پی اس ارنا
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب
  • اختصاصی
    • چه خبر؟
    • زیروبم
    • پادکست
  • موسيقی متن
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب
  • اختصاصی
    • چه خبر؟
    • زیروبم
    • پادکست
  • موسيقی متن
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
پی اس ارنا
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

خانه » نقد فیلم روشن | رؤیاپردازان هرگز یاد نمی‌گیرند

نقد فیلم روشن | رؤیاپردازان هرگز یاد نمی‌گیرند

نقد و بررسی فیلم روشن، آخرین فیلم روح الله حجازی

آرمین ریاضی توسط آرمین ریاضی
۴ اسفند ۱۳۹۹
در سینما, مقاله, نقد فیلم
1 0
10
فیلم روشن

سینما برای بسیاری – چه مخاطبین و چه فیلمسازان – آرایه‌ی آرزوهای دست‌نیافتی است که روی پرده رنگ می‌بازد. برای فیلمساز آرزو همان‌هاییست که در پی آن دست به خلق می‌زند و برای بیننده، آرزو همانیست که روی پرده حرکت می‌کند و دو ساعتی خیال می‌پروراند. سینما حدی از آرزوهای یک فرد، یک ملت و خودآگاهی جمعیست که هرچند تنها آدم‌ها را به آن نزدیک می‌کند اما همزمان نیز مولد نیرویی است که نامش را تخیل می‌نامیم. تخیلی که بی حد و حصری‌اش از بلندای قدرت هر سیستمی فراتر می‌رود و با آن‌که قهرمانانش گاهی اوقات دست و پا بسته‌ی همان سیستم نیز می‌شوند اما پایانشان آغاز ایده‌هایی نو در پس ذهن هر بیننده است. درست برعکسِ فیلم روشن.

فیلم روشن ، اثری از روح‌الله حجازی در سی و نهمین جشنواره‌ی نحیفِ فجر روی پرده رفت. در شرایطی که پاندمی گریبان‌گیر انسان‌هاست و در ایران هم فقر مازادی است ساینده بر روح و جان آدم‌هایی که سال‌هاست تخیلشان را به اسارت کشیده‌اند، حجازی با قهرمانی از پیش باخته به میدان می‌آید. قهرمانی که دلمان را می‌سوزاند، نه به حال خودش و روزگارش، بلکه به حال خودمان که چه بر سر رؤیاهایمان در سالن‌های عمومیِ سینما آورده‌اند؟ فیلم روشن ، روشن‌کننده‌ی تمامی احساسات متناقضی است که سالیان سال، خاموش بر گرده‌هایمان به دوش کشیده‌ایم. منتظر برای آنکه لحظه‌ای خُرد در شخصی‌ترین لحظاتمان، در آن سالن‌های تاریک، کنار چند صد آدم غریبه‌ی دیگر، جرقه‌ای زده بشود و آتش خاموش ذهنمان را روشن کند.

فیلم با بازی همیشه خوب رضا عطاران (و استفاده‌ی همیشه بَد کارگردانان) سرگذشت سینه فیلی است که تمام دارایی‌اش را به تاراج برده‌اند. همسرش او را ترک گفته، فرزندش از او عصبانی است و گویی رؤیاهایش نیز به باد رفته‌اند. سینه فیلی که یاد گرفته همه چیز را از قاب بند‌انگشتی دستانش ببیند اما یاد نگرفته (مگر می‌شود؟) که رؤیاپردازان هیچ‌وقت یاد نمی‌گیرند دست از این کار بکشند. قاب بند‌انگشتیِ نمادین فیلم، استراتژی متظاهرانه‌ی حجازی برای قهرمان لاغرش است که بلد نیست جنگجو باشد. مهم نیست چقدر پوستر راننده تاکسی را بزرگ روی در کمدش بچسباند و توی آینه گردن‌کلفتی دنیرو را تمرین کند، روشن از ابتدا هم قرار نبوده که قهرمان باشد چون حجازی این اجازه به او نمی‌دهد.

