پی اس ارنا
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
پی اس ارنا
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

خانه » آشنایی با ابراهیم گلستان | روشنفکری تاثیرگذار بر هنر معاصر ایران

آشنایی با ابراهیم گلستان | روشنفکری تاثیرگذار بر هنر معاصر ایران

نگاهی به نثر ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز پیشرو ایرانی

مینا مظفری توسط مینا مظفری
۲۳ بهمن ۱۳۹۹
در ادبیات, خواندنی ‌های کتاب, مقاله
0 0
1
آشنایی با ابراهیم گلستان | روشنفکری تاثیرگذار بر هنر معاصر ایران

ابراهیم‌ گلستان‌ زاده شیراز است. پدرش واعظ بود و بعدها روزنامه «گلستان‌» را‌ در شیراز منتشر کرد. در مسائل سیاسی شرکت می‌کرد و حتی در دوره‌ای شهردار شیراز بود. ابراهیم گلستان در‌ جوانی‌ به تهران آمد و به حزب توده پیوست و از اعضا هیئت تحریریه روزنامه رهبر‌ شد‌. در پی وقایع آذربایجان و انشعاب از حزب توده به همراهی خلیل ملکی و آل احمد‌ و انور‌ خامه‌ای‌، رویاروی حزب توده قرار گرفت ولی بر خلاف آل احمد به کار سیاسی ادامه‌ نداد‌ و به فیلمسازی و ترجمه و نوشتن قصه پرداخت.

ابراهیم گلستان مانند چوبک تحت تأثیر ادبیات منثور‌ آمریکا‌ قرار‌ گرفت و از آن‌جا که چند ترجمه از آثار همینگوی و مارک تواین، اشتاین بک‌ و فاکنر‌ را عرضه داشته بود و با آثار ایشان آشنا شده بود، قصه‌هایش نیز رنگی‌ از‌ اسلوب‌ نویسندگی نویسندگان تجربی آمریکائی داشت، به ویژه بازی‌های لفظی و شیوه گرترود اشتاین در نژاد، جلوه‌ای‌ مشهود‌ یافت.

این را نیز باید گفت که ابراهیم گلستان به سبب تکروی و روابطی‌ که‌ با‌ شرکت نفت و حتی دربار یافت در دهه‌های بحرانی 40 تا 60 هدف حمله قرار گرفت‌ و آل‌ احمد‌ او را به سخنی شماتت کرد. ابراهیم گلستان نیز‌ در‌ مقام مدافعه در«فیلمنامه بودن یا نقش بودن» و «اسرار گنج دره جنی » منش و اسلوب نویسندگی آل احمد را‌ سخت‌ به نقد کشید و در نتیجه پیروان آن روز آل احمد از‌ جمله‌ براهنی به ابراهیم گلستان خرده گرفتند.

آشنایی با ابراهیم گلستان | روشنفکری تاثیرگذار بر هنر معاصر ایران

امروز‌ که از‌ آن‌ التهاب‌ها‌ کمتر نشانی باقی مانده است، بهتر‌ می‌توان‌ کار ابراهیم گلستان و همانندهای او را بازسنجی کرد و جایگاه او را در ادب‌ معاصر‌ فارسی معین ساخت چرا که سرد‌ و گرم روزگار می‌بایست همه ما‌ را به نظرگاهی مداراجویانه، منصفانه‌ و تحقیقی‌ رهنمون شده باشد و ما را به این نکته رسانده و برساند که پیشداوری‌ها را‌ به‌ کنار بگذاریم و اهمیت آثار هنری‌ را‌ چنانکه‌ هست دریابیم و در‌ مقام‌ منتقد ملاحظات خارجی را‌ درباره متن هنری دخالت ندهیم.

