پایان گردونه انتقام
بعد از پرتاب شدن کازویا به درون آتشفشان، کازویا مرد اما بدنش توسط شرکتی به نام G Corporation جمع آوری شد، کسانی که موفق به دوباره زنده کردن کازویا شدند و به او کمک کردند تا ژن شیطانی خود را بازیابی و کنترل کند، اکنون کازویا کنترل قدرت شیطانی خود را بدست گرفته و از قبل خطرناک تر شده است. بعد از گذشت چند دهه سن هی هاچی هم بالا رفته و او اکنون خطر را حس کرده که نمیتواند از فناپذیری جان سالم بدر برد. پس بعد از شکست اوگر هی هاچی سعی کرد تا با استفاده از خون اوگر فنا ناپذیر شود اما موفق نشد. او دریافت که برای این کار به ژن شیطانی جین نیاز دارد. از آن جایی که کازویا توسط شرکت G Corporation جمع آوری شده بود و هی هاچی این قضیه را میدانست سعی کرد که به شرکت حمله کند و ژن را بدزدد اما کازویا زنده شده بود و قوی تر از قبل. اکنون هی هاچی فرصت را برای برگذاری چهارمین دوره تورنومنت Fist of the Iron King مناسب دید و دوره چهارم به منظور بیرون کشیدن جین و رو به رو شدن با کازویا برگذار شد و اینبار جایزه برنده صاحب شدن کمپانی زیاباتسو بود و ۱۰۰% جین همچین فرصتی را از دست نمیداد. جین قبل از این که با کازویا رو به رو شود توسط نیرو های تکن فورس دستگیر می¬شود و هی هاچی او را به معبد Hon-Maru-a می¬برد و او را زندانی می¬کند. هی هاچی در فینال با کازویا رو به رو میشود و مبارزه را میبرد، در نهایت او کازویا را به معبد هدایت میکند تا با جین رو به رو شود، کازویا می-دانست که برای تکمیل قدرت شیطانیش به قدرت جین نیاز دارد. در نهایت جین خود را از زنجیر آزاد می¬کند و به فرم شیطانیش در می¬آید و پدر و پدر بزرگش را در جنگی سه نفره در معبد Hon-Maru-a شکست می¬دهد، در لحظه ای که می¬خواست هی هاچی را بکشد تصویری از مادرش جلوی چشمانش آمد و آرام شد و به هی هاچی گفت که “تو زندگیت را به مادرم مدیون هستی!” و با بال های سیاهش پرواز کرد و صحنه را ترک کرد.
پس از مدتی کازویا و هی هاچی بهوش می¬آیند و در همین حال ازسوی شرکت G Corporation یک سری از ربات های جک برای کشتن هی هاچی فرستاده شده بودند، در آن لحظه پدر و پسر اختلاف هایشان را کنار گذاشتند و با کمک هم با ربات ها مبارزه کردند اما این صلح دوامی نیاورد، هی هاچی یک لحظه درنگ کرد و از مبارزه خسته شد و کازویا از این فرصت استفاده کرد و هی هاچی را رها کرد تا جک ها او را بکشند و چون جک ها برای نابودی هی هاچی برنامه ریزی شده بودند، در نهایت منفجر شدند و Hon-Maru-a نابود شد و همه فکر کردند که هی هاچی مرده و کار شرکت زایباتسو تمام شده اما پس از دو ماه پنجمین دوره مسابقات شروع می¬شود. اما چه کسی تورنومنت را برگذار کرده؟ مگر هی هاچی نمرده بود؟! پدر هی هاچی که جین پاچی نام داشت موسس کمپانی زیاباتسو بود، او مرد خوبی بود و کمپانی را بدرستی اداره میکرد اما هی هاچی توانست او را شکست دهد و کنترل کمپانی را بدست بگیرد، همانطور که می¬دانید هی هاچی کمپانی را مانند پدرش اداره نمیکرد. او به منظور نابودی دنیا کمپانی را به حالت نظامی در آورده بود. جین پاچی چاره ای ندید جز این که پسرش را به مبارزه دعوت کند ولی در آن مبارزه شکست خورد و هی هاچی او را در معبد Hon-Maru-a زندانی کرد و در عین بی رحمی رهایش کرد تا بمیرد. جین پاچی نیز با توجه به مقاومتش در مقابل گرسنگی زیاد دوام نیاورد و پس از مدتی به دیار باقی شتافت اما بعد از چندی یک روح شیطانی و انتقام جو بدنش را تسخیر کرد و او را دوباره زنده کرد، پس از انفجار معبد توسط جک ها جین پاچی نیز رها شد و اکنون کنترل کمپانی را بدست گرفته است. اکنون نیز جایزه تورنومنت CEO کمپانی می¬باشد اما اینبار بر خلاف بقیه باس های شرور در چنین موقعیت هایی، هدف جین پاچی هر چیزی بود بجز شرارت! پیر مرد میدانست که هر لحظه ممکن است کنترل این روح خبیث را از دست بدهد پس این پنجمین دوره مسابقات را برای نابودی خودش راه انداخت تا هر کسی پیدا شود که بتواند او را شکست دهد و از نابودی جهان جلوگیری کند. جین کازاما که از خیانت پدر و پدربزرگش به شدت عصبانی بود و در صدد نابودی خانواده میشیما بود وارد این ترونومنت شد .در نهایت جین پدر پدر بزرگش را در مبارزه¬ ی نهایی شکست می¬دهد و از پیر مرد چیزی جز خاکستر باقی نمی¬ماند. اکنون جین صاحب بی قید و شرط کمپانی زایباتسو است.
کازویا انتقامش را از کمپانی G Corporation با کشتن سر دسته های آن ها می¬گیرد، پس از این کار او کنترل کمپانی را بدست میگیرد و شرکت را به سمت نظامی شدن پیش می¬برد تا ربات های جک بیشتری تولید کند. کازویا سپس از این سلاح های نظامی برای مقابله با رئیس جدید شرکت زایباتسو یعنی جین کازاما، بعد از این که او اعلام استقلال کرد و بر علیه جهان اعلان جنگ کرد، استفاده نمود. برای این کار کازویا، جهان از او به عنوان قهرمان یاد کرد. همچنین کازویا برای سر جین جایزه بزرگی تعیین کرد. اکنون ششمین دوره تورنومنت برگذار شده است و مردم چه برای پول یا شهرت به سمت آن می¬آیند. هنوز برنده ای برای این تورنومنت مشخص نشده یا در شماره هفتم بازی مشخص خواهد شد. همچنین هی هاچی در خفا زنده است و می¬داند که علاوه بر دو دشمن قدیمی خود، اکنون باید با همسر خود نیز مبارزه کند. کازومی میشیما، همسر هی هاچی و مادر کازویا است. از اون اطلاعات زیادی در دسترس نیست اما از آن جا که هی هاچی ارتباطی با ژن شیطانی کازویا و جین ندارد احتمال می¬رود که کازومی حامل این ژن بوده است، هم اکنون کازومی باس آخر بازی می¬باشد اما این که او کیست و چرا این همه مدت مخفی مانده فعلا مشخص نیست. همچنین کازویا فکر میکند که کازومی به دست هی هاچی کشته شده. هم اکنون کازومی حس میکند که هی هاچی باید متوقف شود حتی اگر این کار به بهای جان خودش تمام شود و بر خلاف همه این ها کازومی می¬داند که او و هی هاچی عاشق همدیگر بوده اند و این به این معنا است که احتمالا پایان تکن ۷ یک تراژدی به معنای واقعی خواهد بود.
داستان خانواده میشیما در این قسمت از بازی بالاخره و پس از مبارزه و درگیری بسیار به پایان خواهد رسید، اما آیا این به این معنا است که سری بازی های تکن به پایان خود رسیده یا در قسمت ۸ شاهد خط داستانی جدیدی خواهیم بود؟!
