وقتی این فیلم تازه شروع شده بود یاد شاهکار استاد سینما یعنی هیچکاک افتادم؛ او نیز در فیلم بیگانگان در قطار پلات مشابهی دارد: انسانی عادی که در یک منجلاب گیر میکند و در دست یک دیوانه باهوش میافتد. در فیلم Sympathy for the Devil نیز نیکلاس کیج با نشستن در ماشین سوژه خود شروع خوبی دارد، اما این قوی بودن دقیقا همینجا پایان مییابد و فیلم Sympathy for the Devil نیز وارد صف فیلمهای پرت میشود. پس با نقد و بررسی فیلم Sympathy for the Devil همراه پی اس ارنا باشید.
در مرحله اول ما با یک راننده طرف هستیم که قرار است برای تولد فرزند خود پیش همسرش رفته و در کنار او باشد. یعنی فیلمساز با اضافه کردن این موضوع به فیلم، مدت زمان رو به پایان میدهد که برای هیجان در فیلم خوب است. دقت کنید که این فیلم برخلاف آثار هیچکاک، تعلیق ندارد، بلکه هیجان و غافلگیری دارد. تعلیق یعنی اینکه ما چه را میدانیم و اکنون به دنبال چگونه هستیم ولی در این فیلم و بقیه فیلمهای مشابه، ما چه را نداریم، اصلا نمیدانیم داستان از چه قرار است و باید دو ساعت صبر کنیم تا در پایان همهچیز سر جای خود بنشیند. بعدا دوباره به این موضوع برمیگردم، ولی مسئله اصلی من از همان تیپسازی و گریم نیکلاس کیج شروع میشود.
در فیلم Sympathy for the Devil نیکلاس کیج وارد ماشین شده و اسلحه میکشد، در این لحظه ما با شخصیت شرور داستان خود آشنا میشویم. اما این شخصیت شرور بسیار سطحی و تک بعدی است، دقت کنید که نیکلاس کیج صرفا موی قرمز و کت و شلوار قرمز دارد، گویی شرور بودنِ او همچون کارتونهای قدیمی، به فیلم سنجاق شده است. او قرمز پوشیده، داد میزند و اسلحه دارد پس او بد است، یعنی به کاراکتر او اصلا پرداخته نشده. نیکلاس کیج در این فیلم صرفا یک بازیگر بسیار بد است که فقط داد میزند و هر از گاهی آدم میکشد، البته بازی بد او نیز تقصیر خودش نیست (البته تا حدودی)، تقصیر کارگردان است که ایستاده و این صحنههای آبکی را تماشا کرده و در نهایت بر آنها مُهر تایید زده است (البته تقصیر اصلی گردن نویسنده است، البته اگر نویسندهای در کار بوده باشد).

فیلم Sympathy for the Devil از دور و به صورت کُلی، ایده جذابی دارد، اما همین که فیلم وارد مرحله اجرا میشود شکست میخورد. نیکلاس کیج که یک طرف، آن راننده هم خوب نیست، او الکی ادای انسانهای ترسیده را در میآورد و در نقطه اول او نیز کیج الکی داد میزند. جالب ماجرا اینجاست که مخاطب اصلا نمیداند داستان از چه قرار است. در مرحله اول کیج میگوید که صرفا میخواهد به شهری دیگر برود و سپس در پایان میفهمیم که او برای انتقام آمده بود. این تاخیر در روشنسازی انگیزه کیج باعث میشود تا مخاطب خودش را تا آخر همراه فیلم نداند و از طرفی به بعد هیچ یک از کارهای نیکلاس کیج برای مخاطب جذابیت ندارد.
فیلم در یک سفر شبانه هر از گاهی موفق میشود عنصر هیجان و غافلگیری را به فیلم اضافه کند. اما این نقطه عطفها، داستان را نجات نمیدهد، فیلم صرفا جلو میرود تا شاید بتواند در آخر با یک شوک بزرگ مخاطبش را غافلگیر کند. اما سوال اینجاست که آیا فیلم Sympathy for the Devil میتواند چنین کند؟ اصلا تواناییاش را دارد؟ نه! میدانید چرا؟ چون برای شوک و غافلگیری در پایان، باید کاراکترهای خود را به خوبی بشناسیم و با تمام جنبههای کاراکتری آنها آشنا باشیم تا بتوانیم خود را همراه آنها بدانیم. ما در فیلم Sympathy for the Devil نه فرصت کردیم نیکلاس کیج را بشناسیم و نه فرصت کردیم راننده را بشناسیم. ما فقط با چند کاراکتر سطحی روبرو شده بودیم که همهچیزشان به شخصیتهایشان سنجاق شده بود؛ یعنی هیچ واقعیتی از آنها در فیلم ساخته نشده است.

کارگردان این فیلم یعنی آقای یوال آدلر چهار فیلم را در کارنامه دارد که یکی پس از دیگری مبتذل هستند و جالب ماجرا اینجاست که اصلا منِ منتقد به کنار، این فیلم حتی نتوانسته مخاطب عام را راضی کند و در گیشه تنها 70 هزار دلار فروخته است! از همه جالتر اینکه هزینه این فیلم 48 میلیون دلار بوده است! واقعا اینها سوالاتی مهمی را در ذهن هر مخاطبی پدید میآورد، هدف از ساخت این فیلم چیست؟ چرا سینمای آمریکا دارد نابود میشود؟ چرا نمیشود از استعداد بازیگرانی همچون نیکلاس کیج استفاده کرد؟ حال بعضی از دوستان میگویند که اینها همه پولشویی استدیوهای بزرگ است و غیره. من کاری به این حاشیهها ندارم اما واقعا چرا برای چنین فیلمهایی بودجههای این چنین کلان خرج میشود اما به جوزپه تورناتوره (کارگردان سینما پارادیزو و مالنا) که میرسد میگویند برای ساخت فیلمهای تو بودجه نیست!

در پایان میشود گفت فیلم Sympathy for the Devil اثری بسیار بد با تمام عناصر بد است که تنها طرح اصلی خوبی دارد که آن هم تباه شده. نیکلاس کیج نیز مثل بقیه آثار این چند سال اخیرش، بازی بدی از خود نشان داده و گویا به راستی این ستاره ازدست رفته است. Sympathy for the Devil تنها چند هیجان و خشونت ناشی از تکنیک دارد که اصلا به فُرم نمیرسد و سطحی میماند. در آخر بسیار دوست دارم تا نظر شما دوستان را نیز درباره این فیلم بدانم، پس اگر نظری دارید لطفا در بخش کامنت برای ما بنویسید.
بیشتر بخوانید:
