باوجوداینکه بازیهای معمایی قدمت فراوانی دارند، یکی از مهمترین پایهگذارهای سبک اولشخص معمایی بازی Portal بود. خصلت اصلی این زیر سبک وجود مکانیک خاصی در پایه بازی است که تمامی پازلها بر اساس آن طراحی شدهاند. عناوین بسیاری در این سالها عرضه شدهاند که الهام مستقیم از سری Portal بودهاند، ولی در هیچکدام نتوانسته بهاندازه بازی The Entropy Centre به تجربه بازی پورتال نزدیک شود.
شباهت بازی The Entropy Centre به Portal در حدی است که با نگاهی گذرا به عکسهای مراحل بازی احتمال بسیار زیاد با Portal بهخصوص شماره دو اشتباه میگیریدش. مانند منبع الهام، بازی The Entropy Center در محیطهای استریل آزمایشگاهی میگذرد که در اثر گذشت زمان در حال تخریب هستند و گیاهان مختلف در آن درحالرشد. حتی قسمتهای اداری و دفتری متروکه مراحل بازی با حالت شیشهای مات شباهت فراوانی به بازی Portal دارند.

در قسمت داستانی نیز بازی The Entropy Centre زحمت خاصی به خود نداده و دوباره با کپی مستقیم از Portal، داستان بازی در مرکز تحقیقاتی میگذرد که هدف آن حل معما و پازل است! این بار دلیل استفاده از اتاقهای معما تولید انرژی Entropy است که برای پروژه عظیم نجات زمین از نابودی بکار میرود. هر بار که در اثر اتفاقی ناگوار زمین در معرض ازبینرفتن قرار میگیرد، این مرکز تحقیقاتی با استفاده از انرژی جمع شده زمان را به عقب بازمیگرداند و زمین را نجات میدهد.
بازگرداندن زمان مکانیک اصلی بازی The Entropy Centre است. البته نه بازگرداندن زمان به طور کامل، بلکه با اسلحه مخصوص (شباهت دیگر به Portal)، میتوان تا 30 ثانیه اجسام را در زمان به عقب (و فقط عقب) حرکت داد. این مکانیک امکانات مختلفی برای حل معماها ایجاد میکند که شاید پراستفادهترین آن، قراردادن یک جعبه در چندین مکان مخصوص و فشردن سویچهای مختلف برای حل معما و پیشروی در مراحل است.
شاید تکرار مکررات باشد، ولی حتی بسیاری از اجسام و مکانیکهای اضافه شده در مراحل بالاتر بازی، کاملا کپی از Portal هستند. سادهترین جسم مورداستفاده که جعبه بازی است، برای قراردادن روی سویچهای مختلف به کار میرود که کمکم جعبههای تولیدکننده لیزر و تولیدکننده پل نیز به آنها اضافه میشوند که اگر Portal را بازی کرده باشید با آنها آشنا هستید.

بازی The Entropy Centre بهخوبی مخاطب را برای استفاده از مکانیکهای مختلف در هنگام معرفی آنها آماده میکند. یکی دو معمای اولیه همگی ساده هستند و کمکم درجه سختی بالا میرود. البته در بسیاری موارد کلیدِ راهحل، تفکر در مورد معما بهصورت برعکس و از آخر به اول است (دقت کنید که فقط میتوان زمان را به عقب برد!). اگر با این دید به معماهای بازی نگاه کنید، حل اکثر معماها پیچیدگی چندانی ندارد و حتی باید اذعان کرد که تعداد بسیاری از اتاقها شامل معما ساده و در کمتر از 2 دقیقه قابلحل کردن هستند.
سختی واقعی اتاقهای معما موقعی عرضه اندام میکند که بازی The Entropy Centre شروع به چند مرحله کردن معماها و ترکیب چند مکانیک با یکدیگر میکند. مکانیک اصلی بازی یعنی عقب بردن زمان سبب میشود که با وجود ساده بودن کلی راهحل، نیاز به این باشد که هر قسمت از معما پس از انجام دوباره از اول انجام شود تا بتوان دید کلی درباره راه حل کلی از اول به آخر داشت. اینگونه میتوان فهمید که هر قسمت راهحل باید به ترتیب در کجا قرار گیرد و سپس با قراردادن اجزا در مکان مخصوص از آخر به اول، با عقب بردن زمان راهحل مشخص شود.
حل معماها در حالت پایهای یعنی حرکت عقبگرد در زمان، چندان جذاب نیست و به مخاطب حس و حال موفقیت پس از پیداکردن راهحل را القا نمیکند. خیلی زود متوجه میشوید که نیازی به تفکر زیادی نیست، فقط باید تجسم کنید که هر قسمت از راهحل باید به ترتیب از آخر به اول در کجا قرار گیرد و همین، معما حل میشود! البته باید ذکر کرد که در برخی موارد طراحی معماها بهگونهای است که فکر را کاملاً درگیر میکند و به تفکری بیش از فقط تجسم برعکس نیازمند میشود. این معماها از بهترین قسمتهای بازی هستند و حل آنها حس و حال معروف غلبه بر معمای سخت را میدهد.

بازی The Entropy Centre در مواردی نیز قسمتهای اکشن را برای شکستن یکنواختی مراحل معما استفاده میکند. در این بخشها محیط در حال تخریب است که باید با استفاده از اسلحه با برگرداندن اجسام مختلف مانند راهپله و ستون پیشروی کرد. با وجود امکان کشتهشدن، این قسمتها بهخوبی زنگ تفریح در میان مراحل آرام معمایی هستند و از لحاظ ظاهری نیز جذاب و دیدنی. البته در قسمتهای پایانی، مبارزه با رباتها هم به برخی مراحل اضافه میشود که قرارگرفتن آن در کنار معماها، مقداری کلافهکننده است.
در قسمت داستانی هم بازی The Entropy Centre دنبالهرو بازی Portal است. قهرمان داستان در مرکز تحقیقاتی متروکه بیدار میشود و نمیداند چرا و چگونه آنجاست. تنها همراه او هوش مصنوعی راهنما است که روی اسلحه نصب شده و صحبت میکند. البته برخلاف Portal، قهرمان داستان صحبت میکند و بخش اعظم دیالوگها بین او و هوش مصنوعی اسلحه است. بازی تلاش میکند تا بار کمدی داستان را اضافه کند، ولی باتوجهبه بخش جدی مانند ازبینرفتن زمین و رباتهای قاتل، حس و حال ناب کمدی سیاه Portal اینجا بهخوبی پیاده نشده است.
مشکل اصلی داستان بازی The Entropy Centre از این میآید که قهرمانبازی در حال صحبت و نظر دادن درباره اتفاقها و محیطهای اطراف است. اتفاقات، بیشتر از خونسردی او خطرناک و عجیب و غریب هستند و در طول بازی هیچوقت به نظر نمیآید که چندان فشار خاصی به او وارد میشود. بگومگوهای او باهوش مصنوعی اسلحه نیز چندان جالب و خندهدار نیست و اکثر جوکها آنچنان موفق در بالابردن بار کمدی داستان نمیشوند. در کنار این، طراحی برخی معماها بهگونهای است که مثلاً افتادن در جریان بسیار کمعمق باعث مرگ شخصیت میشود و تُن بازی را نامیزان کرده است. به طور خلاصه بازی بین تن جدی و کمدی گیرکرده.

در پایان، اشاره به این مسئله لازم است که در برخی از معماهای بازی، امکان گیرکردن در قسمتهایی از محیط که نباید به آن دسترسی داشت وجود دارد. در کنار این مورد، حداقل در ظاهر به نظر میرسید که برخی معماها را با استفاده از باگ و بهقولمعروف Exploit در طول زمان بازی میتوان پشت سر گذاشت. ما از این قضیه اطمینان نداریم که آیا واقعاً راهحل پازل را پیدا کردیم یا اینکه با استفاده از باگ معما حل شد! برای مثال حرکت کردن روی لبه دیوار و رسیدن به خروجی اتاق معما بدون استفاده از جعبه تولیدکننده پل بیشتر به مشکل در طراحی بازی میخورد تا راهحل!
بازی The Entropy Centre به خیل عظیم سبک اولشخص معمایی پیوسته است. مشکلات آن کم نیستند و در وهله اول کپی کاری بیش از حد از Portal سبب شده هویت مخصوص خود را نداشته باشد، چه از نظر طراحی ظاهری و چه طراحی گیمپلی و داستان. برای مثال استفاده از جعبه برای حل معماها به حدی تکراری شده که بهعنوان جوک این روزها اشاره میشود! بااینوجود، The Entropy Center اصلاً بازی بدی نیست. معماهای آن با وجود سادگی نسبی نسبت به همتایان خود بهاندازه کافی درگیرکننده هستند و مکانیک اصلی حرکت اجسام در زمان مکانیک پایهای گیمپلی جذاب است. فقط نباید انتظار معماهای پیچیده و داستانی تفکربرانگیز یا با بار کمدی بالا از آن داشت.
خلاصه انگلیسی نقد بازی:
The Entropy Centre does not even pretend that it is not copying Portal. From the level design to story elements. It even uses the “solve puzzles for research” trope. Despite some mishaps in puzzle design (most are relatively too easy), the core mechanic of rewinding objects through time is engaging enough to make a good puzzle game in the end. The story does its job well enough and some action set pieces are thrown in to provide an enjoyable albeit familiar puzzle FPS experience.
The Review
بازی The Entropy Centre
بازی The Entropy Centre باوجود کپی کاری بیشازحد از سری Portal و عدم داشتن هویت خاص، با دربرداشتن مکانیک پایهای عقب بردن اجسام در زمان توانسته در کل تجربه اول شخص معمایی جذابی را ارائه کند.
PROS
- مکانیک عقب بردن زمان نوآورانه و جذاب است
- طراحی معماها با وجود سادگی در مواردی بهاندازه کافی درگیرکننده است
- قسمتهای اکشن از یکنواختی مراحل معمایی جلوگیری کرده و هیجان بازی را بالا میبرند
CONS
- کپی کاری بیش از حد از Portal
- معماها در مواردی زیادی ساده هستند
- داستان بازی تلاشی ناموفق برای ترکیب سبک جدی و کمدی است
- راهحل برخی از مراحل بیشتر شباهت به باگ دارد تا راهحل اصلی