 

این‌که چرا در سینمای ایران – کشوری که شاید حالا بیش از هرجای دیگر به سینمایش نیازمند است – سینماگرانش به‌جای همدردی، تزویر را برمی‌گزینند موضوعی است خارج از بحث اما این انتخاب هرچقدر بد، ناراحت‌کننده و تأسف‌برانگیز باعث می‌شود تا حداقل بتوانیم حساب هنر را از آنِ دیگر به‌خوبی جدا کنیم. اگر از کسانی بوده‌اید که فیلم روشن را دیده‌اید، با آن احساس نزدیکی کرده‌اید و دلتان گرفته، لازم است بدانید که فیلم روشن ، اثری است با ظواهری دل‌انگیز، گول زننده و زیبا که در بطن خودش هیولایی بدون چهره نشانده است. اگر برای اندک لحظه‌ای احساس کردید چرا تا این حد به شما نزدیک و زیباست احتمالاً متوجه خواهید شد که زیبایی فیلم از آن خودش نیست، بلکه از آن شماست. فیلم بازتاب‌دهنده‌ی رؤیاهای زیبای ملتی مغشوش و دردمند است که به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن آن‌ها را از دم تیغ می‌گذراند. متأسفانه، در ادامه با نقد و بررسی فیلم روشن با پی اس آرنا همراه باشید.

  فیلم روزی روزگاری آبادان تله تئاتری در منزل مصیب چرخیده

تن نازک آرای رؤیا

زبان فکرت که ترجمه است. صنعتت که مونتاژ است. هوای آلوده‌ی شهرت، طبیعت به ویرانی رونده‌ات. کوچ و مرگ بی‌صدای بزرگان فرهنگت. معماری بی‌قواره‌ات. ساختمان‌های دود آلود و کثیفت. سقوط اخلاقی فزاینده‌ی جامعه‌ات. سرمایه‌های بر باد رونده‌ات. ملی‌پوش بازنده‌ات. در نطفه خفه شدن کورسوهای مدنیت‌ات. از دست شدنت. از دست‌دادنت. همه‌وهمه و همه سراسر هستی‌ات را به چارمیخ کشید، آن‌گاه آخرین چیزی که برایت اولویت خواهد داشت، تن نازک آرای رؤیاست. آن زمان است که رویینه تن می‌شوی. پوست کلفت و بی‌تفاوت تا دیگری بادی از جایت نکند.

دُراب مخدوش

 

رؤیاپردازان زیبا هستند. هرقدر که سرگذشت تراژیکی داشته باشند اما همیشه همان‌ها هستند که با تمام قلدر بازی‌هایشان سرشان کلاه می‌رود، شکست می‌خورند و به انزوا کشیده می‌شوند. رؤیاپردازان شاید به چشم بسیاری از ستون‌های کلیدی یک اجتماع ِقرن بیست و یکمی جمعیتی عبث و مفت‌خور باشند اما وظیفه‌ی سنگینی بر دوششان است. آن‌ها سیزیف‌های هر زمانه‌ای هستند که دوش‌هایشان همیشه پر است از آرزوهای خود و دیگران. آرزوهایی که مدام غِل می‌خورند و آن‌ها نیز به دنبالشان. می‌گویند رؤیا دیدن آسان‌تر است از انجام‌دادن اما کدام انجام‌شدنی بدون دیدنش، محتمل شده است؟