پیش از هر چیز باید گفت که‌ نثر‌ ابراهیم گلستان، نثری است روان، طنزآمیز و شاعرانه‌. پیداست‌ که او‌ در‌ ترصیع‌ کلام سخت می‌کوشد و همچون‌ سنگتراشی که دل کوه را می‌کند و رگه‌های مرمر را از آن بیرون می‌آورد، به‌ حجم‌ انبوه و سخت الفاظ می‌آویزد و پیکره دلخواهش‌ را‌ از‌ آن‌ بیرون‌ می‌کشد. این نثری‌ است‌ بسیار زیبا و همانند زیباروئی که از زیبائی خود آگاه است، رعنائی می‌کند و جلوه می‌فروشد. به این‌ سو‌ و آن‌ سو می‌نگرد و سر و گوش آب می‌دهد تا‌ مطمئن‌ شود‌ ‌مورد پسند‌ خواستاران‌ افتاده است. اما همانطور که زیباروی موصوف گاه از رعنائی به کبر و غرور می‌افتد و عشوه‌ها و کرشمه‌هائی درکار می‌کند تا بیشتر دل برباید، نثر ابراهیم گلستان نیز‌ گاهی جلوه از حد بدر می‌برد و لوس می‌شود و در این جاست که سبکسری جای وقار و جلوه‌فروشی جای دلربائی را می‌گیرد و سخن از جایگاه خود بدر می‌افتد و به مشتی الفاظ بدون‌ انسجام‌ فرو کاسته می‌شود.

دختر روزی سه چهار بار رخت عوض می‌کرد و عورو عشوه در تن و در جان او همیشه تکان می‌خورد، و همچنین می‌خورد، همچنان می‌خورد، می‌خورد و رنگ و گردو روغن‌ به‌ چهره می‌مالید و هی در آینه خود را به دیده خرید می‌دید و آفرین به خود می‌گفت. (اسرار گنج دره جنی)

افزون بر این می‌بینیم که‌ در‌ این‌جا نویسنده شخص داستانی خود‌ را‌ به باد حمله گرفته است و پیداست که از او کاریکاتوری ساخته و این کار شأن طنز را کاهش می‌دهد و گاه کار به جائی‌ می‌رسد‌ که اگر مطلب هست‌ دیگر‌ زیبائی نیست:

من حس می‌کنم که وقت ندارم. من بار سوب کند حوادث قانع نمی‌توانم شد. من قانع نمی‌توانم شد. من رشوه نخواهم داد. من تقلید در نخواهم آورد. من‌ فکرم‌ را فدای سلام و علیک و لق و آداب معاشرت نخواهم کرد. من خود را نگاه خواهم داشت. (مد و مه)

می‌بینیم که این من من گویی، بدجوری کار نثر را لنگ‌ کرده‌ است. اما‌ وقتی که نویسنده به تأثیرات حسی یا فکری عمیق چنگ می‌زند، و تصنع در کار نمی‌آید، نوشته رهوار‌ می‌شود و جان می‌گیرد:

در این میان، در راه یک گاری به‌ گل‌ نشسته‌ بود و وقتی که گاریچی شلاق زد به اسب بلکه اسب تقلا کند، تقلا کرد اما چنان‌که بار ‌‌گاری‌، طاووس رنگ طلائی با گردن دراز که انگار زرافه است لنگر گرفت و کله‌ کرد‌ و سرنگون‌ افتاد و با این سقوط چرخ هم در رفت و از فشار در رفتن چوب بلند مال‌ بند درهم شکست. (اسرار گنج دره جنی)

یا:

شب در نور ماه سحر می‌شد‌ و کوه‌ها به ضرب اهرم‌ پیوسته‌ قطار از پشت پنجره می‌رفتند تا دشت صاف با بوی بوته‌ها و روشنی صبح باز شد، رسید. (مد و مه)

ابراهیم گلستان روشنفکری تاثیرگذار بر هنر معاصر ایران

نشر ابراهیم گلستان نامستقیم است. روایت داستانی او تأثیرات حسی را نه فقط از‌ دانستگی راوی بلکه از دانستگی دیگران نیز نقل می‌کند و گاه روایت را به دست من درونی اشخاص داستانی می‌دهد. به این ترتیب گلستان پس از هدایت، از نخستین قصه‌نویسانی است که‌ پس‌ از شهریورماه 1320 قصه مدرن می‌نویسد. خود او می‌گوید:

