در دورانی که برای انتشار بازی Ghost of Tsushima لحظهشماری میکنید و در عینحال به دنبال انیمهای هستید که بتواند عطش شما نسبت به ساموراییها را سیرآب کند، انیمه Dororo همان اثری است که به دنبال آن میگردید. برای معرفی این انیمهی زیبا با ما همراه باشید.
اوسامو تزوکا (Osamu Tezuka) که به واسطه هنر بینظیر و خلاقیتهای مثالزدنیاش به عنوان «پدر مانگا» و با آثاری همچون Astro Boy ،Princess Knight و Kimba the White Lion شناخته میشود، در اواخر دههی ۱۹۶۰ میلادی مانگای Dororo را در هفتهنامه شونن ساندی (Shōnen Sunday) منتشر کرد. این روند حدودا یک سال ادامه داشت و درنهایت، در سال ۱۹۶۸ انتشار مانگای مذکور کنسل شد. استودیوی موشی پروداکشن (Mushi Production) که ساخت انیمههای اقتباسی از آثار اوسامو تزوکا را در کارنامهاش دارد، تصمیم به ساخت انیمه Dororo و پخش آن از شبکه فوجی تیوی (Fuji TV) گرفت. این انیمه در ۲۶ قسمت از تاریخ ۶ آوریل تا ۲۸ سپتامبر ۱۹۶۹ (بازه زمانی ۱۷ فروردین تا ۶ مهر ۱۳۴۷) پخش شد. همزمان با پخش انیمه مذکور ، مانگای Dororo به مجله Bōken’ō منتقل شد و در سال ۱۹۶۹ آخرین شماره از آن منتشر شد. علاوه بر انیمه، تاکنون یک فیلم سینمایی و یک بازی ویدیویی (در اروپا و آمریکا با نام Blood Will Tell منتشر شده) با اقتباس از دورورو تولید و در دسترس مخاطبین قرار گرفته. انیمهای که قصد داریم در این مطلب به معرفی آن بپردازیم، نه محصول سال ۱۹۶۹، بلکه نسخهی بازسازیشدهی آن و مربوط به سال گذشته است. این محصول مشترک استودیوی تزوکا پروداکشنز (Tezuka Productions) و استودیو ماپا (MAPPA)، تولیدکنندهی انیمههای Dorohedoro ،Banana Fish و Garo: Vanishing Line، در قالب ۲۴ قسمت از شبکهی توکیو ام ایکس (Tokyo MX) پخش شده است.

انیمه دورورو، داستان یک رونین (سامورایی بدون ارباب یا استاد در دوران فئودال ژاپن) به نام هیاکیمارو (Hyakkimaru) و دزد کم سن و سالی به اسم دورورو (Dororo) را در دوران سنگوکو روایت میکند. هیاکیمارو را به هیچعنوان نمیتوان عادی قلمداد کرد، زیرا او با نقصهای مختلفی مانند فقدان اندام و اعضا به دنیا آمده. این اتفاق نتیجهی همپیمان شدن پدر او یعنی کاگهمیتسو دایگو با ۱۲ شیطان در راستای نجات شهر تحتسلطهاش از نابودی است. این شیاطین در ازای انجام این خواسته، اعضای بدن فرزند تازه متولد شدهی دایگو را طلب کردند. دایگو تصمیم میگیرد این فرزند ناقصالخلقهاش را از خود دور کند و به همیندلیل یکی از خدمتکاران او را به جریان رودخانه میسپارد. این اتفاق باعث میشود که پزشکی به نام جوکای (Jukai) او را پیدا کند و با استفاده از مهارتهایش، اندامهای مصنوعی بسازد. هیاکیمارو سالها تحتتعلیم هنرهای رزمی قرار میگیرد.
انیمه دورورو، داستان یک رونین (سامورایی بدون ارباب یا استاد در دوران فئودال ژاپن) به نام هیاکیمارو (Hyakkimaru) و دزد کم سن و سالی به اسم دورورو (Dororo) را در دوران سنگوکو روایت میکند.
اکنون پس از گذشت ۱۶ سال، هیاکیمارو به مرد جوانی تبدیل شده است که بهتنهایی سفر میکند و اعضای مصنوعی دکتر جوکای را در اختیار دارد. تازهترین دزدی دورورو زمانی به مشکل برمیخورد که صاحبان وسایل او را پیدا میکنند و شروع به تنبیه کردن او میکنند، در همینحین هیاکیمارو و شیطانی لجن-مانند هم ظاهر میشوند. این شیطان که دیکی (Deiki) نام دارد، سه فردی که دورورو از آنها دزدی کرده است را میخورد و قصد خوردن دورورو را نیز دارد که هیاکیمارو با شمشیری که به جای دست دارد، نجاتش میدهد. با کشتهشدن دیکی به دست هیاکیمارو، یکی از اعضای بدن او یعنی پوستش بازمیگردد. آشنایی با دورورو و به دست آوردن یکی از اعضای بدنش، هیاکیمارو را در مسیر جدیدی برای بهدستآوردن باقی اعضایش قرار میدهد که سرشار است از فراز و نشیبهایی درگیرکننده.

انیمه Dororo نه تنها از لحاظ داستانی اثری منحصربهفرد است، بلکه به دلیل درهمآمیختن عناصر فلسفی و ایجاد پرسشهای عمیق در رابطه با مفهوم انسان، به اثری تماشایی و حائز اهمیت تبدیل میشود. پسزمینهی تراژیک شخصیتهای این انیمه، به خصوص هیاکیمارو، از همان ابتدای انیمه باعث برانگیختهشدن احساسات در وجود مخاطب میشود. این ویژگی تا حدی پیش میرود که با به دستآوردن هر بخش از بدن هیاکیمارو، به مخاطب نیز حس شادی و مسرت دست میدهد. کشتن شیاطین و پس گرفتن اعضای تصاحب شده، چندان آسان نیست و هیاکیمارو و دورورو هر بار با چالش جدیدی روبهرو میشوند که سختتر از قبل هستند. اما آنچه که باعث میشود این امر دشوارتر به نظر برسد، تاثیر آن بر محیط اطراف است.
همانطور که اشاره شد، شیاطین منشا ثروت و رونق هستند و از بین رفتن آنها به معنی نابودی این موارد است. به همیندلیل، هیاکیمارو بر سر دوراهی پسگرفتن اعضای بدنش و نابودی شهر یا فراهمکردن زمینهی رفاه و آسایش مردم در ازای ادامه زندگی با اعضای مصنوعی قرار دارد، که این مساله برای بینندگان نیز چالشبرانگیز است. شیمی بین دورورو و هیاکیمارو عنصری است، که میتوان آن را قلب و روح انیمه دورورو معرفی کرد. ویژگی که بدون آن بسیاری از اتفاقات و رخدادها بیمعنی میشوند و حسوحال کل انیمه دگرگون میشود. هرچه داستان به جلو میرود و تاریکی بیش از پیش هیاکیمارو را دربرمیگیرد، تاثیر و اهمیت دورورو دوچندان میشود؛ زیرا تنها فردی که میتواند هیاکیمارو را نجات دهد، این دزد سابق است. از جهتی، دورورو وظیفهی نزدیک کردن هیاکیمارو به انسانها و آموزش ارزشهایی همچون انسانیت، رحم و صبوری به او را دارد.

انیمه دورورو از لحاظ طراحی تلاش کرده است تا پوستهای قدیمی و تاریخی به خود بگیرد؛ بههمیندلیل طیفهای رنگی مورداستفاده در این انیمه محدود هستند و ظاهری تاریک دارد. تضادهای رنگی در بسیاری از بخشهای انیمه بهخصوص پوشش شخصیتها مشاهده میشود. متحرکسازی (انیمیشن) یکی از اصلیترین نقاط قوت انیمه Dororo است، که در بخشهای اکشن و مبارزات بهزیبایی هرچهتمامتر خود را نشان میدهد. مبارزاتی وسیع که گاهی در آسمان و زیر زمین نیز جریان دارند و کوریوگرافی باجزئیات، دقیق و حسابشدهی آنها موجب شدهاند که علاقهمندان به هنر شمشیربازی از تماشای آنها به وجد بیایند. همچنین تزریق احساسات به چهرهی شخصیتها به شکلی بینقص و اشکال به اجرا درآمده است که بدون شک در ردهی برترینهای هنر انیمه قرار میگیرد. موسیقی به عنوان عنصری که قادر است به کمک دیگر المانها، بیننده را در دنیای دورورو غرق کند، عملکردی استثنایی دارد و به جرات میتوان موسیقی متن انیمه را در زمرهی بهترینها قرار داد. اولین اوپنینگ انیمه به نام Kaen توسط گروه کویین بی (Queen Bee) اجرا شده که تلفیق مثالزدنی از موسیقی مدرن و سنتی ژاپن است. دومین اوپنینگ و هر دو اندینگ انیمه دورورو نیز عملکردی مشابه داشتهاند و قطعاتی شنیدنی هستند.
انیمه دورورو شاید یک اثر سامورایی کلیشهای به نظر برسد، اما به لطف شخصیتهای منحصربهفرد، روایت داستانی متفاوت، مبارزات هیجانانگیز، ایجاد حس تعلیق و درگیر کردن مخاطب با استفاده از سکانسهای احساسی، توانسته است به تجربهای تماشایی تبدیل شود که تمامی علاقهمندان به انیمه از مشاهدهی آن لذت خواهند برد.
فصل دوم نداره؟T^T
فعلا خیر مشخص نیست.
لطفااا جواب بدید
ممکنه داشته باشه….
اخه فصل آخرش خیلی مفهومی نبود چرااا؟!😢😢😢😢