به لطف رسیدگی و پشتیبانی مناسب Blizzard، توانسته از سطح یک بازی عادی فراتر رفته و بیشتر به موسسهای حرفهای بدل گردد.
تغییرات فراوان بازیهای شبکهای نسبت به روز اول عرضهی خود چیز عجیبی نیست و این مساله در مورد بازی Overwatch به صورت مخصوصی صدق میکند. این بازی در سال ۲۰۱۶ تنها از ۲۱ قهرمان برخوردار بود، اما امروزه تعداد این قهرمانان به ۳۱ عدد رسیده است. در سال ۲۰۱۶، تیمی شش نفره از مخاطبان توانایی انتخاب یک قهرمان یکسان و تفریح با او را داشتند، اما امروزه بازی امکان استفادهی بیش از یک نفر از اعضای تیم از یک قهرمان را حذف و سیستم متعادلسازی تیمها را ایجاد نموده است. در سال ۲۰۱۶، سازندگان بازی با عرضهی انیمیشنهایی با کیفیت وعدهی انتشار داستانها و Lore جذاب و عمیقی از دنیای بازی را میدادند، اما امروزه این مساله همچنان محقق نشده است. حال این بازی در چهارمین سال عرضهی خود قرار داشته و با توجه به تغییرات فراوان آن نسبت به زمان عرضهاش، به نظر میرسد که الان وقت مناسبی برای بررسی آن باشد.
بازی Overwatch از بسیاری جهات تبدیل به اثری سختگیری و صلب شده است. این اتفاق برای تمامی بازیهایی که از مجموعهای از قوانین استفاده میکنند اتفاق میافتد، اما تصمیمات طراحی سازندگان این بازی تاثیر فراوانی در این اتفاق داشته است. تصمیماتی چون محدود کردن انتخاب قهرمانان، نوبتی کردن آن، سیستم رایدهی به دیگر بازیکنان و یک سیستم Group Finder، همگی در این راستا تاثیرات فراوانی داشتهاند. با این حال این ساختار جدید منجر به برجسته شدن بسیاری از آزادیهای بازی شده است. تا پیش از تابستان امسال، هر دست از بازی شامل بحث و جدلی بین اعضای تیم در مورد انتخاب متفاوت قهرمانها برای متعادلسازی تیم میشد. این بحث در اکثر مواقع در راستای ترغیب فرد سومی که کلاس تهاجمی برداشته بود به انتخاب کلاسی حمایتی بود. دیگر درگیریها شامل بحث در مورد ارزش قهرمانانی چون Symmetra و Torbjorn و این که اصلا تیم نیاز به تانک دارد یا خیر، میشد.
کنار آمدن و هماهنگی با دیگر اعضای تیم، پایههای بازی آنلاین هستند. با این حال مخاطبان ممکن است بگویند که ۶۰ دلار صرف خرید اثری کردهاند که بتوانند هر جور که میخواهند به تجربهی آن بپردازند. بسیاری از بازیسازانی که بر روی بازی کار کرده بودند نیز نسبت به تغییرات آن رضایت چندانی نداشتند. در سال ۲۰۱۸، جف کپلن، کارگردان بازی، اجبار آن به انتخاب قهرمانان مختلف برای تشکیل تیمی متعادل به وسیلهی مخاطبان را در خلاف جهت روحیهی بازی میدانست. اما ماه گذشته، سرانجام بازی Overwatch موضع خود را مشخص کرد و وجود ۲ تانک، ۲ نیروی تهاجمی و ۲ قهرمان حمایتی را در هر تیم اجباری نمود. این مساله تنها مربوط به بخش Competitive نشده و بخش Quick Play نیز از آن پیروی میکند.
تا به اینجای کار، تغییراتی چون محدودیت انتخاب قهرمانان و انتخاب نوبتی آنها، با واکنشهای مثبتی روبرو شدهاند. ایستادن در صفی برای انتخاب یک قهرمان مخاطبان را از لحاظ ذهنی بر ارائهی عملکردی بهتر متمرکز خواهد کرد. حال که هر کدام از نقشهای بازی درجهبندی مخصوص به خود را دارند، امکان رویارویی یک Ana سطح برنز با Torbjorn سطح Diamond وجود ندارد. از میزان بحث و جدلهای پیش از بازیها نیز به میزان قابل توجهی کاسته شده است.
در همین زمان، بازی Overwatch به صورت قابل توجهی متعادلتر شده است و این به معنی کاهش خطای همتیمیها در انتخاب شخصیتهای مورد علاقهشان است. بالانس کردن بازیای با ۳۱ شخصیت مختلف کار آسانی نیست. بازی Overwatch به مرور زمان قهرمانهای جدیدی معرفی و در قهرمانان پیشین خود تغییراتی ایجاد کرده که این امر را ممکن کرده است. این مهم در کنار ویژگیهای جدید اضافه شده به بازی، تا حد زیادی جو مسمومی را که در سالهای گذشته در آن وجود داشت را از بین بردهاند. البته معرفی سیستم پاداشی برای خوشرفتاری مخاطبان نیز در این مساله بیاثر نبوده است. علاوه بر این بلیزرد اکنون در بن کردن مخاطبان آزاردهنده از بازی بسیار سختگیرتر شده است.
بازی Overwatch در حال حاضر در وضعیت مناسبی قرار دارد و شاید بتوان آن را بهترین موقعیت آن از زمان عرضهاش دانست. یکی از دلایل احتمالی این وضعیت مناسب را میتوان رشد فراتر از حد تصور آن دانست. این بازی توانسته به شاخهای جهانی از ورزشهای الکترونیکی (eSports) تبدیل شده و مسابقات لیگ آن که توسط بلیزرد حمایت میشود، در تلویزیون و شبکههای دیجیتالی به نمایش درمیآیند. طبق گزارشات مبلغ ورودی مورد نیاز برای این لیگ حدود ۲۰ میلیون دلار است که بسیار زیاد و بیمانند است. مخاطبان در ابتدا این مسابقات را با علاقه و حساسیت دنبال میکردند، اما به مرور از طرفداران آنها کاسته شده و بسیاری دلیل آن را سرعت کند بازیها و تمرکز تیمهای شرکت کننده بر تانکها و درمانگرها میدانند.
یکی از مهمترین دلایل علاقهی مخاطبان به بازی Overwatch، شخصیتهای جذاب آن بودند. در ابتدای عرضهی این بازی، سازندگان وعدهی انتشار اطلاعات داستانی فراوانی و گسترش دنیای بازی را میدادند، اما اکنون به نظر میرسد که آن برنامهها کنسل شده باشند. با این حال این بازی نشانهی چندانی از استراحت نشان نداده و به نظر میرسد که دست کم برای چند سال دیگر با قدرت به کار خود ادامه خواهد داد. علاوه بر این امکان معرفی بازی Overwatch 2 در رویداد BlizzCon بسیار زیاد است. شاید بتوان این بازی و اکوسیستم خلق شده توسط آن را، آیندهی بازیها چند نفره دانست.