در اوایل قرن بیست و یکم، بازیهای شوتری که با محوریت جنگ جهانی دوم ساخته میشدند محبوبیتی غیر قابل تصور داشتند. در این زمان بود که فرنچایزهایی چون Battlefield، Call of Duty، Wolfenstein و Medal of Honor ظهور کرده و تعدادی از بهترین بازیهای آن دوران را ارائه دادند. در ادامه و با پر شدن بازار از بازیهایی با محوریت جنگ جهانی دوم، این عناوین ناچار به تغییر ساختار خود شدند. بازیهای Call of Duty 4 Modern Warfare و Battlefield Vietnam مخاطبان را به زمان حال و گذشته بردند؛ اما سری مدال افتخار در وقف پیدا کردن با بازاری که مدام در حال تغییر بود کمی مشکل پیدا کرد. در نهایت نیز این مجموعه در رقابت با محصولات پر زرق و برقتر شکست خورد و از دیدگان محو شد.
مطلب مرتبط: دود, خون و جنگ | مروری بر تمامی بازی های سری Call of Duty
با این حال در سالهای گذشته شرایط بازار تغییرات جالبی کرده و بازیهای شوتر با محوریت جنگ جهانی دوم بار دیگر محبوبیت پیدا کردهاند. بسیاری از فرنچایزهای مهم دنیای بازی، همچون Call of Duty با عنوان متوسط World War 2، تصمیم به بازگشت به گذشته گرفتند. در این میان Battlefield حتی پا را یک قدم فراتر گذاشت و به سراغ جنگ جهانی نخست رفت. سری بازیهای Wolfenstein نیز به لطف عرضهی بازیهای مدرن خوب و با کیفیت توانسته بار دیگر به یکی از مهمترین شوترهای موجود در بازار تبدیل شود. حال که ژانر جنگ جهانی دوم به محبوبیت پایدار و قابل قبولی در دنیای بازیهای رایانهای مدرن رسیده است، به نظر میرسد که زمان کاملا مناسب برای بازگشت سری Medal of Honor باشد.
Medal of Honor را میتوان یکی از مظلومترین و تاثیرگذارترین بازیهای شوتر نظامی تاریخ دانست. نخستین بازی از این فرنچایز حاصل ذهن خلاق استیون اسپیلبرگ و با هدف ارائهی تجربهای از جنگ جهانی دوم برای نسل جوانی بود که علاقهای به دیدن فیلم نجات سرباز رایان نداشتند. پس از این که اسپیلبرگ حق نشر این مجموعه را به کمپانی EA فروخت، شاهد موفقیت آن بر روی پلتفرمهای مختلف بودیم. در سال ۲۰۰۲، استودیوی کوچکی به نام ۲۰۱۵ Games تصمیم گرفت سومین عنوان این سری به نام Medal of Honor Allied Assault را بسازد؛ محصول نهایی با موفقیت فراوانی روبرو شد.
بازی Medal of Honor Allied Assault یکی از پیشگامان بزرگ پیشرفتهای سینمایی بازیهای شوتر اول شخص بود. برخی از سکانسهای بازی به طرز واضحی از فیلم سینمایی نجات سرباز رایان اقتباس شده بودند که بر سطح تنش و انسانیت این بازی زیبا میافزودند. سیستم هوش منصوعی خلاقانه و گیمپلی درگیرکنندهی این بازی در کنار صداپردازی بینظیر آن که به استانداری برای بازیهای نظامی تبدیل شد، از آن تجربهای به یاد ماندنی و مهم ساختند. عنوان بعدی این سری Medal of Honor Frontline نام داشت که توسط استودیوی لوس آنجلس کمپانی EA به فاصلهی یک سال پس از Allied Assault منتشر شد. سازندگان این بازی با استفاده و بهبود تعدادی از بهترین ایدههای بازی پیشین موفق شدند پرفروشترین بازی سری تا به امروز را عرضه کنند. برخی از بازیسازان استودیوی ۲۰۱۵ Games چون جیسون وست و وینس زمپلا، در ادامه به استودیوی Infinity Ward پیوسته و ایدههایی را که در بازی Allied Assault خلق کرده بودند، در بازیهای مدرن Call of Duty به تکامل رساندند.