افتتاحیه‌ی فیلم روشن با نمایی از ساختمان‌هایی بلند، نیمه‌کاره و سفید در میان برف‌ها آغاز می‌شود و بعد از مدتی روشن خودش را با موتورسیکلتش وارد کادر می‌کند. گویی جمعیتی برای گرفتن حقشان جمع شده‌اند و زورگویی بی‌نام‌ونشان سر جایش ایستاده، صدایش را کلفت می‌کند و در قبال تهدید مردم می‌گوید پولتان را نمی‌دهم. روشن وارد می‌شود، با ژستی عصبانی خودش را به بی‌خیالی می‌زند. زنی از میان جمعیت به عمق تصویر می‌رود، بشکه‌ی بنزین را برمی‌دارد، به تمرکز تصویر بازمی‌گردد، بنزین را روی خودش خالی می‌کند و سپس به دنبال فندک در میان جمعیت می‌چرخد. روشن که در میان جمعیت سیگار به لب ایستاده است، به‌سادگی فندکش را به زن می‌دهد اما انگار فندک خراب است. روشن در میان این هیاهو خودش را به فرزند آن زن می‌رساند و تصمیم می‌گیرد به او یاد بدهد چطور از قاب بندانگشتی استفاده کند تا همه چیز را همان‌طور که خودش دلش می‌خواهد ببیند.

  نقد فیلم زالاوا | در نکوهش ترس

 

در همان چند دقیقه‌ی ابتدایی حتی تا قبل از آنکه کسی بخواهد خودش را آتش بزند، فیلم دستش رو می‌شود؛ اگر به مردی که بالا سکو ایستاده و همه او را مهندس خطاب می‌کنند دقت کنیم. زورگویی بی حد و حصری که بدون میزانسن، بر توده‌ی مردم اعمال می‌شود رنگ و بوی آشنایی دارد. از طرفی اما روشن با آن لباس‌ها و موتورسیکلت چشم نوازش گوسفندی است مبدل که قرار است ما را سوار بر خودش به میانه‌ی این داستان بکشاند. آرام، آرام با پوزخند خودش را وارد جمعیت کند، آرزوهای جمعیتی را به تمسخر بگیرد و سپس فندکی برای آتش کشیدن تقدیم دیگری کند. با آنکه خودش هم‌خانه‌اش را تحویل نگرفته است به پسربچه‌ی زنی که می‌خواهد خودش را آتش بکشد می‌گوید این قاب برای فیلمسازی است، از داخل آن دنیا را هر جور که بخواهی می‌بینی و در نهایت ترک – این گول زننده‌ی فیلم به ساختمان‌های سفید و نیمه‌تمام به درون قاب بند‌انگشتی دستانِ روشن. گویی آن پسربچه که تمامی فیلم لب از لب باز نمی‌کند، همان تماشاچیانی هستند که قرار است سرشان کلاه برود و فکر کنند سینما یعنی دیده از حادثه چرخاندن. چشم بستن از مهم‌ترین اتفاقات اطرافت و خیره شدن به قابی که خودت دلت خواسته تا ببینی. سینما هرچه که هست، دنیا را سانسور کردن نیست. سینما برای فرار از زندگی نیست بلکه خودش زندگی است. روشن از کجای دنیا سر برآورده که این‌چنین هیبت بی‌تفاوتی را در مقابل سهمگین‌ترین مشکلات به رخ می‌کشد؟

شاید روشن به‌ظاهر قهرمان یک‌لاقبای مظلومی باشد که توسط سیستم، بی‌تجربگی یا حتی حماقت خودش به این روز افتاده است. سرگذشت تلخ و غم‌انگیز آدمی که انگار هیچ کاری دلش نمی‌خواهد انجام دهد (نه اینکه بلد نباشد!)، سر در سودای ترویس بیکر و بازیگری دارد اما حتی در ساده‌ترین اتفاقات روزمره‌اش به مشکل می‌خورد. این ظاهر اما باطن تلخ‌تری دارد. روشن از نظر روح‌الله حجازی، یک روشن‌فکر اخته شده است که قرار نیست هیچ کجای این دنیا را بگیرد. میزانسن‌های اتفاقات روزمره‌اش پر است از ارجاعات مختلفی به راننده تاکسی، سرگیجه، پاریس تگزاس و … اما ارجاع به چه دردی می‌خورد وقتی تنها از بیکر قلدری در آینه‌اش را یاد گرفته‌ای نه شورش یک‌نفره‌اش را. از تراویسِ پاریس تگزاس، گم‌گشتگی را آموخته‌ای نه، پیداکردن را. این تقابل ناشی از یک ذهن سطحی برای نکاویدن دنیای پیرامون خود به هنگام بروز هر مشکلی است. همسر روشن (با بازی سارا بهرامی) او را «کودک» خطاب می‌کند، اما روشن نه کودک است، نه هنرپیشه و نه هیچ‌کدام از آن‌ها که فیلم ادعایش را می‌کند. او حقه‌بازی است که برای شانه خالی‌کردن از زیر هر مسئولیتی مدام رنگ عوض کرده، و آن‌قدر این کار را تکرار می‌کند تا در نهایت نقش قربانی را به‌خوبی برایش خودش برمی‌گزیند.

  نقد و بررسی قسمت ۱-۲-۳ سریال آقازاده | زیبایی، زرق و برق نفرت‌انگیز

 

فیلم روشن

روشن یک کمد پر از فیلم دارد. فیلم‌هایی که انگار با آنکه نگاهشان نمی‌کند اما حق او از این زندگی را سلب کرده‌اند. به هنگام غذا خوردن فیلم تماشا می‌کند و از توجه به دخترش خودداری می‌کند. عشق فیلم بودن یک روز زندگی در دل آدم‌ها روشن می‌کرد، چه می‌شود که دوربین در مقابل شخصیت می‌نشیند، شخصیت‌ها در کنار یکدیگر زانو می‌زنند و بدون آنکه همدیگر را ببینند خیره به جایی دیگر از چیزهایی حرف می‌زنند که هرگز قرار نیست داشته باشند؟ مریم (همسر روشن) از خانه‌ای که ندارد صحبت می‌کند، روشن از آینده‌ای که قرار نیست درست شود، فرزند از جایزه‌ای که هرگز قرار نیست از پدر دریافت کند. میزانسن‌هایی که به هنگام جروبحث در پس شانه‌ی بازیگرها برمی‌آیند و به هنگام مهربانی از روبرو با آن مواجه می‌شوند. مهربانی که با شرم و خجالت است، دیگر مهربانی نیست، ضعف است. این‌همه میزانسن‌های تخت، بدون احساس، منفعلانه و سرد در کنار طراحی صحنه و لباس گرم و چشم‌نواز قرار است چه کسی را گول بزند؟ مردمانی که روزانه صدها بار بیشتر از روشن، روشنایی آرزوهایشان را می‌بازند و همچنان می‌جنگند یا نسل جوانی که قرار است توسط این نسل فیلمسازانِ دِمُده‌ی محافظه‌کار اخته شوند و دیگر فیلمسازان قدیمی را تهدید نکنند؟!

  نقد فیلم پاپ

تاریک روشن

فیلم روشن دنباله‌روی همان سینمای اسبق ایران است که حالا یاد گرفته همپای رقیب‌های جهانی خوش برورو به نظر برسد. ابعاد تکنیکال فیلم روشن اما، همان قدر سطحی و تنگ‌نظرانه هستند که فرم در فیلم روشن سطحی است. انتخاب بی‌دلیل قاب 4:3، ارجاع‌های متعدد که فقط به رخ کشیدن فیلم دیدن (نه سواد داشتن) هستند، طراحی صحنه‌ی مینیمال در کنار استفاده از موقعیت‌های ماکسیمال، حرکت‌های دوربین شسته‌رفته اما بدون پس‌زمینه‌ی ساختاری همگی نوید یک فیلم متظاهرانه را می‌دهند. روشن اگر به سنت فیلم‌های گذشته‌ی سینمای ایران یک فیلم بدساخت بود که کارگردانش هم ادعای فیلم شناسی نداشت شاید تا این مقدار مستحق انتقاد نبود اما حالا که با فیلمسازی روبرو هستیم که به خیال خودش سینما را می‌شناسد باید در مقابلش ایستاد و از او پرسید چگونه در کشوری که ممیزی همیشه گریبان‌گیر فیلم‌های مختلف بوده است دست به‌تصویرکشیدن رویارویی دختری خیابانی با روشن می‌شود. با این ادعا که حجازی می‌داند دوربینش را کجا بگذارد تا ممیزی به سراغش نرود، دوربین در نمایی نقطه‌نظر از چشمان دختری خیابانی روشن را در اتاقی تاریک و قرمز به تصویر می‌کشد. دیالوگ که نه اما صحبت‌هایی بینشان ردوبدل می‌شوند که نه حسی دارند و نه پویایی و فقط آن نمای نقطه‌نظر اُبژکتیو است که ده دقیقه خودش را به رخ می‌کشد. چیزی را به رخ می‌کشد که نه دستاورد هنرمند است و نه دستاورد تیم هنری، بلکه دستاورد خفقانی است که این‌قدر تبعیض ایجاد کرده تا فیلمسازی چنین بتواند پُز یک POV مبتذل در سطح فیلم‌های پورنوگرافیک را بدهد.

 

فیلم روشن

اگر بخواهیم دوربین را در این سکانس بخصوص بررسی کنیم، باوجوداینکه احتمالاً آن نمای نقطه‌نظر سوبژکتیو می‌نمایاند، یعنی قرار است از درونیات روشن سخت بگوید، با آن ایستایی و حرکت نخوردنش اما به طرز سحرآمیزی (دقیقاً همان گونه که فیلم این کار را می‌کند) تبدیل به شی‌وارگی دخترک نشسته بر روی تخت می‌شود. با اینکه هرگز دخترک را نمی‌بینیم اما او از یک شیء هم کمتر است همان‌طور که مریم با آن کفش‌های پاشنه بلند قرمزش از همان کفش نیز کمتر است. نگاهی چنین غیرانسانی به تبعیض، دردمند و خودباختگی از منظر حجازی نباید هم پایانی خوش‌تر از خودسوزی عامدانه‌ی قهرمانش داشته باشد. قهرمانی که به هنگام ازدست‌دادن کمد فیلم‌هایش نه اشکی می‌ریزد، نه حتی عصبانی می‌شود. نه همسرش برایش مهم است و نه حتی آن کمد لعنتی چوبی که قرار است تمام آمال و آرزوهای روشن را در خودش نگه‌داشته باشد.

  بررسی و نقد فیلم جمشیدیه

پایانی که حجازی برای قهرمانش متصور می‌شود اما نه تلخ است، نه تاریک و نه حتی تکان‌دهنده چراکه همه‌‌ی ما بالقوه خواهیم فهمید آن پایانِ کار روشن نیست. اصلاً آن زندگی برای روشن نیست. روشن اگر پاریس تگزاس دیده باشد، می‌داند راه پیداکردن عشق، ازبین‌بردن خودش نیست. اگر آن‌طور که خودش می‌گوید راننده تاکسی را دیده باشد می‌داند که یک روز بارانی خواهد آمد و تمام آشغال‌های شهر را پاک می‌کند و می‌برد، پس خودسوزی عمل دیکته‌ی شده‌ی کارگردان برای خاموش نگاه‌داشتن آن پایانی است که در اصل باید برای روشن رقم می‌خورد. آن پایان‌بندی فقط تلاش مزبوحانه‌ی کسانی است که برای خاموش نگاه‌داشتن آتش رؤیای یک ملت تلاش می‌کنند و می‌کوشند دنیا را فقط از قاب‌های بندانگشتی خودشان به دیگران نشان دهند. وقایع را برای دیگران دیکته کنند و رویشان را از اصل حادثه برگردانند، انگارنه‌انگار که کسی پولشان را بالا کشیده، انگارنه‌انگار که دوستت همسرت را اسیر خودش کرده و انگارنه‌انگار که اصلاً آدمی قرار است زنده‌زنده خودش را جلوی صورت تو بسوزاند.

 

این‌چنین تلاش کردن برای پوشاندن ابعاد تکنیکال، ارجاع دادن به فیلم‌های بزرگ تاریخ سینما و گذاردن شخصیت اصلی در قالب سینه فیلی دلباخته تنها یک دلیل دارد، آن‌هم ترس نسل قدیمی‌تر فیلمساز‌های دولتی از پشت کردن روشن‌فکران و نسل جدیدتر فیلمسازان به فیلم‌هایشان است. فیلمسازان غریزی که بدون پشتوانه‌ی علمی و ناخودآگاه تربیت شده مسیر موفقیت را زودتر از آنچه باید پیدا کرده‌اند و حالا می‌ترسند مبادا مخاطبشان فکر کند آن‌ها کم از نوجوانان و جوانان امروزی دارند. دست به هرکاری می‌زنند تا آثارشان امروزی بنظر برسند بی اطلاع از اینکه بدانند اسم فیلمشان هرچقدر روشن باشد، داخلش در نهایت تاریک است. خیلی خیلی تاریک.

نقد و بررسی

روشن

3 Score

روشن، فیلمی است با ظواهری دل‌انگیز، گول زننده و زیبا که در بطن خودش هیولایی بدون چهره نشانده است. اگر برای اندک لحظه‌ای احساس کردید چرا تا این حد به شما نزدیک و زیباست احتمالاً متوجه خواهید شد که زیبایی فیلم از آن خودش نیست، بلکه از آن شماست. فیلم بازتاب‌دهنده‌ی رؤیاهای زیبای ملتی مغشوش و دردمند است که به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن آن‌ها را از دم تیغ می‌گذراند.

Review Breakdown

  • بد
برچسب ها: Roshanنقد فیلم ایرانی
ShareTweetShare
نوشته قبلی

نقد و بررسی سریال قورباغه | گیج و منگ

نوشته‌ی بعدی

تریلر جدید بازی It Takes Two تنوع گیم‌پلی در این عنوان را به‌نمایش می‌گذارد

آرمین ریاضی

آرمین ریاضی

I couldn't have one conversation / If it wasn't for the lies lies lies

مرتبط نوشته ها

معرفی بهترین انیمه های عاشقانه
انیمه و انیمیشن

معرفی بهترین انیمه های عاشقانه

۸ اسفند ۱۳۹۹
معرفی سریال Shameless به زبان ساده
تلویزیون

معرفی سریال Shameless به زبان ساده

۶ اسفند ۱۳۹۹
نقد و بررسی فصل 4 انیمه Attack on Titan
انیمه و انیمیشن

نقد و بررسی فصل 4 انیمه Attack on Titan (قسمت 9 به بعد)

۶ اسفند ۱۳۹۹
موسیقی متن بازی Little Nightmares
موسيقی متن

موسیقی متن بازی Little Nightmares

۶ اسفند ۱۳۹۹
سریال می خواهم زنده بمانم
ترند

نقد سریال می خواهم زنده بمانم

موسیقی متن سریال «شیملس»
مقاله

موسیقی متن سریال Shameless

۵ اسفند ۱۳۹۹

دیدگاه‌ها 10

  1. محمد می‌گوید:
    قبل 4 روز

    زیبا بود، ممنون

    پاسخ
    • آرمین ریاضی می‌گوید:
      قبل 4 روز

      ممنونم

      پاسخ
  2. صاحب نظر می‌گوید:
    قبل 4 روز

    بررسی خوبی بود. متاسفانه قصه‎گویی سینمای ایران همپای زرق و برق تصویرش پیشرفت نداشته.

    پاسخ
    • آرمین ریاضی می‌گوید:
      قبل 4 روز

      ممنون.

      پاسخ
  3. کیان می‌گوید:
    قبل 4 روز

    نقد حرفه‌ای یعنی همین. عالی

    پاسخ
    • آرمین ریاضی می‌گوید:
      قبل 4 روز

      ممنون کیان

      پاسخ
  4. میلاد می‌گوید:
    قبل 4 روز

    نقد بسیار خوبی بود. ممنون

    پاسخ
    • آرمین ریاضی می‌گوید:
      قبل 2 روز

      ممنون میلاد جان!

      پاسخ
  5. فروش سیم کارت همراه اول می‌گوید:
    قبل 4 روز

    چه نقد شاعرانه‌ای بود آخرش

    بخش نقد فیلمتون رو خیلی دوست دارم

    پاسخ
    • آرمین ریاضی می‌گوید:
      قبل 2 روز

      ممنون از نظرتون و اینکه وقت میذارید و می‌خونید.

      پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربحث‌ترین‌های هفته

از فصل چهارم حمله به تایتان چه خبر؟

از فصل 4 انیمه حمله به تایتان چه خبر؟

۱۴ آبان ۱۳۹۹
فیلم روشن

نقد فیلم روشن | رؤیاپردازان هرگز یاد نمی‌گیرند

معرفی بهترین انیمه های عاشقانه

معرفی بهترین انیمه های عاشقانه

۸ اسفند ۱۳۹۹
نقد فصل 4 حمله به تایتان

نقد و بررسی فصل 4 انیمه حمله به تایتان (قسمت 1 تا 8)

۱۸ بهمن ۱۳۹۹

درباره ما

رسانه پی اس ارنا، چندسالی است که در زمینه بازی‌های ویدیویی، سینما و سرگرمی‌های الکترونیک فعالیت می‌کند؛ وب‌سایتی که با درنظر گرفتن ارتباط نزدیک و تنگاتنگ با مجموعه باشگاه ورزش‌های الکترونیک ایستگاه بازی در شهر یزد، توجه ویژه‌ای به ورزش‌های الکترونیک، بازی و سینما دارد.

اینستاگرام

دنبال کنید

  •                                                                                                                                                                                                                                                                                                                        SparkShorts                                                               SparkShorts                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                          99
  •                                                                                           Raji                                                                                                                                         Nodding Heads Games
  •                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                           Soul
  •                                                                                                                                                                                                                                                                                                         1309
  •                                                                                           Animatrix
  •                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                 1400

پادکست پی‌اس‌ارنا

پادکست «پی‌اس‌ارنا»، بخش محتوای صوتی وب‌سایت PsArena است که از سال 1398 فعالیت‌اش را آغاز کرد. این پادکست با هدف قرار دادن ارائه محتوای تحلیلی،‌ فرهنگی و آموزشی در حوزه سرگرمی، با محوریت روایت، قصد دارد تا علاوه بر تولید محتوا، به پادکستی شنیدنی تبدیل شود.
ورود به پادکست

  • درباره ما
  • تبلیغات
  • تماس با ما

کلیه حقوق برای پی‌اس ارنا محفوظ است.

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • بازی
    • اخبار بازی
    • اخبار فناوری
    • مقاله بازی
    • نقد بازی
    • راهنمای بازی
    • لیست بازی
    • معرفی بازی
    • تاریخچه
    • مصاحبه
  • سینما
    • اخبار سینما و تلویزیون
    • لیست فیلم
    • خواندنی‌های سینما
    • نقد فیلم
  • تلویزیون
    • مقالات سریال
    • نقد سریال
    • معرفی سریال
    • لیست سریال
  • انیمه و انیمیشن
    • خواندنی‌های انیمیشن
    • معرفی انیمه و انیمیشن
    • لیست انیمه و انیمیشن
    • نقد انیمه و انیمیشن
    • اخبار انیمیشن
  • ادبیات
    • اخبار کتاب
    • پیشنهاد کتاب
    • خواندنی ‌های کتاب
    • لیست کتاب
  • اختصاصی
    • چه خبر؟
    • زیروبم
    • پادکست
  • موسيقی متن

کلیه حقوق برای پی‌اس ارنا محفوظ است.

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟ ثبت نام

فرم های زیر را برای ثبت نام پر کنید

تمام فیلدها مورد نیاز است. ورود به سیستم

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم