بازی Elden Ring ساخته FromSoftware، ششمین عنوان از مجموعه بازیهای سولزبورن است که سنت این سری بازیها را ادامه میدهد.
مجموعه بازیهای سولزبورن (سه بازی Dark Souls، بازی Demon`s Souls و بازی Bloodborne) فرمولی دوست داشتنی را برای علاقهمندانشان عرضه میکنند. مقدمه داستان در این سری بازیها، در میانپردهای چند دقیقهای به شکلی مبهم توضیح داده میشود، و این بر عهده بازیکنهاست که آنطور که دوست دارند با جهان ارتباط برقرار کرده و داستان شخصیتها و جهان را کشف کنند.
از بعد گیمپلی، سری بازیهای سولزبورن یک اکشن نقشآفرینی زیبا و البته دشمنانی بیرحم را مقابلتان قرار میدهد که هر یک با الگویی خاص به شما حملهور میشوند. پیروزی در مبارزات این بازیها، نه فقط با فهم الگوی حمله هر دشمن و واکنش مناسب در برابرشان، بلکه با درس گرفتن از خاطاها و شکستها به دست میآید. حالا بازی Elden Ring پس از سالها انتظار، همان فرمول موفق قبلی را، با اضافه کردن عناصری جدید ارائه کرده تا کاملترین تجربه سولزبورن تاکنون را ارائه کند.
یاران حلقه
داستان بازی Elden Ring، همانند سایر همخانوادههای سولزبورنیاش، به صورتی مبهم و در یک میان پرده بیان میشود. مثل همیشه جهان در آشوب است و همه چیز به هم ریخته، و این بر عهده قهرمانیست که از خاکستر برخیزد و همه چیز را درست (یا خرابتر) کند. شنیدن این چند جمله با یک صداگذاری جذاب و تاثیرگذار، برای طرفداران سولزبورن به یک عادت تبدیل شده است. بازی جدید نیز با استفاده از همان فرمول موفق، بازیکنها را به جهان خود جذب میکند. حالا این شمایید که باید در جهان جستوجو کنید تا سر از داستان بازی و سرگذشت جهان آن در بیاورید.
با اینکه بازی Elden Ring همچنان شبیه به سایر سولزبورنیها، داستان را روی بشقاب به خوردمان نمیدهد، اما بیشتر از هر بازی سولزبورنی دیگری داستان را در اختیار بازیکنها قرار میدهد. با اینحال میازاکی و دوستاناش در استدیوی FromSoftware، در نوشتن جهان بازی Elden Ring و جزییات آن تنها نبوده و میزبان یک چهره شناخته شده بودند. جورج آر آر مارتین (George R. R. Martin) نویسنده سرشناس آمریکایی و خالق مجموعه کتاب ترانه یخ و آتش (A Song of Ice and Fire)، در جانبخشی به جهان زیبای بازی Elden Ring و برخی از شخصیتهای آن نقش داشته است.
بیش تر از قبل
اگر پیشتر هر یک از بازیهای سولزبورن را تجربه کرده باشید، با نقشه بزرگ هر منطقه که پر از حفرههای مختلف است آشنا هستید. هر کدام از بخشهای نقشه به شما در کشف داستان بازی و شخصیتهای آن کمک میکنند. به شخصه به عنوان یکی از طرفداران این سری بازیها، دوست داشتم که این نقشهها بزرگتر بوده و نکات و ریزهکاریهای بیشتری از داستان و جهان بازیها را در خود داشته باشند تا بتوانم بیشتر در آنها غرق شوم. همین غرق شدن اختیاری در جهان سولزبورن بود که سبب ارزشمند شدن این سری بازیها برای طرفداراناش میشد.
بازی Elden Ring این نقطه قوت را اینبار پررنگتر از همیشه عرضه کرده است. این بازی نقشهای بسیار بزرگ را به صورت جهان باز در اختیارتان قرار میدهد تا آزادانه در آن بچرخید و آنطور که دوست دارید تجربهاش کنید. طبیعت Lands between، نام جهانی که بازی Elden Ring در آن جریان دارد، بسیار متنوع بوده و از انواع و اقسام دشمنهای عادی (به اصطلاح Trash mobs)، باسها، آیتمها و شخصیتهای جالب پر شده است.
با تماشای جنگلهای پر شده از درختان زیبا که باد برگهایشان را تکان میدهد، تا قلعههای با شکوه و عظیم که جزییات بسیاری دارند، میتوان به این پیبرد که در طراحی جهان بازی Elden Ring سلیقه و دقت بسیاری خرج شده است. بله، همانطور که حدث زدید، در این بازی نیز مردابهای بسیاری وجود دارد که از جانداران خطرناک دریایی پر شدهاند. گویا استدیوی FromSoftware علاقه بسیاری به مردابهای مرگبار و جانواران دریایی غولپیکر دارد.
نکته جالب اینجاست که همچون سایر بازیهای سولزبورن، ممکن است تا آخر بازی پیش بروید و برخی از بخشهای نقشههای آنرا نبینید، با باسهای زیادی مبارزه نکنید و از وجود شخصیتهای بسیاری آگاه نباشید. نکته مثبت Elden Ring و سایر بازیهای سولزبورن نیز در همین است: با اینکه مجبورتان نمیکنند تا جهان بازی را جستوجو کنید، اما به کنجکاویتان برای کشف جهان جایزه میدهند و از صرف زمان برای جستوجوی نقشه پشیمان نخواهید شد.
هر بار که خواستم با کنجکاوی در نقشه بچرخم تا رازهای بازی را کشف کنم، بازی کنجکاوی من را به جذابترین شکل ممکن پاسخ داد و سبب شد، بیشتر در جهان جذاب و پر از جزییات Lands Between غرق شوم. بارها شد که به قصد جستوجو در نقشه، سر از سیاهچالههایی درآوردم که محیطی حیرت آور و متفاوت از سایر بخشهای نقشه داشتند و باسی بسیار قدرتمند در انتهای آنها انتظار مرا میکشید. تمام بخشهای نقشه این ویژگی را دارند و هر جا که بروید، چیزی جدید کشف میکنید.
به این نقشه زیبا و بسیار وسیع، باید سیستم هوا و چرخه زمان را نیز اضافه کرد که بر جذابیت بازی افزوده است. نبردهای حماسی و نفسگیر با باسهای مختلف زیر باران، باد و حتی نور ماه، در ترکیب با موسیقی حماسی و صداگذاری لذتبخش که از ویژگیهای قدرتمند بازیهای سولزبورن به شمار میآیند، لذتی غیر قابل مقایسه را در اختیارتان قرار میدهد که کمتر بازی میتوانست از پس آن بر بیاید.
سیستم آب و هوا و چرخه زمان، حتی بر گشت و گذار در جهان بازی Elden Ring نیز تاثیر گذاشتهاند. به عنوان مثال برخی از باسها فقط در شب شروع به پرسه زدن در نقشه میکنند و این از دیگر موضوعهایی است که با اینکه هیچگونه تاثیری بر روند بازی نمیگذارد، اما توجه به آنها از ارزشمندی گشتوگذار در نقشه گفته و عاشقان غرق شدن در جهان بازی را راضی میکند.
راه پله ای به بهشت
با اینکه بازی Elden Ring نقشهای وسیع دارد، اما همچنان با یک بازی سولزبورن طرف هستیم و همچون سایر بازیهای این خانواده، خبری از مینی مپ برای حرکت بهینه در نقشه نیست. در عوض، استدیوی FromSoftware راهکاری ارائه داده که در عین کمک به مسیریابی مناسب، بازی را از فضای سولزبورن دور نمیکند.
محلهای رحمت گمشده (Sites of Lost Grace)، نام چک پوینتهای بازی Elden Ring هستند. اگر محل رحمت گمشدهای که به آن میرسید، به هدفی مهم نزدیک باشد، نواری طلایی و باریک از رحمت را خواهید دید که به جهت آن هدف اشاره میکند. این در عین مفید بودن و هدایت بازیکن برای رسیدن به مقصد، از گرفتن دست او و قدم به قدم هدایت کردناش جلوگیری کرده و روح سولزبورن را حفظ میکند.
سیستم چک پوینت و هاب در بازی Elden Ring بسیار به فرمولی که در بازیهایی نظیر Dark Souls 3 و Bloodborne دیدید، شباهت دارد. محلهای رحمت گمشده همانند آتشکدههای بازی Dark Souls 3 و چراغهای بازی Bloodborne، ضمن ذخیره پیشروی در بازی، مکان اتصال بازیکنها به هاب بازی هستند. نکته مثبتی که محلهای رحمت گمشده در مقایسه با دو بازی یاد شده دارند، این است که برای ارتقا شخصیت خود نیازی به بازگشت به هاب بازی نخواهید داشت. به عنوان مثال دیگر مجبور نیستید که همانند بازی Bloodborne، برای ارتقا شخصیت خود به هاب بازی، یعنی رویای شکارچی (Hunters dream) رفته و از طریق ارتباط با شخصیتی مخصوص اقدام به اینکار کنید. حالا میتوانید به راحتی از طریق هر سایت رحمت گمشدهای که پیدا میکنید، نشانهایی که جمعآوری کردهاید را پیش از مردن و از دست دادنشان، خرج قدرتمندتر شدن کنید.
هر آنچه مرا بکشد، قوی ترم می کند
بازی Elden Ring عضوی از خانواده سولزبورن است. و این شامل گیمپلی آن نیز میشود. بازی که دست شما را در ساخت شخصیت، از چهره تا سبک بازی، کاملا باز گذاشته و سپس در جهانی بیرحم رهایتان میکند. کلاسها و سبکهای مختلف، هر یک میتوانند آنطور که دوست دارند از بازی لذت ببرند. در هر کلاس، آیتمهای قدرتمندی وجود دارد که میتواند با چند ضربه، قویترین باسها را نیز از پا در بیاورد. میتوانید بر اساس سلیقهتان جادوگری قدرتمند باشید یا یک پالادین تانک یا حتی کماندار. بازی با هر کلاسی که شخصیتتان را بر اساساش بسازید، لذتبخش خواهد بود.
با تجربه بازی Elden Ring، احساس کردم که دشمنان عادی (Trash mobs) آن، مانند سایر بازیهای سولزبورن بیرحم و خطرناک نیستند. بر خلاف دیگر بازیهای همخانوادهاش، برخی از دشمنان عادی بازی Elden Ring بخشندهتر بوده و به قصد کشت، کمبوهایی بدون توقف را به سمتتان نمیفرستند. این یعنی برخی دشمنها اجازه تنفس بیشتری بین کمبوها داده و فرصت بیشتری برای حمله در اختیارتان قرار میدهند.
هرچند هنوز هم دشمنانی یافت میشوند که در عین سرعت، قدرت نیز داشته و بسیار بیرحم هستند. بارها بود که با دشمنهایی مواجه شدم که پس از کمبویی چند ثانیهای ناگهان با یک حرکات آکروباتیک به سمت من پریده و عصایشان را محکم به سرم کوبیدند. دشمنانی هستند که با چند ضربه افکتی مرگبار به شخصیتتان داده و در کسری از ثانیه منجر به کشته شدن او میشوند. برخوردن به چنین دشمنهای مرگبار و ناشناختهای در هر سیاهچال یا حفره نقشه، گشتوگذار در جهان را به بازی مرگ و زندگی تبدیل میکند. بهای شیرینی که برای کشف نقشه و غرق شدن در جهان بازی Elden Ring باید پرداخت. تنوع مثال زدنی دشمنها، هر یک با قدرت و سرعتی خاص، به گیمپلی بازی تازگی داده و از خسته کننده شدن آن جلوگیری میکند.
بازی Sekiro، با اینکه به دلیل برخی تفاوتها، عضوی از خانواده سولزبورن به حساب نمیآید، اما نمیتوان اثری که بر گیمپلی این سری بازیها گذاشته را به حساب نیاورد. وجود مکانیک پرش و ضربه که در این بازی معرفی شد، در بازی Elden Ring نیز حضور دارد و به وسلیه آن، میتوان کمبوهای جذاب و ضربات قدرتی مرگباری به سوی دشمنان روانه کرد. (پیش از این، تنها با دویدن سریع میشد فاصلهای کوتاه را پرید، اما Sekiro قابلیت پرش اختیاری در هر قسمت از بازی را در اختیار بازیکنها قرار داد.)
مهمترین عنصر مبارزههای سری بازی سولزبورن، باس فایتهای حماسی و نفسگیر آنهاست. بازی Elden Ring در اینجا شکوهمندترین تجربه سولزبورن را ارائه میدهد. آنقدر باس و مینیباس جذاب در نقشه Lands Between رها شده که حسابشان از دستتان در میرود و برای شکست دادن تک تکشان، نیاز به یادداشت برداری خواهید بود. در انتهای هر دالان، کلیسا، مقبره و …، باسهای قدرتمندی انتظاراتان را میکشند که صبر، حوصله و ارادهتان را به چالش کشیده و ساعتها شما را درگیر خود خواهند کرد.
استدیوی FromSoftware اجازه نداده که تعدد باسها منجر به تکراری شدنشان شود. باسهای بازی Elden Ring واقعا قافلگیرتان میکنند. بارها شد که پس از زحمت بسیار یک باس را در فاز اولاش شکست دادم و باس به عجیبترین شکلی که حتی فکرش را هم نمیکردم، به فاز دوم میرفت، آنقدر که دهانم از تعجب باز میماند.
از طرفی، محیطهایی که در آن با باسها مبارزه میکنید قرار دارند. آنقدر محیطهای مبارزه با باسها جذاب است، که تا مدتها در خاطرتان باقی خواهند ماند. برخی از باسها حتی توانایی تغییر اتمسفر و محیط بازی را نیز دارند. این تجربهای واقعی از سولزبورن است. به جرات میتوان گفت که بازی Elden Ring در ارائه باسهای دشوار و به یادماندنی، یک سر و گردن از سایر بازیهای سولزبورن بالاتر است.
زیباتر از همیشه
من بازیهای سولزبورن را با مناظر خیره کنندهاش به یاد دارم. تماشای قلعه Lothric یا شهر Anor londo در بازی Dark Souls 3 برای اولین بار، از تجربیاتی بود که برای همیشه در خاطرم ثبت شد. بازی Elden Ring همان خیره کنندهگی قلعهها و ساختمانها و مناظر زیبا از دور دست را، اینبار در مقیاسی بسیار بزرگتر ارائه میکند. این تجربه شیرین از سولزبورن را هنگامی میچشید که روی صخرهای میایستید و جنگلهای مه آلود زیبای پیشرو را مشاهده میکنید، یا قلعههای عظیمی را میبینید که قرار است چند ساعت دیگر مبارزهای نفسگیر را در آنها تجربه کنید. هر کدام از بازیهای سولزبورن به نوبه خود در زمان عرضهشان تجربه هنری جذابی ارائه میکردند، و حالا بازی Elden Ring از تکنولوژی زمان خود بهره برده تا تجربه هنری خود را زیباتر از همیشه مقابل چشمان دوستداراناش قرار دهد.
از طرفی استدیوی FromSoftware ثابت کرده که در طراحی محیطها و دشمنان بازی بسیار مهارت دارد. کلیساها و قلعههای باشکوهی که به آن وارد میشویم، مناظریست که همیشه همراه بازیهای سولزبورن بوده است. این شکوه محیطهای بازی است که به حماسیتر شدن نبردهای بازی کمک کرده. بارها شد که دوست داشتم مکث کرده و دشمنانی که به سمتام حمله میکنند را تماشا کنم. (هر چند بیرحمیشان اجازه نمیداد به خوبی تماشایشان کرده و از طراحیشان لذت ببرم)
اما هر چه استدیوی FromSoftware در طراحی هنری و ارائه تجربهای به یاد ماندنی موفق عمل کرده، در بهینه سازی بازیهایاش (به خصوص روی کامپیوتر) با مشکل مواجه بوده است. بازی Elden Ring، از این قاعده مستثنی نبوده و از اعتراض هواداران در فضای مجازی، اینطور پیداست که این اثر نیز همچون سایر بازیهای تولید استدیوی سازندهاش (بله Sekiro، روی صحبتام با توست) بهینه نیست.
- مطلبی که باید بخوانید: راهنمای بازی Elden Ring | هرآنچه کاربران تازه وارد قبل از شروع باید بدانند
سیستمی که من روی آن بازی Elden Ring را اجرا کردم، کمی از حداقل سیستم مورد نیاز بازی قدرتمندتر بود و به هیچ وجه انتظار ارائه عملکردی قابل قبول را نداشتم. با اینحال از اجرای روان بازی متعجب شدم، چرا که موفق شدم تا با کاهش یا خاموش کردن برخی از تنظیمات کم اهمیت (نظیر Motion Blur) و قرار دادن سایر تنظیمات در بالاترین یا نزدیک به بالاترین حالت ممکن، فریم ریتی بین 30 تا 50 را تجربه کنم. عده زیادی از کاربران از افت فریم و Stutter ها روی سیستم قدرتمندشان ناراضی بودند. من نیز این افت فریم را تجربه کردم، اما هیچگاه مانع لذت بردنم از بازی نشد و به تجربهام صدمه نزد.
استدیوی FromSoftware توانسته تا در بازی Elden Ring، تمام عناصر دوست داشتنی بازیهای سولزبورن را ارتقا داده و انتظار هواداراناش را با عرضه اثری قابل قبول پاسخ دهد. این بازی نه تنها تجربهای کامل از یک بازی سولزبورن است، بلکه با ترکیب عناصر این قبیل بازیها با مکانیکهای جهان باز، نگاه جدید و تازهای به بازیهای جهان باز ارائه کرده است.
بیشتر بخوانید:
خلاصه انگلیسی از نقد بازی
Elden Ring is a complete sousborne experience. By mixing soulsborne and open-world mechanics, this game manages to offer a new and fresh look to open-world games.
The Review
Elden Ring
استدیوی FromSoftware توانسته تا در بازی Elden Ring، تمام عناصر دوست داشتنی بازیهای سولزبورن را ارتقا دهد. این بازی نه تنها تجربهای کامل از یک بازی سولزبورن است، بلکه با ترکیب عناصر این قبیل بازیها با مکانیکهای جهان باز، نگاه جدید و تازهای به بازیهای جهان باز ارائه کرده است.
PROS
- جهانی زیبا و پر از ریزه کاری که می توان ساعتها در آن گم شد
- موسیقی حماسی زیبا و صداگذاری قوی شخصیتها
- گیم پلی چالش برانگیز و سرگرم کننده، همچون سایر بازیهای سولزبورن
- داستان و شخصیتهایی پر از جزییات
- ارائه تجربه بصری فوق العاده با محیط هایی زیبا که تا مدت ها در خاطرتان خواهد ماند