وقتی که اولین تریلر بازی Forspoken را دیدم، کمی هیجان زده شدم. من همیشه عاشق دنیاهای فانتزی و جادوهای پر زرق و برق بودهام و بازی Forspoken ظاهرا همان چیزی بود که من دنبالش بودم اما یک چیزی ته دلم میگفت که این بازی شکست خواهد خورد. سابقه Square Enix هم در چند وقت اخیر خراب بوده و لانچهای موفقی را تجربه نکرده است و بازی Forspoken هم یکی دیگر از لانچهای ناموفق این کمپانی است. این بازی نه داستان درگیر کنندهای دارد و نه گیمپلی جذابی که در دنیای خالیاش شما را در بازی نگه دارد. در کل بازی Forspoken در بهترین حالت یک اثر معمولی رو به پایین است که نمیتوان هیچگونه دلیل برای تجربه آن پیدا کرد.
داستان بازی Forspoken درباره دختری به نام Frey Holland است، کسی که از بچگی پدر و مادر خود را نمیشناسد و باید خودش در دل خیابان، گلیماش را از آب بیرون بکشد. بزرگ شدن در خیابان هم دردسرهای خودش را دارد و ممکن است که آدم را به راه خلاف بکشد، آن هم در شهری مانند نیویورک. فری هم از بخت بدش با یک گنگ خلافکار محلی درگیر میشود و مجبور است که برای این گنگ چند کار دزدی انجام دهد. در نهایت مشخص است که فری عاقبت خوشی ندارد و خودش فرار را بر قرار ترجیح میدهد.
بعد از جمع کردن پول مورد نیاز برای مهاجرت از نیویورک، ناگهان خانه فری آتش میگیرد و تمام نقشههایش نقش بر آب میشوند، زیرا پولی که جمع کرده بود را هم در آتش سوزی از دست میدهد. بعد از این اتفاق ناگوار، او در حین این که سرگردان در شهر میچرخد، ناگهان چشمش به یک شی طلایی جذب میشود. وقتی که فری این دستبند را بر دستش میگذارد، ناگهان به یک دنیای دیگر منتقل میشود، دنیایی فانتزی در قرون وسطی!
ستینگ این بازی را میتوان در ژانر ایسکای قرار دارد، ژانری که افراد از دنیایی که در آن زندگی میکنند ناگهان به یک دنیای دیگر منتقل میشوند و باید اکنون با چالشهای این دنیای جدید و ناشناخته روبهرو شوند. فری هم وارد دنیایی به نام آثیا (Athia) میشود که از سر و شکلش مشخص است که یک جای کار میلنگد و آثیا یک دنیای معمولی نیست. در طی ماجراهای فری در آثیا، او متوجه میشود که در جایگاه ناجی مردم آثیا قرار گرفته است و میتواند آنها را از شر بلایی به نام Break خلاص کند.
در اصل تصمیماتی که فری در موقعیتهای مختلف میگیرد شخصیت او را میسازد، حال وقتی که این تصمیمها با هم همخوانی نداشته باشند، شخصیت درستی هم شکل نمیگیرد. بماند که دیالوگهای ناخوشآیند او هم کمکی به این مسئله نمیکند. درواقع شاید اگر دیالوگهای او را قطع کنیم، تجربه بهتری از بازی داشته باشیم. همینطور دیالوگهایی که بین دستبند و فری به طور مکرر رد و بدل میشوند همانند یک زن و شوهری میمانند که همواره در حال جر و بحث با یکدیگرند، اما این رابطه هم در نیامده است و در چند ساعت ابتدایی بازی واقعا آزاردهنده میشود. خوشبختانه میتوانید این صحبتها را از طریق تنظیمات بازی به فقط اطلاعات مهم کاهش دهید و باز هم کمک چندانی به تجربه بازی نمیکند (شما بخوانید برای یک دقیقه هم که شده ساکت نمیشوند!). در برخی مواقع هم ناگهان بازی متوقف میشود تا فری با Cuff بتواند صحبت کند. حال آیا در بین این همه گشت و گذار در دنیای وسیع آثیا زمانی برای صحبت وجود ندارد؟
با وجود نامهای بزرگی چون امی هنینگ و Todd Stashwick انتظار محتوای داستانی حداقل قابل قبولی دارید، اما متاسفانه نه داستان بازی یک پارچه است و نه ریتم آن درست. از همه این موارد بدتر کارگردانی میان پردههای بازی است. در خلال این میان پردهها ناگهان شاهد کاتهایی عجیب هستیم که هیچ گونه دلیل منطقی پشت آن نیست و شخصیتها هم صبر میکنند تا کارگردان کات بزند، Fade out صورت بگیرد و شخصیتها دوباره به ادامه صحبت بازگردند.
البته که همه چیز بازی Forspoken به بدی داستان بازی نیست و کورسویی نقطه امید هم هم در بازی وجود دارد. برای مثال پارکور کردن در دنیای بازی بسیار لذت بخش است. فری با سرعت، دنیای وسیع بازی را زیر پا میگذارد و به راحتی از دست دشمنان فرار میکند، اما ممکن است در این بین ناگهان به یک دیواری برخورد کنید و فری به جای این که به نحوی آن را دور بزند، از دیوار راست بالا میرود و حال باید صبر کنید تا کم کم به زمین بازگردد. این کار به جریان بازی ضربه بزرگی میزند و شما را از جریان به طور کامل خارج میکند. با این حال احتمالا از دیوار بالا رفتن را به اوقاتی که مجبورید در شهرها قدم بزنید ترجیح بدهید. به دلایلی که مشخص نیست، فری در شهرها با سرعت لاکپشت حرکت میکند و مجبورید با این سرعت به NPCهای بازی بنگرید. حقیقتا اگر رفتار این NPCها را در بازی ببینید شک میکنید که آیا اسکوئر اینکس واقعا ناشر این بازی است؟ در این مواقع به نظر میآید که بازی Forspoken فقط ادای بازیهای AAA را در میآورد و حتا به استانداردهای این بازیها نزدیک هم نمیشود.
بخش جذاب دیگر بازی جادوهای آن است. شاید سیستم جادو و پارکور بازی تنها نقاط مثبت آن باشند که حداقل در دنیای خالی بازی کمی شما را سرگرم میکنند. متاسفانه شما تا انتهای بازی به خیلی از جادوهای قدرتمند فری دسترسی ندارید و دقیقا قبل از باس فایت نهایی به چندین جادوی قدرتمند دسترسی پیدا میکنید. حال اگر این جادوها را در بین روند بازی پخش میکردند میتوانستند اقلا گیم پلی و مبارزات جذابی را خلق کنند. البته که این کار یک توجیه داستانی دارد، اما به نظرم بیشتر به گیم پلی ضربه میزند و انتخاب درستی نبوده است.
سیستم جادوی بازی Forspoken به 4 المان باد، آتش، آب و خاک تقسیم میشود. شما در خلال بازی به دو دسته جادوی تهاجمی و ساپورت دسترسی دارید و باید با ترکیب این دو از پس دشمنان بازی بر بیایید. دشمنان بازی از تنوع نسبتا خوبی بهره میبرند و هر از چند گاهی هم به یک باس محیطی برخورد میکنید که دمار از روزگارتان درمیآورد. در بین مسیرتان هم به چندین سیاهچاله (Dungeon) برمیخورید که هیچ کدام چالش خیلی سختی جلوی رویتان نمیگذارند و به سرعت تکراری میشوند. با همه این موارد، بعد از چندی چرخ زدن در محیط بازی، هیچ انگیزهای جز رسیدن به هدف ماموریت اصلی بازی نخواهید داشت و دنیای خالی بازی کاملا در ذوقتان میزند.
در دنیای بازی هیچ چیزی جز دشمنان پراکنده، نقاط سفر سریع (Fast Travel)، چند دانجن تکراری، باسهای محیطی و از این دست ماموریتهای فرعی خستهکننده و تکراری وجود ندارد. از این بدتر سازندگان انگار که میدانستند دنیایی که ساختند ارزش گشتن ندارد، برای همین دنیا را با امتیازهایی که برای جادو باز کردن به آن نیاز دارید پر کردهاند تا بلکه به این خاطر کمی در این دنیا گشت و گذار کنید. البته که هدف اصلی این کار در جهت اهداف طراحی مرحله و هدایت شما در دنیای بازی بوده است، اما اصلا راه حل خوبی حتا برای بالانس بازی نیست. درواقع شما برای گشت زدن در دنیای بازی جایزه میگیرید و جایزه ناچیزی هم نیست!
بازی Forspoken توسط موتور قدرتمند اسکوئر اینکس به نام Lumos ساخته شده است و این بازی شاید همانند بنچمارکی برای نشان دادن قدرت این موتور بود. اما حتا از لحاظ گرافیکی هم بازی ناامید کنندهای است. پرفورمنس این بازی روی کامپیوترهای شخصی دست کمی از فاجعه ندارد. بافتهای بازی به درستی لود نمیشوند، افت فریم شدیدی در دنیای بازی و در شهر وجود دارد. در نهایت هم وقتی که جادوهای بازی با افکتهای بسیارش وارد صحنه میشوند دیگر میتوان عمق فاجعه را دید. البته لود نشدن بافتها مشکلی است که یکی از تنظیمات بازی باعث ایجاد آن شده ولی هنوز بعد از چند هفته و چندین پچ این مشکل درست نشده است.
در کل بازی Forspoken پکیجی کامل از عوامل ناامید کننده است که منجر به یک تجربه خسته کننده و تکراری میشوند و در این مسیر با دیالوگهای آزار دهنده، داستانی گسسته و غیر منطقی مطمئن میشود که قرار است تجربهای بسیار ناخوشآیند داشته باشید.
خلاصه انگلیسی نقد بازی Forspoken:
Forspoken fails you on so many fronts, its empty world, cringy dialogues, bad pacing, not-so-solid story, and the list goes on. Maybe the only enjoyable thing in Forspoken is its magic and traversal system which could entertain you for a couple of hours.
The Review
بازی Forspoken
در کل بازی Forspoken پکیجی کامل از عوامل ناامید کننده است که منجر به یک تجربه خسته کننده و تکراری میشوند و در این مسیر با دیالوگهای آزار دهنده، داستانی گسسته و غیر منطقی مطمئن میشود که قرار است تجربهای بسیار ناخوشآیند داشته باشید.
PROS
- سیستم جادوی جذاب
- پارکور سرگرم کننده در دنیای بازی
CONS
- شخصیت پردازی بد بازی
- ریتمبندی نامناسب داستان بازی
- دیالوگهای بد و آزار دهنده
- مشکلات گرافیکی بسیار
- جلوههای بصری ناامید کننده