بهطور دقیق، 10 سال پیش بود که استودیوی Frictional Games، بازی Amnesia the Dark Descent را بهعنوان یکی از اولین بازیهای نیمه مستقل عرضه و سبکی جدید در دنیای بازیهای ترسناک را پایهگذاری کرد؛ سبکی که در آن خبری از مبارزه نبود و بازی کاملاً بر اساس مخفیکاری انجام میشد. در طی سالهای بعد یکی از اعضای اصلی این استودیو اعلام کرد که جرات ساختن ادامه برای بازی فوقالعاده محبوب Amnesia را ندارند و از دو اثر بعدی آنها، یکی ساخت ادامهای غیرمستقیم برای این بازی توسط استودیویی دیگر و دیگری یک IP جدید بود. حالا به نظر میآید که اعضای استودیو بالاخره توانستهاند شجاعت لازم برای ادامه دادن سری Amnesia را پیدا کنند. در ادامه با نقد بازی Amnesia Rebirth همراه ما باشید.
بازی Amnesia Rebirth درباره Tasi، زنی فرانسوی است که همسری با نژاد عرب دارد و به نظر در نقش راهنمای گروهی اکتشاف کننده به الجزیره رفته است. همانند دیگر بازیها که از قانون نانوشتهی بازیهای ویدیویی پیروی میکنند، در این بازی هم هواپیمای این گروه در میان صحرا سقوط میکند و سرنشینان مجبور به پیدا کردن راه نجات در این محیط خشن میشوند. آنگونه که از اسم بازی انتظار میرود، Tasi حافظه خود را نیز ازدستداده است و پس از سقوط هواپیما به هوش میآید. البته در این میان اوضاغ آنطور که باید باشند سر جای خود نیستند. Tasi ضمن گشتن به دنبال بقیه اعضای گروه، متوجه میشود که انگار در حال تکرار دوباره حوادث است و کمکم سرنوشت بقیه اعضای گروه را به یاد میآورد. در این میان این سردرگمی در زمانبندی اتفاقات با جوابهای گنگ و عجیب غریب یکی دو نفر از گروه اکتشاف کنندهها، بیشتر بر این موضوع تاکید دارند که داستان آنچه فکر میکردیم نیست. مدت زیادی از شروع بازی نمیگذرد که Tasi متوجه میشود که چیزی در ورای آنچه به نظر میآید پیشآمده و پای قومی در دنیای موازی، انسانهای نامیرا و درگیریهای داخلی میان اعضای این قوم به میان میآید.
داستان بازی Amnesia Rebirth در اوایل صده 1900 و زمانی اتفاق میافتاد که الجزایر مستعمره فرانسه بود. به همین دلیل رگههایی از حرفهای سیاسی در مورد رابطه میان شهروندان فرانسه و الجزایر نیز گفته میشود. یکی از تمهای بازی مبارزهی بومیهای الجزایر با حضور نظامی فرانسه و برخورد با شوهر و خود Tasi مانند یک شهروند درجه سه است. در کنار آن، همانطور که انتظار میرود جنبه ماورا و فانتزی داستان با تم مادر بودن و غم از دست دادن فرزند گرهخورده است. با توجه به اینکه مخاطب نیز مانند Tasi از ماجرای پیشآمده خبر ندارد، داستان بازی از مکانیکِ روایت دستنوشتههای پخش شده در محیط بازی استفاده میکند؛ مکانیکی که مؤثر است ولی اکنون دیگر تا حدی نخنما شده. همچنین از دیالوگهای شخصیتهای مختلف درباره نقاشیهای Tasi از اتفاقات مرتبط و صبحتهای Tasi با خود برای روایت بازی استفاده شده است. این شاید یکی از بزرگترین تغییرات بازی جدید استودیو Frictional Games باشد که برخلاف آثار قبلی، شخصیت اصلی بازی دائما در حال گزارش و نظر دادن در مورد خود و محیط اطراف خود است. این طرز از داستانگویی شاید چندان به مذاق برخی خوش نیاید زیرا سبب میشود که حس و حال داستان بیشتر توسط Tasi دیکته شود و نه برداشت مخاطب.
تغییر دیگر در بازی Amnesia Rebirth این است که تعداد نسبتاً زیادی شخصیت جانبی با صداپیشه مخصوص در بطن داستان وجود دارند. این شخصیتها، باوجوداینکه اکثراً حضور فیزیکی در بازی ندارند نقش تقریباً پررنگی در مشخصتر کردن داستان دارند. متأسفانه یکی از نقاط ضعف داستانسرایی عدم پرداخت کافی به این شخصیتهای جانبی است. بهجز یکی دو مورد، زمان اختصاص دادهشده به این شخصیتها بسیارکم است؛ بهصورتی که به خاطر سپردن اسم هرکدام و سرنوشتشان سخت میشود. بدتر اینکه بازی تلاش میکند بدون اختصاص زمان کافی رابطه میان اعضای گروه را تبیین کند. برای مثال برای شناساندن یکی از شخصیتها به مخاطب که بعداً نقش منفی و مهمی در داستان دارد، بهصورت بسیار گذرا و کوتاه در طی دیالوگی کوتاه به مخاطب گفته میشود که او ذات خبیثی دارد. این مورد با توجه به عدم آشنایی مخاطب بهاندازه کافی با او چندان مؤثر نیست. پس از به اتمام رسیدن بازی یکی از مواردی که حس ناتمام بودن را به مخاطب القا میکند، اطلاعات بیشتر در مورد تعدادی از همقطاران Tasi است.
