دوشنبه‌ی گذشته سریال Watchmen پس از انتظارات فراوان منتشر شد. بسیاری از مخاطبان از آن استقبال کرده و بسیاری دیگر نیز به دلیل متفاوت بودن آن با منبع الهامش، آن را کوبیدند. با این حال این سریال از منظر هنری موفق بود و توانست نظر اکثریت منتقدان را به خود جلب کند. با آغاز این سریال تئوری‌های بسیاری، در انجمن‌های اینترنتی، در مورد رمز و رازهای آن به راه افتاده و سکانس پایانی شوکه‌کننده‌ی آن هم بخش اعظمی از ذهن مخاطبان را به خود مشغول کرده است، سکانسی که قطعا در ادامه‌ی روند داستان سریال Watchmen نقش مهمی خواهد داشت.
هشدار: متن زیر حاوی اطلاعات داستانی مهم از قسمت اول فصل نخست سریال Watchmen است.
بدون شک نخستین واکنش مخاطبان پس از مشاهده‌ی بر دار آویخته شدن رییس پلیس جاد کراوفورد (Judd Crawford) توسط فردی ناشناس، تعجب و شگفت‌زده شدن است. هر چه باشد، کراوفورد یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های این قسمت بود که به نظر می‌رسید نقشی مهم در روند کلی داستان سریال داشته باشد. نخستین مظنونان این جرم فجیع، سفیدپوست‌های رادیکال فرقه‌ی Seventh Cavalry هستند، فرقه‌ای تروریستی که با تمامی حامیان سیاه‌پوستان دشمنی‌ای خونی دارند. با این حال به نظر می‌رسد که داستان این گونه نباشد.
اگر از دنبال‌کنندگان کار‌های خالق سریال Watchmen، دیمون لیندلاف (Damon Lindelof)، باشید، می‌دانید که این نویسنده علاقه‌ی فراوانی به استفاده از پیچش‌های داستانی در آثار خود دارد، تکنیکی که چه در سریال بی‌نظیر The Leftovers و چه در سریال محبوب Lost، بارها مشاهده کرده‌ایم. این خصوصیت ثابت آثار لیندلوف منجر شده تا تمامی مخاطبان سریال Watchmen نیز دائما به دنبال نشانه‌ای مبنی بر پیچش‌های داستانی غیرمنتظره باشند. آیا ممکن است جاد کراوفرود شخصیتی شرور بوده و قتل او در واقع رویدادی مثبت باشد؟
بیایید یک لحظه به رفتار کراوفورد در این قسمت نگاهی بیاندازیم. در دنیای Watchmen، افسران پلیس اجازه‌ی استفاده‌ی آزادانه از تفنگ‌های خود را ندارند. اما رییس اداره‌ی پلیس به افراد خود این اجازه را می‌دهد. این امر در ظاهر برای حفظ امنیت این افسران است. با این حال پاندا، که مسئول امنیت تفنگ‌های افراد است، اکیدا با تصمیم کراوفورد مبنی بر آزادی ماموران در استفاده از تفنگ‌ها مخالفت کرده و اعتقاد دارد که این اقدام تنها منجر به بالا گرفتن خصومت‌ها می‌گردد. آیا کراوفورد این کار را دقیقا به همین مقصود انجام می‌دهد؟ یا به دنبال ایجاد بهانه‌ی منطقی برای رفتارهای تروریستی گروه Seventh Cavalry است؟
همچنین در طول این قسمت دو بار به عدم علاقه‌ی کراوفورد به نمایش Black Oklahoma اشاره می‌شود، نمایشی موزیکال که توسط گروهی از هنرمندان سیاه‌پوست اجرا می‌گردد. این تاکید به نظر اشاره به طرز تفکرانی شرورانه در زیر ظاهر مثبت این شخصیت دارد.
البته هر دو مورد اشاره شده، صرفا در حد حدس و گمان هستند. اصلی‌ترین مورد در طول سکانس پایانی قسمت خود را نشان می‌دهد. ما متوجه می‌شویم که پیرمردی سیاه‌پوست (همان پیرمردی که شخصیت اصلی سریال در سکانسی در اوایل قسمت با او روبرو می‌شود) در کنار جسم بر دار آویخته شده‌ی کراوفورد نشسته و نوشته‌ای با مظمون «از این پسر مراقبت کنید» در دست دارد. در سکانس‌های اولیه‌ی این قسمت، پسربچه‌ای سیاه‌پوست را دیدیم که در جریان حمله‌ی فرقه‌ی KKK به جامعه‌ی سیاه‌پوستان در شهر تولسا (Tulsa) قرار می‌گیرد. او در حال مشاهده‌ی فیلمی سیاه و سفید است که در آن کلانتری به نام Bass Reeves، همکار سفیدپوست خود را به علت شرور بودن به دار می‌آویزد. سکانس پایانی قسمت اول سریال Watchmen نیز دقیقا مشابه با همین صحنه است. اما آیا واقعا جاد کراوفورد کلانتری شرور بوده است؟
نکته‌ی جالب این است که پیش از انتشار سریال، مشخص شده بود که نام این پیرمرد (که ایفای نقش او بر عهده‌ی لوییس گوست جونیور (Louis Gosset Jr.)، بازیگر برنده‌ی جایزه‌ی اسکار است) ویل ریوز (Will Reeves) است. آیا بین Will و Bass رابطه‌ای وجود دارد؟ و آیا هر دوی آن‌ها، کلانتری شرور را به دار آویخته‌اند؟ با توجه به شباهت‌های بین سکانس پایانی و آغازین این قسمت، سخت نیست که نحوه‌ی روایت آن را دایره‌وار بدانیم. دیمون لیندلوف علاقه‌ی فراوانی به در انتظار گذاشتن مخاطب خود برای پاسخ معماهای آثارش دارد و به نظر می‌رسد که برای رسیدن به پاسخ رمز و رازهای ایجاد شده در قسمت اول سریال باید مدتی منتظر بمانیم.
