بازی Red Dead Redemption 2 عنوانی با ریتم داستانی کند و پرجزییات است که به مسایلی بسیار فراتر از داستان شخصی قهرمان آن، آرتور مورگان، میپردازد. هر کدام از اعضای گروه ون در لیند در طول داستان بازی و سفر گروه به مناطق مختلف غرب وحشی فرصتی برای درخشیدن پیدا میکنند. شاید داستان این بازی را بتوان غمگین توصیف کرد، اما نباید از عاشقانهی مدفون در قلب گرم آن، که مملو از امیدی تپنده است، بگذریم. جان مارستون و همسرش ابیگیل نمایندهی مسیری رو به جلو و آیندهای روشن هستند و داستانها به تدریج به زمینهای برای تراژدی آنها در بازی Red Dead Redemption بدل میشود. نویسندگان بازی برای ساخت این رابطهی ظریف نیاز به تزریق مقادیر زیادی واقعگرایی داشتند. جان، ابیگیل و جک تعدادی از مهمترین اعضای گروه داچ هستند و راکستار در طول پنج سال زمان ساخت بازی باید از قابل باور بودن رابطهی آنها مطمئن میشد.
اعضای خانوادهی مارستون از لحاظ ایفای نقش در بازی Red Dead Redemption 2 بسیار پیچیده بودند. راب ویثوف، بازیگر نقش جان مارستون در نخستین بازی این سری، برای دومین بار به ایفای نقش این شخصیت میپرداخت. همسر او، ابیگیل، که در نخستین بازی Red Dead Redmption نقشش توسط سوفیا مارکوتزی انجام میشد، بازیگری جدید یافته بود و جک مارستون که در بازی اصلی توسط جاش بلیلاک به تصویر و صدا کشیده شده بود به دلیل سن و سال این شخصیت و رشد تدریجیش نیاز به چندین بازیگر برای زنده شدن داشت. وظیفهی موشن کپچر این شخصیت در دوران کودکی و نوجوانی بر عهدهی ماریسا بوچیناتی و تد ساترلند بود و سازندگان از کودکی ناشناس نیز برای ایفای نقش او در سکانسهای ابتدایی بازی استفاده کردند.
همانطور که بالاتر نیز اشاره کردیم ساخت بازی Red Dead Redemption 2 پنج سال به طول انجامید و در این حین بازیگران ماهی دو الی سه بار برای ایفای نقش به استودیو میرفتند. کلی مور، بازیگر نقش ابیگیل، در این مورد میگوید: “بیشتر کار ما در صحنهی موشن کپچر انجام میگرفت و ما همچون تئاتر به اجرای سکانسهای مختلف میپرداختیم. در نخستین ماههای آغاز به کار، تنها جان و جک و من در استودیو حضور داشتیم. ما حس خانواده بودن را از اوایل کار به حدی ساختیم که در سکانسهایی چون سکانس درخواست ازدواج جان از ابیگیل همدیگر رو به مدت پنج سال میشناختیم، همسرای هم رو دیده بودیم. در واقع تمام اون صحنهها بازیگری نیست و ما با هم ارتباط بسیار خوب و نزدیکی داریم.”
چندین ماه پس از آغاز به کار بازیگران نقش خانوادهی مارستون، دیگر بازیگران بازی به کار گرفته شدند و شروع به کار بر روی سکانسهای مختلف بازی کردند. سکانسهای بازی بدون ترتیب فیلمبرداری شدند و بازیگران در طی فیلمبرداری به نمودار زمانی کامل و مفهومی داستان بازی Red Dead Redemption 2 دسترسی نداشتند.
گاهی اوقات فیلمبرداری معطوف به لحظات سینمایی بازی میشد و گاهی اوقات نیز بازیگران بر جزییات شخصیتها و رفتارهای ریزتر آنها تمرکز میکردند. راکستار به مرور زمان اطلاعات و جزییات بیشتری از شخصیتها را در اختیار بازیگران قرار میداد و آنها هر زمانی که به استودیوی فیلمبرداری پا میگذاشتند چیز جدیدی یاد میگرفتند. زمانی که بازیگران در صحنهی فیلمبرداری موشن کپچر نبودند، به استراحت در اتاق سبز استودیو میپرداختند. آنها با یکدیگر روابط نزدیکی تشکیل میدادند و به بحث و گفتگو در مورد بخشهای مختلف بازی و به ویژه داستان آن میپرداختند.
