کمتر اثری را میتوان در دنیای سرگرمی یافت که تصویری صحیح و حقیقی از بیماریای مرگبار و لاعلاج ارائه دهد. این شخصیتها در داستانها عمدتا نقش ابزاری برای ایجاد وضعیتی غمانگیز برای قهرمان داستان را ایفا میکنند. بازی Red Dead Redemption 2 را میتوان یکی از معدود مثالهای درست در این زمینه دانست که تصویری عالی و تاثیرگذار از این موضوع ارائه میدهد.
همانگونه که احتمالا میدانید در بازی Red Dead Redemption 2 خبری از پایان خوش به سبک بسیاری از عناوین وسترن نیست و با مرگ دردناک، تدریجی و عذابآور شخصیت اصلی بازی، آرتور مورگان، به دلیل ابتلا به بیماری سل، همراه است. این پایان را میتوان تراژدیای شاعرانه دانست که بعید است دل مخاطبان پرشمار بازی را به درد نیارد.
توجه به جزییات در تک تک بخشهای بازی Red Dead Redemption 2 بیداد میکند. حتی سریعترین و سرسری مخاطبان نیز برای اتمام داستان آرتور و بقیهی اعضای گروه ون در لیند، به شصت ساعت زمان نیز دارند که معادل بیست فیلم در سبک وسترن است. ۶۰ ساعت زمان زیادی برای کنترل یک شخصیت است و دست سازندگان را برای ایجاد ریزترین جزییات باز میگذارد. این توجه به جزییات با آغاز ابتلای آرتور به سل نیز پررنگتر میشود.
از عوارض این بیماری خطرناک میتوان به احساس خستگی دائمی، از بین رفتن اشتها و از دست دادن شدید وزن، سختی در تنفس و سرفههای فراوان همراه با خون و چرک اشاره کرد که به مرور زمان بدتر خواهد شد. نیاز به بیان مرگبار بودن این بیماری نیست و در طول تاریخ افراد مشهور فراوانی چون شوپن، پیانیست مشهور لهستانی، به دلیل ابتلا به آن جان خود را از دست دادهاند. امروزه و با وجود پیشرفت علم میتوان تا حد فراوانی از مرگ در این موارد جلوگیری کرد.
تاثیرگذارترین مسئله در قبال این بیماری آرتور دائمی بودن و مخرب بودن آن است که برخلاف اکثر آثاری که به این بیماریها میپردازند میباشد. آثار هالیوودی تصوری اشتباه از این گونه بیماریها ساختهاند به طوری که عمدتا محدود به سرفههای خفیفی میشوند که میتوان برای مثال به فیلم مشهور و البته زیبای Moulin Rouge! اشاره کرد.
این در حالی است که بازی Red Dead Redemption 2 عبایی از نشان دادن آثار مخرب و فراوان این مریضی بر قهرمان دوستداشتنی خود ندارد. آرتور در طول بازی با بیحالی از اسب خود میافتد و حتی ملاقاتی مهم را به دلیل سرفههای فراوان خود به هم میریزد. اما سنگینترین و غمگینترین آثار این بیماری را میتوان خستگی دائمی او دانست به طوری که پس از پایان برخی مراحل، نیاز به چندین دقیقه استراحت دردناک دارد. آرتور در طول ششمین بخش بازی قادر به ترمیم کامل Coreهای خود نیست. همان طور که احتمالا میدانید Coreها نوارهایی سهگانه در بازی Red Dead Redemption 2 هستند که سلامتی، استقامت و توانایی Dead Eye آرتور را نشان میدهند.
در دنیای واقعی، شخصی که مبتلا به این بیماری باشد، عمدتا قادر به غذا خوردن نیست و بدن او توانایی هضم مواد خوراکی را ندارد و تنها راه دستیابی بیمار به قوت را میتوان استراحت و خواب دانست. در این زمان بیمار عمدهی زمان خود را صرف خوابیدن برای تجدید قوای خود میکند. بازی Red Dead Redemption 2 نیز دقیقا آرتور را در چنین وضعیتی قرار میدهد. کمیت غذاها در بخشهای پایانی بازی به طرز عجیبی کاسته شده و علاوه بر این آرتور توانایی کسب تاثیرات مثبت آنها به طور کامل را از دست میدهد. برای ترمیم Coreهای آرتور تنها راه خواب است و در نتیجه مخاطب برای گذراندن وقت خود، خارج از مراحل اصلی، مجبور به انتخاب میشود.
