در پی انتشار سریالهای شبکه خانگی متفاوت که در این دو سال اخیر تعداد آنها بیش از پیش شده است، سریال جدید بهرنگ توفیقی با نام «آقازاده» منتشر شده است که از همان ابتدا با فروش بسیار خوب در سطح اینترنت، پخش بالا در سرویسهای استریم فیلم و البته استقبال کلی آن در شبکههای اجتماعی مواجه شد؛ سریالی که این مدت خیلیها راجع به آن صحبت میکنند. آیا این اثر لایق این همه استقبال است؟ با پی اس آرنا در ادامه این مطلب نقد و بررسی سریال آقازاده همراه باشید.
فکر کنم به این زودی قرار نیست که از دست سریالهای پرزرق و برق شبکه خانگی خلاص شویم. متاسفانه این موضوع مدتهاست که وارد شبکه خانگی شده است و هرکدام از این سریالها به نحوی دوست دارند که یک زندگی رویایی را نشان دهند که البته این موضوع به صورت کلی تنها تقصیر سازندگان این سریالها نیست. ذائقه و سلیقه مردم در تماشای آثار سینمایی و تلویزیونی به نحوی شده است که دیدن این صحنههای پرزرق و برق را دوست دارند. حتی اگر نگاهی به قبلتر بیندازیم، سریالهای قلب یخی یا ویلای من نیز دقیقا چنین زندگی را به نمایش میکشیدند. پس از همین حالا خیالتان را راحت میکنم که هیچ نوآوری در فرم و چارچوب کلی سریال آقازاده وجود ندارد.
واکنش شیمیایی حرص و طمع
داستان کلیشهای؛ یادم نمیآید که آخرین باری که در شبکه خانگی سریالی پخش شده باشد و مقابله دو جنبه فقیر و ثروتمند را نشان ندهد. همانطور که میتوانید حدس بزنید، فقیرها آدمهای خوب هستند و پولدارها شیطان بزرگ که میخواهند دنیا را قورت بدهند. در نگاه اول، داستان سریال آقازاده شما را شوکهزده خواهد کرد. چرا که به این موضوع فکر میکنید، چطور اجازه و مجوز پخش چنین سریالی داده شده است، در صورتی که این پیامهای (به اصطلاح) سیاسی داخل آن وجود دارد؟ جواب سوال شما بسیار ساده است. در این سریال پیام سیاسی وجود ندارد. داستان کاملا محافظهکارانه روایت میشود؛ روایت و روندی که همه ما به خوبی از وجود آن اطلاع داریم و موضوعی که شاید ده سال گذشته جذابیت زیادی داشت، اما حال تبدیل به یکی از عادیترین دیدگاههای ما شده است.
سریال آقازاده، افتتاحیه بسیار عجیب و جذابی داشت؛ فکر نمیکردم که شروع این سریال بتواند مرا جذب کند اما کاملا شگفتزده شدم. اشتباه برداشت نکنید! منظورم این نیست که افتتاحیه سریال بینقص است؟ آنقدر دیالوگهای به درد نخور و بیحس در افتتاحیه انتقال میشود که از همان ابتدای سریال حوصلهتان سر میرود؛ اما زمانی که دیالوگها و بازی بد نیکی کریمی و پردیس پورعابدینی متوقف میشود و داستان در روایت خلاصه میشود، افتتاحیه جذاب رقم میخورد.
تمام شد! این تمام مدت زمانی بود که از روایت و داستان این سریال لذت بردم. بعد از افتتاحیه جذاب، نویسنده این سریال یعنی حامد عنقا، سعی میکند با تکیه بر کلیف هنگر نصفه و نیمهاش موتور این خودرو با چراغ بنزین روشن را به راه بیندازد اما به خوبی متوجه شکست این تلاش میشوید.
استفاده از فلشبکها و فلشفورواردهای مزخرف باعث میشود که خیلی راحت از روایت اصلی پرت شوید و داستان شخصیتها برایتان بیاهمیت شود. به جز کلیف هنگر افتتاحیه، تقریبا هیچ چیزی در این سریال برای شما سوال ایجاد نمیکند. یک روایت نپخته که درست زمانی که باید اوج هیجان را به اثر اضافه کند، مخاطب را در یک جریان ثابت قرار میدهد. هیچ پیچش و سوالی در سریال آقازاده وجود ندارد که مخاطب را درگیر خود کند و به همین خاطر است که کل سریال پر از سکانسهای بیسروتهی است که برای شنیدن چند دیالوگ مزخرف، باید آنها را تحمل کنید.
تکلیف نیکی کریمی و پردیس پورعابدینی که از همان اول مشخص شد؛ پردیس پورعابدینی پیش از این بازیگر تئاتر بوده و این اولین بار است که در عرصه نمایش تلویزیونی ایفای نقش کرده است؛ به نظرم دیدگاه سازندگان یک اثر، نسبت به استعداد جوان در این روزها خیلی تغییر کرده. انگار که استعداد جوان برای آنها یعنی کسی که بتواند حرف بزند، ظاهر جذابی داشته باشد و بتواند دیالوگهای مزخرف را حفظ کرده و در بازیاش آنها را بگوید. چرا که پردیس پورعابدینی پا به پای نیکی کریمی، اکت بسیار بیکیفیت و سطح پایینی را به نمایش میگذارند و سکانسهایی که شخصیت این دو بازیگر با یکدیگر دیالوگ جا به جا میکنند، از حوصلهسربرترین و اعصابخردکنترین سکانسهای سریال آقازاده است.
امیر آقایی هرچند، گل سرسبد این سریال است. قطعا نمیتوانم از اجرا و بازیگری بسیار خوب او چشمپوشی کنم؛ او به خوبی در نقش کارکتر خود فرو رفته است و فرم و نحوه اجرایش در این سریال باعث میشود که یک سری سکانسهای جذابی رقم بخورد. البته امیر آقایی این سریال، من را به شدت یاد نوید محمدزاده در فیلمهایش میاندازد. او در این سریال بینهایت شبیه نوید محمدزاده و مدل بازیگریاش شده است. اما با این وجود، باز هم باید اعتراف کرد که امیر آقایی در این سریال بسیار خوش درخشیده است. البته چه فایده که درخشش او در پس شخصیتپردازی نصفه و نیمه «نیما» بعضی اوقات جا میماند.
داستان راجع به فردی به نام نیما است که پدرش یکی از مسوولان مملکتی است و نیما به خاطر اسم پدرش، درگیر معاملات بزرگی میشود و در این میان پولهای کلانی را به صورت غیرقانونی جابهجا میکند تا این که با دختری به نام راضیه آشنا میشود و او تصمیم میگیرد که برای پیشبردن نقشههایش از راضیه به عنوان طعمه استفاده کند؛ در این بین نیما و اطرافیانش درگیر مشکلاتی میشوند که باید با آنها مقابله کنند.
ترکیب مجدد حامد عنقا و بهرنگ توفیقی
حامد عنقا را در گذشته بیشتر با سریال شبکه خانگی قلب یخی که یکی از اولین سریالهای خانگی بود میشناختم. شروع سریال آقازاده مرا به یاد قلب یخی میاندازد چرا که داستان تا حدودی شبیه به همان قلب یخی است و احساس میکنم که سریال لغوشده قلب یخی را، حامد عنقا و بهرنگ توفیقی میخواهند که در این سریال ادامه دهند اما با فرمی متفاوت.
بهرنگ توفیقی کارگردان همه سبکهاست. منظورم را بد متوجه نشوید؛ فکر نکنید این یک تعریف از بهرنگ توفیقی بود بلکه منظورم این بود که او میخواهد همه کار در سریال آقازاده انجام دهد اما از هر سبک و استایل کارگردانی یک مقداری در کاسه آقازاده میریزد و بعد آن را به حال خود رها میکند.
از طرفی حامد عنقا کلی شخصیت وارد سریال میکند که البته نمیتوان به این موضوع چندان خرده گرفت و شاید در قسمتهای آینده شخصیتهای سریال بیشتر از پیش به ما معرفی شوند، اما تا به اینجای کار پروسه نمایش شخصیتهای مختلف در سریال آقازاده بسیار کند و کسلکننده بوده است.
باید اعتراف کرد که ایده کلی این اثر جذابیتهای خودش را دارد و با زرق و برق زیادی که برای این سریال به پا کردهاند و اسم حاشیهانگیز آن، قطعا چشمهای زیادی را به سمت خود جذب میکنند، اما محافظهکاری یا بهتر است بگویم تظاهرنمایی سازندگان این سریال موضوعی است که هنر را در این اثر زیر سوال میبرد و به همین خاطر است که نمیتوانم با این اثر ارتباط برقرار کنم.
سخن پایانی
در نهایت امیدوارم که روند سریال در سه قسمت بعدی بهتر از چیزی که تا به امروز منتشر شده است، باشد و بتوانیم امیدوار باشیم که این روند بد و ضعیفی که شبکه نمایش خانگی پیش گرفته است، بالاخره به شکلی متوقف شود!
منتظر نقد و بررسی سه قسمت بعدی سریال آقازاده باشید.
The Review
قسمت ۱-۲-۳ سریال آقازاده
سه قسمت ابتدایی سریال آقازاده شروع طوفانی داشت اما رفته رفته جذابیت خود را از دست داد و باید دید که در جلوتر و انتشار قسمتهای بیشتر، آیا میتوانید با ایجاد چند توییست و پیچش جذاب مخاطب را به خود جذب کند یا خیر!
بررسی متوسطی بود اما شیوه ی بیانتون مزخرف صد رحمت به آقای فراستی…کلمه ی نقد هم از اون بالا بهتره حذف کنید
سلام
من بیاحترامی ای ندیدم.
بهتر بود مینوشتی از اوج خوشم نمیاد تا اسم نقد روش بذاری
سلام
اصلا به اوج چندان ربطی نداشت، درمورد جنابان توفیقی و عنقا بیشتر صحبت شد.