بسیاری از برترین آثار هنری ژانر علمی تخیلی بر مفهوم ربات‌ها، یا به طور خاص‌تر، اندرویدها، تمرکز می‌کنند. این موجودات به دلیل ویژگی‌های طراحی بستری مناسب برای پرداختن به مسائل انسانی، فرهنگی و سیاسی مختلفی را فراهم می‌کنند. در دنیای بازی نیز این آثار به خوبی رشد و نمو پیدا کرده‌اند به طوری که در نسل کنونی بازیهای تاثیرگذار و زیبای زیادی را با تمرکز بر اندرویدها دیده‌ایم. در ادامه به چهار عنوان برتری که با محوریت این موجودات ساخته شده‌اند می‌پردازیم.
Nier Automata
بازی Nier Automata داستان غم‌انگیز دو اندروید ارشد نیروهای YorHa، به نام‌های ۲B و ۹S، را در مبارزه برای پس گرفتن سیاره‌ی زمین از ارتشی از ربات‌ها در دنیایی آخرالزمانی روایت می‌کند. باقی‌مانده‌ی رهبران ارشد انسان‌ها، از طریق مقری مرموز بر ماه، به راهنمایی این نیروها در مبارزه با دشمنان قدیمیشان که دائما نشانه‌هایی از شعور و حتی انسانیت را از خود بروز می‌دهند، می‌پردازند. داستان ۲B و ۹S را می‌توان سفری از خودشناسی و مواجه به درگیری‌ها و مشکلات فردی دانست که منجر به ایجاد پیوندی عمیق بین این دو می‌شود. ۲B، اندرویدی مبارز است که در آغاز بازی از کوچک‌ترین احساسی بهره نمی‌برد. مشاهده‌ی بلوغ این شخصیت در رابطه‌ی او با ۹S را می‌توان یکی از بهترین شخصیت‌پردازی‌های دنیای بازی دانست. این اندروید به مرور احساسات انسانی پیدا کرده و به همراه پرشور خود علاقه‌مند می‌شود، تا جایی که حتی به دستوراتی که سال‌ها از آن‌ها کورکورانه اطاعت می‌کرده شک می‌کند.
Yoko Taro افسانه‌ای در بازی Nier Automata به مفهوم انسانیت و مواردی که از آدم‌ها، انسان می‌سازند پرداخته است. این بازی با برقراری تعادل بین نقاط تاریک و روشن خود توانسته تجربه‌ای بی‌نظیر را ارائه دهد. داستان آن را باید تلخ و ترسناک اما ارزشمند دانست و امیدوار بود که روزی شاهد عرضه‌ی دنباله‌ای بر این بازی زیبا باشیم.
Detroit Become Human
بازی Detroit Become Human تجربه‌ای سینمایی از بازی‌ساز کهنه‌کار دنیای سرگرمی، دیوید کیج است. داستان این بازی، همان‌طور که از نام آن برمی‌آید، در شهر دیترویت جریان دارد. در این شهر، اندرویدها به کمک دستی برای انسان‌ها تبدیل شده و در حال گرفتن جای آن‌ها به عنوان نیروی کار هستند، به طوری که اکنون خانواده‌های ثروتمند از این مخلوقات به عنوان خدمتکارهای شخصی خود استفاده می‌کنند. این بازی داستان مجموعه‌ای از اندرویدها را بیان و در این میان به مسائل حساسی چون نژاد‌پرستی می‌پردازد. مخاطبان در بازی Detroit Become Human سه شخصیت متفاوت را کنترل می‌کنند. نخستین اندروید Kara است که به عنوان مدل خدمتکاری در خانه‌ای مشغول به کار بوده و طی اتفاقاتی به خودآگاهی می‌رسد و تصمیم می‌گیرد از دختر کوچکی که مسئول نگه داری از او بوده محافظت کند. Markus اندرویدی انقلابی است که رویای آزادسازی هم‌نوعان خود را در سر می‌پروراند. Connor اندرویدی است که وظیفه‌ی یافتن و دستگیری ربات‌هایی که به خودآگاهی رسیده‌اند را بر عهده دارد و باید با مشکلات ناشی از مبارزه با هم‌نوعان خود مقابله کند. این شخصیت‌ها در بخش‌های مختلف بازی با یکدیگر روبرو می‌شوند و روابط آن‌ها اطلاعت خوبی از اهدافشان را مشخص می‌کند.