برای من نقطه اساس کار، ساختمان است… عقیده‌ای را که برای ساختمان دارم از همان اول داشتم. (روزنامه آیندگان، فروردین 1349‌)

از‌ لحاظ درونمایه، قصه‌های ابراهیم گلستان در تنگناست. او در چهار مجموعه قصه کوتاه و رمان «اسرار گنج دره جنی » خود، در یکی دو مایه می‌نوازد و آن تجربه وسیعی را که نویسندگان تجربی آمریکا‌ دارند‌، ندارد. در بیشتر قصه‌های کوتاه خود روایتگر حس تنهائی و از خود بیگانگی و اضطراب است، ‌از خرافی بودن مردم و دوز و کلک‌های حزب و سران حزب سخن می‌گوید اما در«اسرار گنج‌ دره جنی » افزون‌ بر‌ این مطالب، در زمینه درونمایه قصه‌ جهش‌ می‌کند و با حسی دورنگر، ساختمانی را که چند سال بعد از پایه فرو ریخت، به تصویر می‌آورد.

  کتاب پایان اکتبر | رمانی که شرایط جهان را در دوران کرونا پیش بینی کرد

کتاب «اسرار گنج دره جنی‌» از‌ روی فیلمنامه‌ای که نویسنده خود ساخته است، نوشته‌ شده‌. گروهی مهندس برای نقشه‌برداری از دره‌ای می‌گذرند و به تپه‌ای می‌رسند و جعبه دیدیاب خود را روی سه پایه محکم می‌کنند‌ و آن‌ را‌ می‌چرخانند. کسی که در جعبه می‌نگرد تصویر مردی روستائی را‌ می‌بیند که در آن سوی دره با گاو خود سرگرم شخم است، انگار که خواب است و خواب آلود‌.

ظاهرا‌ از‌ پس پشت این جعبه دیدیاب -که کار دوربین فیلمبرداری را می‌کند‌- رویدادهای‌ بعد وصف و مجسم می‌شود. مرد روستائی فقیر، زن و پسر و خانه‌ای حقیر دارد و تکه زمینی سنگلاخ که‌ به‌ دشواری‌ معاش او را تأمین می‌کند. او در زیر بار اندوه و رنج و شوربختی‌ کمر‌ خم‌ کرده است. اما در حالی که زمین را سخت شخم می‌زند به کشف‌ دخمه‌ای‌ که‌ پر از آثار عتیقه و جواهر است می‌رسد. دیوانه‌وار به رقص در می‌آید و به‌ سوی‌ ده می‌شتابد و گاو خود را به زور و ضرب چوب به ده می‌کشاند و در‌ اوج‌ شوریدگی‌ آن را می‌کشد و غریو می‌کشد. مردم ده او را دیوانه می‌پندارند و به شدت کتک‌ می‌زنند‌ و از روستا می‌رانند. سپس مرد روستائی تصمیم می‌گیرد از روستائیان انتقام بگیرد، به‌ جاه‌ و جلال‌ برسد، زن و خانه نو کند و به تلافی ایام شوربختی از زندگانی کام بگیرد. در تصویر‌ بعد‌ زرگر و زنش به میدان می‌آیند و چون می‌دانند روستائی، گنجی در اختیار دارد‌، می‌کوشند‌ آن‌ را از کف وی بربایند. مرد ثروتمند شده و اینک زرگر و زن او، جوان جویای نام‌ در‌ عالم‌ هنر، معلم روستا-زینل‌پور، کدخدا و کاسه لیسان دیگر احاطه‌اش کرده‌اند و او را‌ به‌ سوی مسند قدرت و جلال و کامجوئی پیش می‌رانند. قهوه‌چی میان راه روستا و شهر به کار او مظنون‌ می‌شود‌ و گمان می‌برد که او درک ار خرید و فروش تریاک و هروئین است و سر‌ در‌ پی او می‌نهد. ژاندارم منطقه که از‌ رفت‌وآمد‌ قهوه‌چی‌ به روستاهای اطراف بدگمان شده همه کارهای‌ خود‌ را رها می‌کند و قهوه‌چی را می‌پاید. کدخدا که مخفیانه درخت‌ها را می‌برد و زغال‌ درست‌ می‌کند، از رفت‌وآمد ژاندارم بد‌ گمان‌ می‌شود و زاغ‌ سیاه‌ او‌ را چوب می‌زند.

