بدون شک یکی از اسرارآمیزترین بازیهای سالهای اخیر بازی Death Stranding میباشد. آخرین بازی هیدئو کوجیما همچون بازیهای پیشین او مورد توجه عدهی زیادی از مخاطبان و اهالی صنعت بازی قرار گرفته و بحثهای فراوان و جالبی پیرامون آن در فضای مجازی در بین بازیدوستان شکل میگیرد. با عرضهی آخرین تریلر بازی که شخصیتهای جدید، مکانیزمهای گیمپلی و حتی تاریخ انتشار آن را مشخص کرد متوجه شدیم که تنها پنج ماه تا زمان انتشار بازی مانده و هنوز که هنوز است واقعا نمیدانیم این بازی در مورد چه چیزی خواهد بود. بله، میدانیم که چندین نسخه از کلیف، سرباز دانشمندی با بازی Mads Mikkelsen، در بازی وجود دارد، کودکی مرموز که در بازی از آن را Bridge Baby خطاب میکنند به افراد اجازهی سفر به “دنیای دیگر” را میدهد و ماجرای بازی در کشور United Cities of America که به عللی غیر طبیعی رو به نابودی میرود جریان خواهد داشت. اما نخی که این قسمتهای متفاوت را به هم میبافد چیست؟ رویداد Death Stranding چیست و چرا رخ میدهد؟ دلیل در هم خوردن دنیاهای موازی چیست؟ چرا شخصیتی که Lindsay Wagner نقشش را ایفا میکند هم به صورت پیر و هم به صورت جوان در بازی حضور دارد و از نامهای متفاوت بریجت و املیه برای خطابش استفاده میشود؟ طبیعتا و طبق قصد کوجیما پاسخی آسان برای این سوالات وجود ندارد، اما اهالی دنیای مجازی بیکار ننشتهاند و فرضیههای فراوان و دیوانه واری در مورد بازی ساختهاند. در ادامه به بررسی این فرضیهها با توجه به سابقه و علایق کوجیما و مدارک و نشانههای موجود در بازی میپردازیم.
همانطور که میدانید هیدئو کوجیما در معرفی بازیهای خود بسیار خاص و عجیب عملکرد و علاقهی زیادی به بازی با مخاطبان و اجرای نمایشهای متنوع دارد. کافی است تنها به معرفی بازی پیشین او، Metal Gear Solid 5، نگاهی بیاندازیم. این بازی نخستین بار در مراسم The Game Awards به عنوان پروژهای مرموز به نام The Phantom Pain به نمایش درآمد که توسط استودیویی ناشناخته به نام Moby Dick و به کارگردانی فردی باندپیچی شده به نام Joakim Morgen در حال ساخت بود. این نمایش که ممکن است برای افراد نا آشنا با این بازی بیمعنی و اضافی به نظر بیاید، به مسایل محوری بازی چون هویت، میراث و انتفام اشاره داشت این بازی همچون نسخهی قبلی این سری با تریلرهای خود نواری نازک از موضوعات خود را به مخاطبان نشان میداد و آنها را دعوت به بحث و کشف مسائلی که در پشت آن پنهان بودن میکرد. به عبارت دیگر یکی از مسائلی که مختص به عناوین این بازیساز ژاپنی است آغاز تجربهی آنها پیش از انتشار بازی است.
بازی Death Stranding را میتوان نقطهی اوج این مسئله دانست که مخاطبان را ترغیب به اشتراک گذاری ایدههایشان در مورد نمایشهای اسرارآمیز آن و بحث و نظریه پردازیای پایان ناپذیر میکند. جدیدترین تریلر بازی نیز با شعار Tomorrow is in our hands (فردا در دستان ماست) جنجال زیادی در بین مخاطبان به پا کرده است. اگر این جمله استعاره نباشد و اشارهای مستقیم به مخاطبان بازی داشته باشد باید منتظر دیدن المانهای بخش چند نفرهی بازی و تحقق ادعای کوجیما در مورد از بین بردن حد و مرزها و ترغیب مخاطبان به اتصال به یکدیگر باشیم.
ما تمام تلاشمان را کردهایم که بهترین و جذابترین ایدههای پیرامون بازی Death Stranding را جمعاوری کنیم و به تحلیل آنها بپردازیم. در ادامه میتوانید به مطالعهی این تئوریها بپردازید.
دستهی اول: Say What You See
بیایید بحث را با واضحترین و عامترین برداشت از اطلاعات و تریلرهای منتشر شده از بازی آغاز کنیم. در صفحهی مخصوص به بازی Death Stranding در PSN توضیحی نسبتا سطحی از داستان و دنیای بازی داده شده است. این دسته در واقع فراتر از یک فرضیه بوده و میتوان آن را جزوی از اطلاعات رسمی بازی به حساب آورد. هرچند با توجه به سابقهی کوجیما بعید نیست که با عنوانی کاملا متفاوت با توضیحاتی که در این صفحه داده شده است مواجه شویم. توضیحات این صفحه به صورت زیر هستند:
سفری بین مرگ و زندگی: سفر خود برای نجات بشریت در دنیایی نابود شده و خطرناک آغاز کنید. جدیدترین بازی خالق افسانهای دنیای بازی، هیدئو کوجیما، ماجراجوییای نفسگیر و نو برای کنسول PS4 میباشد و Mads Mikkelsen، Norman Reedus، Lea Seydoux و Lindsay Wagner در آن به ایفای نقش میپردازند. در آیندهای نزدیک، انفجارهایی مرموز منجر به تخریب کرهی خاکی و مجموعهای از اتفاقات ماورای طبیعه به نام Death Stranding شدهاند. در این میان، سم پورتر باید با سفر بر مناطق تخریب شده انسانیت را انقراض نجات دهد.
با چالشهایی خاص روبرو شوید: خودتان را مسلح کنید و به تکمیل ماموریتهای متنوعی برای یکپارچه سازی کشوری از هم پاشیده بپردازید. در این میان باید وزن محمولهی خود را مدیریت، از آن در برابر دزدهایی وحشی محافظت، و از خود در مقابل موجوداتی ترسناک محافظت کنید یا خود را آمادهی روبرو شدن با کسانی که ناامیدشان کردهاید بشوید.
به گشت و گذار در دنیایی بزرگ بپردازید: موتور دسیما دنیایی زیبا و حقیقی را در بازی Death Stranding به تصویر میکشد. موانع مختلفی بر سر راه شما وجود دارند که شما را مجبور به استفاده از مسیرهایی خلاقانه میکنند. در این میان پدیدههایی عجیب موجب تغییر محیط میشوند.
مرگ پایان کار نیست: در این بازی game over به معنای سنتی وجود ندارد. شما با مردن در مبارزه خود را در دنیایی وارونه خواهید یافت و در این حالت باید برای بازگشت به دنیای زندگان تلاش کنید. روشهای مبارزهی خود را با دقت انتخاب کنید، چرا که کشتن دشمنان همیشه راه حل نخواهد بود و هر مرگ پیامدی به همراه دارد.
به بازیکنان دیگر کمک کنید: به دیگر مسافران در بخش آنلاین نو و خلاقانهی بازی کمک کنید. میتوانید منابع اضافی خود را برای آنها بفرستید یا نقاط امن خود را با آنها به اشتراک بگذارید. علاوه بر این جای قدمهای دیگران در بازی شما قابل مشاهده خواهد بود که به شما در یافتن مقصد کمک خواهد کرد.
دستهی دوم: The Extinction Event & Big Bang Theory
در سومین تریلر بازی Death Stranding که در مراسم The Game Awards 2017 به نمایش درآمد اشارات فراوانی به پدیدهی انفجارهای بزرگ (Big Bangs) در طول تاریخ و اتفاقاتی که منجر به چهارمین انفجار بزرگ و رویداد Death Stranding شدهاند میشود. این مسئله را میتوان خلاصهی کوتاه از تکامل بشریت دانست. انفجار بزرگ نخست منجر به خلق جهان هستی شد. انفجار بزرگ دوم منجر به تولد یک سیاره (زمین) شد. انفجار بزرگ سوم منجر به خلق زندگی (بشریت) شد. تحلیل انفجار چهارم کمی مشکلتر است و مشخص نیست که آیا این انفجار منجر به نابودی یا خلق المانی خاص شده است یا هر دوی آنها. اما از آن به عنوان آخرین رویداد در تکامل موجودات زنده یاد میشود.
چهارمین انفجار بزرگ چیست؟ تقریبا مطمئن هستیم که این انفجار ارتباطی مستقیم به رویداد Death Stranding داشته است. این المان واضحا به عمد از تریلرهای اخیر بازی غایب بوده است اما منجر به ایجاد فرضیههایی مبنی بر وجود نژادی دیگر شده است. این موضوع منجر به ایجاد شک در انسان بودن شخصیتهای به تصویر کشیده شده در بازی و حتی سیارهی مورد بحث است. اما تغییر اشاره شده در این تریلر چه میتواند باشد؟ بسیاری از مدارک اشاره بر کشته شدن “مرگ” توسط بشریت و از بین رفتن مفهوم مرگ دارند. این موضوع به معنای واقعی کلمه میتواند رویداد Death Stranding باشد. کلمهی انگلیسی Stranding به معنای به گل نشستن میباشد و برای توصیف مرگ موجوداتی که چون نهنگ که در زیر آب زندگی میکنند و به دلایلی به خشکی کشیده شده و میمیرند به کار میرود. در این حالت نهنگ یا مرده یا صدمه دیده یا به دلیل نبود آب قابلیت حرکت ندارد.
در داستانهای علمی تخیلی، دانشمندان از طریق اختراع یا کشف روشهای مختلفی برای مرگ منجر به “به گل نشسته” شدن آن میشوند. برای مثال میتوان به Resident Evil اشاره کرد که در آن ویروسی منجر به نامیرا شدن انسانها و تبدیل آنها به موجوداتی مابین مرده و زنده میشود. این به معنی وجود چنین المانی در بازی نمیباشد هر چند به نظر میرسد که برخی شخصیتها برای مبارزه با مرگ انگیزهی زیادی دارند. برای مثال میتوان به تلاش سم برای نجات رییس جمهور بریجت اشاره کرد که بنظر میرسد در حال مرگ بر اثر سرطان است. برخی دیگر چون کلیف به نظر میرسد علاقه به عوض کردن مسیر تاریخ در رویدادهای خونباری چون جنگ جهانی اول و جنگ ویتنام دارند. علاوه بر این اشاراتی به عزادار بودن سم برای عزیز از دست رفته در طول تریلر میشود. برای مثال در تریلر اخیر زنی حامله در عکسی در کنار سم و بریجت مشاهده میشود که صورتش مشخص نیست. از طرفی نوزاد اشاره شده نیز طبق گفتههای کوجیما نقش مهمی در بازی دارد. آیا این دو مورد به یکدیگر مرتبطند؟
به راستی که بشریت چگونه میتواند مرگ را شکست دهد؟ یکی از روشهایی که در آثار علمی تخیلی مورد توجه زیادی قرار میگیرد انتقال ضمیر انسانها به دنیایی دیجیتالی است. همان چیزی که در اپیزود San Junipero از سریال زیبای Black Mirror دیدیم. مرگ فیزیکی برای چنین موردی بی معنی به نظر میرسد و یک انفجار الکتریکی و مشکل سخت افزاری بسیار مرگبارتر از سرطان خواهد بود. راهی دیگر برای “به گل نشاندن” مرگ میتواند شکستن مفهوم کنونی زمان و ایجاد قابلیت حرکت در طول آن باشد. این موضوع مقداری زمینهی علمی نیز دارد اما از حوصلهی این مقاله خارج است. در حال حاضر کافی است بدانیم که وجود معادلهی دیراک و شعاع شوارتزچایلد بر روی گردنبند سم تصادفی نیست و اشارهای مستقیم به سیاهچالهها و تئوریهای نسبیت است.
یکی از مسائلی که بازی Death Stranding به یقین به آن خواهد پرداخت، مسئلهی تکامل است. کوجیما در ابتدای آغاز به کار بر روی این پروژه، در حساب توییتر خود عکسهای زیادی از موزههای تاریخ طبیعی (از جمله عکسی از انسانهای نخستین Homo Naledi) را به اشتراک گذاشت و از عشق و علاقهی فراوان خود به اثر مشهور استنلی کوبریک، اودیسهی فضایی صحبت کرد. کسانی که آن اثر زیبا را تماشا کردهاند بدون شک متوجهی تشابه نوزاد حاضر در این بازی و طفل کهکشانی آن شدهاند.
دستهی سوم: تئوریهای virtual reality / video game
این تئوریها را میتوان نسخهی پیشرفتهتر و دیوانهوارتر دستهی پیشین دانست. اگر بشریت به مرحلهی فراتر از انسان بودن تکامل یافته باشد چه؟ مرحلهای که تمامی ارتباطات به صورت دیجیتالی بوده و یادآور آثاری چون ماتریکس است. قوانین چنین دنیایی را چه کسی تعیین میکند؟ خدایان جدید کیستند؟ تروریستها؟ تندرویانی که در تریلرهای بازی به رهبری Higgs نمایش داده میشوند؟ این سوالهای عجیب و بیاساس و پیچیده میتوانند کلید حل معمای این بازی باشند. به دستبندهای شخصیتها در تریلرهای بازی دقت کنید؛ آیا شما را به یاد چیزی نمیاندازند؟ تغییر رنگ آنها از آبی به قرمر نشان دهندهی وضعیت سلامتی کاربرشان است. حتی شخصیت Higgs با بازی Troy Bakerطی دیالوگی میگوید که قوانین به خواست آنها تغییر خواهد کرد.
هنگامی که Fragile با بازی Lea Seydoux با سم ملاقات میکند، او را “Sam Porter Bridges – the man who delivers” خطاب میکند. چرا سم باید همچون شخصیتی در یک بازی نقشآفرینی با عنوان وظیفهاش خطاب شود؟ علاوه بر این، نامهایی چون Die Hardman، Heartman، Deadman و Mama بسیار احمقانه هستند؛ آیا ممکن است اینها تنها نام کاربری افراد در فضایی مجازی باشند؟ درست است که کوجیما در گذشته شخصیتهایی با نامهایی عجیب چون Hot Coldman و Fatman، خلق کرده است، اما این مورد بیش از حد عجیب و برجسته است.
چرا عینکهای شخصیت مدس میکلسن بلافاصله پس از برداشته شدن در دومین تریلر بازی، محو میشوند؟ چرا کابلهایی که بدن او را به ارتش مردگانش متصل میکنند مشابه با کابل دستههای بازی هستند؟ چرا این کابلها به درون کولهی او بازمیگردند؟ سم چگونه میتواند از طریق نواری دایرهای آیتمها و موارد مختلف را درخواست کند؟ چرا هنگامی که سم در حال مبارزه با دشمنان زردپوش است، سنگی در پشت او گلیچ میکند؟ بیشتر نظریههای بازی Death Stranding به سیاهچالهها و سفر در زمان اشاره میکنند، اما امکان وجود جهانی دیجیتالی، جدا از جهان واقعی، نیز بسیار بالاست. یا شاید کمپانی Bridges پورتالهایی به ابعاد مختلفی از هستی و دنیاهای موازی باز میکند. تمامی این جزییات کوچک قابل توضیح هستند، اما بهتر است که به ایدئولوژی کوجیما در این بازی دقت بیشتری کنیم.
او در فستیوال سینمایی ترایبکا توضیح داد که بازی Death Stranding عنوانی اکشن و جهان باز و در عین حال اثری بسیار نو و جدید خواهد بود. بسیاری از مسائلی که در دنیا، آمریکا و اروپا، در حال رخ دادن هستند، توسط اینترنت به یکدیگر متصل میشوند، اما ما انسانها این روزها به دنیای حقیقی متصل نیستیم.”
یکی از ویژگیهای مشهور بازیهای Metal Gear، اشارات متافیزیکی و شکستن دیوار چهارم است. برخی از کاستهای صوتی بازی MGS 5 گویی مستقیما خطاب به بازیکنان و با هدف نقد شبکههای اجتماعی و زندگی دیجیتالی ضبط شدهاند. شاید بتوان بازی Metal Gear Solid 2 را از این حوزه بسیار جلوتر از زمان خود دانست. این بازی توسعهی بیش از حد جامعهی دیجیتالی، اخبار دروغین و ظهور بازیگرانی برای کنترل اذهان عمومی را پیشبینی نمود و امروزه میبینیم که همهی آنها به حقیقت پیوستهاند. بازی Death Stranding را میتوان رکترین اثر کوجیما در نقد دنیای دیجیتال و تاکید او بر ارتباطات حقیقی دانست. درست است که همهی ما از طریق اینترنت به یکدیگر متصل میشویم، اما آیا این اتصال واقعی و صادقانه است؟ آیا ما واقعا با یکدیگر کار میکنیم؟ یا در حال از دست دادن انسانیت خود به وسیلهی ارتباطات مجازی هستیم؟ سربازهای PMC بازی Metal Gear Solid 4 اشارهای مستقیم به طرفداران بیمغز بازیهای شوتر اول شخص هستند که کور کورانه و حتی بیاختیار به صورت سالیانه برای بازیهایی مشابه و تقریبا یکسان پول پرداخت میکنند.
کوجیما حتی پا را فراتر گذاشته و میگوید: “من این مسئله را به صورت استعارهای ادبی در بازی قرار میدهیم. مخاطب باید در این بازی با دنیا ارتباط برقرا کند. شما بسیار تنها هستید، اما تلاش بر برقراری ارتباط میکنید. در داستان و گیمپلی این بازی، کلمهی کلیدی ارتباط است. در این میان البته مسائل بسیار بیشتری وجود دارند، اما تنها کلید، ارتباط است. من علاوه بر این از یک ایدهی بسیار تازه نیز استفاده کردم. این شما هستید که در بازی اتصال برقرار میکنید و زمانی که همه آن را با یکدیگر اانجام دهند، شما به بازی و در نتیجه به یکدیگر متصل خواهید بود. من بیشتر از این نمیتوانم جزییات بیشتری را بگویم زیرا سونی عصبانی خواهد شد و من نمیخواهم ارتباطم با سونی را از دست بدهم.”
دستهی چهارم: We are the Death Stranding
اگر جهان بازی Death Standing، مخلوقی دیجیتالی یا یک بازی ویدیویی باشد، آیا تاثیر مخرب خارجی که طبق گفتهی شخصیتهای بازی در حال بر هم زدن تعادل است، ما مخاطبان هستیم؟ دستان روغنی و ترسناکی که در تلاش بر گرفتن سم و دیگر شخصیتها هستند ما هستیم که مدام به دنبال کنترل شخصیتی جدید در یک بازی هستیم. اگر دنیای این بازی به معنای واقعی کلمه یک بازی رایانهای باشد، آیا ممکن است ما بخشی از اتفاقات آن را از دست بدهیم؟ این عقیده کمی یادآور اثر زیبای Wreck it Ralph است، اما ایدهی تاثیر گذاشتن مستقیم اعمال ما بر جهانی دیجیتالی تشبیهی بینظیر به جهان واقعی است. در دنیای حقیقی، انسانها به دلیل توسعهی دنیای دیجیتال، از تجربهی عواقب اعمالشان محروم شدهاند که با وجود اوضاع خطرناک سیاسی و محیطی جهان کنونی بسیار خطرناک است. کوجیما با تبدیل ما به موجوداتی خطرناک و بعضا شیطانی در دنیایی مجازی، سعی بر تذکر دادن به ما بر وظیفهمان نسبت به جهان حقیقی دارد.
میشود تصور کرد که نقش شخصیت سم پورتر بریجز جمعآوری اجساد از میدان نبردی مجازی و تمیز کردن آن برای مخاطبان جدید باشد و این موضوع میتواند دلیل وجود سکانسهایی با محوریت جنگ جهانی نخست در بازی را توجیه کند. دستهای روغنی متعلق به بازیکنانی است که در حال انتخاب شخصیت هستند یا در لابی یک بازی چند نفره به انتظار نشستهاند. آیا سکانسهایی که از دیدگاه نوزاد به نمایش درمیآیند، معنی به خصوصی دارند؟ آیا ما از طریق این کودک با دنیای این بازی ارتباط برقرار خواهیم کرد؟ آیا او پل (Bridge) بین دنیاهای واقعی و مجازی خواهد بود؟ برای توضیحات بهتر و کاملتر در مورد این نظریه میتوانید به این ویدیو مراجعه کنید.
دستهی پنجم: نظریههای سفر در زمان و جهانهای موازی
همانطور که گفته شد، هستی در بازی Death Stranding تنها نیاز به یک رویداد تکاملی دیگر برای شکست مرگ دارد. این مهم ممکن است کشف چگونگی حرکت در طول زمان یا کشف دنیاهای موازی باشد. در بدترین حالت، این مسئله دلیل تلپورت شدن اشیا و برخورد جهانهای دوگانهی مردگان و زندگان بازی را توضیح میدهد. اشارات فراوان موجود در بازی به پدیدهی شیمیایی عدم تقارن کریستالها نیز گواهی بر این نظریه است. یک مولکول کریستالی به هیچ وجه تقارن ندارد. میتوانید دو دستتان را در نظر بگیرید. دست راست و چپ شما با وجود شباهتهای فراوان یکسان نیستند و وقتی که آنها را بر روی یکدیگر بگذارید به صورت کامل سطح یکدیگر را نمیپوشانند. در نتیجه انسانها پدیدههایی کریستالی هستند. البته این پدیدهها در صورتی که در کنار یکدیگر قرار بگیرند هم پوشانی صورت میگیرد. برای مثال انسانها میتوانند دست یکدیگر را بفشارند.
در آخرین تریلر از بازی Death Stranding، شخصیتهای بازی در چندین سکانس در برابر یکدیگر قرار میگیرند. سم و املیه | بریجت و سم و فرجایل را در چنین سکانسی میبینیم. اگر الان به عبارت بیان شده در طی تریلری که در E3 2018 به نمایش درآمد فکر کنیم، میتوانیم نتیجه بگیریم که عبارت “Give me your hand in life. Give me your hand in death”(در زندگی و مرگ دستانت را به من بده) میتواند معانی بسیار عمیقتری از چیزی که در ابتدا فکر میکردیم داشته باشد. آیا مرگ و زندگی در هنگام رویارویی دست یکدیگر را خواهند فشرد؟ پاسخ تمامی این سوالها را پاییز امسال و با تجربهی بازی خواهیم یافت.