در بازاری که طرفداران ژانر استراتژی بیصبرانه منتظر انتشار یک عنوان جدید هستند، بیشک خبر انتشار بازی Company of Heroes 3 همه طرفداران این ژانر را به وجد آورد. استودیوی رلیک در ساخت بازیهای استراتژی همزمان استاد است، آنها این مهم را با شمارههای قبلی سری جوخه قهرمانان نشان دادند. حال پس از انتظاری طولانی آیا توانستهاند اثری خلق کنند که لیاقت بر سینه زدن نشان جوخه قهرمانان را داشته باشد، یا این که این بازی در زیر سایه عناوین قبلی رفته و به فراموشی سپرده میشود؟ در این نقد و بررسی بازی Company of Heroes 3 سعی میکنم که به این سوال پاسخ دهم.
ایتالیا و آفریقای شمالی، به زمین بازی جدید استودیوی رلیک و بازی استراتژیک محبوبشان، Company of Heroes مبدل شده است. آنها همچنان در دوره جنگ جهانی دوم به روایت قصه شجاعت سربازانی گمنام میپردازند که با فدا کردن جان خود، توانستند دنیا را از شر یکی از شرورترین دیکتاتورهای تاریخ خلاص کنند. استودیوی رلیک نشان داد که دوره جنگ جهانی دوم، همچنان قصه جدیدی برای تعریف کردن دارد و تصمیم گرفتند که اینبار سری جوخه قهرمانان را به سواحل ایتالیا و صحراهای آفریقای شمالی ببرند. جایی که نیروهای انگلیس و آمریکا سعی در شکست دادن هیتلر در جبهه ایتالیا و نیروهای هیتلر سعی در نابود کردن انگلیسیها در آفریقای شمالی را دارند.
شیوه روایت داستانی که استودیوی رلیک در بخش ایتالیای بازی Company of Heroes 3 در پیش گرفته است، کمی متفاوت از عناوین قبلی است. دیگر این بازی یک ساختار خطی برای تعریف داستان خود را ندارد و به جای آن، با اضافه کردن المانهای استراتژیک نوبتی و ساختار سندباکسگونه به مخاطبان اجازه داده که خود، داستان این نبرد را روایت کنند. این که شما اول به کدام شهر حمله میکنید، کدام استحکامات دشمن را در هم میکوبید و به چه ترتیبی این کار را انجام میدهید به خودتان بستگی دارد. این شیوه روایت داستان با این که جذابیتهای خود را دارد، اما از حال و هوای نمادین این سری فاصله گرفته است. البته که تغییر همیشه بر مذاق برخی طرفداران کهنهکار فرنچایزها خوش نمیآید و برخی دیگر هم بهدنبال یک تجربه جدید در قاب فرنچایز مورد علاقه خود هستند. سازندگان هم این ریسک را پذیرفتهاند که این تغییر بزرگ در بازی ممکن است برخی از طرفداران این سری را عصبانی و ناامید کند. اما به نظر من اضافه کردن المانهای سندباکس لزوما به بازی ضربه نمیزند، اما قطعا کار سختتری از توسعه یک بازی خطی است. در سری بازیهای Company of Heroes شما همیشه در نقش یک فرمانده ایفای نقش میکنید و این تصمیم جدید استودیو حس فرمانده بودن را تقویت میکند.

نسخه سوم این سری شباهت بسیاری به سری بازیهای توتال وار پیدا کرده است. شما در ابتدا یک نقشه کلی از ایتالیا را میبینید که میتوانید نیروهای خود را حرکت دهید، شهرهای مختلف را تصرف کنید و به سمت هدف نهاییتان یعنی شهر رم حرکت کنید. این که شما استراتژی کلی نبرد با متحدین را تعیین میکنید و چند کاپیتان مشاور در اختیار دارید، کاملا به حس فرمانده بودن کمک میکند و استودیوی رلیک تعریف کردن یک داستان خطی و منسجم را فدای این حس کرده است. ضربهای که این تصمیم به بازی زده، کمی تکراری شدن آن است. همه نبردهایی که در کمپین ایتالیا تجربه میکنید چاشنی داستان و روایت را ندارند، بلکه صرفا یک مبارزه به سبک مدهای چند نفره بازی هستند که تکرار چند باره این مبارزهها، ریتم داستان را کند و رسیدن به هدف، یعنی رم را کمی طاقت فرسا میکند. درست است که سری توتال وار هم از این سبک استفاده میکند، اما در آنجا سیستمهای بسیار پیچیدهای ساختار گیم پلی را میسازند و مدیریت منابع بسیار جدیای دارند، در حالی که در بازی جوخه قهرمانان 3 اصلا چالش شما مدیریت منابع نیست و دشمنان هم در نقشه خیلی شما را به دردسر نمیاندازند. به همین دلیل نقشه بازی در نهایت به یک زمین بازی خسته کننده بدل میشود که میخواهید هرچه زودتر به دل خط مقدم دشمن نفوذ کنید و به رم برسید. در این نقشه شما به انواع پشتیبانیها از سمت زمین، دریا و آسمان دسترسی دارید، از بمباران با کشتیهای غولپیکر گرفته تا بمباران هوایی و استفاده از توپخانههای زمینی. اما قضیه این است که تقریبا نیازی به استفاده از این ابزارها ندارید، برای همین بسیاری از مکانیکهای نقشه سند باکس بازی تقریبا بیاستفاده باقی میمانند. اما به هر حال این اولین تجربه رلیک در ساخت یک بازی سندباکس گرند استراتژی است و احتمالا نسخههای بهتر آن را در عناوین بعدی این استودیو مشاهده خواهیم کرد.

البته که اگر به سبک قصه گویی بازیهای گذشته سری علاقه دارید، همچنان خط داستانی آفریقای شمالی بازی Company of Heroes 3 یک داستان خطی و منسجم را تعریف میکند که در آن شما در نقش Erwin Rommel قرار دارید! فرماندهای که رسما هیتلر را میپرستید و هر چند در اواخر دوره هیتلر سعی در براندازی او داشت، یک نازی درجه یک بود. تصمیم آنها برای تعریف یک قصه از دید آلمانیها بهطوری که بتوان آن قصه را تعریف کرد، بسیار هوشمندانه است. به هر حال هیتلر بزرگترین دیکتاتور و شرور تاریخ است و نمیتوان او را آدم خوبه داستان نشان داد. برای همین سازندگان، قصه را از زبان یکی از محلیهای آفریقایی تعریف میکند که هیتلر چه بلایی بر سر آنها آورده است. یکی دیگر از اهداف این کمپین، تجربه بازی با نیروهای آلمانی است، چرا که ارتش آلمان نیروها و مکانیکهای متفاوتی از دیگر کشورها دارد که در عناوین قبلی فقط در بخش چند نفره قابل بازی بود.
در کمپین ایتالیا و در نقشه بزرگ بازی، چند نقطه مهم وجود دارد که با تصرف هر یک، امکاناتی به شما داده میشود. بندرها مهمترین نقاطی هستند که با تصرف آنها میتوانید نیروهای بیشتری وارد زمین کنید. بقیه شهرها هم منابع مهم بازی را در اختیارتان میگذارند که از آنها برای قویتر کردن لشکر خود، درمان نیروها و دیگر قابلیتهای جوخهها استفاده میکنید. لشکر شما از چند جوخه تشکیل میشود که هر جوخه درخت مهارت مخصوص به خود را دارد. پس هر چه با یک جوخه خاص بیشتر وارد مبارزات شوید، آن جوخه قویتر خواهد شد. جوخههای بازی به چند دسته تقسیم میشوند که شامل جوخه زرهی، جوخه نیروهای هوایی، جوخه نیروهای توپخانه و… میشوند که هر یک از اینها، قابلیتها و نیروهای مخصوص به خود را دارند.
سیستم جدیدی که به بازی اضافه شده، رابطه مشاوران با شما است. در موقعیتهای خاصی مشاوران بازی به شما پیشنهاداتی داده و شما را در دو راهی قرار میدهند که هر کدام فواید خاص خود را دارند. حال وقتی که به حرف یکی از مشاوران گوش میدهید، رابطه او با شما بهتر و با پیشرفت در این رابطه، امکاناتی به شما اهدا میشود. وقتی هم که یک رابطه را تا انتها پیش میبرید، در مبارزه نهایی بازی نیروهای آن مشاور به کمک شما میآیند. اما این مورد کمی برخلاف سیستم سندباکسگونه است، زیرا اگر به حرف آنها گوش نکنید و کار خودتان را انجام دهید، آنها ناراحت میشوند و از وفاداری آنها نسبت به شما کاسته میشود. پس یک جوری مجبور هستید که به حرف هر یک گوش دهید و در این بین یک بالانسی ایجاد کنید که در نهایت از فواید هر یک از این مشاوران بهره ببرید.

وقتی که از نقشه بازی وارد نبردهای آن میشویم، با فرمول همیشگی سری CoH طرفایم که جایی است که استودیوی رلیک در آن میدرخشد. سرعت عمل دیگر حرف اول را حداقل در بخش داستانی نمیزند، زیرا یک حالت تاکتیکال به بازی اضافه شده که به مخاطب امکان این را میدهد که جریان بازی را متوقف و نقشه حمله یا دفاع را در آرامش کامل بچیند، انگار که در حال تجربه یک بازی استراتژی نوبتی هستیم. این کار به نظرم راهکار بسیار خوبی برای افرادی است که دوست ندارند در چالش محدودیت زمانی قرار بگیرند و میخواهند که با سرعت خود بازی را تجربه کنند، البته که این مورد فلسفه سبک استراتژی همزمان را بر هم میزند، اما چه اشکالی دارد که کاری کنیم که افراد بیشتری از بازی Company of Heroes 3 لذت ببرند؟