آشنایی با ابراهیم گلستان | روشنفکری تاثیرگذار بر هنر معاصر ایران

در این گیر‌ و دار‌ مرد روستائی همچنان به بهره‌برداری از گنج مشغول است و آثار عتیق را‌ تکه‌تکه‌ می‌کند و به شهر می‌برد و به زرگر‌ می‌فروشد. زن زرگر که‌ از‌ سود حاصل از خرید و فروش‌ زر‌ و جواهرهای مرد روستائی راضی نیست، خود را وارد معرکه می‌کند و در راه روستائی‌ دام‌ پهن می‌کند. این دام دخترک‌ کم‌وبیش‌ زیبائی‌ است که خدمتگر‌ اوست‌. مرد روستائی طعم شهوت‌ را‌ می‌چشد و به دام می‌افتد. پس از این مرحله، دیگر کار در دست زرگر و زن‌ اوست‌ که مرد را هرطور بخواهند برقصانند‌. زینل‌پور‌ را با‌ خود‌ همدست‌ می‌کنند و نقشه می‌کشند که‌ برای مرد کاخی بسازند اما این کاخ با ابزار جدید بر روی همان خانه سست‌ پایه حقیر روستائی بنا می‌شود، و سپس زلزله‌ یا‌ انفجاری‌ این‌ کاخ‌ مقوائی را از‌ پایه‌ ویران می‌کند. از سوی دیگر زرگر، قهوه‌چی، ژاندارم و کد خدا که سر در پی یکدیگر نهاده‌اند‌ به‌ دخمه‌ راه می‌جویند. زرگر در زیر خروارها زر‌ و جواهر‌ مدفون‌ می‌شود‌، ژاندارم‌ به‌ دست قهوه‌چی کشته می‌شود و قهوه‌چی را کدخدا از پای در می‌آورد و زلزله حاصل از انفجار جوان جویای نام و کدخدا را در عمق دخمه مدفون می‌سازد. نمادهای قصه تا حدودی آشکار است. روستایی که به گنج شایگان می‌رسد شاه است، زینل‌پور – که بعد لشکوئی می‌شود- هویدا نخست وزیر اوست. زرگر و زنش کمپانی‌های نفتی هستند‌، گنج‌ همان نفت است که در آمد حاصل از آن، ایران را در دهه‌های 40 تا 50 ازاین‌رو به آن رو کرد و تا آستانه مدرنیزاسیون قلابی پیش برد. خانه‌ای که‌ ویران‌ می‌شود نظام حکومتی آن زمان است که می‌خواست بر روی پایه‌های سست گذشته، تمدن جدیدی را که با آن پایه مناسب نبود، بالا‌ بیاورد‌. جوان جویای هنر همان روشنفکر‌ غرب‌ زده است که نه شناختی از هنر و تفکر دارد نه توان و حال و حوصله‌ای که آن‌ها را بدست بیاورد و در این میان نقاشی هست که‌ زینل‌پور‌ از قدیم می‌شناخته و او‌ را‌ برای تصویر کردن مرد روستائی و زن تازه‌اش به ده آورده است. این نقاش متوجه پوسیدگی شالوده‌ها می‌شود و به زینل‌پور هشدار می‌دهد. در واقع این نقاش صریح و راستگو خود نویسنده است‌.

  بهترین کتاب های ژان پل سارتر | نوشته‌هایی برای انسانیت

ابراهیم گلستان روشنفکری تاثیرگذار بر هنر معاصر ایران

ساختار‌ داستان وصفی و تصویری است. تصویر هر صحنه، صحنه پیش را تکمیل می‌کند. درباره این قصه گفته‌اند که این بار ابراهیم گلستان به جستجو در ذهنیت آدم‌ها‌ نپرداخته‌ و صناعت نگارشی‌ بدیعی را نیازموده، رمانی ماجرائی آفریده که در وهله اول خواننده را با ماجراهایش سرگرم کند‌ اما بعد بار رمزی آن آشکار می‌شود و به واقعیت‌های سیاسی زمانه‌ می‌پردازد‌.اما این داوری درستی نیست. دو جمله نخست داوری‌کننده از همان آغاز نشان می‌دهد ‌‌که‌ وی عمق هنر نویسنده را در نیافته. جستجو نکردن در دانستگی آدم‌ها به‌ این‌ معنا‌ نیست که نویسنده صناعت نگارش بدیعی را نیازموده چرا که عکس آن، این گزاره می‌شود‌ که هرکس درون دانستگی آدم‌ها را کاوید، نوشته‌ای بدیع آورده است. اتفاقا در‌ این داستان، نویسنده از‌ تأثرات‌ حسی و شخص آزموده شده در مد و مه و شکار سایه فراتر می‌رود و آدم‌های داستانی را در زمینه اجتماعی تصویر می‌کند. کار او در این‌جا کار تصویری است، فیلمبرداری می‌کند، ظواهر را نشان می‌دهد‌ تا خواننده را به ژرفا برساند و در این کار موفق است و نوشته‌اش بدیع و تازه و حاکی از قدرت کلامی و توانایی قصه‌نویسی است.

«زرگر نشسته بود پیش بخاری، می‌کوشید ناخن بچیند و غیظ غلیظ‌ و دق‌ دل و حس ضعف و عجز در پیش سیل مستمر نق زنش را بازور دادن به دسته ناخنگیر، در دقت به صاف چیدن ناخن، جبران کند.  زرگر از زیر بار هوار شماتت‌ گفت‌:آخه من چیکار کنم؟ قصدش گرفتن دستور و راهنمائی نبود. آخی بود. اما شنید که زن می‌گفت: گولش بزن، بترسونش، خرش بکن، من نمی‌دونم، گیرش بنداز.

زرگر وقتی که زن سکوت کرد‌ بیشتر‌ ترسید. خوف حضور ساکت خبثی که در کمین می‌رفت سنگین‌تر از صدای جهش‌های آشکارش بود. ناخن‌ها را که چیده بود دوباره سپرد به ناخنگیر. بی‌قصد چیدنشان، در این بهانه‌ که‌ مشغول‌ صاف کردنشان است.» (اسرار گنج دره جنی)

نویسنده‌ با مهارت نخست تصویر مؤثری از زرگر و زنش می‌دهد و بعد به درون هر دو شخص راه می‌جوید و نیت باطنی آن‌ها را‌ آشکار‌ می‌سازد‌. او واقعیت سیاسی زمان را به زبان رمز‌ و تصویر‌ بیان می‌کند اما آنچه را که تصویر می‌کند واقعیت نگاری صرف نیست. رو بردن به ژرفای نوعی تفکر اجتماعی‌ است‌ که‌ رکود و سستی اجتماعی را که در زیر لایه زرورقی زرنما و‌ تحمیلی پوشیده است عریان کند و افزون بر تصویرهای پیوسته، طنز مخفی و هنرمندانه‌اش بر استحکام ساختار قصه می‌افزاید. آدمها‌ در‌ قصه‌های‌ کوتاه ابراهیم گلستان در واقع در جتسجوی هویت و خود خویشتن‌شان هستند. مرد‌ جوانی‌ که در قصه «آذر، ماه آخر پائیز» مأمور است پاکتی را مخفیانه به شخص دیگر داستان‌ که‌ دستگیر‌ خواهد شد برساند، بیشتر در بند افکار خویشتن است. احساس او این‌ است‌ که‌ همه کارهای حزب بیهوده و قلابی است و سرنخ قضایا را دیگران می‌چرخانند. از شوربختی آن‌ شخص‌ دیگر‌ مغموم است اما می‌داند که کاری نمی‌توان کرد جز اینکه شخص، فریب زرق و برق‌های‌ ظاهری‌ را نخورد و به اصالت خود بچسبد. راه دیگری برای او باقی نمانده است‌ و به‌ خود‌ می‌گوید:

خیلی وقت است که شب است ‌ ‌و تو همه‌اش در این میدان خالی و کنار‌ این‌ چمن‌های لجمار و گرد این یادگار گذشته با سایه‌های خودت گردیده‌ای. از راهی برو‌، از‌ راهی‌ برو. ازراهی که تورا به خانه خودت برساند، به جائی که از ته دل بدانی‌ جایت‌ است.

ابراهیم گلستان روشنفکری تاثیرگذار بر هنر معاصر ایران

شخصیت اصلی داستان مد و مه، کارمند عالی رتبه شرکت نفت نیز مبارزه‌های پیشین‌ حزبی‌ را‌ تلف کردن عمر می‌داند و بر عمر تلف کرده تأسف می‌خورد و از نادانی‌ خود‌ یاد می‌کند:

ما از سبیل تو امید داشتیم. امید داشتن از خریت است. ناروزدی سبیل، ناروزدی‌. تقصیر‌ ماست که جبران ناتوانی خود را در هیکل درشت تو دیدیم. باید‌ میان‌ زندگی و وهم خط کشید.

این‌ نومیدی‌ و ناتوانی‌ در برخی قصه‌های ابراهیم گلستان سر به تحقیر‌ عوام‌ می‌زند. گول خورها نیز مانند گول زن‌ها مقصرند و از آن‌ها امیدی نمی‌توان داشت‌:

مزخرف‌!این چیست که ساخته‌اند… که‌ این‌طور‌ قوز کرده؟ بدبخت‌ها. مجسمه‌ ساخته‌اند‌. برای‌ مملکت مجسمه‌ها. مجسمه مرده‌ها برای مجسمه‌های‌ مرده‌. مجسمه هزار سال پیشی‌ها برای مجسمه‌های مرده ده هزار ساله. (آذر،ماه آخر‌ پائیز‌)

اما در «اسرار گنج دره جنی» همین‌ مردم در جشن با‌ شکوه‌ مرد تازه بدوران رسیده راه‌ ندارند‌. پشت سیم‌ها مانده‌اند. در واقع نیامده‌اند و اطراف مرد تازه بدوران رسیده را گروه‌ کاسه‌لیسان‌ گرفته‌اند. پس برخلاف آنچه نویسنده‌ در‌ قصه‌های‌ پیشین خود می‌نویسد‌، مردم‌ عادی زنده‌اند و قضایا را‌ خوب‌ می‌فهمند. فقط حاکم و کاسه‌لیسان او هستند که بر پر قوی خود فریبی لمیده‌اند و دنیا‌ را‌ به کام خود می‌بینند در حالیکه‌ موریانه فساد از‌ زیر‌ پایه‌های‌ مقوائی ساختمان را می‌جود‌ و می‌پوساند. افزون بر این مردم، ریشه در زمین و آب و خاک دارند. بد یا خوب به‌ دلبستگی‌های‌ دیرینه وابسته‌اند و بدون تظاهر کار می‌کنند‌ و زحمت‌ می‌کشند‌. در‌ بخش‌ سی و هفتم رمان‌، برادرزن مرد تازه بدوران رسیده، روستائی رنجبر که بیل می‌زند تا درخت بکارد، و زینل‌پور به‌ روی‌ صحنه‌ می‌آیند. برادرزن می‌خواهد مرد روستائی را متقاعد‌ کند‌ که‌ کارهای‌ شوهر‌ خواهرش‌ غلط است زیرا با بکار گرفتن عده‌ای کوه و تپه را صاف می‌کند تا خانه بسازد، درخت‌ها را می‌برد تا ستون‌ها و پایه‌های سیمانی درست کند و به آن مرد‌ می‌گوید:دلت خوشه گوده بزنی، درخت بکاری… (به ناگهان فریاد خشم شد)، گفت: اون‌ور دارن ریشه می‌زنن، کنده را دارن اره می‌کنن.

