کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد نام عجیب و طویل کتاب یوناس یوناسن سوئدی است. داستان این کتاب به اندازهی اسمش عجیب و البته طولانی است. مرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد روایت زندگی آلن کارلسون است که پیش از تولد صد سالگیاش از پنجرهی اتاقش در خانه سالمندان میگریزد.
او در حالی که دمپایی روفرشی به پا دارد در سرمای شهر مالمشوپینگ سوئد سرگردان کوچه و خیابان و کوه و جنگل میشود. از این به بعد ما با یک پیرمرد معمولی مواجه نیستیم. با پیرمردی سروکار داریم که نه تنها زندگیاش در صد سالگی شگفتانگیز است بلکه در همهی عمرش زندگی مهیج و عجیبی را سپری کرده. او ناخواسته و به طرزی غریب در همهی اتفاقات قرن بیستم دست داشته است.
این کتاب نه تنها در سوئد، که در کل جهان طرفداران زیادی دارد و به زبانهای زیادی ترجمه شده است. چندین مترجم ایرانی این کتاب را به فارسی برگرداندهاند. من ترجمه فرزانه طاهری را خواندم که انتشارات نیلوفر آن را منتشر کرده است. زبان کتاب ساده و روراست و لحن آن طنزآمیز است و ترجمهی بسیار خوش خوان و پیشروندهای دارد. با معرفی کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد با پی اس ارنا همراه باشید.

کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد؛ رمانی فراژانری
کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد را میتوان یک اثر طنز دانست. طنازی کتاب از همان عنوان آن، طرح روی جلد و حتی اسم نویسندهی آن آغاز میشود: عنوان آنقدر طولانی است که اولین بار که آن را خواندم، تا به آخرش رسید، اولش را یادم رفته بود و باید یک بار دیگر از اول میخواندم.
طرح روی جلد که پیرمردی قوزی با دمپایی و چمدان را نشان میدهد. اسم مستعار نویسنده یعنی یوناس یوناسن هم که آدم را یاد بازی اسم و فامیل میاندازد. این کتاب با فراهم کردن بستری طنز برای شخصیت اصلی آن آلن کارلسون اثری قوی در بین آثار طنز است. این طنازی در معرفی شخصیت و عقاید او و اعمال و رفتارش بر کل داستان سیطره دارد.
شخصیت اصلی داستان یعنی آلن کارلسون یک شخصیت سرزنده، سهلانگار و به رسم آثار ژانر طنز آسیبناپذیر است. عقاید جالب توجهی دارد که آمیزهای از نصایح ضد و نقیض پدر و مادرش است از جمله این نصیحت پدرش: «پسرم باید از کشیشها بر حذر باشی و از آدمهایی که ودکا نمیخورند. از همه بیشتر از کشیشهایی که ودکا نمیخورند.» و این نصیحت مادرش بعد اخراج شدن پدر مستش از راهآهن کشوری: «از آدمهای مست برحذر باش، آلن این کاری است که من باید میکردم». او با توجه به این دو نصیحت به این نتیجه رسید که آدمهای قابل اعتماد آب میوه نمیخورند و باید مواظب رفتارش باشد اگر کمی بیش از آنچه عقل حکم کند نوشیده است.
از دیگر عقاید او این است که کشیشها و سیاستمداران به یک اندازه بد هستند و ذرهای هم توفیر نمیکند که کمونیست، فاشیست، کاپیتالیست یا صاحب هر عقیدهی دیگری باشند. همچنین به این نتیجه رسیده که انتقام چیز خوبی نیست، انتقام مثل سیاست است، یک چیز همیشه به چیز دیگر منجر میشود تا اینکه بد، بدتر میشود و بدتر، برترین.
یوناس یوناسن در کنار آلن با خلق شخصیتهایی کمی گیج و کودن و کاشتن شوخیهای جذاب در متن، اثری خلق کرده که میتواند هر کسی را در حین خواندن آن به قهقهه بیاندازد و حتی به عنوان منبعی برای استندآپ کمدینها به کار آید.
مثلا جایی که مرگ پدر دوست آلن: یولیوس را توصیف میکند و توضیح میدهد که «… باتلاقی که پدرش میخواست گوسالهی مادهای را از آن نجات دهد، ابوی را هم بلعید. این هم یولیوس را غصهدار کرد؛ چون آن گوساله را خیلی دوست داشت.»
آلن کارلسون در طول صد سال زندگی خود دائم در حال سفر به کل دنیاست و در همهی وقایع تاریخی آن نقشی مهم ایفا میکند. کل زندگی او به سو تفاهم میگذرد که این هم یکی از نکاتی است که طنز نویسان از آن برای خلق موقعیتهای طنز بهره میگیرند. بنابراین این اثر علاوه طنز بودن، رمانی سیاسی و اجتماعی و تاریخی نیز به حساب میآید. چرا که تاریخ سیاسی و اجتماعی صد سال گذشته را مرور میکند و آن را با طنز خاص خود نقد میکند.

کتاب مرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد؛ راوی تاریخ سدهی بیستم میلادی
یوناس یوناسن روزنامه نگار سوئدی است که به نظر میرسد در حین سالها روزنامهنگاری و سروکار داشتن با خبرهای سیاسی، اجتماعی و حتی جنایی این موضوع پرماجرای جذاب به ذهنش رسیده و آن را با حس شوخ طبعی خود درآمیخته و داستانی جالب توجه کل جهان را به رشتهی تحریر درآورده است.
مرد صد ساله روایت جدید و خلاقانهای از وقایع قرن بیستم در دنیا ارائه میدهد و کل قرن بیستم را به باد سخره میگیرد که شاید جز این هم نباشد. چرا که این قرن خالق اتفاقات غیرانسانی نابی در طول تاریخ است. دو جنگ جهانی، اختراعات جنگی از جمله بمب اتمی و استفادهی مرگبار از آن و همچنین ظهور ایدئولوژیهای جدید از جمله کمونیسم که کل جهان را دستخوش تغییر قرار داده است.
در حقیقت یوناس یوناسن از یک موقعیت غیر جدی استفاده کرده تا تاریخ قرن گذشته را به شکلی داستانی و جذاب بازگو کند. او پای آلن را به همه اتفاقات رخ داده در تاریخ قرن گذشته باز کرده و در حقیقت هر اتفاقی را به نوعی از چشم او میبیند.
با اینکه آلن از سیاست و سیاستمداران خوشش نمیآید در همه تصمیمهای مهم سیاسی جهانی حضور پررنگ و تاثیرگذاری داشته و لحظهای با آرامش سپری نکرده حتی وقتی در بالی است. آلن در زمان ساخت بمب اتمی، مرگ استالین، وقایع کره شمالی و حتی ایران دهه بیست حضور داشته، با کومونیستهای این زمان که دانشجوهای دانشگاه تهران هستند و بر علیه شاه دسیسه کردهاند همراه بوده و مدتی نیز به عنوان زندانی سیاسی در بند است، زمانی که چرچیل در ایران حضور دارد.
به بیان دیگر میتوان گفت کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد موقعیت افراد سیاسی و تمام کارهای آنها در زمانهی خودشان را دستمایهی طنز قرار داده و آن را به طرز گیرایی مورد استهزا قرار میدهد. در واقع این کتاب نقدی است بر آنچه در سدهی گذشته روی کرهی زمین اتفاق افتاده. نقدی بر ایدئولوژیهایی مثل کمونیسم که به ظاهر برای برابری به وجود آمدهاند اما خلاف تصور، زندگی را به مخاطره انداختهاند.

رمان کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد
کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد در دو زمان مختلف به صورت یکی در میان روایت میشود و هر دوی این زمانها جذابیت خاص خود را دارد. زمان اول ماجرای زندگی آلن از لحظهی فرارش از خانهی سالمندان در صد سالگیاش است و زمان دوم راوی زندگی آلن از هنگام تولد تا صد سالگی است.
زمان اول که پس از صد سالگی است، آلن با افرادی همراه شده و انواع بزهکاری را از جمله قتل انجام داده و پلیس به دنبال آنهاست. در این فصلها شخصیتهای خاص و به زبان دیگر دنگلی، آلن را همراهی میکنند و هر یک ماجرایی دارند.
در فصلهای دیگر که میتوان گفت داستان اصلی کتاب در آن میگذرد نیز گذشتهی آلن روایت میشود که در صد سال گذشته چه رشته اتفاقاتی را پشت سر گذاشته و باعث چه تحولاتی در دنیا شده. راستش را بخواهید این فصلها که جنبهی تاریخی و سیاسی دارند، بسیار برجستهتر و گیراترند و خواننده را بیشتر جذب میکنند.
اقتباس سینمایی کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد
در سال 2013 یک اقتباس سینمایی از کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد ساخته شد که محصول کشور سوئد است. از داستان اصلی چندین کشور از جمله ایران حذف شده است. از نظر من شخصیت آلن کارلسون در فیلم بسیار به این شخصیت در کتاب نزدیک است. اما این فیلم در مورد گذشتهی آلن کارلسون و زندگی پدر و مادرش خیلی به اصل خود وفادار نیست و انگیزههای آلن در ساخت بمب اتم و دیگر فعالیتهای عجیب او را طور دیگری جلوه داده.
امتیاز IMDB فیلم مرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد 7.1 است و به نظر من از لحاظ کمدی بودن به اندازهی کتابش جذاب نیست. ولیکن با همهی اینها دیدن فیلم پس از خواندن کتاب مانند بسیاری دیگر از فیلمهای اقتباسی بسیار لذت بخش است.

ادامهی کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد
به طور کل کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد از آن دسته کتابهایی است که با وجود صفحات زیاد، دوست نداشتم تمام شود و سی صفحهی آخر را دلم نمیآمد بخوانم. ولی خبر خوب آنکه جلد دوم این کتاب با نام «دیگر ماجراهای اتفاقی مرد صد ساله» توسط زهرا باختری و انتشارات چترنگ و «باز هم ماجراجوییهای تصادفی پیرمرد صد ساله» توسط صدیقه بحرپیما و انتشارات بهنگار منتشر شده است.
در کتاب اول اگر گذشتهی آلن کارلسون مطرح است و او با ترومن (رئیس جمهور امریکا) و کیم ایل سونگ (رهبر کره شمالی) در قرن بیستم دیدار داشته، در این کتاب دونالد ترامپ و کیم جون اونگ را بعد از صد سالگی و در قرن بیست و یکم ملاقات میکند و قطعا این مرد صد ساله اتفاقات جذابی را در قرن بیست و یکم نیز رقم زده که ما از آن بی اطلاعیم.

یوناس یوناسن یکی از مهمترین طنزنویسان سوئدی
دههی اخیر نویسندگان سوئدی در زمینهی رمانهای طنز بسیار خوش درخشیدهاند که فردریک بکمن با کتابهایی نظیر مردی به نام اوه، بریت ماری اینجا بود، شهر خرس و چندین اثر دیگر در کنار یوناس یوناسن جزو دو طنزنویس مطرح به حساب میآید. این دو نویسنده در ایران طرفداران زیادی دارند و کتابهایشان بسیار پرفروش است. گرچه سالها قبل از هر دوی آنها داستانهای طنز سوئدی را با آسترید لیندگرن شناختهایم که با کتابهای کودک پیپی جوراب بلنده و داستانهای امیل معروف است.
کتاب مرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد را شاید بتوان معروفترین و قویترین کتاب یوناس یوناسن دانست، اما آثار دیگر او نیز بسیار خواندنی هستند: دختر بیسوادی که حساب و کتاب بلد بود، دختری که پادشاه سوئد را نجات داد، قاتلی که در آرزوی جایی در بهشت بود. همانطور که مشخص است آنها هم عنوانهای طول و درازی دارند و از همینجا مشخص است که آثاری طنز هستند.
در نهایت میتوان کتاب مرد صد ساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد را به عنوان یکی از کتابهای محبوب سالهای اخیر دانست. یک رمان طنز در مورد مردی ماجراجو به نام آلن کارلسون که راوی جدیدی از وقایع تاریخی سده بیستم است. این کتاب نگاهی انتقادی به قرن گذشته دارد و فارغ از پیوستگی زمانی، آن را به تصویر میکشد. در حقیقت یوناس یوناسن با خلق این کتاب در صدد است که همهی اتفاقات جدی دنیا را از نگاهی نو بنگرد و گوشزد کند که همهی این بلبشوها میتواند شوخیهایی از سر بیاطلاعی و سوتفاهم باشد ولی قادر است زندگی مردم کره زمین را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.

چه عنوان جالبی