ازنظر گیمپلی، همانطور که انتظار میرفت بازی Amnesia Rebirth سیستم آشنای استودیو سازنده را دنبال میکند؛ پیشروی بر اساس مخفیکاری با چاشنی حل معماهایی در برخی قسمتها. این معماها چندان سخت نیستند و بیشتر بهدقت در محیط و پیدا کردن آیتمهای موردنیاز خلاصه میشوند. این آیتمها البته همیشه در اطراف مکان موردنظر هستند و برخلاف بازیهای ماجرایی معمول نیاز به حمل کردن تعداد زیادی از آنها در طول بازی نیست. البته در یکی دو مورد برخی آیتمهای موردنیاز در قسمتهایی هستند که در پشت یک Loading قرار دارند و همین مورد میتواند سبب سردرگمی کوتاهمدت شود. علاوه بر این، مانند Amnesia سیستم ترسیدن در بازی وجود دارد که تأثیرات مختلفی بر Tasi میگذارد. قرار گرفتن در تاریکی و دیدن صحنههای خشن و ترسناک همه بر Tasi تأثیر منفی میگذارند. این تأثیر با صدای جِلِز وِلِز! و به وجود آمدن رگههای سیاه در اطراف صفحه نمایش به مخاطب منتقل میشود. البته یک مورد دیگر هم وجود دارد که اسپویل برای بازی محسوب خواهد شد پس فقط در این حد اشاره میکنیم که بنابر دلایلی که در بازی مشخص میشود، Tasi وقتی که میترسد، بازی را از کمی قبلتر شروع میکنید. اگر دشمنان هم شما را بگیرند و به دامشان بیافتید هم همین اتفاق میافتد.
این حرکت در واقع برای جایگزین کردن صفحه لودینگ قدیمی بازیها با یک انیمیشن است. به نظر این انتخاب برای Load کردن بازی از Checkpoint از انتقاد به بازی قبلی این استودیو یعنی Soma چشم میگیرد که برخی از مخاطبین از کشته شدن و Laod بازی ناراحت بودند. البته در این میان نگارنده تنها فرقی که در این بازی با سیستم کلاسیک Load میبیند این مسئله است که آیتمهایی که مصرف کردید دیگر به مقدار اولیه خود باز نمیگردند. شاید تنها اثر آن حالت روانی مخاطب باشد که خیالش راحت است خبری از کشته شدن در طول بازی نیست!
در بازی Amnesia Rebirth برای مبارزه با تاریکی دو روش وجود دارد، پیدا کردن کبریت در قسمتهای مختلف مراحل و روشن کردن مشعل، شمع و یا چراغهای نفتی. روش دوم استفاده از فانوس دستی است که سوخت محدودی دارد و نیاز به پر کردن مداوم. اینکه در هر محیط جدید، اولین کار کورکورانه گشتن در اطراف و پیدا کردن منبع نور برای روشن کردن است مقداری در روال بازی اخلال ایجاد میکند. با توجه به اینکه کبریتها مدتزمان کمی روشن هستند و اینکه حداکثر همزمان 10 عدد از آنها را میتوان به همراه داشت، طراحان در جایجای مراحل کبریت گذاشتهاند. پیدا کردن کبریت در هر محیط از ته خمره بگیرید تا وسط اتاق قلعه، بهخودیخود تا حدی عجیب است، ولی پیدا کردن آن در دنیای موازی که با دنیای ما فرق دارد دیگر کاملاً غیرطبیعی است! به نظر میرسد که سازندگان بازی قصد داشتند تا نوآوری بیشتری نسبت به آنچه در قسمت قبلی Amnesia دیدیم، انجام دهند ولی این مسئله چندان با روال بازی همخوانی ندارد. مشکل اصلی هنگامی پیش می آید که برای پیشروی یا حل معمایی نیاز به حرکت به سمت گوشهای از اتاق داشته باشید که اندکی تاریک است. با اینکه شاید چند سانتیمتر آنورتر روشنایی وجود دارد ولی باز باید با عواقب ترس Tasi از تاریکی دست و پنجه نرم کنید. البته در کل این سیستم چندان اذیت کننده نیست، ولی آن چنان هم مکانیک موثر و جالبی در طول بازی هم نخواهد بود.
