بدون شک شناختهشدهترین شخصیت کمیکهای Watchmen، رورشاک (Rorschach) است. شخصیتی عدالتخواه که به هیچ وجه زیر اصول ایدهآلگرایانهی خود، نمیزند. در سریال Watchmen نیز گروهی رادیکالی وجود دارند، که ماسکهایی الگو گرفته از ماسک مشهور این شخصیت را به چهره زده و از آن در راستای توجیه اهداف شرورانهی خود، بهره میبرند. شاید شبیهترین شخصیت به رورشاک در دنیای کمیکها را بتوان بتمن دانست. با این حال، جالب است بدانید که الن مور (Alan Moore)، خالق Watchmen، شوالیهی تاریکی و فلسفهی سیاسی سیاه و سفید مطلق او را، خندهدار میداند. در این مطلب به ریشههای دقیق شخصیت رورشاک میپردازیم.
مور در مراحل اولیهی خلق داستان خود، قصد استفاده از شخصیتهای کلاسیک سری کمیکهای کمپانی چارلتون (Charlton Comics) را داشت. کمپانیای که در آن زمان توسط DC خریداری شده بود. با این حال تیم ویراستاران DC تصمیم به استفاده از آن شخصیتها در داستانهای اصلی کمپانی گرفته و در نتیجه مور و دیو گیبنز (Dave Gibbons) ناچار به خلق شخصیتهای جدید و البته مشابه با نمونههای دیده شده در داستانهای ابرقهرمانی، شدند. بسیاری از شخصیتهای دنیای Watchmen مشابه به قهرمانان چارلتون هستند. برای مثال دکتر منهتن (Doctor Manhattan)، کپی دقیقی از کاپیتان اتم (Captain Atom)، که خود تقلیدی از سوپرمن بود، است. شخصیت کمدین (The Comedian) را نیز میتوان ترکیبی از The Peacemaker داستانهای چارلتون و Nick Fury دنیای مارول دانست.
با توجه به این مسائل، تشبیه رورشاک به بتمن عملی منطقی به نظر میرسد. هر چه باشد، بسیاری از داستانهای بتمن با مونولوگهای او در مورد فساد موجود در شهر گاتام (Gotham)، آغاز میشوند. گذشتهی اندوهبار و مملو از درد و رنج بروس وین (Bruce Wayne)، او را به شوالیهی عدالتخواه تاریکی تبدیل کرده است و این بتمن است که عموما در حال شکستن دندهها و انگشتان خلافکاران ریز و درشت گاتام، به تصویر کشیده میشود.
اما رورشاک تنها با الگو از خفاش محبوب دنیای DC خلق نشده است، چرا که در زمان خلق او، بتمن با شخصیت پیچیده و چندلایهای که امروزه او را با آن میشناسیم، فاصلهی زیادی داشت. پایههای این شخصیت تاریک، در اواخر دههی ۸۰ و پس از اتمام Watchmen، نوشته شدند. پایههایی که در قالب داستانهای جذاب و انقلابیای چون The Dark Knight Returns، Batman Year One و The Killing Joke، تحولی در دنیای کمیک ایجاد کردند.
رورشاک تنها شخصیت مشابه با بتمن در دنیای Watchmen نیست. در واقع اگر بخواهیم شخصیتی از دنیای Watchmen را مشابه با بتمن خطاب کنیم، باید به سراغ Nite Owl برویم. شخصیتی با محوریت موجودی شبگرد (جغد به ازای خفاش) که در مبارزات خود از تجهیزات مدرن و خلاقانه استفاده کرده و از ماشینی پیشرفته و نظامی استفاده میکند.