هنگامی که دیگر فرنچایزها به سراغ دوران و ستینگ متفاوتی میرفتند، سازندگان سری Medal of Honor تصمیم گرفتند در جنگ جهانی دوم باقی بمانند و عناوینی ساختند که مخاطبان را به سواحل اقیانوس آرام، جبههی آفریقایی، مبارزات نیروی هوایی و دیگر موارد میبرد. این بازیها نه از منظر هنری و نه از منظر تجاری به موفقیت قابل توجهی رسیدند و در نهایت کمپانی EA تصمیم گرفت تا این سری را به دوران مدرن انتقال دهد.
تلاش Medal of Honor برای مدرن شدن با جنجال فراوانی روبرو و این بازی در نهایت در زیر پای رقبای بهتر و موفقتر خود از یادها محو شد. این محو شدن دلایل منطقی بسیاری داشت. نخست این که ناشر این سری بسیار دیر به فکر مدرنسازی آن افتاد؛ این در حالی بود که سری Call of Duty در سال ۲۰۰۷ و سری Battlefield با قسمت دوم خود در سال ۲۰۰۵ این انتقال را انجام دادند. زمانی که مدال افتخار در سال ۲۰۱۰ به زمان حال آمد، بخش داستانی سطحی، داستان فراموش شدنی و بخش چند نفرهی نه چندان جذاب آن حرفی برای گفتن در مقابل رقبای قدری چون Modern Warfare نداشتند. پس از شکست هنری و تجاری بازیهای Medal of Honor 2010 و Medal of Honor Advanced Warfighter، کمپانی EA تصمیم گرفت به این سری استراحت دهد و استودیوی پشت بخش داستانی این دو بازی، Danger Close Games، را تعطیل کرد.
حال و پس از گذشت ۷ سال از عرضهی آخرین قسمت از این سری، به نظر میرسد که بازار بازیهای جنگ جهانی دوم نیاز فراوانی به خلاقیتها و ریشههای سینمایی عناوین ابتدایی آن داشته باشد. این درست است که کمپانی EA در حال حاضر یک شوتر نظامی محبوب دارد؛ هر چه باشد فرنچایز Battlefield یکی از قدیمیترین ستونهای مالی این کمپانی است. با این حال به نظر میرسد که در بازار کنونی شوترهای نظامی حفرهای دقیقا به اندازهی فرنچایز Medal of Honor وجود داشته باشد. بازی جدیدی از این سری میتواند با ارائهی مکانیزمهای جدید و قالبهایی نوآورانه برای تجربهی چند نفره به مکملی برای بازیهای Battlefield بدل شود. این بازی همچنین میتواند پیریزیهای مناسب برای ارائهی بخش داستانی انفجاری و بزرگی را انجام دهد. کمپانی EA میتواند با به کارگیری استودیویی با سابقه و اثبات شده موفقیت بازیهای کلاسیک این سری چون Allied Assault و Frontline را تکرار کند.
سوال اینجاست که چه کسی باید بر روی این بازی کار کند؟ خوشبختانه به نظر میرسد که برخی از خالقان بازی Medal of Honor Allied Assault در حال حاضر در استودیوهای مختلف کمپانی EA مشغول به کار هستند. جیسون وست و وینس زمپلا پس از کار بر روی برخی از بهترین عناوین سری Call of Duty، با کمپانی Activision به مشکل خورده و استودیوی Respawn Entertainment، خالق آثار موفقی چون سری Titanfall و Apex Legends، را تاسیس کردند که هر دوی آنها توسط EA منتشر شدهاند. البته مدتی است که جیسون وست از این استودیو جدا شده، اما برخی بازیسازان قدیمی چون استیو فوکودا، طراح ارشد سری بازیهای زیبای Titanfall، همچنان در آن حضور دارند. استودیوی Respawn را میتوان بهترین کاندیدای ممکن برای بازگرداندن Medal of Honor به زندگی خواند. آنها با بخش داستانی فراموشنشدنی بازی Titanfall 2 توانایی خود در طراحی مراحل و با بازی Apex Legends مهارتشان در ارائهی تجربهای مدرن از بازی چند نفره را نشان دادند.
اغلب بازیهای شوتر در بخش داستانی خود مخاطبان را در نقش سربازان مختلفی از جبهههای متفاوت قرار داده و داستانهای متفاوتی را برای ارائهی تصویری کلی از جنگ روایت میکنند. با این حال بازی Medal of Honor این گونه نبود. این بازی با استفاده از ادارهی خدمات استراتژیک سربازان را به قسمتهای مختلفی از جنگ میفرستاد. مخاطبان در نقش این سربازان از کشوری به کشور دیگر و از جبههای به جبههی دیگر رفته و پیروزیهای مختلفی را برای نیروهای متحدین به دست میآوردند. عناوین اولیهی این سری، بازیهایی بلندپروازانه اما محدود بودند. محدودیتهای سختافزاری آن دوران به معنی خالی بودن میادین جنگ و خشک و نچسب بودن محیطهای جنگلی بود. اما سختافزارهای کنونی میتوانند این نبردهای عظیم را با مکانیزمهایی مدرن و محیطی پویا ارائه دهند. تکنیکهای جدیدی چون photogrammetry و ray tracing میتوانند محیطی تپنده و زنده را به نمایش درآورده و مخاطب را در قلب محیطهای جنگی قرار دهند. جزییات کوچکی چون گذر نور از میان برگهای درختان و جریان آرام بخار از لولهی تفنگ میتوانند تاثیر فراوانی در القای حس جنگ به مخاطب القا کنند.
دیگر ویژگی بازیهای قدیمی این سری هوش مصنوعی فوقالعاده و سکانسهای پرتنش بودند. یکی از مهمترین المانهای این سکانسها موسیقی زیبای مایکل جیاچینو (خالق موسیقی آثاری به یاد ماندنی چون Star Trek و The Incredibles) بود که حس گیر افتادن در پشت خطوط دشمن را به مخاطب القا میکرد. در یکی از مراحل نخستین بازی Medal of Honor، مخاطب موظف به نفوذ به پایگاه ژرمنها و نابودی اسلحهای خطرناک میشود. یکی از مهمترین عناصری که از این مرحله تجربهی به یاد ماندنی ساخته، نحوهی استتار شخصیت اصلی بازی است. شما در این مرحله به جای تفنگ، مدارک عبور خود را در دست دارید؛ هر دوی این موارد برای زنده ماندن الزامی هستند، اما این مدارک درجهای از تنش و جذابیت را به این بازی اضافه میکردند که تا آن زمان در عناوین شوتر سابقه نداشت. سازندگان بازی Medal of Honor با این مکانیزم عنوان کردند که تنها هدف بازیها شلیک به دیگران نیست. البته این سکانسهای پرتنش و داستانی تنها محدود به سری Medal of Honor نمیشوند. مرحلهی Liberation بازی Call of Duty World War 2 نیز تجربهای مشابه را ارائه میدهد. با این حال سنت سری Medal of Honor تزریق تدریجی این لحظات در طول بازی و نه تنها یک مرحله است. روش جواب پس دادهی سنتی این سری، ترکیب سکانسهای Set-Pieceگونهی هیجانانگیز با لحظات پرتنشی چون مورد ذکر شده است. خلق داستان و ستینگی جذاب در کنار گیمپلیای درگیرکننده میتواند موفقیت بازی جدیدی از این سری را تضمین کند.
در حال حاضر فرنچایزهایی چون Battlefield و Call of Duty بازار بازیهای شوتر چند نفره را به طور کامل در اختیار خود دارند. بازی Medal of Honor برای جلوگیری از تبدیل شدن به عنوانی مشابه، باید از روش متفاوتی استفاده کند. از آنجایی که تاکنون در مورد بخشهای کلاسیک بازیهای نخستین این مجموعه برای ارائهی یک بخش داستانی جذاب صحبت کردهایم، بیایید از همان ویژگیها در بخش چند نفره نیز بهره ببریم. کمپانی EA میتوانند با الهام از حالت Survival بازی The Division 2 یا بازی Hunt Showdown از نقشههای غنی خود برای ارائهی مبارزات PVP هیجانانگیزی بهره گیرد.
بعد از گذشت هفت سال از عرضهی عنوان شکست خوردهی Medal of Honor Warfighter، مخاطبان و بازار برای قسمت جدیدی از سری Medal of Honor آماده هستند. البته اگر EA تصمیم به ساخت عنوان جدیدی از این سری بگیرد، ممکن است محصول نهایی با ایدههای پیشنهادی این مقاله تفاوتهای زیادی داشته باشد. در حال حاضر تنها میتوانیم در مورد جدیدترین قسمت از این بازی رویاپردازی کرده به یکی از بهترین بازیهای دوران کودکی و نوجوانیمان بیاندیشیم.