  چرا باید رمان بیست هزار فرسنگ زیر دریا را بخوانیم؟

ولی روستائی سرگرم کار ساده خویش است‌ و فکر‌ می‌کند که برادرزن حسودیش شده که شوهر خواهرش پولدار شده. زینل‌پور می‌گوید: خیلی جوشیه. اما پسر خوبیه. برادرزن تهدید کرده که از روستا می‌رود و روستائی می‌گوید: بد دهنه. بی‌معرفته. آدم‌ نباس‌ قهر بکنه بره… ما علف این خاکیم، از این خاک سبز شدیم. کجا بریم. آدم باید تحمل کنه. جداندر جد ما تحمل داشتن‌، تحمل‌ کردن همیشه بودن. سپس‌ بیل را‌ گرفت‌ و باز به کار افتاد. دیگر غروب بود. می‌دانست پیش از غروب کامل و باران شب باید که گوده برای نهال‌های تازه بیشتر زد.

آشنایی با ابراهیم گلستان | روشنفکری تاثیرگذار بر هنر معاصر ایران

تاکید ابراهیم گلستان در اکثر گوشه و کنارهای آثارش بر آزادی فردی است و این همان موضوعی است که عارفان و در عصر ما فیلسوفان اکزیستانسیالیسم بر آن مهر قبول زدند و می‌زنند اما این‌ آزادی‌ به تنهائی کافی نیست‌. باید‌ دید که آیا می‌توان شرائطی فراهم کرد که امکان آزادی فردی و اجتماعی هر دو را فراهم آورد؟ صداقت و آزادی فردی کافی نیست، همانطور که یکی از اشخاص داستان وقتی که جان‌ می‌سپارد‌ به ادراک آن می‌رسد:

گفت سیاوش هم سرش افتاد تو تشت طلا اما هنوز خون سیاوش می‌جوشد. قرن‌هاست که ما فدا میشیم. نسل مثل ما همیشه بوده، تموم نمی‌شه. اما‌ غرور‌ و فخر از‌ قهرمانی تبار فداکاران تار و تباه می‌شد از حس همجواری با تیره تبه‌کاران. گفت:فقط افسوس که… نسل‌ قالتاق‌هائی… مثل شمام… تموم نمیشه.

این مطلق‌گرائی از تصور صداقت‌ و آزادی‌ فردی‌ سرچشمه می‌گیرد و نمی‌خواهد این نکته را دریابد که از زمان سیاوش تا امروز خیلی چیزها عوض شده ‌‌است‌. اما اینکه بطور مطلق همه چیز درست، زیبا، پاک و نیالوده بشود و باشد مغایر‌ فراروند‌ تاریخ‌ انسانی است. انسان آزاد می‌تواند راه دیگری را نیز برود. ممکن است نه از طائفه‌ تبه‌کاران باشد و نه از تبار فداکاران به آن معنا که شخص داستان «اسرار‌ گنج دره جنی» می‌گوید. درمثل راهی‌ که‌ فردوسی، بیرونی، حافظ و گوته رفتند و در عصر ما راهی را که کسانی مانند شوایتزر و راسل و توماس مان و یا سپرس پیمودند. این منطق ابراهیم گلستان که متکی به اصل: «این یا آن است‌» رسوب افکار جوانی و دوره کارآموزی حزبی اوست که متأسفانه به رغم دور شدن از حزب و حزب‌بازی و نزدیک شدن به صداقت و آزادی فردی هنوز در او باقیمانده است. بگذریم از اینکه بگوییم او‌ خود در عمل چگونه به آن آزادی و صداقتی که مدعی آنست وفادار مانده؟

