دنیای تبه کاران و شخصیتهای شرور در کامیکها، فیلمها یا بازیهای ویدیویی مختلف، همیشه جذابیت خاصی را برای مخاطب به ارمغان آورده است. حتی در مواقعی شاهد هستیم که پتانسیل شخصیت شرور یا Villain، از پتانسیل قهرمان یا شخصیت اصلی (پروتاگونیست) بیشتر است و میتواند بیشترِ نظرها را به سمت خود منعطف کند. ویلنها در واقع نقطه مقابل شخصیت قهرمان و به نوعی، نیمه کامل کننده آنها محسوب میشوند و هر کدام با هر شکل و شمایل و هر نوع طرز فکری قصد دارند تا شرایط را به نفع خود به پایان برسانند. با در نظر گرفتن این صحبتها، آیا نمیتوانیم بگوییم که در بیشترِ مواقع، در حق شخصیتهای شرور کم لطفی میشود و زمان و فضای کافی برای نشان دادن تمام پتانسیلها به آنها داده نمیشود؟ در بسیاری از از اثرها و عناوین مختلف، همیشه مشاهده میکنیم که قهرمان داستان، یک دورهی عاطفی یا بلوغ را طی میکند و تمام این مراحل تا رسیدن به نقطه اصلی، به مخاطب نمایش داده میشود اما در آن طرف میدان، ویلن یا شخصیت شرور داستان تنها تا قسمتی به مخاطب نشان داده میشود که بتواند حس تنفر را در او بیدار کند و شخصیت شرور را خیلی راحت در طرف مقابل شخصیت قهرمان قرار دهد. البته هستند اثرها و فرانچایزهایی که شخصیتهای شرورشان به شدت مهم تلقی میشوند و تنها برای شناخت کامل و دیدن سیرِ تحول، عنوانی مختص آن ویلن ساخته میشود. با این حال، این عناوین بسیار کم هستند و به نظر میرسد که این موضوع، حداقل برای ویلنهایی با پتانسیل فوقالعاده و شگفت انگیز، راضی کننده نباشد.
اینها را گفتیم تا به شخصیتی خاص در یک فرانچایز و دنیای خاص اشاره کنیم. دنیای بتمن (Batman)، از کامیکهای خواندنی و جذاباش بگیرید تا فیلمها و انیمیشنهای خاطره انگیز و بازیهای ویدیویی خوش ساخت و تکان دهنده، همیشه پر از ویلنها یا شخصیتهای شرور سیاه و پیچیده بوده است. در واقع یکی از عواملی که سبب میشود گاتهام (Gotham)، شوالیه تاریکی و تمام عناصر این دنیا در یاد همه بماند، همین وجودِ شخصیتهای شرور پر تعداد است که هر کدام، پتانسیل و پیش داستان شگفت انگیزی دارند و میتوان برای هر کدام از آنها، ساعتها داستان و قصه روایت کرد.با این حال، همه ما میدانیم که پیچیدهترین و یکی از شناخته شدهترین ویلنهای تاریخ صنعت سرگرمی در همین دنیا جای گرفته که حساب خود را با دیگر شخصیتهای شرور، جدا میکند. جوکر (Joker)، از آن ویلنهایی است که در تار و پود دنیا و البته در تار و پود پروتاگونیست نفوذ میکند و آن قدر پیش میرود تا جنبههای شخصیتیاش در برخی از مواقع از ویژگیهای شخصیتی یک کاراکتر با عظمت مانند شوالیه تاریکی نیز پا را فراتر میگذارد.
شخصیت جوکر که با لقبهای بسیاری مانند «شاهزاده دلقک گاتهام» (clown prince of gotham) شناخته میشود، از همان زمان آفرینش در سال ۱۹۴۰، همیشه اصلیترین یا یکی از اصلیترین ویلنهای بتمن به شمار میآمده و در آثار بی شماری، اعم از کامیکها، انیمیشنهای سریالی، فیلمها و البته بازیهای ویدیویی حضور داشته است. با این حال، آیا تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که چرا این ویلن با تمام پتانسیلها و وجوه شخصیتی بی شماری که دارد، مورد کم لطفی قرار گرفته و آثار اختصاصی در کارنامه خود ندارد؟ از آن جایی که بحثِ شخصی بنده همیشه در مورد صنعت بازیهای ویدیویی است، بیایید با هم به بررسی این موضوع بپردازیم که چرا یک بازی ویدیویی اختصاصی برای جوکر تولید نشده و البته در صورت رخ دادن چنین اتفاقی، بازی تولید شده، چه سبک و سیاقی خواهد داشت (یا بهتر است داشته باشد). البته اگر برایتان مهم است که ایده نگارش چنین مطلبی چگونه به ذهن نویسنده خطور کرد، بد نیست اشاره کنم که پس از تماشای چندین بارهی فیلم Joker سال ۲۰۱۹ با هنرنمایی واکین فینکس (Joaquin Phoenix)، چنین ایدهای در سر بنده خطور کرد.
هشدار: ادامه متن، بخشهایی از طرح داستانی فیلم Joker را لو میدهد.
واقعیت این جا است که فیلم جوکر ، بدون در نظر گرفتن تمام موفقیتهایش در گیشه و جایزههای متعددی که دریافت کرده (و دریافت خواهد کرد)، توانست به یک دستاورد فوقالعاده برسد. درست است که تاد فیلیپس (Todd Phillips) برای ساخت فیلم سینمایی خود، به سراغ ریشههای شخصیت جوکر نرفته و او را همان طور که در یاد همه قرار دارد، به تصویر نکشیده اما رها کردن جوکر در فیلم، آن هم نه تنها به عنوان یک ویلن، بلکه به عنوان شخصیت اصلی و کاراکتری که بتوان با آن همذات پنداری کرد، به خودی خود توانسته ابعاد دیده نشدهای از پتانسیل بی نهایت این شخصیت ماندگار و آیکانیک را به همه معرفی کند. مشاهده جوکر به عنوان شخصیت اصلی، نویسنده (و فکر میکنم افراد بسیار دیگر) را به این فکر انداخت که این تمرکز عالی روی جوکر میتواند در دنیای ویدیو گیم نیز وارد شود و یک بازی ویدیویی با محوریت جوکر شاهد باشیم.
ابتدا بیایید نگاه سریعی به کارنامه جوکر در دنیای بازیها داشته باشیم. شاید اولین حضور جدی و ماندگار شخصیت جوکر در یک بازی ویدیویی، به بازی Batman: Return of the Joker بازمیگردد که یکی از عناوین به یادماندنی و خاطره انگیز کنسول NES بود و توانست موفقیت خوبی را به دست آورد. با حضور بیشتر در بازیهای کلاسیک و رترو دیگر، جوکر در دوره و عصر امروزی به دفعات در بازیهای لگویی دیده شد و حتی به صورت لگو نیز همچنان یک شخصیت پر شور و هیجان انگیز به شمار میآمد. پس از آن، پای جوکر با عناوین Mortal Kombat vs. DC Universe و Injustice: Gods Among Us به دنیای بازیهای مبارزهای یا فاتینگ باز شد و حتی در همین اواخر در فهرست مبارزان بازی Mortal Kombat 11 نیز قرار گرفته است. جوکر پس از آن، در بازی داستان محور و ماجرایی استودیوی تل تیل گیمز (Telltale Games) با نام بازی Batman The Telltale Series حضور یافت. در این بازی که دو فصل کامل از آن منتشر شد، باز هم اقتباسی متفاوت از جوکر را شاهد بودیم و نویسندگان و سازندگان، فردی به نام John Doe را به عنوان جوکر معرفی کردند. با این حال، این اقتباس از جوکر (بنا به تصمیمات بازیبازان) میتوانست به دوستِ بتمن یا بروس وین (Bruce Wayne) نیز تبدیل شود و وجوه دیده نشدهای از این شخصیت افسانهای را به ما نشان دهد. با این حال، درخشانترین حضور جوکر در دنیای بازیهای ویدیویی، به یکی از بهترین سریها در طول تاریخ بازمیگردد. سری بازیهای Batman Arkham در سالهای اخیر به یکی از عناوین فوقالعاده و ماندگار در صنعت بازی تبدیل شدهاند و عجیب نیست اگر بگوییم که بخشی از این محبوبیت شگفت انگیز سری (شامل بازی Batman Arkham Asylum، Batman Arkham City، Batman Arkham Origins و Batman Arkham Knight)، تنها به خاطر وجودِ یک جوکرِ خارق العاده (با هنرنمایی مارک همیل) بوده است.
اما میخواهیم در همین نقطه متوقف شویم و روی یکی از عناوین سری Batman Arkham تمرکز کنیم. در بازی Batman Arkham Origins که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، جوکر به عنوان ویلن اصلی سری آرکهام، به صورت مفصل به بازیباز معرفی شد. با این که اقتباس سازندگان از آن جوکر (با هنرنمایی تروی بیکر) متفاوت نبود و جوکر به مانند همان شخصیت شرور آشنا به نظر میآمد، اما تلاش سازندگان برای نشان دادن گذشتهی این شخصیت و تاثیراتی که دنیای پیرامون روی او گذاشته است، ستونی بود. در بازی Batman Arkham Origins بخش قابل توجهی از داستان بازی، به نمایش گذشتهی جوکر اختصاص داده شده بود و حتی در یکی از فصلهای بازی، میتوانستیم با قرار گرفتن در نقش جوکر و کنترل کردن این شخصیت، به طور کامل بخشی از ماجراجویی او را تجربه نماییم. همین قرار گرفتن در نقش جوکر است که گاهی اوقات باعث میشود فکر کنیم میتوان بازیهای ویدیویی خوبی نیز برای این شخصیت شرور تولید و طراحی کرد. با این حال، ساختن یک بازی از جوکر، با وفادار ماندن به ریشههای کامیکی این شخصیت، کاری دشوار است. با این که ساختن بازی در این شرایط، کار غیر ممکنی محسوب نمیشود اما توجه داشته باشید که در این موقعیت، دست تیم سازنده برای خلق داستانهای اریجینال و البته سبکهای گیمپلی گوناگون، بسته است و شاید نتیجه کار، به مانند فیلم تاثیر گذار Joker 2019 درخشان و ماندگار نباشد. بنابراین، شاید ترجیح یک سازنده یا استودیوی خلاق، یک اقتباس کاملا جدید و نو در نظر گرفته شود.
از آن جایی که میخواهیم در مورد یک اقتباس کاملا جدید صحبت کنیم، بیایید طرح داستانی و جزئیات فیلم Joker 2019 را با هم مرور کنیم. در این فیلم یک شخصیت به نام آرتور فلک (Arthur Fleck) در شهر گاتهام زندگی میکند و به خاطر یک بیماری روانی، دچار خندهها و اختلالات عصبی میشود. در این نسخهی تاریک و کثیف (تر) از شهر گاتهام، نه بتمنی وجود دارد و نه قهرمان، ضد قهرمان یا شخصیت شروری و تمام تمرکز روایی فیلم برروی آرتور فلک گذاشته میشود. آرتور در وقایع فیلم، به معنی واقعی کلمه آزار داده میشود، شغل خود را به دلایلی از دست میدهد، همکاراناش به جای کمک به او، زیر پایاش را خالی میکنند، او در تلویزیون ملی مورد تمسخر قرار میگیرد و… در نتیجه، همان شخصیتی که همه ما منتظر دیدنش هستیم، رخ نشان میدهد؛ شخصیتی که هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد و زندگی خود را مانند یک کمدی میبیند. اصلیترین دلیلی که باعث میشود این جوکر، باور پذیر و ماندگار ظاهر شود، تقابلی است که با جامعه دارد. تقابلِ سخت آرتور فلک با جامعهای که او را نمیبیند، له میکند و مورد تمسخر قرار میدهد، یک قوس شخصیتی زیبا از او میسازد و در انتها، نتیجه کار، به عنوان جوکر، عمل میآید. حال، فرض کنید چنین داستانی به جای یک فیلم ۲ ساعته، با ابعادِ بیشتر و همه جانبهتر یک بازی ویدیویی چقدر میتواند بهتر و تاثیر گذارتر کار کند و حتی استانداردهای جدیدی را نیز برای خود به وجود آورد.
در مورد بازی اختصاصی حوکر، باید اشاره کنیم که سبک اکشن ماجرایی (سبکِ سری بتمن آرکهام) نمیتواند ایده خوبی تلقی شود چرا که جوکر (با هر اقتباس و ورژنی که در نظر بگیریم)، عملا شخصیتی نیست که بخواهد کار خود را با اکشن و مبارزه پیش ببرد و همیشه با حقهها و روشهای هوشمندانه و شروری که به ذهنش میرسد، نتیجه میگیرد. علاوه بر این، این بازی نباید یک بازی با خشونت بی حد و حصر و بالا باشد. شاید با تماشای فیلم Joker با خود بگویید که درجه سنی این فیلم R بوده و صحنههای خشن متعددی در آن وجود دارد اما باید بگوییم که صحنههای خونین و خشنِ فیلم جوکر، به هیچ وجه به خاطر خلق افکتهای زننده و صحنههای هیجان انگیز نیستند بلکه طراحی شدهاند تا خشم و تنفر آرتور را از جامعهای که در آن زندگی میکند، نشان دهند و در واقع ذهنیت او را باور پذیر سازند. با این حال، بازیِ جوکر نباید یک اکشن خونین و خشن باشد بلکه برعکس، باید ریتم و صحنههای آرام اما غم انگیزی را به مخاطب نشان دهد و بازیباز را تشویق کند که با جست و جو و کند و کاو، از ویژگیهای شخصیتی دیگرِ او پرده برداری کنند و انگیزههای او برای تبدیل شدن به یک تبه کار را بیشتر و بیشتر واضح و روشن سازند. شاید دو نقطهی ثابت در مورد هر اقتباسی از جوکر، شروع و پایان پروسه خلق شخصیت او باشد. جوکر در تمام اثرها یا اقتباسها، گذشتهای غمگین را تجربه کرده است؛ از فقر و از دست دادن همسر و از دست رفتن حرفه شغلی (دلقک سیرک) بگیرید تا افتادن در مواد شیمیایی و داشتن بیماری روانی و… همه اینها نشان میدهند که فشار عصبی و روانی غیر قابل وصف، یک شخصیت با استعداد و خوش قلب را به یک دلقک بی رحم تبدیل کرده و نقطهی مشترک دوم، همین تبدیل شدن به یک ویلن فوقالعاده خطرناک و باهوش است. به نوعی میتوان گفت که هر استودیوی سازندهای برای ساخت بازی اختصاصی جوکر، نقطه شروع و پایان را در اختیار دارد و حالا، نحوه رساندن نقطه اول به نقطه انتهایی، کاملا در دستان تیم سازنده قرار دارد و چگونگی طی کردن این مسیر، نقطه نظر و خلاقیت هر کارگردان و نویسندهای را طلب میکند.
شاید راحت ترین سبکی که بتوان برای بازی جوکر پیشنهاد داد، سبک ماجراجویی گرافیکی یا درام تعاملی است. بازیهایی مانند عناوین استودیوی تل تیل گیمز یا عناوین استودیوی کوانتیک دریم (Quantic Dream) که بیشترین شباهت را به یک فیلم سینمایی دارند و انتخابهای حساس بازیباز، مسیر و پایان داستان را تغییر میدهد. به تصویر کشیدن دوران کودکی و نوجوانی آرتور، میتواند یکی از سوژههای نابِ این بازی (فرضی) باشد که به صورت سکانسهای فلش بک نمایش داده میشوند. همچنین، دوران حضور جوکر در تیمارستان آرکهام نیز میتواند یکی از سوژههای قابل توجه برای داستان پردازی یا حتی طراحی بازی (Game Design) در نظر گرفته شود. گشت و گذار در فضای بزرگ و راهروهای تسخیر کنندهی تیمارستان آرکهام، با مکانیکهای نسبتا سادهی گیم پلی، میتواند یک بازی فوقالعاده را از جوکر خلق کند. واقعیت این جا است که وضعیت ذهنی و روانی آرتور به طرز پیچیدهای جالب و هیجان انگیز است و همواره میتواند مخاطب را غافلگیر نماید. به عنوان مثال، آرتور فلک در فیلم مذکور، در تصورات خود با Sophie وارد رابطه میشود و دوربین، صحنههایی را به ما نشان میدهد که گویی همه چیز برای آرتور در حال تغییر در جهت مثبت است اما در انتها با یک صحنهی بینظیر به ما میفهماند که تمام این اتفاقات، تنها رویا پردازی آرتور بوده و مخاطب را غافلگیر میکند. برای ایده گیری، اگر به سراغ سری Batman Arkham برویم، بد نیست به فصلِ مبارزه بتمن با Scarecrow اشاره کنیم که همگی به شکل توهماتی دلهره آور هستند. یا در بازی Batman: Arkham Knight، با همین توهمات، ناگهان در نقش جوکر قرار میگیریم و هر کسی در سر راه قرار میگیرد را نیست و نابود میکنیم. اتمسفر و فضاسازی بی نظیری که در این سکانسها و فصلها خلق میشوند، میتوانند برای ساخت یک بازی اختصاصی برای جوکر، مفید باشند و به خوبی موتور بازی را به راه بیندازند.
همان طور که پیش از این اشاره کوچکی به این موضوع داشتیم، واقعیت این است که پتانسیلها و فرصتها برای ساخت یک بازی ویدیویی اختصاصی از شخصیت جوکر، تا بی نهایت ادامه دارد. با این حال، ساختن یک بازی خوب و خوش ساخت، به مانند فیلم Joker، کار سختی است و تیمی با تجربه و ماهر لازم دارد. اگر قرار باشد بازی جوکر از نظر داستانی درگیر کننده و جذاب طراحی شود، سازندگان باید در هر قدم، همزمان از خلاقیت خود، الهام گیری از ریشههای شخصیتِ جوکر و البته الگو گیری از آثار ساخته شده در طول تاریخ، بهره ببرند و این کاری به شدت ریسکی و سخت تلقی میشود. با این حال، امیدوار هستیم فیلم Joker و موفقیتی که کسب کرد، بهانهای را به دست یکی از تیمهای ماهر و با تجربهی بازیسازی بدهد و شاهد ساخته شدن یک بازی ویدیویی کم نقص و فوقالعاده از یکی از بهترین ویلنهای تاریخ صنعت سرگرمی باشیم. همچنین مطمئن شوید که به مطلب برخی از بهترین بازی جهان باز هم سری بزنید.