مکانیک دیگر بازی استفاده از قضیه حامله بودن Tasi در طول بازی است. هرچند وقت یکبار بازی نشان میدهد که نوزاد در شکم Tasi لقد زده که میتوان با فشردن دکمه مخصوص دیالوگ کوتاهی با نوزاد داشت که در کاهش درجه ترس Tasi مؤثر خواهد بود. بیشتر از این قضیه، تم مادر بودن و نوزاد Tasi نقش اساسی در داستان بازی دارد و پایان آن کاملاً مرتبط به سرنوشت این بچه به دنیا نیامده است. این شاید تنها اثر عرضهشده در دنیای بازیها باشد که شخصیت اصلی آن حامله است و این حاملگی یکی از اصلیترین بخشهای تجربه آن بوده. البته باید تا حدی اذعان کرد که شاید قرار گرفتن در بطن داستان برای برخی سخت باشد، ولی باز باید به سازندگان بازی تبریک گفت که چنین موضوع خاص به کمتر پرداختهشده را در مرکز داستان قرار دادهاند.
تا اینجا همهچیز تقریباً مناسب و بهجای خود است. متأسفانه (و شاید خوشبختانه برای برخی)، بازی Amnesia Rebirth چندان ترسناک نیست. قسمتهای طولانیمدت در بازی وجود دارد که هیچ خطری بازیکن را تهدید نمیکند و بازی بیشتر به حالت زیرژانر غلطِ Walking Simulator ادامه پیدا میکند. در کنار آن، قسمتهایی که قرار است ترس و خطر به میان بیاید، توسط تغییر محیط و حال و هوای مراحل واضح میشوند و از قبل میتوان برای آنها آماده شد. این تغییر شاید به مذاق خیلی از طرفداران این سبک خوش نیاید و روال بازی برایشان خستهکننده شود. بهطور کل میتوان گفت سبک این بازی بیشتر حالت داستانسرایی و ماجرایی بارگههایی از ترس است که تغییر قابلتوجهی برای Frictional Games با توجه به سابقهشان است.
بازی Amnesia Rebirth بازگشتی موفق آمیز برای Frictional Games به دنیای سبکی است که خود در ساخت آن نقش مستقیم داشتهاند. البته در این 10 سال گذشته انواع و اقسام آثار مختلف با الهام از این سبک به بازار آمدهاند و برای همین است که این بازی چندان حالت انقلابی و تازه ندارد. البته هنوز از موتور اختصاصی بازیهای این استودیو استفادهشده است که تمامی تعامل با محیطها بر اساس فیزیک بازی است ولی این تکیه بر موتور بسیار قدیمی تا حدی سبب شده ازنظر گرافیکی بازی چندان بهروز به نظر نرسد. در کل لذت بردن مخاطب از بازی Amnesia Rebirth کاملاً به این مسئله بازمیگردد که به دنبال چه چیز آمده باشد. اگر فقط برای تجربه یک بازی ترسناک کلاسیک باشد تا حدی ناامید خواهد شد. ولی اگر دنبال داستانی جذاب در دنیایی غریب و ناشناس است که در کنار آن رگههایی از ترس نیز وجود دارد، میتوان گفت که بازی Amnesia Rebirth بهخوبی وظیفه خود را انجام داده است و تجربهای تفکر برانگیز، درگیر کننده را در طول 10-12 ساعته خود در پی خواهد داشت.
کد بازی توسط سازندگان برای سایت پی اس آرنا ارسال شده است.
خلاصهای انگلیسی از نقد بازی Amnesia Rebirth:
After a staggering 10 year long, Frictional Games has released another game in the Amnesia universe. Expectations were high from the studio that single handedly came up with a new survival horror genre. Apparently Frictional Games have moved into more focus on world building and story, rather than scaring the crap out of the player. Consequently, the game plays more like a walking simulator with a captivating story with a small number of jump scares. Depending what you expect, this might be a negative or a positive.
The Review
بازی Amnesia Rebirth
بازی Amnesia Rebirth در حین شباهت به برادر بزرگ خود یعنی Amnesia the Dark Descent، نشان از تغییر نگاه Frictional Games به سبکی دارد که خود پایهگذار آن بودند. این بار تأکید بیشتر بر داستان و فضاسازی است تا ترس محض که بسته به انتظار مخاطب میتواند نکته منفی یا مثبت تلقی شود.
PROS
- داستانی گیرا و مرموز که کمکم برای مخاطب توضیح داده میشود.
- دنیای فانتزی و موازی موجود در بازی بسیار جذاب است و خود مشوق پی بردن بیشتر به داستان.
- محیطهای بازی، برخلاف آثار قبلی سازندگان بسیار متفاوت و جالب هستند.
- معماهای بازی بهاندازه کافی درگیر کننده هستند ولی بیشازحد نیز پیچیده نیستند.
CONS
- داستان با تم مادر بودن و حاملگی کمتر در دنیای بازی دیدهشده است.
- بازی آنچنان ترسناک نیست.
- داستان در مورد شخصیتهای جانبی تا حدی کمکاری میکند و به دلیل تعداد بالای آنها، دنبال کردن نقششان سخت است.
- تلاش برای روشن نگهداشتن محیط بهطور دائم تا حدی در روال بازی اثر منفی دارد.