در نهایت می‌توان گفت آنچه او در واقع آزادی می‌نامد نوعی فلسفه رواقی و احساس هنری است که سخت به‌ خود‌ می‌پردازد و نگران خویش است تا از خود خویش اهرمی بسازد برای جابه‌جا کردن سیاره‌ای خاکی. اما اگر چنین کاری نیز ممکن باشد، فرد به تنهائی از پسش برنمی‌آید و در‌ انجام‌ کار جز آنکه به درون آلونگ خود بخزد و به قسمی وارستگی و رستگاری برسد، چاره‌ای نخواهد داشت. جایی که امروز ابراهیم گلستان در انگلیس در آن مانده است.

برچسب ها: ابراهیم گلستانادبیاتخواندنی های کتابمعرفی نویسنده
ShareTweetShare
نوشته قبلی

راهنمای مقدماتی ایکس باکس سری ایکس | برای شروع کار با این کنسول باید چه‌کار کنیم؟

نوشته‌ی بعدی

استودیوی Blue Sky توسط دیزنی تعطیل خواهد شد

مینا مظفری

مینا مظفری

مرتبط نوشته ها

لیست بهترین بازی های استراتژی : برترین بازی های استراتژیک کدام‌اند؟
لیست بازی

لیست بهترین بازی های استراتژیک

۱۳ آذر ۱۴۰۳
بهترین انیمه های عاشقانه
انیمه و انیمیشن

معرفی بهترین انیمه های عاشقانه

۸ مرداد ۱۴۰۳
انیمه‌های به یادماندنی دهه 90-80 میلادی
انیمه و انیمیشن

بهترین انیمه های کلاسیک : انیمه‌های به یادماندنی دهه 80 و 90 میلادی

۳۰ خرداد ۱۴۰۳
انتشار کتاب Masters of Doom نوشته David Cushner در پلی پاد تی وی
اخبار کتاب

انتشار کتاب Masters of Doom نوشته David Cushner در پلی پاد تی وی

۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
5 مورد از محبوب ترین اسپیکرهای بلوتوثی در سال 2023
ریپورتاژ

5 مورد از محبوب ترین اسپیکرهای بلوتوثی در سال 2023

۲۱ آذر ۱۴۰۲
فیلم های مارول
خواندنی‌های سینما

بهترین ترتیب دیدن فیلم های مارول | راهنمای ترتیب دیدن فیلم های مارول

۲۴ آبان ۱۴۰۲

دیدگاه‌ها 1

  1. اتاق فرار ولنجک می‌گوید:
    قبل 4 سال

    عالی

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربحث‌ترین‌های هفته

هیچ محتوایی موجود نیست

ابراهیم گلستان

  • نام فارسی ابراهیم گلستان
  • تاریخ تولد ۲۶ مهر ۱۳۰۱
  • شغل / حوزه فعالیت داستان‌نویس، نویسنده و کارگردان
  • برگزیده آثار اسرار گنج دره جنی
  • جوایز مدال برنز جشنواره ونیز

درباره ما

پی‌اس‌ارنا یکی از رسانه‌های محبوب و تاثیرگذار فارسی زبان سرگرمی‌های قصه‌محور است که در حوزه‌های بازی‌های ویدیویی، انیمه و انیمیشن، سینما، تلویزیون و ادبیات به صورت جدی فعالیت می‌کند.
رسانه پی‌اس‌ارنا به عنوان تنها رسانه کاملا مستقل حوزه سرگرمی کشور، کار خود را از سال 1396 شروع کرد و در تلاش است تا به جمع تاثیرگذارترین رسانه‌های فارسی زبان دنیا بپیوندد.

  • درباره ما
  • تبلیغات
  • تماس با ما

کلیه حقوق برای پی‌اس ارنا محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب

کلیه حقوق برای پی‌اس ارنا محفوظ است.

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

فرم های زیر را برای ثبت نام پر کنید

تمام فیلدها مورد نیاز است. ورود به سیستم

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم