حماسه فصل هشتم سریال Game of Thrones به پایان رسید، و در یک عملی که در تلویزیون آنچنان هم غیرمعمولی نیست، انتهای فصل به ابتدای سریال برمیگردد. در واقع، سریال در جایی که آغاز شد به پایان رسید.
قسمت نهایی سریال، “تخت آهنین / The Iron Throne” و قسمت ابتدایی، “زمستان در راه است / Winter is Coming”، هر دو برروی یک چیز تمرکز دارند: شمال. و در یک موازات بامعنا، سریال اصل و ریشه مردم وستروس را به ما یادآوری میکند. اجازه بدهید تا این سفر را به گذشته آغاز کنیم و معنای قسمت نهایی را درک کنیم.
پ.ن. : این مطلب حاوی اسپویلهایی از قسمت نهایی سریال است، پس اگر هنوز قسمت آخر را ندیدهاید، از خواندن ادامه مطلب خودداری کنید.
سریال Game of Thrones چگونه به اتمام رسید؟
قسمت نهایی سریال بازی تاج و تخت سرنوشت چهار عضو باقیمانده از خاندان استارکها را به ما نشان میدهد. جوانترین عضو خانواده استارک، برندون استارک، به عنوان فرمانروای وستروس خدمت میکند: Bran The Broken، First of His Name، King of the Andals and the First Men، Lord of Six Kingdoms، و Protector of the Realm. (برون (Bronn)، استاد سکه، احتمالاً باید دنبال پیدا کردن بودجهای برای ساخت یک ویلچر-صندلی پادشاهی باشد، چون اژدها صندلی آهنی را ذوب کرده است). آریا استارک در حال دریانوردی به سمت غرب برای جستجوی دنیایی ورای “جایی که تمام نقشهها به پایان میرساند” میباشد. سانسا استارک ملکهی شمال است، رهبر منطقهای که دیگر به عنوان یک پادشاهی مستقل عمل میکند.
و جان اسنو، مردی که به طور خلاصه و کوتاه مدت به عنوان ایگون تارگریان شناخته میشود، در پایان سریال نتوانست سرنوشتش را انتخاب کند. طی نتیجه یک مصالحه بین آنسالیدها – کسانی که به خاطر کشتن ملکه آنها سر جان اسنو را میخواستند – و استارکها، جان به عنوان نگهبان شب به بیرون دیوار تبعید شد. (وقتی که تیریون درحال گفتن سرنوشتش به او بود، پاسخ جان صدای ذهن تمام ما بود: “هنوز هم نگهبانان شب وجود دارند؟”).
جان به سمت Castle Black حرکت کرد، جای که با دوست وحشی قدیمیاش تورموند جاینتسبین و گروهی از Free Folk روبهرو شد. (و دوست خیلی قدیمیتر او: گرگ جان، گوست.) در لحظات پایانی این قسمت، هر سه به سمت خارج Castle Black حرکت کرده، و وحشیها را به سمت شما دیوار رهبری کردند.
صبر کنید، Game of Thrones چگونه شروع شد؟
اولین صحنه سریال بازی تاج و تخت سه سرباز از Night’s Watch را نشان میدهد – Gared، Ser Waymar Royce، و Will – که سوار بر اسب در Castle Black هستند، و منتظر باز شدن دروازه به سمت تونلی بودند که به خارج از دیوار راه داشت. نگهبانان شب وظیفه دارند تا در زمینهای پشت دیوار گشتزنی کنند، و حواسشان به جنگل تسخیر شده باشد تا مورد حملهی وحشیها و گرگها قرار نگیرند.
گروه به سمت Haunted Forest حرکت میکنند تا گزارشاتی که از وحشیها به دیوار رسیده است را مورد تحقیق قرار دهند. Will به گروهی از وحشیها میرسد که به طور کامل نابود شدهاند، بدن آنها تکه تکه شده بود و به صورت الگوی عجیبی چیده شده بودند. و وقتی رفقای خود را به آنجا میبرد، متوجه میشوند که اجساد از آنجا غیب شدهاند. Will در نهایت توسط جسد زنده شده یک دختر وحشی تعقیب میشود و به سمت یک وایت واکر که سر Gared را بریده میدود. ویل وحشت زده به سمت جنوب حرکت میکند و در نهایت در نزدیکی وینترفل دستگیر میشود، جایی که ند استارک به جرم فرار سر او را از تنش جدا میکند.