از واکنش دیگر شخصیتها به این وضعیت آرتور نیز نمیتوان گذشت. شخصیتهای پرتعداد بازی در مورد بیماری آرتور نظرات مختلفی دارند که برخی خشن و متخاصمانه و برخی دوستانه و گرم میباشند. نویسندگان بازی Red Dead Redemption 2 تصویری واقعی و دردناک از نحوهی واکنش نشان دادن شخصیتهای متفاوت به این وضعیت دردناک آرتور نشان میدهند و این موضوع تنها به NPCهای غریبهی بازی نمیشود.
یاران آرتور در گروه ون در لیند نیز رفتار متفاوتی در قبال او نشان میدهند. برخی چون Tilly واکنشی گرمتر نشان میدهند هرچند به نظر میرسد که این افراد نیز آرتور را مسبب بیماری خودش میدانند. او نگرانی خود از وضعیت دردناک آرتور را ابراز میکند، اما از توجه کم او به وضعیت خودش نیز انتفاد میکند. این در حالی است که شخصیتی چون Micah Bell رفتاری خصمانهتر را در پیش میگیرد و از هر فرصتی برای مسخره کردن آرتور استفاده میکند و حتی نام “سیاه ریه” را بر او میگذارد. او این بیماری را ناشی از ضعف آرتور و در نتیجه آرتور را شخصیتی ضعیف میداند. حتی خاویر اسکوئلا که در اوایل بازی با آرتور رابطهی صمیمانه دارد به او بیتوجهی کرده و توصیه میکند که از دخالت در امور گروه دوری کرده و حواسش به سرفههایش باشد.
البته این رفتارها حاصل دیگر عوامل داستانی بازی نیز هستند اما اوج تغییر رفتار این دو نفر را میتوان پس از وخامت بیماری آرتور دانست. این دو شخصیت با توهین و تحقیر آرتور بیمار وضعیت خود به عنوان شرورهایی تمامعیار را تثبیت میکنند.
عصبانیت آرتور از این مسائل را میتوان کاملا منطقی دانست. او در اواخر پنجمین فصل بازی به مطب دکتری رفته و متوجه میشود که به بیماری سل مبتلاست. در این هنگام آرتور دکتر بیچاره را نفرین کرده و نشان میدهد که همچنان همان آرتور است و نیاز دارد که به اموری ضروری رسیدگی کند. ممکن است که این بیماری موجب دشواری این امر شده باشد، اما همچنان کارهایی هستند که تنها او از پسشان برمیآید.
با تمام این احوال داستان آرتور به طور خاص بر بیماری او جریان دارد. او در طول بازی از دست راست وفادار داچ به رقیب او تبدیل میشود و این موضوع ارتباطی با بیماری سل ندارد. این بیماری یکی از جزییات داستان بازی Red Dead Redemption 2 است، نه محور آن. این موضوعی است که سایر داستانهایی که شامل مسئلهای این چنینی میشوند در آن شکست میخورند. امور دنیا به دلیل بیماری یک نفر بیاهمیت نمیشوند. همهی انسانها در سختترین شرایط بهترین تلاش خود را میکنند و زندگی ادامه پیدا خواهد کرد.
آرتور زمانی برای از دست دادن ندارد. هنوز آدمهایی برای نجات دادن، راسوهایی برای شکار، پلهایی برای تخریب و کالسکههایی برای دزدیدن وجود دارند. آرتور در واپسین لحظات زندگی خود به مبارزهی تن به تن با نفرتانگیزترین شخصیت این بازی و خریدن زمان برای فرار بهترین دوستش میپردازد و به جای تمرکز بر محدودیتهای این وضعیت خود، به فکر تاثیری که میتواند بر دنیا بگذارد است.
آرتور مورگان را میتوان یکی از ماندگارترین و دوستداشتنی قهرمانها در تمامی مدیومهای سرگرمی دانست که تا مدت زیادی در اذهان مخاطبان بازی Red Dead Redemption 2 ماندگار خواهد ماند.
میشه کاری کرد که آرتورخوب بشه و زندگی شو ادامه بده
سلام
نه نمیشود خود من به کلی تلاش کردم فایده ندارد اینها که میگویند ماسک بزند و غیره همش مود است روند بازی است البته بعدی با جان مارستون کار میکنی (شنا هم بلد نیست وقتی شنا می خواهد بکند میمیرد خودت تا تهش برو😂😂😑) سپس پسر جان مارستون جک مارستون میشود که بعدش هم بازی تمام میشود.
ممکنه آرتور زنده باشه؟
آره ممکنه. مثلا با راکستار میتونه میتونه تو سری سوم نشون بده که تیر به گوش آرتور خورده و هنوز هم زنده است و پسر هم داره و داستان انتقام جان مارستون
توی اون قسمتش یک تیر خورد صاف تو مخش و این خیلی بده من که خیلی واسه مرگ آرتور ناراحت شدم کتش برگرده یا یک کامبک از خاطراتش با داچ یا یک سری چیزی بسازن عالی میشه.