وقتی تصمیم دارید فیلمی پاپ کورنی ببینید تکلیفتان با خودتان مشخص است؛ انتظارات و توقعات شما از اثر کاملا واضح و شفاف است؛ شما میخواهید در یک بعد از ظهر گرم تابستانی وقتی از سرکار به خانه آمدید فیلمی ببینید که فقط و فقط شما را سرگرم کند.
شما فیلم پیچیدهای نمیخواهید یک فیلم اکشن پر زد و خورد با یک پایان خوب تکراری میخواهید که هم شما را سر حال بیاورد هم بعد از ظهر شما را با ایجاد درگیری ذهنی خراب نکند و از دیدنش آزرده خاطر نشوید.
سینمای تجاری شما را میشناسد و برای قانع کردن شما مجبور است فیلمی را که ساخته دوباره بسازد و تفاوتش با فیلم قبلی در عظمت بیشتر اکشنها و اغراق آمیزتر شدن اثر است بازی جنون آمیزی که به نظر نمیرسد انتهایی داشته باشد.
فیلم سریع و خشن 9 به کارگردانی «جاستین لین» (Justin Lin) و به نویسندگی او و «دنیل کیسی» (Daniel Casey) از سری فیلم های سریع و خشن دقیقا با همچین نگرشی ساخته شده است.
اکشنهای هیجان انگیز با زد و خورد فراوان، درام در حداقلیترین و البته کلیشهای ترین حالت ممکن همراه با چاشنی طنز و یک پایانبندی خوشحالکننده پکیجی است که فیلم قرار است ارائه کند.
اثری مهندسی شده از تمام چیزهایی که شما را برای دیدن فیلم جذب میکند.
اگر شما خود را بخشی از گروه بالا می بینید نیازی نیست باقی نقد را بخوانید و این فیلم می تواند رضایت شما را جلب کند.
مسئله اما از جایی فرق خواهد کرد که شما استاندارد بالاتری حتی برای فیلمهای سرگرم کننده پیدا کرده باشید و ذائقهی مشکل پسندتان با دیدن این سری فیلمها راضی نشود و از جایی به بعد سرتان تیر بکشد؛ این همان مرزی است که اگر از آن گذشته باشید تماشای فیلم سریع و خشن 9 برایتان دشوار میشود.

فیلم در حالی که نشان میدهد ظرفیت داستانی خوبی در گذشتهی شخصیت دارد به شکل عجیبی سعی میکند آن را در حداقلیترین حالت ممکنش نگه دارد.
ظرفیتی که از آن برای تعریف جیکوب (جان سینا) و برای توجیه مسیر تاریکی که ناخواسته در پیش گرفته استفاده میشود اما قدمی برای پر کردن فضای خالی بین جیکوب جوان و جیکوب امروز برداشته نمیشود.
قدمهایی که میتوانست تعریف بهتر و بیشتری از او به ما بدهد تا شخصیتش عمق کافی پیدا کند و جدال دو برادر اگر قرار است کلیشهای هم باشد حداقل پرداخت اصولیتر و دقیقتری داشته باشد و جدالی تمام عیار و دوقطبی به نمایش بگذارد.
بدبختانه در خط داستانی جیکوب و دام (وین دیزل) قطعههای آخر پازل هم درست جای نگرفتهاند؛ اثر در پل زدن بین گذشته و آینده و در پایانبندی ضعف دارد و نمیتوان این فقدان را با نجاتهای اغراق آمیز و نگاههای سرد حین رانندگی و حتی با ماشین هدیه دادن پر کرد.
انگار تکلیف سازندگان اثر با جیکوب روشن نیست و بدشان نمیآید از نقاط خالی مانده و خوب پر نشدهای که از خودشان به جا گذاشتهاند بعدها فیلم دیگری بیرون بکشند که این نوع نگاه، آسیب بدی به این اثر زده است.
فیلم سریع و خشن 9 از فقدان یک آنتاگونیست درست و حسابی با خط داستانی منطقی و انگیزههای قابل درک عمیقا رنج میبرد جیکوب چنین پتانسیلی داشت اما به خاطر نگاه نامشخص نویسنده و کارگردان از داشتن پتانسیل فراتر نرفت.

سایفر (شارلیز ترون) بیهیچ تغییری از فیلمی به فیلم دیگر کوچ میکند و دیگر پتانسیل ماندن در قامت آنتاگونیست را ندارد. جاستین لین انقدر ضعیف عمل کرده که حتی غافلگیری اثر که سایفر تشکیلات را اداره میکند اصلا غافلگیر کننده نبود.
این مجموعه فیلم به ما نشان داده چیزی به نام مردن در آن وجود ندارد هان (سونگ کنگ) را به مضحکترین حالت ممکن از مرگ برمیگرداند؛ مثل کاری که پیشتر با لتی (میشل رودریگز) انجام داده بود.
جالب است که دیگر در سکانسهایی که در آن افراد از مرگ بر میگردند غافلگیری چندانی در بازیها دیده نمیشود!
فیلم سریع و خشن 9 پر از ستارگانی است که در سایر قسمتهای این سری فیلمها بازی کردهاند تا احتمالا یک گردهمایی پولساز را ترتیب بدهند حتی اگر نیاز خاصی به حضورشان در اثر احساس نشود و در مواردی حتی بیاستفاده باشند.