همانطور که گفتم، در کمپین ایتالیا نیروهای مختلفی از کشورهای آمریکا و انگلیس وجود دارند که هر کدام تقریبا سبک بازی مخصوص به خود را دارند. برای مثال طبیعتا نیروهای زرهی تانکهای قدرتمندتری دارند و در بین نیروهای کمکی، تانکهای بسیار قدرتمند و پیشرفتهای وجود دارد که میتوانند برگه مبارزه را کاملا برگردانند. یکی از مواردی که بسیار برایم جالب بود و عمق بیشتری به مبارزات ایجاد میکرد پیشرفت سیستم کاورگیری سری بود. اکنون قد سربازان شما در کاور گرفتنشان تاثیر دارد و حتا دیالوگهایی که بین آنها برقرار میشود با صداگذاری فوقالعاده سری، تجربه مبارزات بازی را عمیقتر میکنند.
روایت در ماموریتهای داستانی بازی همچنان حرف اول را میزند و استودیوی رلیک با لول دیزاین هوشمندانه توانسته در هر ماموریت، داستان خاص آن را تعریف کند، آن هم فقط با قرار دادن دشمنان در جای درست. البته که صادقانه این نسخه ضعیفتر از عناوین قبلی است و با این که همچنان لذت بخش است، منسجم نبودن داستان به تجربه بازی ضربه میزند.

بازی از لحاظ گرافیک پیشرفت چشم گیری داشته است و تخریب پذیری محیط بیشتر شده و میتوانید همه چیز را با خاک یکسان کنید. انیمیشنهای سربازان هم بسیار بهبود یافته و مسیریابی آنها مثال زدنی است که هوش مصنوعی پیشرفته بازی را به رخ میکشد.
در بخش چند نفره شما به 14 نقشه دسترسی دارید که از لحاظ تاریخی بسیار دقیق هستند و تنوع بیشتری به این قسمت میبخشند. همینطور 4 فکشن در بازی حضور دارند که هر کدام به سه زیر دسته تقسیم میشوند و تنوع نیروها از بخش داستانی بسیار بیشتر است.
تجربه بازی Company of Heroes 3 یادآور روزهای خوش دهه گذشته بود و تغییری که در این بازی آن را امتحان کردند، همان بخش سندباکسی که با کلمات سعی در انتقاد آن را داشتم، با این که از نقاط ضعف بازی به شمار میرود تلاشی برای پیشرفت فرمول همیشگی سری بود. در نهایت اگر به دنبال یک بازی استراتژی همزمان جدید میگردید، بازی Company of Heroes 3 یکی از بهترین انتخابهای شما است که جدای از بخش داستانیاش، چالشهای بسیاری در بخش چند نفره و سناریوهای داستانیاش دارد.
بیشتر بخوانید:
خلاصه انگلیسی نقد بازی:
Company of Heroes 3 is Relic’s attempt to mix the conquest strategy sub-genre with its delightful RTS formula that somehow doesn’t feel right and makes the Italian campaign a bit too repetitive. However, the North Africa campaign was a strange experience where you play as Erwin Rommel, the Desert Fox, and Relic pulled it off! Company of Heroes 3 is a gem in the current RTS market that can take you back to the glory days of the RTS genre.
The Review
بازی Company of Heroes 3
بازی Company of Heroes 3 سعی در ایجاد تغییری بزرگ در فرمول سری داشت که کاملا در ایجاد آن تغییر موفق نشدند، اما همچنان فرمول استراتژی همزمان سری که زبان زد خاص و عام است، خودنمایی میکند و شما را در خود غرق. در این بازار بیجان بازیهای استراتژی همزمان، بازی جوخه قهرمانان 3 به عنوان ناجی این زیرسبک پا به میان میگذارد و باری دیگر طرفداران را به روزهای اوج استراتژی همزمان میبرد.
PROS
- مبارزههای بازی همچنان در بین دیگر عناصرش میدرخشد و لذت بخش است
- هوش مصنوعی سربازان پیشرفت بسیاری کرده و مسیریابی آنها فوقالعاده است
- تخریب پذیری محیط و پیشرفت انیمیشن سربازان
- ارتشی متنوع که سبک بازیهای زیادی را جلوی پای مخاطب میگذارد
- بخش داستانی آفریقای شمالی بازی یک تجربه منحصر به فرد و عجیب است
- تنوع خوب در نقشهها و نیروهای بخش چند نفره
CONS
- بخش استراتژی نوبتی بازی خیلی ناقص است و به یک تجربه نصفه کاره تبدیل میشود
- مدیریت منابع در بخش نوبتی کاملا بی معنی است
- قابلیتهای جالبی که در بخش نوبتی میتوانید از آنها بهره ببرید، بی استفاده میمانند و حیف میشوند
- مبارزات غیر داستانی بخش نوبتی به تجربه بازی ضربه زده و تکراری میشوند