رورشاک بسیاری از ایدهآلها، طراحی ظاهری و تنفر از خشونت خود را وامدار دیگر شخصیتهای کمیکبوکی است. شخصیتهایی چون The Question و Mr. A که منبع الهام بتمن مدرن نیز بودهاند. Mr. A نخستین بار در سال ۱۹۶۷ و به عنوان قهرمانی در سری کمیکهای Witzend معرفی شد. او کارآگاهی سفیدپوش بود که ماسکی فلزی به چهره داشت. نشانهی حضور این شخصیت، کارتهایی سیاه و سفید هستند. کارتهایی که نشاندهندهی اعتقاد او به دو رنگ بودن دنیا و اخلاقیات هستند.
حدود یک سال بعد از خلق Mr. A، شخصیت جدیدی به نام The Question در سری کمیکهای Blue Beetle، ظاهر شد. The Question لباسی مشابه با کارآگاهان دههی ۴۰ میلادی به تن داشت و از ماسکی، اسفنجمانند استفاده میکرد. ماسکی که چهرهی او را کاملا پوشانده و بیبهره بودن او از اندامهای صورت، چون چشمان و دهان، را القا مینمود. قطب اخلاقی این شخصیت نسبت به نمونههای مشابه خود کمی پیچیدهتر بود. برای مثال، گاها شاهد کشته شدن خلافکاران به دست او، بودیم.
هر دوی این شخصیتها به دست استیو دیتکوی (Steve Ditko) افسانهای خلق شده بودند. طرفداران قدیمی کمیکبوکها، دیتکو را به عنوان یکی از نویسندگان اولیهی داستانهای SpiderMan میشناسند. هدف دیتکو از خلق The Question، تبدیل Mr. A به شخصیتی قابل استفاده در داستانهای مصور و در واقع درآمدزایی از او بود. The Question و Mr. A، هر دو مخلوقاتی کاملا سیاسی بوده و دیدگاه دیتکو به وضعیت آمریکا و جهان آن روزها را، نشان میدهند. دیدگاهی فردگرایانه که سرمایهداری آزادانه را سرلوحهی خود قرار داده و دولت و پلیس را، تنها مسئول خدمترسانی به جامعه میداند.
مور بارها اشاره کرده که هیچگاه قصد تبدیل رورشاک به قهرمانی قابل تحسین و الگویی کلاسیک را نداشته است. او در طی سالیان بارها دید خود نسبت به فلسفههای دیتکو را بیان کرده و شجاعت او به عنوان یک هنرمند را تحسین کرده است. او عقیده دارد که علاقهی دیتکو به قرار دادن دیدگاههای سیاسی خود در آثارش، او را در مرتبهای بالاتر از سایر نویسندگان قرار میدهد، هر چند که نظراتش با او همسو نباشد. مور حتی فلسفههای دیتکو را خندهدار دانسته و آنها را تاریخ مصرفگذشته بیان میکند.
رورشاک به هیچ وجه نمودی درخشان از فلسفههای Mr. A نیست. او به آسایش و خوشبختی تک تک افراد جامعه اهمیت چندانی نداده و مثالی بارز از مردی با اخلاقیات سنتی است. نزدیکترین یارانش، او را نچسب و پایبندی سرسخت او به اصول اخلاقیش را اعصابخردکن میدانند. آخرین عمل رورشاک در کمیکها، فاش کردن دروغها و حقههای Ozymandias، به عقیدهی بسیاری از مخاطبان، قهرمانانهترین اقدام اوست. اما حتی این اقدام نیز در عمل تو خالی است، چرا که رورشاک میداند که پیش از مرگ خود، این رازها را به روزنامهای انتقال داده و نیازی به از دست دادن جانش، نیست. مور و گیبنز در پرداخت این شخصیت، نه قهرمانی خودساخته، که شخصیتی تراژیک و فردگرا را، در نظر داشتهاند. مور در همین راستا میگوید:
ما متوجه شدیم که رورشاک نمیتواند زنده بماند. برای ما مشخص بود که این شخصیت نیاز به مرگی بزرگ و به یاد ماندنی دارد. رورشاک تمامی لحظات زندگی خود را در رنج و عذاب بسر برده است. او دائما به دنبال راهی برای فرار از آن بوده، اما شرافتش اجازهی خودکشی را به او نمیداد.