بازی Horror Tales: the Wine اولین عنوان در یک سری سهگانه است که توسط فقط یک نفر، Carlos Coronado، طراحی و ساخته شده. همانطور که از اسم بازی برمیآید، سبک بازی متمرکز بر ترس است و بهعبارتی دیگر، در سبک معروف و پر طرفدار Survival Horror و Walking Simulator توسعه یافته است. در ادامه به نقد و بررسی این بازی میپردازیم.
داستان Horror Tales: the Wine به طرز عجیبی استعارهای از شرایط این روزهای زندگی ما و دستوپنجه نرم کردن با ویروس معروف کرونا است. قهرمان داستان به شهر ساحلی کوچکی سفر میکند که به ساخت یک نوشیدنی محبوب مشهور است و علاج درد یک بیماری مرموز به نام Devil`s Fever است. شهر داستان بازی از سکنه خالی است، به جز شخصیتی مرموز و مسلح که به نظر نظارهگر اعمال نقش اول داستان است. در جایجای شهر شیشههای خالی و شکسته نوشیدنی دیده میشود، ولی خبری از خود آن نیست.
روال گیمپلی بازی را میتوان به دو قسمت معمول سبک Survival Horror و Walking Simulator تقسیم کرد: گشتوگذار در محیط به همراه حل پازلها و پیداکردن متون مختلف که خبر از داستان میدهد. در این قسمت اکثر اطلاعات در مورد داستان با متون مختلف پیدا شده در بخشهای گوناگون بیان میشود. این متون شامل اعلامیههای مختلف نصب شده بر دیوار و دفاتر خاطراتی هستند که بهظاهر هرکسی در این شهر حتی در لحظات آخر مرگ نگه میدارد!
باوجود اینکه استفاده از این کلیشهها در این سبک تا حدودی از ملزومات است، Horror Tales: the Wine بیش از حد به آن ها تکیه میکند. یکی از موارد محبوب و مثبت در اینگونه داستانها، قدرت داستانسرایی غیرمستقیم از طریق محیط است. معمولاً داستان کلی بهصورت سرراست بیان میشود و جزئیات بیشتر برای علاقهمندان در قالب مواردی نهچندان توی چشم بیان میشوند. ولی در Horror Tales: the Wine همه چیز در طی متون بلند عرضه میشود، حتی در مواقعی که چندان معقول نیست مانند لحظات آخر زندگی نویسنده. در مواردی حتی قبل از برخورد با نمونههایی از داستانسرایی محیطی، در قالب متنی کاملاً اتفاقات افتاده تعریف میشود که خود از لذت کشف آن ها میکاهد.
در کنار آن تعجبآور است که داستان اصلی برخلاف ارائه جزئیات گنگ و مبهم است! حداقل برای ما فهمیدن اتفاقات جانبی داستان واضحتر بود تا دنبال کردن داستان اصلی، بهخصوص پایان بسیار گیجکننده آن. به طور خلاصه باید گفت که دقیقاً مشخص نشد شخصیت مرموز که مسلح بوده چرا در پی قهرمان داستان است. در کنار آن باید اضافه کرد اتفاقات ماورای طبیعی در بازی بیشتر داستان را مبهم میکند. در قسمتهایی از بازی مراحل به محیطهایی مبدل میشوند که نشان میدهد اتفاقات بازی کاملاً در دنیای واقعی اتفاق نمیافتند.
Horror Tales: the Wine در بخش پازلها نیز کاملاً معمولی و تا حدی محدود عمل میکند. قسمت اعظم پازلها پیداکردن کد مخصوص برای بازکردن درهای مختلف است که از ترکیب علامتهای دوتایی تشکیل میشوند. این مسئله مدام بدون تغییر تکرار میشود و همگی نیازمند به گشت و گزار در محیط و پیداکردن کاغذهایی پراکنده شده با هر زوج کد و یا پیداکردن آن ها در غالب دیوارنویس هستند. بیشتر پخش کردن این سرنخها در مراحل در کنار ایجاد مانع برای حرکت مخاطب تغییری در تکراری و بسیار ساده بودن آن ها ایجاد نمیکند.
علاوه بر پازلهای ذکر شده، در قسمتهایی محدود استفاده از فیزیک بازی برای پیشرفت نیز وجود دارد. متأسفانه در این قسمت نیز پیچیدگی موانع پیش رو آنچنان درگیرکننده نیست و در حد پازلهای فیزیکی است که از فرط تکراری بودن متعلق به سالهایی است که دیدن اینگونه فیزیک در بازی تازگی داشت. قراردادن چند تختهسنگ و سنگین کردن یک طرف تخته چوب برای بالارفتن از آن در این روزها اصلاً جذاب نیست. خوشبختانه تعداد اینگونه از پازلها در بازی بسیار کم است.
بخش دوم بازی قسمت ترسناک آن است. در این جا نیز Horror Tales: the Wine کاملاً معمولی، شاید بیش از حد معمولی عمل میکند. در برخی موارد از تکنیک Jump scare استفاده میشود که با وجود سادگی و تکراری بودن، همیشه در تمامی آثار متکی بر ترس وجود دارد. مسئله اصلی این است که بازی به جز جایگزین و یا همراه مناسبی برای این تکنیک ندارد. تنها انتخاب آن قرار دادن دشمنی در بازی است که دائماً به دنبال بازیکن میآید و با دو سه ضربه او را سربهنیست میکند.