بازی Detroit به موضوعات سنگین و حساسی چون اختلاف طبقاتی و نژاد پرستی، که در دنیای واقعی نیز به همین شدت وجود دارند، می‌پردازد. برخی سکانس‌های مهم بازی چون درگیری‌های داخلی به بهترین شکل ممکن پرداخته شده‌اند. این بازی مجموعه‌ی شگفت‌انگیزی از انتخاب‌ها و احتمالات را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد و بعید است که دو نفر تجربه‌ای مشابه از آن داشته باشند.
Metal Gear Rising Revengeance
این بازی در سبک اکشن و Hack and Slash می‌باشد و مخاطبان در آن کنترل رایدن را که اکنون عملا تبدیل به اندروید شده، در معجونی لذت‌بخش که به دست هیدئو کوجیما و بازی‌سازان موفق استودیوی Platinum Games عمل آمده را بر عهده می‌گیرند. همچون دیگر عناوین ساخته‌ی هیدئو کوجیما، داستان این بازی نیز بسیار پر زد و خورد و مملو از پیچش‌های ژئو‌پولیتیک‌گونه و شخصیت‌های اغراق‌آمیز است. گیم‌پلی بازی تا حد زیادی بر مبارزات تن به تن با شمشیر تمرکز دارد که آن را از عناوین معمول این سری که در ژانر مخفی‌کاری هستند جدا می‌کند.
در بازی Metal Gear Rising Revengeance از تکنولوژی خیره‌کننده و جذابی در استفاده از شمشیر استفاده شده که به مخاطبان امکان بریدن دشمنان و اشیا را با دقتی بسیار بالا می‌دهد. یکی از برجسته‌ترین قسمت‌های بازی باس‌فایت‌های آن هستند که یادآور دوئل‌های جذاب فیلم‌های علمی‌تخیلی می‌باشند. این بازی به کاربرد نظامی اندرویدها می‌پردازد و در دنیای آن از این مخلوقات به عنوان تلفات جنگی استفاده می‌شود. داستان آن پیرامون ارتش‌های شخصی در آینده می‌چرخد و به تاثیر ارتشی قدرتمند بر مسائل سیاسی می‌پردازد. ریتم داستانی سریع این بازی و گیم‌پلی دیوانه‌وار، از آن عنوانی بی‌مانند ساخته‌اند و تجربه‌ی آن را به تمامی علاقه‌مندان به بازیهای اکشن توصیه می‌کنیم.
Deus Ex
بیش از دو دهه از تولد سری بازیهای Deus Ex می‌گذرد، عناوینی که بدون ترس دست روی برخی از حساس‌ترین و جنجالی‌ترین موارد داستانی ممکن میگذارند. قهرمان بازیهای مدرن این سری، آدم جنسن، اکنون به نماد انسان‌های جهش‌یافته‌ی تکنولوژیکی در دنیای بازی تبدیل شده است. در دنیای بازی Deus Ex شرکت‌های خصوصی و خصوصا فرهنگ مصرف‌گرایی انسان‌ها را تحت سلطه‌ی خود در آورده‌اند.
داستان این بازی‌ها شباهت زیادی با مجموعه رمان‌های جاسوسی Tom Clancy فقید دارد. آدم معمولا خود را در میان توطئه‌ی مرگبار می‌یابد و در این بین با دشمنان قدرتمند و یارانی غیرمنتظره روبرو می‌شود. با مشخص شدن اهداف این شرکت‌ها، داستان بازی عظمتی بیشتر پیدا کرده و شباهت‌های آن با دنیای حقیقی از آن تجربه‌ای ترسناک می‌سازند. نکته‌ای که این سری را از بازیهای مشابه جدا می‌کند، وجود انتخاب‌ها در گیم‌پلی است. مخاطبان می‌توانند برای رسیدن به اهداف خود از روش پر سر و صدا استفاده کرده و هیچ کس را زنده نگذارند یا همچون جاسوسی از طریق مخفی‌کاری به پیشروی در بازی بپردازند یا به کلی به وسیله‌ی توانایی‌های صحبت کردن یا هک کردن از مسیری جداگانه مراحل را تکمیل کنند.
