در چند سال اخیر، بازیهای زامبی محور خیلی متداول شدهاند. ترندی که بوسیلهی بازیهای خارق العادهای مثل Dead Rising ،Left 4 Dead و Call of Duty به شهرت رسید. این روزها سخت است که بشود کاری با داستان زامبی محور کرد تا متمایز به نظر برسد، و متأسفانه، این مورد در مورد بازیهای جهان باز هم صدق میکند. حقیقت ناراحتکننده این است که Days Gone دست روی هر دو مشکل گذاشته است و به همین دلیل هرگز نتوانست که به اندازهی کافی خوب باشد تا کاملا خاص به نظر برسد.
روی کاغذ Days Gone ایدهای عالی به نظر میرسد، یک بازی آخرالزمانی با گَلههای زامبی، جانوران آلوده شده و انسانها. شعار «جهان در پی شما میآید» که در تبلیغات بازی استفاده شد، کاملا مناسب این ایده است. گرچه مواجهه با دشمنان در بازی Days Gone واقعا هیجانانگیز است اما هرگز احساس خاصبودن را منتقل نمیکند.
بخشی از آن به این خاطر است که تیراندازی در بازی Days Gone خیلی حس خوبی به آدم نمیدهد. درست است که تیراندازی بازی قابل قبول است اما احساسی مثل چیزی شبیه به Watch Dogs به آدم میدهد، که در آن مکانیکهای تیراندازی تا حدی شناور و نا دقیق به نظر میرسد، و نهایتا از اسلحههای معمول مثل مسلسلها و کمانها استفاده میکنید. هیچ چیز خاصی وجود ندارد.
این همانجایی است که بازیهایی مثل Dead Rising شکوفا شدند زیرا که به شما اسلحههای مضحکی میدهد تا با استفاده از هر چیز و همه چیز که پیدا میکنید هم ترکیب کنید و با زامبیها مبارزه کنید. به طور مشابه سلاحهایی که برای مبارزات از نزدیک استفاده میشود یک حس درونی کم دارند که واقعا این سلاحها به این حس نیاز دارند.
مطلب مرتبط: بازی Days Gone | هفت نکته که قبل از تجربهی بازی بهتر است بدانید
وزنی پشت ضرباتی که Deacon وارد میکند وجود ندارد، چون در مقایسه با بازی مثل The Last of Us توخالی به نظر میرسد، که واقعا در طراحی صدا و لرزش دوربین موقع ضربه زدن به دشمنان قوی ظاهر میشود.
دوباره همین مورد را میشود در مورد مکانیکهای پنهانکاری بازی Days Gone گفت، که مثل بقیهی چیزها قابل قبول است، اما عالی نیست. متأسفانه گاهی اوقات دشمنان به اندازهی یک آجر احمق هستند و شما را در یک متری نمیبینند.
قبلا این را گفتم که مکانیکهای بازی Days Gone قابل قبول هستند، هرچند این موضوع با مشکلات تکنیکی پیدرپی و پرشهایی که بازی با آن مواجه میشود ترکیب میشود، مثل افت فریم و انیمیشنهای ضعیف.
ممکن بود بتوانید از این مشکلات چشم پوشی کنید اگر داستان بازی چیز خاصی برای گفتن داشت که ندارد. Days Gone داستانی معمولی از مردی گرفتار شده در دنیای آخرالزمانی را روایت میکند، با فلشبکهایی که رابطهی بین Deacon و همسرش را بازگو میکند و توسط گذشته خود و آنچه از دست داده تسخیرشده است.
گاهی اوقات دیالوگها خیلی آبکی هستند، و به طور ناامیدکنندهای Deacon فکر میکند که باید هر کاری که انجام میدهد را به زبان بیاورد، الگویی که فکر میکردم نسل پیش رها شده باشد. دشمنان بازی عاری از هرگونه نوآوری هستند و اصلا جذاب نیستند، گرچه بعضی از شخصیتهای فرعی پخته و جذابتر هستند.
با وجود برخی صحنههای احساسی، داستان Days Gone خیلی کند پیش میرود و خیلی طول میکشد تا برود سر اصل مطلب. مثل خیلی چیزهای دیگر بازی، داستان آن به هر حال قابل قبول است.
Days Gone هر چیزی که از یک بازی جهانباز زامبی محور انتظار دارید با خود دارد، از دیوانههایی که قصد شکار شما را دارند تا حقیقت تیره و شیطانی پشت ویروس Freaker. بعلاوهی ماموریتهای فرعی، آیتمهای قابل جمعکردن، دهها آپگرید، experience points و چیزهای دیگر.
اما به نظر میرسد که استودیوی بازیسازی Bend در تلاش برای گنجاندن ژانرهای مختلف بازی هیچ هویت منحصربفردی که بتوانند به Days Gone ببخشد پیدا نکرده است. این بازی روابط احساسی درگیرکنندهی The Last of Us، گیمپلی درگیرکنندهی Left 4 Dead ، تنوع شگفتانگیز Dead Rising و هر چیزی که بتواند کمک کند تا متفاوت باشد را ندارد.
بد برداشت نکنید، Days Gone بازی بدی نیست، فقط طعم و مزهی خاصی ندارد. هرچند با وجود انحصاریهای فوقالعاده برای کنسول PS4 ، مثل Spider Man و God of War در سال ۲۰۱۸ ، تا حدودی ناراحتکننده است که Days Gone را در جایگاه بالاتری نمیبینیم.