در جهانبینی این اثر منطق هر لحظه بیش از قبل ترک می خورد؛ پیشتر میا و برایان که بعد از درگذشت تراژیک پال واکر با این توجیه داستانی که قصد دارند از ماجراجویی کنارهگیری کنند از اثر خارج شدند. حالا میا به ماجرا برگشته و برایان به جای استخدام یک پرستار و کمک به خانوادهاش از بچهها مراقبت می کند!
مسئله به هیچ وجه بازگشت میا نیست هیچ اشکالی ندارد که میا برگردد مسئله موجه نبودن دلایلی است که برای غیبت برایان در اثر عنوان میشود.
این دست اتفاقات غیر منطقی و مخرب در روند داستان زیاد است مثل سفر میا و لتی به توکیو و پیدا کردن تصادفی هان به پیش پا افتادهترین حالت ممکن. بدتر آنکه به دلایل نامعلومی در تدوین بین پیدا کردن محل و وارد شدن به محل فاصلهای افتاده که در آن گذر زمان لحاظ نشده است.
احتمالا این کار برای حفظ ضرب آهنگ اثر و توالی اکشنها صورت گرفته اما مثلا نمیشد میا و لتی در روشنی روز آنجا را پیدا کنند و تصمیم بگیرند در تاریکی شب وارد محل بشوند یا هر بهانهی مشابه دیگری که این آسیب وارد نشود؟
شوخیهای تج و رومن بر سر دلیل نمردن در عین مرگبار بودن اتفاقاتی که تجربه می کنند به نظر طعنه زنی اثر به خودش است! جالب است که بگویم شوخیهایشان به جز مورد عجیب ماشین در فضا تحمل دیدن اثر را کمی آسانتر کرد.

اگر در قسمتهای قبلی این مجموعه ماشینی تا آستانهی تصادف با شخصیتها پیش می رفت حالا اغراق در طراحی جلوههای ویژه به حدی رسیده که برخورد انجام میگیرد ولی شخصیت به شکل احمقانه ای انگار که برخوردی انجام نگرفته به حرکت ادامه میدهد و ما باید به خود بقبولانیم اشتباه دیدهایم!
به نظرم کسانی که فیلم سریع و خشن 9 را دیدهاند حرف مرا تایید کنند که به معنای واقعی کلمه در تشییع جنازهی علم فیزیک شرکت کردهاند.
دیدن آهنربایی که در پشت ماشین قرار گرفته و ظاهرا به صورت گزینشی اشیایی که مد نظر کارگردان است را جذب و دفع میکند باورنکردنی است. به نظر شناخت نویسندگان از آهنربا تنها در این حد است که نقره خاصیت آهنربایی ندارد.
رد شدن از پل شکسته، عبور از پلی که وجود ندارد با تاب خوردن ماشین از کابل، استفاده از بمب دستی برای صاف کردن تریلی در حال سقوط به دره، نجات پیدا کردن جیکوب توسط دام با وارد کردن ضربهی بیلیاردی به یک ماشین دیگر و بدتر از همه سفر فضایی تج و رومن.

به نظر می رسد سازندگان با سفر فضایی تج و رومن با یک ماشین که پشتش راکت بسته شده و لباسهای چسب کاری شده سعی داشتهاند تولیدکنندگان فیلمهای اغراق آمیز بالیوودی را به چالش بکشند.
منطق پشت این سفر حتی از شیوهی انجام آن هم باور نکردنیتر است؛ «سفر برای از کار انداختن یک ماهواره چرا که برای از کار انداختن آن باید به آن نزدیک بود!»
تج و رومن بعد از کوبیدن به ماهواره زنده میمانند؛ در مدار باقی میمانند و به ایستگاه فضایی میرسند! واقعا در نهایت جدیت میگویم این اثر که در بستر واقعیت اتفاق میافتد به آثار علمی تخیلی طعنه میزند.
در پایان دربارهی سخنرانی رومن قبل از کوبیدن ماشین به ماهواره باید بگویم شانس به این شکل کار نمیکند اما نویسندگی بد شما را در هر وضعیتی نجات خواهد داد چرا که بدون شما نمیتوان قسمت بعدی این فیلمها را ساخت! فرنچایز سریع و خشن در مسیری حرکت میکند که به نظر روزی داد طیف هدفش را هم در خواهد آورد اما تا آن روز نباید از دیدن دنبالههای دیگری از آن تعجب کرد؛ عرضه و تقاضاست که این صنعت را هدایت میکند!
با نقد و بررسی فیلمها و سریالها با پی اس ارنا همراه باشید.
The Review
فیلم سریع و خشن 9
فرنچایز سریع و خشن دارد با سرعتی سرسام آور در مسیری ویرانگر حرکت میکند هرچه بیشتر پیش میرود جنون آمیزتر میشود و برای به موفقیت رساندن یک فرمول تکراری دست به طراحی جلوههای ویژهی عظیم تر و به همان اندازه باورنکردنی تر میزند اما متوجه نیست هرچه جلوتر میرود افراد بیشتری از قطار پیاده میشوند آن هم از آن طیفی که این فرنچایز برای آنها ساخته شده است.