طراحی این دشمن بهگونهای است که در ابتدا تا حدی ترسناک و استرسآور است، ولی همانند پازلهای محدود بازی، این قسمت نیز آنقدر تکرار شده که کمکم خستهکننده میشود نه ترسناک. در نبود قابلیت مخفیکاری، تنها مکانیک برخورد با این دشمن دویدن در میان قسمتهای هزار تو مانند است برای فاصله انداختن و تلاش برای پیشروی. برای بالا بردن پیچیدگی حل پازلها بازی در نیمه دوم این دشمن را با پازلها ترکیب میکند. دوباره با توجه به این که تنها مکانیک اضافه شده سرکار گذاشتن این دشمن با استفاده از قابلیت پریدن و خمیده رد شدن از موانع است، بهزودی این بخش ترسناک یکنواخت میشود.
تنها تلاش ملموس Horror Tales: the Wine برای ایجاد چالش در پازلها انجام کاری غیرمعقول است. در بخشهایی از بازی چراغقوهای بهطور موقت در اختیار بازیکن قرار میگیرد و برای پیداکردن راه در میان راهروهای تاریک استفاده از آن واجب است. چالش این است که چراغقوه پس از چند ثانیه به قول بازی “داغ” میکند! در این موارد تنها راه صبر کردن در وسط تاریکی برای خنک شدن آن است یا تسلیم مرگ شدن در صورت حضور تک دشمن بازی. چالش بعدی این است که قهرمان بازی به نظر آسم مزمن دارد و پس از دویدن مسافت اندکی خسته میشود. در این صورت سرعت حرکت او برای چند ثانیه حتی از راه رفتن معمولی کندتر میشود که طعمه خوبی برای دشمن خواهد بود.
در کنار موارد بالا، بدترین و واقعاً غیرمعقولترین کار کند کردن شدید سرعت بازیکن در صورت برداشتن اهرم موردنیاز برای باز کردن درهاست. در برخی موارد این اهرمها در برجای خود قرار ندارند و باید به محل مناسب انتقال داده شوند. باوجود اینکه قهرمان بازی برای بلندکردن تختهسنگ، جعبه و بشکه مشکلی ندارد، ناگهان در صورت بلندکردن این اهرمها که به نظر چندان سنگین نیستند در حد پاورچین راهرفتن کند میشود! به این اضافه کنید حضور دشمن در محیط و گیمپلی محدود میشود به دویدن برای دور کردن دشمن، بلندکردن اهرم، چند قدم راه رفتن و تکرار چندباره این کار برای رساندن اهرم به مکان خود.
هرچقدر Horror Tales: the Wine در بخش گیم پلی معمولی است، در قسمت ظاهری و گرافیکی بسیار زیبا و جذاب از آب در آمده. منظرههای اطراف شهر بسیار چشمنواز و شاداب هستند و جزئیات در تمامی محیطهای بازی قابل تحسین. تا حدی باور آن سخت است که یک نفر بهتنهایی توانسته اینهمه محیط باورپذیر و زیبا را طراحی کند. استفاده از افکتهای نورپردازی مختلف مزید بر علت شده تا بازی در بعد گرافیکی نمره عالی اخذ کند.
بازی Horror Tales: the Wine با وجود مشکلات زیاد، شروع خوبی از طرف یک بازیساز برای توسعه یک سهگانه است. مشکل اصلی بازی کمبود مکانیکهای مختلف و درگیرکننده در بازی است، نه طراحی کاملاً اشتباه آنها. حداقل در نیمه اول این بازی نوید از یک تجربه مناسب در سبک خود میدهد، ولی در نیمه دوم به طرز واضحی به ورطه تکرار افتاده که تا حدی با توجه به تکنفره بودن طراح قابل درک است. به نظر میرسد که Carlos Coronado بیشتر تمرکز خود را روی طراحی بصری بازی و آفریدن دنیای داستان آن گذاشته است. امید است که در ادامه این سهگانه، او بتواند با گسترش بخش گیم پلی بازی از پتانسیل آن استفاده کند.
The Review
Horror Tales: the Wine
بازی Horror Tales: the Wine قسمت اول یک سهگانه است که در آفریدن دنیایی جالب و داستانی درگیرکننده موفق عمل کرده است. این بهنوعی پیشدرآمد بودن برای دو قسمت آینده در طراحی کلی، بهخصوص قسمت گیمپلی کاملاً مشخص است. در کنار گرافیک که به نحو احسن کار شده است، مکانیکهای قرار گرفته شده در بازی تنها برای نیمه اول آن مناسب هستند و در نیمه دوم تکراری و خستهکننده میشوند. Horror Tales: the Wine تلاشی قابلتقدیر ولی مشکلدار توسط فقط یک بازیساز است که پتانسیل آن را دارد در قسمتهای بعدی بسیار کاملتر به عمل بیاید.
PROS
- داستان کلی عجیب ولی جذاب
- گیمپلی در نیمه اول درگیرکننده است و تازگی دارد
- گرافیک بسیار زیبا و خیرهکننده، مخصوصاً باتوجهبه تکنفره بودن تیم سازنده
CONS
- داستان اصلی گنگ و داستان جانبی بیش از حد متکی بر نوشتههای طولانیست
- گیمپلی در نیمه دوم بازی تکراری و متکی بر مکانیکهای اذیتکننده میشود