صحنه نهایی قسمت آخر سریال چه معنایی میدهد؟
انسانهایی که شمال دیوار زندگی میکنند خود را مردم آزاد Free Folk خطاب میکنند: همان مردمی که توسط هفت پادشاهی وستروس به عنوان “وحشیها” شناخته میشوند. (در مقابل، مردم آزاد نیز بقیه را “کلاغ” و “جنوبیها” خطاب میکنند.) مردم ازاد، مانند ساکنان شمال، فرزندان First Men هستند – اولین انسانهایی که قاره وستروس را کشف کردند، و در کنار آنها غیرانسانهایی به نام فرزندان جنگل.
جنگ مقابل پادشاه شب، وایت واکرها و ارتش مردگان باعث شد تا مردم ازاد مجبور شوند تا دست به کاری بزنند که تا حالا تحت رهبر قبلی خود Mance Rayder انجام نداده بودند: آنها به عهد خود با جان اسنو وفادار ماندند و در کنار “جنوبیها” در سمت دیگر دیوار برای زندگان مبارزه کردند. اما همانطور که تورموند در قسمت ۴ فصل ۸ “The Last of the Starks” به جان اینگونه گفت: شمال خانهی مردم آزاد نیست؛ او تلاش کرد تا آنها را به کسل بلک برده و سپس به جایی که تعلق دارند برگردند – مکان یخ زده آنسوی دیوار.
در انتهای قسمت نهایی سریال، جان همراه با تورموند و وحشیها از کسل بلک به سمت شمال حرکت کردند. او بار دیگر به عنوان فرمانده نگهبانان شب انتخاب شد، گروه تبعیدی افسانهای : شمشیری در تاریکی، مراقبان دیوار، سپری برای محافظت از مردمان. آنها سوار بر اسب به سمت جنگل تسخیر شده حرکت کردند، دقیقاً همان کاری که سه سرباز در قسمت ابندایی سریال انجام دادند. قبلاً، مردم ازاد در کنار وایت واکرها دشمنان نگهبانان شب محسوب میشدند؛ ولی الان که پادشاه شب یکبار برای همیشه نابود شده، آنها با هم دوست و همپیمان هستند.
به هرحال، پایان سریال Game of Thrones سعی در حفظ وضعیت موجود دارد. مأموریت دنریس “شکستن چرخه” موفقیتآمیز بود و تنها باید پادشاهی موروثی وستروس را با رایگیری برای تصاحب قدرت توسط خاندانهای بزرگ وستروس عوض میشد.
جان مأموریت را برای شکست وایت واکرها و حفظ بشریت رهبری کرد. اما چون به عنوان یک حرامزاده بزرگ شده بود، داوطلبانه در فصل اول به گروه نگهبانان شب ملحق شد؛ جان تخت آهنین را برای خودش نمیخواست چون او هیچوقت فکر نمیکرد که یکی از لردهای وستروس باشد (تنها پادشاه برحق!). اکنون شورای بزرگ برای انتخاب پادشاهان شش سرزمین رأیگیری میکنند، و این بسیار عقلانی است که یک نفر با مشروعیت موروثی برای پادشاه شدن خودش هیچ دخالتی نمیکند.
مردم آزاد به جای اینکه با جامعه وستروس ادغام شوند، به سمت خانه اجدادی خود در شمال دیوار برگشتند. با اینکه بین آنها و “کلاغها” صلح برقرار شده است، ولی باز هم زندگی خودشان را دارند – حتی با اینکه آنها هم در کنار لردها، زنها و مردم وستروس، انسان محسوب میشوند. آهنگ آتش و یخ (The Song of Ice and Fire) تکمیل شده و بازی تصاحب تاج و تخت به پایان رسید، اما هنوز هم چرخ به چرخیدن خود ادامه میدهد.
نظر شما درباره فصل پایانی سریال Game of Thrones چیست؟ آیا نویسندگان سریال میتوانستند فصل آخر را جور دیگری به پایان برسانند؟ دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.