در ابتدای بازی Red Dead Redemption 2 ابیگیل نسبت به جان رفتاری خصمانه دارد و به قولی سایهی او را با تیر میزند. در مقابل جان نیز به این رفتار او با مخالفت با ازدواج و ایدههای او پاسخ میدهد. رابطهی این دو شخصیت در طول داستان بازی دچار تغییرات فراوانی میشود. جک توسط ماموران پینکرتونها تهدید و سپس توسط افراد خانوادهی بریثویت ربوده میشود. زمانی که جان به زندان میافتد، ابیگیل از دوستی خود با سیدی و آرتور برای حصول اطمینان از نجات او استفاده میکند و زمانی که گروه ون در لیند به علت پارانویای داچ و خیانت مایکاه از هم میپاشد، ابیگیل از معدود شخصیتهایی است که به فکر مکانی آرام و امن برای خانوادهی خود است. کلی موور بازی در نقش ابیگیل را رویای هر بازیگر و کارگردان بازی، راد اج، را نابغه میخواند و ادعا میکند او بر کار خود مسلط است و میتواند بهترین استفاده را از هر بازیگری بکند. تعدادی از بهترین سکانسهای ابیگیل در بازی را میتوان صحنهی عاشقانهای آرام بین او و جان و اعتراف دردناک او در نزد آرتور اشاره کرد. در طرف مقابل این سکانسها، درگیری دائمی او با مایکاه قرار دارد. یکی از جزییات رابطهی جان و ابیگیل در بخش اختتامیهی بازی وجود راسویی در خانهی این دو و تنفر ابیگیل از آن و علاقهی عجیب جان به آن است.
موور در مورد رابطهی عاشقانهای این دو میگوید: “آنها قطعا رابطهای پر فراز و نشیب دارند. نویسندگان بازی به خوبی رابطهی در آن زمان خوب را به تصویر کشیند. جان در طی داستان بازی Red Dead Redemption 2 از جوانی کله شق به مردی با ملاحظه که اهمیت فراوانی به خانوادهی خود میدهد تبدیل میشود. ایفای نقش همسر او در این بازی بسیار جالب بود. ابیگیل در طول بازی میآموزد که باید خود برای خود و عزیرانش شادی بیافریند. او میتواند سرنوشت گروه را پیشبینی کند و سعی بر هدایت جان به مسیر درست میکند و با سقوط داچ، آرتور، مایکاه و سایر اعضای گروه ون درلیند، عشق و اخلاقیات او خانوادهاش را به مزرعهای در بیچرز هوپ و زندگیای نسبتا زیبا میرساند.”
ابیگیل یکی از معدود شخصیتهای بازی Red Dead Redemption 2 است که ضعفی آشکار دارد. اکثر اعضای گروه ون در لیند سعی بر پنهان نمودن نقاط ضعف خود و ایجاد پردهای از آسیب ناپذیر بودن دارند. هوزی تا جایی که میتواند به تحمل بیل میپردازد اما در نهایت کنترل خود را از دست میدهد و بر همکار مست خود هفتتیر میکشد. لنی آرام و خجالتی است. اگر آرتور قدرت داچ را زیر سوال ببرد، او با خشم و تحکم جوابش را میدهد. با این حال ابیگیل به طرزی آشکار آسیب پذیر و احساسی است که بدون شک ناشی از جنسیت او و وظایف او به عنوان یک مادر است. موور دلیل آسانی ایفای این نقش را بازیگر نقش جک میداند و ادامه میدهد: “پسر کوچکی که نقش جک رو در اوایل بازی ایفا میکرد یک پسر شیرین پنج ساله با صدایی نازک و بسیار دوستداشتنی بود. نداشتن احساس مادری برای این بچه بسیار دشوار بود و من هیچوقت سکانسی رو که در اون جک رو میدزدند از یاد نمیبرم. زمانی که اعضای گروه اون رو نجات میدهند و به کمپ برمیگردونند، اون از اسبش پایین میپره و میگه مامان و به سمت ابیگیل یا به عبارتی به سمت من میدوئه. این کودک بسیار شیرین و دوستداشتنی بود. ارتباط برقرار کردن با این سکانسها برای من بسیار آسون بود، من یک مادر هستم و میتوانم احساسات ابیگیل رو به خوبی درک کنم.”
اعضای تیم بازیگری بازی Red Dead Redemption 2 مجبور بودند که محتوای زیادی را ضبط کنند؛ محتوایی که ممکن بود مخاطبان در طول بازی خود با آنها مواجه نشوند و هر سکانسی باید به بهترین صورت ممکن انجام میشد. مدت زمان طولانی فیلمبرداری در کنار ارتباط خاص بین شخصیتهای بازی به معنای ایجاد روابطی نزدیک بین بازیگران بود. برای مثال میتوان به رابطهی بین ابیگیل و هوزی اشاره کرد که موور او را مردی دوست داشتنی میخواند.